بلاگ, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

چیزهایی که زنده نگه‌مان می‌دارند | زندگی زیر سایهٔ HIV 

اگر دنیای بیماری‌‌ها را شبیه بازی کامپیوتری تصور کنیم، به احتمال زیاد غول مرحله‌ٔ آخرش برای خیلی‌ها ویروس HIV و ایدز است؛ اسم‌هایی چنان ترسناک که تا جای ممکن از آن‌ها دوری می‌کنیم و به دنبال شناخت‌شان هم نیستیم. اما در واقع HIV و ایدز فاصله‌ای بسیار زیاد با هم دارند و این ناآگاهی ما از تفکیک این دو، زندگی بسیاری از مبتلایان را به نابودی کشانده است. کتاب مثبت که در ژانر مموآر یا خاطره‌پردازی نوشته شده، روایت زندگی پیج راوِل از زبان خود اوست؛ دختری که وقتی به دنیا آمد، ظاهراً فرقی با باقی بچه‌ها نداشت، جز این‌که ویروسی کوچک و نامرئی در بدنش خانه کرده بود. کتاب مثبت علاوه بر این‌که داستان آشنا شدن دختری جوان با نیمه‌ٔ نامهربان وجود انسان‌ها و تلاش او برای ساختن دنیایی مهربان‌تر را به ما نشان می‌دهد، مثالی ملموس و جذاب برای درک دنیای خاطره‌پردازی است.

بلاگ, مرور کتاب, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

خداحافظ چارلی راویولی عزیز! | یادداشتی بر «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» 

فکر می‌کنم بتوان با کتاب «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» از دل هر ماجرایی، به نگاه جدیدی رسید. جستارهای گاپنیک، با همه‌ی تنوع و وسعتِ موضوعی‌شان، عموماً در یک مضمون اشتراک دارند: دغدغه‌ها، ترس‌ها و اضطراب‌های برآمده از زندگی شهری مدرن، و البته گیر نکردن در این ترس‌ها و اضطراب‌ها و بی‌واهمه دوباره نگاه کردن به آن‌ها.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

دهه‌ی شصت با حضور زیدی اسمیت | مروری بر ماجرا فقط این نبود 

آیا خوشی‌ها لذت‌بخش‌اند؟ اصلاً مگر می‌شود نباشند؟ ولی ما گاهی از چیزهایی که نشان دهند قبلاً خوشحال‌تر از الان بودیم بدمان می‌آید، مثلاً از دیدن فیلم عروسی نزدیکان‌مان. در این مطلب بی‌کاغذ، مرضیه رافع جستارهای زیدی اسمیت را با تجربه‌های خودش گره می‌زند و کتاب ماجرا فقط این نبود را از صافی تجربه‌های زیسته خودش مرور می‌کند؛ از جستار اسمیت درباره‌ی اسکار و گره زدنش به ضرب‌المثل قدیمی خودمان که «درونش خودمان را کشته و بیرونش شما را» تا جستار «حمام» زیدی اسمیت که روایت زندگی طبقه‌ی متوسط رو‌به‌پایین انگلستان و سهم پدرها و مادرها از زندگی است و قیاس آن با دهه‌ی شصت خودمان و پدرها و مادرهایی که نفس گرم‌شان کودکی بچه‌های آن دهه را نجات داد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

خودقوم‌نگاری | تلاشی انتقادی برای بازتعریف مناسبات فرهنگی ‏ 

معمولاً کسانی که با مطالعات فرهنگی سروکار دارند، با قوم‌نگاری، به عنوان پروژه‌ای معرفت‌شناختی، و بحث‌های موجود درباره‌ی نقاط قوت و ضعفش آشنا هستند. اما عبارت جدیدترِ خودقوم‌نگاری ماجرای دیگری دارد و معنا و مفهومش شاید آن‌قدرها آشنا نباشد. در اصطلاح خودقوم‌نگاری ــ گردآوری مجموعه‌ای‌ از چند خودزندگی‌نگاره‌ ــ  کلمه‌ی «قوم» یا گروه اجتماعی به جای کلمه‌ی «زندگیِ» خودزندگی‌نامه می‌نشیند. رواج این اصطلاح نتیجه‌ی نقدهای گسترده‌ی دهه‌ی هشتاد میلادی به الگوی مطلع/پژوهشگر در قوم‌نگاری‌هایی بود که روابط نامتقارن استعماری را حفظ و تثبیت می‌کردند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، بیشتر با خودقوم‌نگاری آشنا خواهید شد.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, دسته‌بندی نشده, نقد کتاب

انجمن جادوگران کروات | مروری بر کتاب «البته که عصبانی هستم» 

تجربه‌ی زیسته‌ی یک نویسنده از تجزیه‌ی وطن؛ این مختصر و مفید آن‌ چیزی است که در کتاب البته که عصبانی هستم با آن مواجه خواهید شد. تجربه‌ی آزارها و اذیت‌ها: از ترک وطن گرفته تا فشارها، تهدیدها و مصاحبه‌های تحقیرآمیز استادان و همکاران سابق و انتشار عمومی آدرس و تلفن خانه‌ی پدری و سیل تماس‌های توهین‌آمیز پس از آن. فائزه خابوری در این مطلب بی‌کاغذ از کتاب البته که عصبانی هستم می‌گوید؛ از نوستالژی برای یوگسلاوی از‌دست‌رفته تا بذله‌گویی دوبراوکا اوگرشیچ درباره‌ی دگرگونی جامعه‌ی پسایوگسلاوی و مسئله‌ی بی‌وطنی.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

ورزشکار‌نگاری | خاطره‌پردازی‌های ورزشی و مطالعات فرهنگی 

خاطره‌پردازی‌های ورزشی که گاهی ورزشکارنگاری هم نامیده می‌شوند از آشناترین نمونه‌های خودزندگی‌نگاری و روایتِ خودند اما دلالت‌های فرهنگی و اجتماعیِ عمیق‌شان معمولاً نادیده گرفته می‌شوند. شاید این خودزندگی‌نگاری‌ها برای فرهنگی که شیفته‌ی پسران بد و دختران سرکش است، خوراکی وسوسه‌انگیز و خوشایند باشند اما همه‌ی رمز و رازِ جذابیت‌شان همین نیست. در واقع، در حوزه‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، می‌توان این متون را برای تأمل و تعمق در مفهوم کسی بودن، زندگی روزمره و فانتزی‌های اجتماعی به کار گرفت. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، تصویری متفاوت از دلالت‌های فرهنگی و اجتماعیِ این نوع خاطره‌پردازی‌ها عرضه می‌کند.

بلاگ, زندگی‌نگاره‌ها, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

می‌خواستم نویسنده بشوم، نه خلافکار | برشی از کتاب «حفره» 

اگر عکس‌ها و مصاحبه‌های جک گانتوس را ببینید شاید باورتان نشود این نویسنده‌ی کتاب‌های کودک و نوجوان همان کسی است که نوجوانی‌اش را با قاچاقچی‌های مواد مخدر سر کرده و به زندان هم افتاده. گانتوس در کتاب حفره که در ژانر مموآر یا خاطره‌پردازی نوشته شده، تعریف می‌کند که از بچگی می‌خواسته نویسنده شود اما هیچ‌وقت کاری جز رؤیاپردازی برای رسیدن به این هدف نکرده بوده. تا این‌که بالاخره، به خاطر خلافکاری‌هایش به زندان می‌افتد و آن‌جا یاد می‌گیرد به کمکِ نوشتن از سخت‌ترین لحظه‌های زندگی‌اش عبور کند و به رؤیایش برسد. گانتوس در کتاب حفره به ما نشان می‌دهد که در نوجوانی چه سرگشته بوده و وقتی کارش به زندان کشیده، چگونه راهی پیدا کرده تا سلول زندان مدفن ایده‌های داستانی و علاقه‌اش به ادبیات نباشد. 

بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, مدرسه‌ی روایت

خاطره، بدن و روایت خود ‏ 

وقتی از خودزندگی‌نگاری و روایت خود حرف می‌زنیم، گاهی از یاد می‌بریم که این «خود» بدن مادی هم دارد؛ بدنی که کانونِ فیزیکیِ تجربه‌ی انسانی است و بخواهیم یا نخواهیم، نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. اما این را هم نمی‌شود نادیده گرفت که گفتمان‌های فرهنگی‌ و اجتماعی (و گاهی حتی سیاسی) تعیین می‌کنند در مطالعات فرهنگی، کدام جنبه‌های بدن معنادار ‌شوند و در معرض دید دیگران‌ قرار ‌بگیرند و به چشم بیایند و در مقابل، درباره‌ی کدام جنبه‌ها حرف نزنیم. بنابراین شاید بشود گفت علاوه بر کالبد مادی و خیالی، بدنی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد: مجموعه‌ا‌ی‌ از گرایش‌ها و گفتمان‌های فرهنگی که معانی عام و همگانی بدن را در گذر زمان تثبیت کرده‌اند و بر این اساس، نوع خاصی از مناسباتِ قدرت را پدید آورده‌اند. با این تفاصیل، نوشتن/ننوشتن از بدن همیشه معانی و دلالت‌هایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، فراتر از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد، دارد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، دریچه‌ای به مباحث مربوط به روایت بدن می‌گشاید.

بلاگ, جستار روایی, مجله‌ی ادبیات مستند, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

خستگی از همدلی | وقتی به فاجعه بی‌اعتنا می‌شویم 

این روزها از در و دیوار خبرِ بد می‌بارد. کافی است تلویزیون را روشن کنی یا به شبکه‌های اجتماعی سر بزنی و کوهی از خبرِ بد آوار شود روی سرت. اما آدمی‌زاد چقدر تحمل دارد؟ چقدر می‌تواند ببیند و بشنود و همدل باشد و از پا نیفتد؟ و اصلاً آیا همدلی مزیتی هم دارد یا نه؟ الیزا گبرت، جستارنویس آمریکایی، در برش‌هایی از جستار «خیلی خسته‌ام» در کتاب «به خاطره اعتمادی نیست»، با همین سؤال‌ها سروکار دارد.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

وقتی از یک کمتری | مروری بر کتاب «اگر حافظه یاری کند»‏ 

ما با ادبیات روسیه و نویسندگان نامدارش کمابیش آشناییم، اما همواره با برگزیده‌ها و بهترین‌های این ادبیات سروکار داشته‌ایم و چون از چنین دریچه‌ای به ادبیات این سرزمین نگریسته‌ایم، شاید تصویر دقیقی از آن نداشته باشیم. برودسکی در «اگر حافظه یاری کند» روزنی پیش چشم ما باز می‌کند برای بهتر نگریستن به وضعیت ادبیات و فرهنگ روسیه. او با نگاه منتقدانه‌اش آن چیزهایی را پیشِ چشم‌مان می‌گذارد که کمتر درباره‌شان شنیده‌ایم. برودسکی عوامل مختلف زوال زبان و ادبیات و جامعه را بررسی می‌کند و به ما می‌آموزد تنها با داشتن نگاهی منتقدانه و بی‌پروا و همه‌جانبه می‌توان کاستی‌ها را کشف کرد.

بلاگ, مرور کتاب

از شنبه‌ها متنفرم | یادداشت کارمندی دون‌پایه بر خاطرات کپی‌رایتری دون‌پایه 

داستان‌های کسب‌وکار معمولاً شیرین‌اند و پایان خوشی دارند. همیشه این داستان‌ها را با حسرتی امیدوارانه دنبال می‌کنیم که شاید روزی داستان زندگی و کار ما را هم در لینکدین و تدکس‌ها غِرغِره کنند و عکس‌مان را، با لباسی ساده و تکراری، روی جلد مجله‌ها و کاور پست‌های اینستاگرام بگذارند. اما کسی قصه‌ی آدم‌های شکست‌خورده را نمی‌گوید. این آدم‌ها جوری در تاریخ حل می‌شوند که انگار هرگز روی زمین نبوده‌اند. هیچ‌کس از ملال درازکشیده روی میز کارمندی که از ساعت ده صبح خمیازه می‌‌کشد و غُر می‌زند، چیزی نمی‌گوید. مصائب کارمندی مثل جزوه‌ای پنهانی، از زیر صندلی گَردان کارمندی که اهرم بلندی/کوتاهی‌اش همیشه خراب است، به دست کارمندان تازه‌نفس می‌رسد و همان‌جا حبس می‌شود. چطور بشود تا کارمند شجاعی پیدا شود و جرأت بلند حرف ‌زدن پیدا کند و شکوایه‌هایش را جار بزند، بدون ترس از این‌که بی‌کلاس و ضعیف جلوه کند یا بالادستی‌ها و افراد شیک‌پوش و موفق متهمش کنند که خودت عُرضه نداشتی.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در کسب‌وکار, قصه در مدیریت سازمان, قصه در منابع انسانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

قصه‌ی آینده‌ی سازمان | جهان‌های داستانی باز و بسته‏ 

هر سازمانی برای آینده‌اش قصه‌ای در ذهن دارد، چه به قصه‌اش آگاه باشد، چه نباشد. یکی از پرسش‌های کلیدی این است که آیا سازمان، ‌دست‌کم تا اندازه‌ای، در این قصه‌ی آینده دخیل است یا دستِ سرنوشت است که این قصه را می‌نویسد؟ پرسش مهم دوم درباره‌ی ماهیت قصه‌ی آینده است: قصه‌ی سازمان، از نظر موقعیت، باز است یا بسته؟ موقعیت‌های داستانی بسته کارکنان را با ترس به حرکت وامی‌دارند و گزینه‌های چندانی پیش رویشان نمی‌گذارند، در حالی ‌که قصه‌های باز برای برانگیختن کارکنان به وظایف سازمانی معنایی عمیق‌تر می‌دهند و امکان انتخاب‌های متعدد را برایشان فراهم می‌کنند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب روزی روزگاری سازمانی برگرفته شده است، انواع مختلف پیرنگ‌های قصه‌ی آینده را معرفی می‌کند و شرح می‌دهد که استفاده از هر نوع پیرنگ، چه تأثیری بر فرهنگ و هویت سازمانی می‌گذارد.

بلاگ, روایت مصور

قصه‌ی مصور فوتبال | از دست خدا تا جعبه‌های خالی پیتزا 

احتمال این‌که شما فوتبالیست حرفه‌ای باشید خیلی کم است. البته اشکالی هم ندارد، فقط تعداد کمی از ما این‌کاره هستند. احتمالاً قراردادِ پر و پیمان و صفحه‌ی اینستاگرام با فالوئرهای میلیونی هم ندارید. در عوض، لازم نیست هر روز، ژل پروتئین ببلعید یا با همکاران‌تان تمرین کنید تا هنگام موفقیت‌های کوچک به شکل خاصی با هم دست بدهید. اما اگر آرزو دارید فوق‌ستاره‌ی فوتبال شوید یا در آینده استعداد فوتبالی فرزندتان خرج زندگی‌تان را تأمین کند، خوب است بدانید تاریخِ فوتبال درباره‌ی آرزوهایی مثل داشتن ماشین‌های گران‌قیمت و مسخره یا بازنشستگی پیش از پنجاه‌سالگی، درس‌های خوبی دارد. تاریخ فوتبال پر از غول‌ها و اسطوره‌هایی است که بخشی از فرهنگ فوتبال و خاطره‌ی جمعی ما شده‌اند و کتاب روایت مصور داستان فوتبالیست‌های نشر اطراف، که این‌جا برش‌هایی از آن را می‌خوانید، هم سراغ همین غول‌ها و اسطوره‌ها رفته است. دیوید اسکوایرز در این کتاب، در کنار اتفاقات فوتبالی، به حاشیه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این ورزش پرطرفدار هم پرداخته و همین ویژگیْ حاصل کارش را برای هر مخاطبی ــ چه فوتبالی و چه غیرفوتبالی ــ خواندنی می‌کند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی

راهنمای خواندنِ تسوِتایوا | ‏شاعری در قلمروی نثر 

مارینا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. دغدغه‌ی اصلی او شعر بود اما در در دو دهه‌ی پایانی زندگی‌اش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه، درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمروی نثر آورد و با بهره‌گیریِ ماهرانه از زبان، ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت. نشر اطراف به‌تازگی هفت جستار تسوِتایوا را در کتاب «آخرین اغواگری زمین» منتشر کرده است؛ جستارهایی درباره‌ی شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، جایگاه‌شان در فراز و فرودِ زمانه، و نسبت‌شان با جامعه‌ی سیاست‌زده. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی است از مقدمه‌ای که آنجلا لیوینگستون بر این کتاب نوشته و حکم راهنمای خواندنش را دارد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, جستار ‌های زندگی روزمره, روایت آدم‌ها و بازی‌هایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

