بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مصاحبه, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف, ویدیو

نوشتن بدون مرز | گفت‌وگو با یوکو تاوادا ‏ 

یوکو تاوادا، داستان‌نویس و جستارنویس ژاپنی‌آلمانی، به هر دو زبان ژاپنی و آلمانی، رمان، داستان، جستار و شعر می‌نویسد و تا کنون برنده‌ی جوایز معتبری شده است. تاوادا که در جستارهای «ارواح ملیت ندارند»، اولین کتاب از مجموعه‌ی «زندگی میان زبان‌ها»ی نشر اطراف، سراغ تجربه‌ی زیستن میان دو زبان و نوشتن به دو زبان رفته، در مصاحبه‌ی «نوشتن بدون مرز» هم از همین تجربه می‌گوید؛ از تجربه‌ی مهاجرت، زیستن و اندیشیدن و نوشتن در فضای بینابینی دو زبان، و سروکله زدن با زبان تازه. و جالب است که ردِ این زیستن در فضای بینابینی زبان‌ها در همین مصاحبه هم پیداست؛ مصاحبه‌ای که بعضی جمله‌هایش ژاپنی‌اند، بعضی آلمانی، و بعضی هم انگلیسی.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

همزمان، به دو زبان | سرگردانی‌های یک نویسنده 

تجربه‌ی نوشتن، برای آدم‌هایی که با بیشتر از یک زبان سروکار دارند و در بیشتر از یک زبان نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند، حال‌وهوایی متفاوت دارد. چنین آدم‌هایی، چه در گفت‌وگوهای عادی روزمره و چه هنگام نوشتن، مدام بین چند زبان نوسان می‌کنند و معمولاً هم هر یک،‌ به شیوه‌ی خاص خودشان، نقطه‌ی تعادلی پیدا می‌کنند. مجموعه‌ی «زندگی میان زبان‌ها»ی نشر اطراف، که کتاب «ارواح ملیت ندارند» نخستین عضو آن است، سراغ آثار نویسندگانی می‌رود که به تجربه‌ی زندگی در بیش از یک زبان اندیشیده‌اند یا روایت‌شان از تجربه‌ی زبان و بازی‌هایش در فرایندهای نوشتن، خواندن، سخن گفتن و شنیدن را با مخاطب در میان گذاشته‌اند. جستاری که این‌جا می‌خوانید هم به لحاظ مضمونی با همین مجموعه مرتبط است و کامیل بورداس، نویسنده‌ی فرانسوی‌آمریکایی، در این جستار از تجربه‌ی نوشتن و زیستن میان زبان‌های انگلیسی و فرانسوی می‌گوید. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند, نامه‌نگاری

مارینا تسوتایوا و آنا آخماتووا در آینه‌ی یکدیگر 

شباهت‌های زندگی مارینا تسوتایوا، شاعر و جستارنویس روس که ترجمه‌ی فارسی جستارهایش در کتاب «آخرین اغواگری زمین» منتشر شده‌اند، و آنا آخماتووا، دیگر شاعر مهم و شاخص روسیه‌ی‌ قرن بیستم‌، کم نیستند: هر دو، به سبب وابستگی خانوادگی به طبقه‌ی اشراف، «زیبایی‌شناسیِ بورژوازی» آثارشان و ارتباط همسران‌شان با ضدبلشویک‌ها، مغضوبِ دولت انقلابی شوروی بودند. هر دو شاعر به‌اجبار روسیه را ترک کردند و پس از مهاجرت گرفتار فقر شدند. مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، تسوتایوا و آخماتووا با محافل ادبیِ مشابهی حشر و نشر داشتند و بسیاری از هنرمندان و نویسندگانِ روس و غیرروس در حلقه‌ی دوستانِ هر دو شاعر بودند. حتی هر دو دلباخته‌ی اُسیپ مندلشتام بودند و ظاهراً هر دو با او سر و سرّ داشتند. با وجود این شباهت‌ها، تسوتایوا و آخماتووا هر یک سبک ادبی و صدای یگانه و خاص خود را آفریدند و مسیری متفاوت را در پیش گرفتند. دشواری‌های زمانه باعث شد آن‌ها فقط یک بار با هم دیدار کنند اما نامه‌هایی به یکدیگر نوشتند. آنچه در ادامه می‌خوانید،‌ روایت آخماتوواست از تنها دیدارش با تسوتایوا، و متن دو نامه‌ای که تسوتایوا برای آخماتووا نوشته است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