افتاد یا هُلش دادند؟ | وقتی یک شکاک به فوتبال یاد می‌گیرد عاشقش باشد 

هدف فوتبال لذت بردن از آن نیست؛ تجربه کردنش است. جام جهانی جشنواره‌ی تقدیر است؛ جشنواره‌ای که در آن انسان شرایط سخت خودش و شکست قریب‌به‌یقینش را می‌پذیرد. هر چه باشد، رقابتی که در آن هیچ‌‌کس برنده نمی‌شود و هیچ‌کس گل نمی‌زند برای ما غریبه نیست. صفر ـ صفر نتیجه‌ی زندگی‌ست. شاید سختی درک فوتبال برای آمریکایی‌ها در همین نهفته باشد چون آن‌ها هنوز در زمین مسابقه دنبال باغ عدن می‌گردند. ولی فوتبال قرار نیست فرار از زندگی باشد. فوتبال خودِ زندگی‌ست، با همه‌ی بی‌عدالتی‌ و کسالت‌باری‌اش… اگر ورزش‌های آمریکایی در بهشت جریان دارند، فوتبال بعد از هبوط اتفاق می‌افتد. این موضوع حتی در یکی‌به‌دوهای فوتبالی‌ها هم هویداست: افتاد یا هلش دادند؟ این قدیمی‌ترین سؤال بشر است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت...

دریایی که در آن شنا می‌کنیم ‍| قصه در عصر داده‌های دیجیتال 

قصه‌ها نقشی محوری در فهم ما از جهان دارند. آن‌ها به زندگی شخصی‌ و حرفه‌ای ما سمت‌وسو می‌دهند و اهداف، ‏آرمان‌ها و رؤیاهایمان را می‌سازند. گویی قصه‌ها مهار زندگی ما را در دست دارند. اما اگر رمز و راز کار با قصه‌ها را بدانیم، ‏اگر بدانیم نیروی قصه چگونه عمل می‌کند، آن‌وقت ماییم که سکان هدایت قصه‌ها را به دست می‌گیریم. فرانک رُز که چند ‏سال پیش در کتاب «هنرِ غوطه‌ور شدن» سراغ تأثیر فناوری بر هنر کهنِ قصه‌گویی رفت، در تازه‌ترین کتابش، «دریایی که در ‏آن شنا می‌کنیم»، جایگاه و شیوه‌ی کار قصه در عصر اطلاعات و داده‌های دیجیتال را بررسی کرده و تصویری نو از ‏نقش قصه‌ها در چنین جهانی پیش چشم ما گذاشته است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، ترجمه‌ی مقدمه‌ی او بر کتاب ‏«دریایی که در آن شنا می‌کنیم» را می‌خوانیم؛ کتابی که نشر اطراف ترجمه و انتشارش را در دستور کار دارد. ‏

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در رسانه, داستان در سیاست, داستان در علوم اجتماعی, داستان در کمپین‌های اجتماعی

از قصه‌ی من تا قصه‌ی ما | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی 

توضیح کنش جمعی از دغدغه‌های اصلی علوم اجتماعی مدرن است. نظریه‌های کنش جمعی را می‌شود در قالب چند مکتب فکری طبقه‌بندی کرد. هر یک از این مکاتب فکری در فهم ما از شیوه‌های حل مسائل کنش جمعی و رفع موانعِ آن، سهم بزرگی دارد اما آثار پژوهشی این حوزه، با وجود همه‌ی یافته‌هایشان، کاملاً رضایت‌بخش نیستند و از عهده‌ی توضیح بعضی جنبه‌های کنش جمعی بر نمی‌آیند. این کاستی‌ها بستر مناسبی برای طرح نظریه‌ی روایت‌محورِ کنش جمعی فراهم می‌کنند؛ نظریه‌ای که توضیح می‌دهد روایت و قصه چگونه افراد را به کنش جمعی هدفمند بر می‌انگیزد. فردریک دبلیو مِیِر در این مطلبِ بی‌کاغذ اطراف شرح می‌دهد که قصه‌ها دقیقاً چگونه نیروی پیش‌رانِ کنش جمعی می‌شوند و چرا روایت، برای آن‌هایی که می‌خواهند دیگران را به کنش جمعی برانگیزند، ابزاری قدرتمند است.

بلاگ, جستار روایی

هم‌آهنگ با ضربان قلب روزگار | برش‌هایی از جستار «شاعر و زمانه» 

مارینا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. دغدغه‌ی اصلی او شعر بود اما در در دو دهه‌ی پایانی زندگی‌اش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه، درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمروی نثر آورد و با بهره‌گیریِ ماهرانه از زبان، ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت. نشر اطراف به‌تازگی هفت جستار تسوِتایوا را در کتاب آخرین اغواگری زمین منتشر کرده است؛ جستارهایی درباره‌ی شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، جایگاه‌شان در فراز و فرودِ زمانه، و نسبت‌شان با جامعه‌ی سیاست‌زده. آنچه در ادامه می‌خوانید برش‌هایی است از جستار «شاعر و زمانه» که مضمون اصلی‌اش مفهوم «زمانه» و نسبتِ شاعر و هنرمند با آن است. 

بلاگ, نقد کتاب

به سفر باید رفت | یادداشتی بر کتاب بمبئی رقص الوان است 

بمبئی رقص الوان است همچون دیداری زنده است با شهری شگفت‌انگیز. لحنی صمیمانه دارد و ما را به سفری می‌برد در گذشته‌ای نه‌چندان دور که هرگز شانس بازگشت به آن را نخواهیم داشت مگر بر بال اوراق این کتاب بنشینم. چنین کتاب‌هایی پیونددهنده و زنده‌کننده‌ی بخشی از گذشته‌ی تاریخی ما هستند که در این زمانه‌ی فراموشی و بی‌هویتی غنیمت‌ است.  

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

فهرست کردن تا پای جان | جستاری از آرتور کریستال 

آرتور کریستال برای ادبیات‌دوست‌ها و جستارخوان‌ها نام آشنایی‌ است؛ آشوبگری دوست‌داشتنی که به نظر می‌رسد یک‌تنه ژانر «جستار روایی» را چند قدم جلوتر برده است. کریستال ذهنی زیرک، دقیق و عاری از پیش‌داوری دارد و این ویژگی‌ها از او جستار‌نویسی می‌سازند که چه با او موافق باشیم و چه نباشیم، نوشته‌هایش حال‌مان را خوب می‌کنند و تصویری تازه و متفاوت پیش چشم‌مان می‌گذارند. نشر اطراف پیش‌تر مجموعه‌جستار فقط روزهایی که می‌نویسم را از او منتشر کرده و این مطلب بی‌کاغذ اطراف هم جستاری است از کتاب دیگرش آنچه ادبیات می‌نامیم که نشر اطراف ترجمه و انتشارش را در دستور کار دارد. در این جستار، آرتور کریستال سراغ بحث جذاب فهرست کردن و فهرست‌ها در ادبیات می‌رود. 

بلاگ, نقد کتاب

ماجراهای یک کپی‌رایتر دون‌پایه | مروری بر کتاب استیو جابز غلط کرد با تو 

وقتی کتاب استیو جابز غلط کرد با تو را روی میز تازه‌های کتابفروشی دیدم زیرعنوانِ «خاطرات یک کپی‌رایتر دون‌پایه» حجت را برایم تمام کرد که قرار نیست قصه‌ی یک موفقیت شگرف را بخوانم. نویسنده‌ی کتاب نه یک آدم سرشناس در حوزه‌ی تبلیغات و کپی‌رایتینگ بود و نه حتی پیش از این نامش را در دنیای ادبیات شنیده بودم. اسم و فامیل پیش‌پاافتاده‌ای داشت که می‌شد شبیهش را هر جایی شنید و به نظر می‌رسید نوشتن این کتاب اولین موفقیت جدی زندگی‌اش بوده است. از این‌که نویسنده خودش را دون‌پایه معرفی کرد خوشم آمد و فکر کردم که این دقیقاً همان چیزی است که من نیاز دارم بخوانم. خاطرات آدمی که عنوان شغلی را با خودش یدک می‌کشد اما خودش را استادتمام آن نمی‌بیند و می‌خواهد درباره‌ی شغلش حرف بزند اما نمی‌خواهد چیزی یاد آدم بدهد.

بلاگ, داستان در درمانگری و پزشکی, روایت و پزشکی, روایت و حوزه‌های دیگر

پزشکی روایی | ارج نهادن به قصه‌ی بیماری 

پزشکی روایی شاخه‌ای از علم پزشکی است که بنا دارد از دانش روایی برای شناسایی، فهم و تحلیل داستان‌های بیماری و تأثیر پذیرفتن از آن‌ها استفاده کند. اما روایت و پزشکی چه اشتراکی با هم دارند؟ این شاخه‌ی جدید پزشکی، چه چیز جدیدی به ادبیات و پزشکی خواهد آموخت؟ استقبال پرحرارت پزشکان، دانشجویان، استادان ادبیات، نویسندگان و بیماران از تلاش‌های آغازین این رشته، نشان می‌دهد این تلاش‌ها نگرشی مثبت به پزشکی، ادبیات و رنج بشر ایجاد کرده‌اند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف با پزشکی روایی و اهداف و دغدغه‌های اصلی‌اش آشنا خواهید شد.

بلاگ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

نه هنوز | یادداشتی بر کتاب رهیده‏ 

انگار شهر را خاک مرده پاشیده‌اند. آخر ده روز است که مردم این محله نخوابیده‌اند. همه خسته‌اند. داد زده‌اند، هروله کرده‌اند، ریزریز اشک ریخته‌اند و با صدای اذان ظهر گفته‌اند «وای حسین کشته شد»، گویی واقعاً ظهر عاشورای سال 61 است و دیگر کاری از دست‌شان برنمی‌آید. همه سرافکنده و بی‌جان، تسلیم شده‌اند و رفته‌اند و کسی نیست که بخواند «کجایید ای ز جان و جا رهیده / کسی مر عقل را گوید کجایی».

پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

علیت چه نقشی در روایت دارد؟ 

ما انسان‌ها طوری آفریده شده‌ایم که همواره به دنبال علت هستیم. خطی‌بودن ناگزیر قصه باعث می‌شود روایت مبدل به ابزار قدرتمندی برای برآوردن این نیاز شود. با این حال، در بحث درباره‌ی ارتباط علیت و روایت، باید در نظر گرفت که فقط برخی روایت‌پژوهان وجود زنجیره‌ی علّی آشکار را از شاخصه‌های روایت می‌دانند. برخی دیگر از روایت‌پژوهان دید عام‌تری دارند و روایت را فقط «بازنمایی رخدادها» می‌دانند، چه این رخدادها با زنجیره‌ی علّی آشکاری به هم متصل شده باشند و چه نشده باشند.

بلاگ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

گوشه‌ی خرم |‏ روایتی از کتاب زان‌تشنگان 

حالا که چهل سالی از آن لحظه‌ها می‌گذرد، خوب می‌دانم بسیاری از خاطرات کودکی نتیجه‌ی قصه‌پردازی و تصویرسازی ذهن‌اند و واقعی نیستند اما آن لحظه‌ی عجیب تمام این سال‌ها یادم مانده است. به پهنای صورت اشک می‌ریخت و روضه می‌خواند و آخرین جمله‌ی روضه‌اش این بود: «حسین شعله‌ای است که خاموش نمی‌شود.» انگار همه‌ی کلماتش برایم تازگی داشتند. انگار این جمله‌ی تکراری را برای اولین بار می‌شنیدم. همان‌جا چیزی در سینه‌ام گیر کرد که بعد از این همه سال وقتی فشار جهان زیاد می‌شود و تنگی زمانه از حد می‌گذرد، برمی‌گردد و مرا می‌برد به آن روز.

روایت و حقوق, روایت و حوزه‌های دیگر, مدرسه‌ی روایت

روایت و حقوق | ابرپی‌رنگ‌ها چه نقشی در دادگاه محاکمه ایفا می‌کنند؟ 

بخش بزرگی از قدرت اَبَرپی‌رنگ‌ها متکی بر تأثیر اخلاقی آن‌هاست. اَبَرپی‌رنگ‌ها تصویری از دنیا ارائه می‌دهند که در آن خیر و شر کاملاً قابل شناسایی‌ است و می‌توان تقصیرها را بر گردن یکی از طرفین انداخت. در جریان محاکمه‌ها، دو طرف به شیوه‌های مختلف از اَبَرپی‌رنگ‌ها استفاده می‌کنند تا نسخه‌های روایی خود را از ماجرا شکل بدهند. هر قدر این اَبَرپی‌رنگ‌ها تأثیر بیشتری بر جهان‌بینی ما داشته باشند، به همان اندازه ارزیابی بی‌طرفانه برایمان دشوار می‌شود.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

منتقد از نگاه شاعر | بریده‌جستاری از مارینا تسوتایوا ‏ 

مارینا تسوِتایوا در کنار آنا آخماتووا، اُسیپ مندلشتام و بوریس پاسترناک،‌ یکی از چهار شاعر بزرگ روس قرن بیستم بود. از شعر که بگذریم، تسوِتایوا نثر درخشانی هم داشت. به قول جوزف برودسکی، شاعر و جستارنویس روس‌آمریکایی، «ادراک زبانیِ بسیار قویِ» تسوتایوا از او نویسنده‌ای کم‌نظیر ساخته بود؛ نویسنده‌ای که ماهیت خلاقیت شاعرانه و مفهوم «شاعر» و، به طور کلی‌تر، «هنرمند» بودن مهم‌ترین دغدغه‌های فکری‌اش بودند. به تعبیر درخشانِ خود تسوِتایوا، «هنر یعنی مجموعه‌ای از پاسخ‌ها به پرسش‌های ناموجود». او در جستارهایش درست سراغ همین پرسش‌های ناموجود می‌رود و با طرح آن‌ها، می‌کوشد بعضی از دیرپاترین اسرار شعر و هنر را کشف کند. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید ترجمه‌ی برشی است از یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین جستارهای او با عنوان «منتقد از نگاه شاعر» که همراه با شش جستار دیگر از تسوتایوا در کتاب آخرین اغواگری زمین منتشر شده است. 

ادبیات زیارت, بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

زیارت: گسست، گذار و پیوند دوباره 

سفرنامه‌های حج از زیرشاخه‌های مهم ادبیات سفرند و فصل مشترک ادبیات سفر و ادبیات زیارت محسوب می‌شوند. آغاز سفر و خروج از خانه آغاز مواجهه با دیگری و تمایزهایش است، و ادبیات سفر و ادبیات زیارت را می‌توان به‌نوعی ثبت این مواجهه دانست؛ مواجهه‌ای مکان‌مند و زمان‌مند. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید برشی است از مقدمه‌ی کتاب مکاتبات جده‌ی نشر اطراف که بخش مهمی از آن به سفرنامه‌های حج اختصاص دارد و به‌زودی منتشر خواهد شد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نامه, زندگی‌نگاره, ...

خوراک‌نگاری | وقتی غذا فقط غذا نیست 

اصطلاح خوراک‌نگاری را برای اشاره به خودزندگی‌نگاری‌هایی پیشنهاد داده‌اند که در آن‌ها قصه‌ی «خود» ارتباطی تنگاتنگ با تهیه،‌ آماده‌سازی و/یا مصرف خوراکی‌ها و غذاهای مختلف دارد و مسائل مربوط به غذا برای بازنمایی هویت و دغدغه‌های گوناگون راوی به کار می‌روند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که از کتاب ادبیات من برگرفته شده است، با ژانر خوراک‌نگاری، کاربردهای آن و برخی از مهم‌ترین آثار نوشته‌شده در این ژانر آشنا می‌شویم.

بلاگ, نقد کتاب

جهان این‌طور است | مروری بر کتاب «البته که عصبانی هستم!»‏ 

«البته که عصبانی هستم» داستانِ بلاهایی است که بر سر نویسنده‌اش آورده‌اند؛ داستان تهمت‌ها و اتهام‌ها؛ داستان رفتارها و برخوردهای همسایگان، همکاران، هم‌صنفی‌ها و هموطنان نویسنده؛ داستان یک «ملت» و توهم‌ها، ترس‌ها، عقده‌های حقارت، حقارت‌ها، فرصت‌طلبی‌ها، رنگ عوض کردن‌ها، و وطن‌پرستی‌های کاذب و دروغینِ مردمش با کندوکاوی عمیق در ریشه‌های همه‌ی این‌ها در اساطیر قومی، در خرافه‌ها، در تاریخ آن «ملت» به زبانی بسیار بسیار موجز.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نامه, زندگی‌نگاره, ...

روایت آنلاین خود | خودروایتگری در دنیای دیجیتال 

عرصه‌ی بازنمایی خود در فرم‌های تصویری و آنلاین متعددی که روایت خود یا به اصطلاح «خودروایتگری» را شکل می‌دهند، روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود. این بازنمایی‌ها شکل‌های جدیدی از سوبژکتیویته را نیز ارائه می‌دهند و مسائل درخور ‌تأملی درباره‌ی مرزهای متغیر و کاربردهای گفتمان خودزندگی‌نامه‌ای مطرح می‌کنند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برگرفته از بخش‌هایی از کتاب آینده‌ی نشر اطراف با عنوان ادبیات من است؛ شرحی انتقادی درباره‌ی ژانرهای متنوع روایتِ «خود» که عوامل مؤثر در بازنمایی زندگی شخصی را از لحظه‌ی شکل‌گیری خاطره و ثبت تجربه‌ی فرد تا عرضه و نقد اثر بررسی می‌کند. 

بلاگ, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه

جاده‌ی‌ ابریشم | رد پایت را دنبال کن 

به نقشه‌ی روی دیوار اتاق‌تان نگاه کنید. کوله‌پشتی‌تان را بردارید و آماده‌ی ماجراجویی باشید. می‌خواهیم به سفری طولانی برویم برای کشف رد پای‌مان که از هزاران سال پیش در گوشه و کنار جاده‌ای پر‌پیچ‌و‌خم زیر لایه‌های خاک پنهان شده است. سفر را از سرزمین‌های شرق دور آغاز می‌کنیم، در جست‌وجوی ردپاها به شهر‌های فراموش‌شده سر می‌زنیم، از مکان‌هایی عبور می‌کنیم که تا به حال اسم‌شان هم به گوش‌مان نخورده و راه‌مان را تا کرانه‌های اقیانوس اطلس ادامه می‌دهیم. این‌جا جاده‌ی ابریشم است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, زندگی‌نگاره‌ها

روایت فاجعه | لحظه‌‌ی باشکوه ویرانی 

یک روز آفتابی، کنار پیاده‌‌رو نشسته‌‌ای سر میز  رستوران و درست لحظه‌‌ای که پیشخدمت غذایت را می‌‌آورد، صدای انفجار مهیبی می‌‌شنوی. سرت را بالا می‌‌آوری و می‌‌بینی ساختمان مرتفعی در آن طرف خیابان که از مقابلش رد شده بودی در یک لحظه فرو می‌‌ریزد. و لحظه‌ی بعد دیگر ساختمان نیست، حجمی از آوار است که فرو ریخته. تو شاهد فاجعه‌‌ای هستی که می‌‌شد یکی از قربانیانش باشی. چند دقیقه بعد می‌بینی داری با آب‌و‌تاب از جذابیت انکارناپذیر آن لحظه حرف می‌‌زنی. تو همدست فاجعه‌‌ای؟

داستان در کسب‌وکار, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

گزارشی به سهامداران | وقتی قصه به کمک کسب‌وکار می‌آید 

دنیای کسب‌وکار دنیای اعداد و ارقام است: گزارش‌های سالانه، صورت‌های سود و زیان، ترازنامه‌ها و غیره و غیره. اما اعداد و ارقام همه‌چیزِ دنیای کسب‌وکار نیستند. گاهی قصه‌گویی، حرکت‌های سنجیده‌ی نمایش‌گونه و به اشتراک گذاشتن لحظه‌های ناب انسانی کاری می‌کنند که از عهده‌ی هیچ عدد و رقمی برنمی‌آید. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که برشی است از کتاب Portrait of the Manager as a Young Author، ماجرای یکی از همین حرکت‌های حساب‌شده‌ی نمایش‌گونه‌ی مدیر یکی از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان را می‌خوانیم.

بلاگ, داستان در کسب‌وکار, قصه در مدیریت سازمان, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

سازمان روایی | قصه در نقش هسته‌ی فرایندهای سازمانی 

درباره‌ی اهمیت قصه‌گویی در سازمان‌ها بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند. اما برای بهره‌گیریِ مؤثر از قصه‌ها باید هم شیوه‌ی درست شنیدن‌شان را بیاموزیم و هم درک کنیم که ساختارهای روایی در کانون فرایندهای سازمانی جای گرفته‌اند. چنین رویکردی سازمان را واقعاً به سازمان روایی تبدیل می‌کند و افق‌های تازه‌ای پیش چشم سازمان می‌گذارد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که تفاوت سازمان روایی با سازمان‌های دیگر را شرح می‌دهد، گزیده‌ای است از مقدمه‌ی کتابی با عنوان سازمان روایی که نشر اطراف ترجمه‌ و انتشارش را در برنامه‌ی کاری خود دارد.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

ما چگونه ما شدیم، به روایت کارنامه خورش | وقتی میرزاقاسمی «ما» را نجات می‌دهد 

کارنامه خورش تلفیقی از خاطره‌ـ‌خودزندگی‌نامه‌نویسی، نوعی از داستان اول‌شخص، درآمدی بر آداب غذاخوری ایرانی و کتاب آشپزی‌ است. البته که تمرکز اصلی اثر روی گونه‌های مختلف آش، پلو، بریان، خورش، بورانی و غیره و بعضاً نحوه‌ی صحیح غذا خوردن است و با جزئیات، حتی انواع متفاوت چاشنی یک غذا یا اقسام متفاوت پخت آن در مناطق مختلف ایران ذکر می‌شود، اما کتاب در خلق ژانر، سنت‌شکنی کرده و به نوعی قصه‌گویی روی آورده است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، بهاره جلالی به بهانه‌ی مرور کتاب کارنامه‌ خورش، از جایگاه فرهنگ غذایی در هویت‌آفرینی می‌گوید. 

پرسش‌هایی از روایت, درباره‌ی روایت‌های داستانی, رمان, مدرسه‌ی روایت

بازخوانی بارت و نابوکوف | خانه‌ی رمان از آن کیست، نویسنده یا خواننده؟ 

درباره‌ی تجربه‌ی خواندن و رابطه‌ی میان نویسنده، خواننده و متن بسیار گفته‌اند. یک سر طیف، کسانی مثل رولان بارت هستند که از «مرگ مؤلف» حرف می‌زنند و سر دیگرش، کسانی مثل نابوکوف که می‌گویند در مثلث نویسنده و خواننده و متن همیشه نویسنده حرف آخر...
روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

جهانی که از حرکت نمی‌ایستد | روایت یک معلم سیزده‌روزه 

‏«برای من، معلم بودن شبیه داشتن جعبه‌ابزاری ضروری در انتهای انباری‌ قدیمی‌ بود. نمی‌دانستم دقیقاً کجای زندگی به ‏کارم می‌آید. فقط خیلی روزها آچار فرانسه‌ای می‌شد تا سایر مهارت‌های تکه‌وپاره‌ام‌ را چفت کنم، مثل آن روزهای سال ‏‏99 که شیر حوصله‌ی بیشتر معلمان و شاگردها چکه می‌کرد.» این مطلب بی‌‌کاغذ اطراف روایتی است از تجربه‌‌ی ارتباط ‏یک معلم بی‌‌حوصله با شاگردانش در روزهای قرنطینه؛ تجربه‌ا‌‌‌ی کوتاه که او را متصل می‌‌کند به درکی دیگر از شغلی که ‏هنوز برایش ملموس نیست.‏

روایت آدم‌ها و بچه‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

خرده‌جنایت‌های پدرومادری | برشی از کتاب پروژه‌ی پدری 

وقتی در جایگاه پدر یا مادر می‌نشینی، گاهی باید نقش دادستان و قاضی و ــ‌با اغماض‌ــ جلاد را یکجا بازی کنی. آن هم وقتی که خودت هنوز نمی‌دانی در این دنیا چه نقشی داری و قرار است چه کنی. پس دست‌به‌دامن مشاورها و کارشناس‌ها و کتاب‌هایی می‌شوی که وعده می‌دهند اگر به نسخه‌هایی که می‌پیچند پایبند باشی، فرزندت بی‌بروبرگرد عضو سازنده و مولد جامعه‌ی آینده می‌شود. و البته که خیلی وقت‌ها آن‌قدرها هم درست نمی‌گویند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برشی است از یکی از روایت‌های کتاب پروژه‌ی پدری که مهدی حمیدی‌پارسا در آن از تجربه‌ی پناه بردن به چنین نسخه‌هایی می‌گوید.

جستار ‌های زندگی روزمره, روایت آدم‌ها و شهرهایشان

خیال و بهارخواب | جستاری از کتاب خانه‌خوانی 

خیلی از ساکنان خانه‌های آجربهمنی و سیمانی ساخته‌شده در دهه‌های سی و چهل تهران می‌گویند زندگی در این خانه‌ها تجربه‌ی خوبی بوده است؛ خانه‌هایی که حالا بیشترشان تخریب شده‌اند اما خاطره‌شان همچنان پررنگ است. علی طباطبایی در جستارهای کتاب خانه‌خوانی در پی پاسخ به این سؤال است که چنین خاطره‌ی پررنگی از کجا آمده ‌است؟ آیا فقط نوستالژی حوض و گلدان شمعدانی‌ است که این گذشته‌ی از دست‌رفته را زیبا می‌کند یا معماری خانه و ویژگی‌های ساختمانی آن هم در این تجربه نقش داشته ‌است؟ جستار «خیال و بهارخواب» سراغ سهم ساکنان این خانه‌ها از آسمان شهر رفته است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در رسانه, روایت و حوزه‌های دیگر, روایت و سینما, روایت و هنر

روایت و روایتگری در سینما | چگونه فیلم رسانه‌ای قصه‌گو شد؟ 

مطالعه‌ی سیر پیدایش فیلم به مثابه‌ی رسانه‌ای قصه‌گو مستلزم واکاوی این است که روایت، روایتگری و عوامل روایی چگونه به قلمروی سینما راه یافتند و با آن آمیختند. به طور مشخص‌تر، باید سراغ مطالعه‌ی این برویم که چطور فرم فیلم (تدوین، نورپردازی، حرکت دوربین، مکان دوربین و غیره) در خدمت لذت بصری و قصه‌گویی درمی‌آید. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برشی است از فصل اول کتاب روایت و روایتگری در سینما که به همین موضوع می‌پردازد؛ کتابی که نشر اطراف به‌زودی آن را با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا منتشر خواهد کرد.

بلاگ, جستار برق‌آسا, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ناداستانک

درست مثل رعد و برق | گذشته و آینده‌ی جستار برق‌آسا 

جستار برق‌آسا از جذاب‌ترین انواع ناداستانک است؛ ژانری که خیلی‌ها آن‌ را با مجله‌ی اینترنتی برویتی شناخته‌اند. به‌تازگی این مجله، به مناسبت بیستی‌سالگی‌اش، گلچینی از بهترین جستارهای برق‌آسای نویسندگانش را در قالب کتابی گردآوری کرده که نشر اطراف به‌زودی ترجمه‌ی آن را منتشر خواهد کرد. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید مقدمه‌ای است که زویی یوسی‌یر، سرویراستار این مجله، بر این کتاب نوشته و خواندنش برای علاقه‌مندان به ناداستانک خالی از لطف نیست.

بلاگ, زندگی‌نگاره‌ها, گزارش تاریخی

گفتار در آنچه خوالیگری را باید | برشی از کتاب کارنامۀ خورش 

کتاب کارنامۀ خورش در نگاه اول محصول تلاش نادرمیرزا قاجار ــ‌یکی از شاهزادگان قاجار مغضوب شاه هم‌روزگارش‌ــ برای گردآوری دستور پخت غذاهای مختلف ایرانی است. اما تسلط نادرمیرزا به ادبیات، تاریخ و طب دوره‌ی خودش و دقت او در نگارش باعث شده محصول نهایی کارش فقط دستور طبخ غذاهای گوناگون نباشد. این کتاب فرهنگ‌نامه‌ای از غذاهای ایرانی است همراه شرح حوادث تاریخی، خاطرات نویسنده، قصه و شعر که همه با نظمی درونی کنار هم نشسته‌اند. توصیفات و ابداعات زبانی برای طعم‌ها، تاریخچه‌ی غذاهای محلی ایران همراه گزارش آداب و رسوم، روابط اجتماعی و خانوادگی آن دوره کاری کرده که این متن در گذر زمان همچنان خواندنی و تازه باشد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برشی است از این کتاب که نادرمیرزا در آن درباره‌ی آداب پخت‌وپز و غذا خوردن و میزبانی سخن می‌گوید.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

منِ حسین، حسینِ من، من و حسین | نقدی بر «رهیده»، چهارمین کتاب از مجموعه‌ی کآشوب 

«رهیده»، تازه‌ترین اثر از مجموعه‌ی «کآشوب»، فرصتی تازه برای خواندن روایت‌هایی‌ است که قرار است بازتاب‌دهنده‌ی نسبتِ شخصی روایتگران با حسینی که فهمیده‌اند باشد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف نقدی است بر این کتاب به قلم بهاره جلالی که برای نوشتن از رهیده، از آثار قبلی مجموعه کمک گرفته است چرا که به تعبیر خودش، «اکنون پدیده‌ی «کآشوب» به چنان پختگی در آثار مناسبتی ما رسیده که خودش به‌تنهایی گفتمانی تازه خلق کرده و می‌توان هر جلدش را نسبت به مفروضات همین گفتمان سنجید.» 

بلاگ, جستار برق‌آسا, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ناداستانک

در باب صدا، ایجاز و بیست سال ناداستانک 

ناداستانک در مقایسه با بسیاری از ژانرهای ادبی دیگر، عمرِ چندانی ندارد. با این حال، مخاطبان بسیاری پیدا کرده و خیلی‌ها، چه در جایگاه خواننده و چه در جایگاه نویسنده، شیفته‌ی قابلیت‌های این ژانر شده‌اند. مجله‌ی آنلاین برویتی که به‌تازگی بیستمین سالگرد انتشارش را جشن گرفته، نقش مهمی در آشنا کردن بسیاری از نویسندگان و خوانندگان با ناداستانک و جستار برق‌آسا ایفا کرده است. این مجله در آستانه‌ی بیست‌سالگی‌اش گلچینی از بهترین ناداستانک‌هایش را در کتابی گرد آورده که نشر اطراف به‌زودی ترجمه‌ی آن را منتشر خواهد کرد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف هم مقدمه‌ای است که دینتی دابلیو. مور، بنیان‌گذار و سردبیر موفق مجله‌ی برویتی، بر این کتاب نوشته؛ مقدمه‌ای که هم روایتی است خواندنی از تجربه‌ی راه‌اندازی و اداره‌ی مجله‌ای اینترنتی و هم تصویری کلی از ژانر ناداستانک ترسیم می‌کند.

بلاگ, داستان در پژوهش, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

اندیشیدن به قصه، اندیشیدن با قصه | جایگاه ارتباط در پژوهش روایی 

پژوهش روایی فرایندی است مبتی بر ارتباط. اساساً آنچه پژوهش روایی را چنین متمایز می‌کند ارتباط هدفمندی است که در جریان پژوهش میان پژوهشگر و مشارکت‌کنندگان برقرار می‌شود و میان قصه‌های آن‌ها پل می‌زند. جین کلندینین، یکی از مهم‌ترین چهره‌های علمی حوزه‌ی پژوهش روایی، در این مطلب بی‌کاغذ اطراف به جایگاه و اهمیت ارتباط در پژوهش روایی می‌پردازد، از تمایز اندیشیدن با قصه و اندیشیدن به قصه می‌گوید و شرح می‌دهد که اندیشیدن با قصه چگونه می‌تواند بستری برای ارتباط محکم‌تر میان پژوهشگر و مشارکت‌کنندگان فراهم کند.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, معرفی

میز کاری میان آسمان | انی دیلارد از زندگی نویسنده می‌گوید 

انی دیلارد نویسنده و شاعر تقدیرشده‌ی آمریکایی و برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر بهترین ناداستان در سال ۱۹۷۵ است. در این مطلب از بی‌کاغذ اطراف، با بخشی از برجسته‌ترین اندیشه‌های او درباره‌ی نویسندگی و زندگی ادبی آشنا می‌شویم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های داستانی, روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت, منتخب‌ها...

دیوار شکسپیر کوتاه است ‍| اصغر عبداللهی از درام و اقتباس می‌گوید 

اصغر عبداللهی فیلمنامه‌نویس و کارگردانی بود که قلم شیرینی داشت. وقتی خواندن متنی از عبداللهی را شروع کنی، محال است بتوانی کار را نیمه‌تمام بگذاری. باید تا تهِ تهش بخوانی. اصغر عبداللهی در کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند»، برای مخاطب کتاب از تجربه‌های فیلمنامه‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی می‌گوید، عناصر داستان را می‌‌آموزد و ترس مخاطب را از نوشتن می‌ریزد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف یکی از فصل‌های کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند» را می‌خوانید. نویسنده در قالب روایتی خواندنی درباره‌ی درام و اقتباس از آثار بزرگ نویسندگان مشهور برایمان می‌گوید.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی ترجمه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره

کوچک و سخت | از زبان مترجم 

کوچک و سخت از آن کتاب‌هایی است که شاید در اولین مواجهه ندانی باید در گروه کدام کتاب‌ها ‏طبقه‌بندی‌اش کنی. روزنوشت؟ خاطره‌پردازی؟ جستار؟ نقد ادبی؟ یا چیزی دیگر. دلیلش شاید این ‏باشد که ریوکا گالچن در این کتاب عامدانه قالبی کمتر شناخته‌شده را برای نوشتن از تجربه‌ای کمتر ‏شناخته‌شده (دست‌کم برای خودش) انتخاب کرده، آن هم از منظری کمتر شناخته‌شده. او در کوچک ‏و سخت از دریچه‌ی نویسندگی و ادبیات به تجربه‌ی مادری می‌نگرد و تصویری متفاوت از این ‏تجربه پیش چشم ما می‌گذارد. رویا پورآذر، مترجم کتاب کوچک و سخت، در این یادداشت از ‏مواجهه‌ی خودش با این کتاب می‌گوید. ‏

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان

شدت پریشانی‌ات چند است؟ | جستاری درباره‌ی روایتِ درد 

چه می‌شود اگر به هر قصه از جنبه‌ی تأثیر جسمی و عاطفی‌اش نگاه کنیم و به جای واژه‌ها اعداد را به کار ببریم؟ چه می‌شود اگر فرض کنیم عدد ده به معنی غیر قابل ‌تحمل است؟ آیا می‌شود به درد‌ نهفته در قصه‌ها فقط با یک عدد نمره داد؟ اگر قرار باشد به شدتِ درد،‌ رنج، نگرانی، اضطراب، ترس و اندوه قصه‌هایمان نمره بدهیم، چقدر می‌توانیم همدلی و همراهی آدم‌ها را برانگیزیم و دیگران را با خودمان همراه کنیم؟ این مطلب بی‌کاغذ برش کوتاهی است از کتاب «ورای خاطره» که نشر اطراف ترجمه‌ی آن را در دست انتشار دارد.

داستان در برنامه‌ریزی شهری, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

شنیدنِ شهر | قصه‌هایی که شهرها می‌گویند 

حرکت به سمت فهم روایی شهرها گامی مهم برای به رسمیت شناختن تفاوت‌ها، تعارض‌ها، اقلیت‌ها و حاشیه‌ها است، و این فهم به‌تمامی حاصل نمی‌شود مگر به ‌میانجی شهرسازیِ روایی‌تر و قصه‌گوتر. لیونی سندرکاک که از متفکران بزرگ عرصه‌ی شهرسازی است، موقعیت‌های آشنا در شهر و شهرسازی را به زبان روایت ترجمه می‌کند، از پی‌رنگ‌های آشنا در شهر و شهرسازی حرف می‌زند و می‌کوشد رد این پی‌رنگ‌ها را در نمونه‌هایی مشخص نشان بدهد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برشی است از یکی از مقاله‌های او که در کنار مقاله‌هایی از اندیشمندانی دیگر در مجموعه‌ی شنیدن شهر با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا گردآوری شده است.

روایت آدم‌ها و سفرهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, سفرنامه, معرفی

می‌تونی بیای سفر؟ | نگاهی به برترین سفرنامه‌‌های معاصر 

شاید در شرایط فعلی و محدودیت‌های کرونایی نتوانیم زیاد سفر کنیم ولی سفرنامه‌های خواندنی همیشه ما را سریع و ارزان، گاهی با طنز و گاهی با جدیت‌‌، به این‌جا و آن‌جای جهان می‌برند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، تعدادی از بهترین سفرنامه‌های نوشته‌شده در چند دهه‌ی اخیر را معرفی کرده‌ایم. 

روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

یا الله و یا نصیب | روایت شوق زیارت کربلا 

قدیم‌ترها که سفر مثل امروز آسان و سریع نبود، زیارت کربلا برای خیلی‌ها آرزویی بزرگ و گاهی محال بود، مخصوصاً برای آن‌هایی که دست‌شان تنگ‌تر بود؛ آدم‌هایی که تمام عمرشان به آرزومندی زیارت می‌گذشت. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، روایت اشتیاق همین آدم‌های تنگدست است؛ روایت سیدرضی و بی‌بی‌ سکینه که اشتیاق زیارت کربلا را با خود از کابلِ افغانستان به قمِ ایران آوردند و شعله‌اش را در سینه روشن نگه داشتند، تا بالاخره نصیب‌شان شد.

روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

واحد شمیرانی | شب هشتم محرم به روایت شادروان مهدی شادمانی 

«هر سال محرم برای من از شب علی‌اکبر شروع می‌شود. شب هشتم. شب علی‌اکبر جان می‌دهد برای شروع. شب هشتم همان شبی است که چشم‌هام را می‌بندم و با گوش‌هام می‌بينم. اين روضه گيرم می‌اندازد. روضه‌ی پسر در کنار پدر. جانت را می‌گيرد و جانت می‌دهد. تکان‌دهنده است. به نظرم محرم را بايد تکان‌دهنده شروع کرد.» در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، شادروان مهدی شادمانی از پیوند محکمش با شب هشتم محرم می‌گوید. 

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

پاتیل‌ها را لت می‌زنم | روایت احسان عبدی‌پور از مناسک عاشورا در بوشهر 

تنم دارد می‌لرزد. من گاهی گریه و این کارها نکرده‌ام برای حسینِ علیِ ابی‌طالب. توی بوشهر وظیفه‌ی روضه فقط این است که زود تمام بشود، چون آن بیرون توی میدانگاه حسینیه، همه دمام به کول و سنج و بوق به دست ایستاده‌اند که هنگامه را شروع کنند. کارکرد دیگری ندارد. اصلاً گریه کم داریم توی عزای حسین. همه چیز بیشتر رویه و سمت و سوی حماسه دارد تا ملودرام. ما غم زیاد داریم، بغض زیاد داریم ولی نمی‌دانم چرا فرم‌مان این‌جور است. مجلسی نداریم که منتهی به گریه بشود برای حسین.

مدرسه‌ی روایت, مصاحبه

شلیک به ارباب وحشتناکه | دیوید فاستر والاس از نوشتن، مرگ و رستگاری می‌گوید 

دیوید فاستر والاس نویسنده‌ی ستایش‌شده‌ی آمریکایی بود که خودکشی‌اش در چهل‌وشش‌سالگی جهان ادبی را در بهت و اندوه فرو برد. در این مطلب از بی‌کاغذ اطراف، بخشی از اندیشه‌های او درباره‌ی مرگ و زندگی، نویسندگی و معنای زندگی را به یاد می‌آوریم.

روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

شهید شد عباس محترم | روایت شادروان محمدسرور رجایی از هیئت مهاجران افغانستانی 

آیین‌ها و مناسک عاشورایی از مهم‌ترین حلقه‌های اتصال ما ایرانی‌ها و ملت‌های همسایه‌مان است. محرم که می‌رسد، انگار همه‌ی تفاوت‌ها رنگ می‌بازند و عاشورا نقطه‌ی تلاقی همه‌ی ما می‌شود. مهاجران افغانستانی مقیم ایران هم، با این‌که از وطن دور مانده‌اند، هر سال سنت‌های عاشورایی را در هیئت‌های خاص خود یا در کنار برادران و خواهران ایرانی‌شان به جای می‌آورند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی است که پیش از این در کتاب رست‌خیز، دومین کتاب مجموعه‌ی کآشوبِ نشر اطراف، منتشر شده  است و مرحوم محمدسرور رجایی ــ‌شاعر، نویسنده و پژوهشگر افغانستانی‌ِ ساکن ایران که روز 7 مرداد 1400 درگذشت‌ــ در این روایت از حال‌وهوای هیئت افغانستانی‌های باقرشهر می‌گوید.

روایت و حوزه‌های دیگر, روایت و هنر, مدرسه‌ی روایت

روایت و هنر | چگونه نقاشی‌ها در ذهن ما روایت می‌آفرینند؟ 

روایت و قصه چنان در ساختارها و سازوکارهای ذهنی ما ریشه دوانده که عملاً فکر کردن بدون روایت ممکن نیست؛ گویی چیزی که به قالب روایت در نیاید در فهم انسان هم نمی‌گنجد. این موضوع در دنیای هنر هم نمایان است. ما آثار هنری را در پرتوی روایت می‌بینیم و ارزیابی می‌کنیم و آنچه آثار هنری را برایمان جذاب می‌کند نقش آن‌ها در فرو نشاندن عطش روایی ماست. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برش کوتاهی‌ است از کتاب سواد روایت و ارتباط روایت و هنر را بررسی می‌کند.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, زندگی‌نگاره‌ها, گزارش تاریخی

دیدار در قرنطینه ‍| نگاهی تاریخی به حج در عصر اپیدمی 

این روزها سایه‌ی سنگین بیماری کووید۱۹ فرصت دیدار و ملاقات را از مردمان جهان ربوده و حج نیز که روزگاری نقطه‌ی تلاقی مردمان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده دگرگون شده است. اما این اولین‌ باری نیست که شکل و شمایل حج به دلیل شیوع بیماری دستخوش تغییر می‌شود. اواسط قرن نوزدهم میلادی نیز با آغاز اپیدمی وبا در مکه و حجاز، پایگاه‌های قرنطینه‌‌ای تأسیس شد و در طول دهه‌های متمادی تجربه‌ی حج را تحت تأثیر خود قرار داد. این‌ مطلب بی‌کاغذ اطراف، به بهانه‌ی برگزاری آیین حج امسال زیر سایه‌ی سنگین همه‌گیری کووید19، سراغ مجموعه‌ی ده‌جلدی اسناد حج انتشارات دانشگاه کمبریج رفته و به مرور کوتاه برخی مستندات تاریخی مربوط به اپیدمی وبا و پایگاه‌های قرنطینه در حج پرداخته است.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

روایت سفر یا روایت استعمار؟ | جستاری از تزوتان تودوروف 

روایت سفر ژانری قدیمی است. آدم‌ها از دیرباز سفر می‌کرده‌اند و از دیرباز ماجراهای سفرشان را روی کاغذ می‌آورده‌اند. اما ‏روایت سفر فقط بازگوییِ رخدادهای سفر نیست و ويژگی‌های دیگری هم دارد؛ ویژگی‌هایی که باعث می‌شوند حتی پس از ‏گذشت قرن‌ها برای خوانندگان جذاب باشند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که ترجمه‌ی فصلی از کتاب پندهای تاریخ ‏است، تزوتان تودوروف ژانر روایت سفر را بررسی کرده و از نسبت این ژانر با تاریخ استعمار و با خواننده‌ی اروپایی امروزی ‏می‌گوید.‏

روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

آن قدمِ بی‌قرارِ اول | ماجراجویان بزرگ و درس‌هایشان 

بعضی کتاب‌ها چیزی به ما می‌دهند که در کتاب‌های دیگر پیدایش نمی‌کنیم. یک جور میل، اشتیاق یا شورِ دست‌به‌کار شدن، تغییر کردن، دگرگون شدن. ماجراجویان بزرگ هم برای خیلی از خواننده‌هایش چنین کتابی است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، معصومه توکلی از تجربه‌ی خواندن این کتاب نوشته و از شوری که می‌تواند به جانِ خواننده بیندازد.

زندگی‌نگاره‌ها

و الا دیگر چه بهانه دارند که آبله اطفال را نمی‌کوبند؟ 

شکوفه دومین نشریه‌ی زنان ایرانی است. دوهفته‌نامه‌ای که از سال 1292 خورشیدی، زمان سلطنت احمدشاه قاجار، به همت مریم عمید (مزین‌السلطنه) منتشر می‌شد. در توضیح آن آمده «روزنامه‌ای است، اخلاقی، ادبی، حفظ‌الصحه اطفال، خانه‌داری، بچه‌داری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان، راجع به مدارس نسوان» و آنچه که از چهار سال انتشار آن باقی مانده هم همین را نشان می‌دهد. تلاش برای آگاهی و سوادآموزی زنان و اصلاح سبک زندگی و رفتار آن‌ها بخش عمده‌ای از مطالب شکوفه است. متن زیر با توجه به فراگیری بیماری آبله، شایعات زیاد و بی‌اعتمادی مردم به آبله‌کوبی در شماره‌ی چهارم/ سال سوم این نشریه منتشر شده است؛ اتفاقاتی که اگرچه بیش از صد سال قبل رخ داده، اما بی‌شباهت با وضعیت فعلی شیوع کرونا و بحث واکسیناسیون عمومی نیست.

روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

در ستایش آلیس مونرو | نجات جهان با داستان 

بیشتر ما نویسنده یا نویسندگان محبوبی داریم که به نظرمان یک سروگردن از بقیه‌ی نویسندگان بالاتر ایستاده‌اند و برای انتخاب خود هم قطعاً دلایلی داریم. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برش‌هایی‌ست از کتاب درد که کسی را نمی‌کشد (مجموعه‌ی جستار روایی، نشر اطراف) و جاناتان فرنزن در آن دلایل خود را برای علاقه و احترام کم‌نظیرش به داستان‌های ‌کوتاه آلیس مونرو شرح داده و از لذت داستان‌گویی، هنر تعلیق، همذات‌پنداری نجات‌بخش و مهارت‌های مونرو در نوشتن داستان کوتاه گفته است.

مدرسه‌ی روایت

ده قانون زیدی اسمیت برای بهتر نوشتن 

زیدی اسمیت نویسنده‌ی تقدیرشده‌ی انگلیسی است که رمان‌ها، داستان‌ها و جستارهایش جوایز گوناگونی برده‌اند. در این مطلب از بی‌کاغذ اطراف، با ده قانون و توصیه‌ی او برای بهتر نوشتن آشنا می‌شنویم.

عکس های آفتابی برایان ساندرز بریان سندرز سفرنامه اربعین پیاده روی کربلا روایت مستند سفرنامه کانادایی به عراق
روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

نشانه‌ای‎ ‎آفتابی برای‎ ‎سرزمین‌های‎ ‎ابری | روایتی از پیاده‌روی اربعین 

شهریور 97، یک روز پشت میز کارم در ایمیل‌ها دنبال عکسی با کلیدواژه‌ی اربعین می‌گشتم که به ایمیل خوانده‌نشده‌ی یک سایت گردشگری برخوردم. درخواست یک دانشجوی مطالعات سیاسی دانشگاهی معروف در کانادا بود برای پیدا کردن همسفر پیاده‌روی اربعین. فکر کردم که این راه را من همیشه با همراهانی شبیه خودم رفته‌ام و این می‌تواند فرصت خوبی برای درک نگاهی بیرونی به این رویداد باشد. درجا اعلام کردم که با تسلطم به عربی و انگلیسی می‌توانم کمکت باشم. آنچه این‌جا نوشته‌ام روایتی است از همراهی شش‌روزه‌ی من و دوستم کمیل با برایان ساندرز کانادایی در سفر اربعین. نگاه‌های بیرونی و همراه‌شدن با کسی که لزوماً با پیشینه و تعصب شیعی بزرگ نشده است یک بار دیگر عیار ارزش‌هایی را که به آن‌ها خو کرده‌ایم نشان‌مان می‌دهند و از آن سو،‌ راه را برای انتقال واضح‌تر پیام امام شهید هموار می‌کنند.