خودقوم‌نگاری | تلاشی انتقادی برای بازتعریف مناسبات فرهنگی ‏ 

معمولاً کسانی که با مطالعات فرهنگی سروکار دارند، با قوم‌نگاری، به عنوان پروژه‌ای معرفت‌شناختی، و بحث‌های موجود درباره‌ی نقاط قوت و ضعفش آشنا هستند. اما عبارت جدیدترِ خودقوم‌نگاری ماجرای دیگری دارد و معنا و مفهومش شاید آن‌قدرها آشنا نباشد. در اصطلاح خودقوم‌نگاری ــ گردآوری مجموعه‌ای‌ از چند خودزندگی‌نگاره‌ ــ  کلمه‌ی «قوم» یا گروه اجتماعی به جای کلمه‌ی «زندگیِ» خودزندگی‌نامه می‌نشیند. رواج این اصطلاح نتیجه‌ی نقدهای گسترده‌ی دهه‌ی هشتاد میلادی به الگوی مطلع/پژوهشگر در قوم‌نگاری‌هایی بود که روابط نامتقارن استعماری را حفظ و تثبیت می‌کردند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، بیشتر با خودقوم‌نگاری آشنا خواهید شد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نامه‌نگاری

حتی اگر کسی نامه را نخواند | نامه‌ به ‌‌مثابه‌ی ناداستان‌ خلاق 

چرا خواندن نامه‌‌های دیگران، مخصوصاً نامه‌های نویسندگان، این‌قدر جذاب است؟ به قول یک منتقد، تنها چیزی که از خواندن نامه‌ی یک دوست بهتر است، «خواندن نامه‌ی آدم‌ها به دیگران است»، اما چشم‌چرانی و کنجکاوی فقط بخشی از ماجراست. دلیل مهم‌ترش این است که نامه‌ی خوبْ نوشته‌ی خوبی هم هست و همه‌ی ما نوشته‌های خوب‌ را، چنان‌که سزاوارند، تحسین می‌‌کنیم. باربارا لونزبری در کتاب هنر واقعیت می‌گوید ناداستان خلاق چهار عنصر اساسی دارد: موضوع برگرفته از جهان واقعی، تحقیق جامع، «صحنه»، و (محبوب‌ترین برای من) نگارش درخشان. و اگر خوب نگاه کنید، بهترین نامه‌ها هم همه‌ی این عناصر را در خود دارند. بنابراین می‌شود گفت که نامه، اگر به شکل خاصی نوشته شود، ناداستان خلاق به حساب می‌آید.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, مجله‌ی ادبیات مستند

خیره به فاجعه | جستاری درباره‌ی پورنوگرافی وحشت 

تی.اس.الیوت جایی می‌نویسد «شعر اهمیتی ندارد.» سه واژه‌ای که در این ترجمه‌ی فارسی کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، قطعه‌ای به شدت سرد و بهت‌آور به وجود آورده‌اند. بیایید به جای واژه‌ی «شعر» بگذاریم «کلمه»، «عکس» یا «فیلم». حالا می‌رسیم به جمله‌ای که فکر می‌کنم نزدیک‌ترین فاصله را با روایت فاجعه و وحشت دارد. همین‌قدر سرد. روایت فاجعه حتی نیازی به واژه‌ها و ترکیب‌های خشن هم ندارد. این هم بازی ادبی است. فاجعه خودش است و ابعاد رنجی که به قربانی تحمیل می‌کند برای ما تصورپذیر نیست. ما فقط تماشاگرانی بهت‌زده‌ایم در فاصله‌ای امن که با وسوسه به تماشای ویرانی می‌نشینیم و با چشم‌هایی خیره به تصویرها در دل‌مان با قربانیان ابراز همدردی می‌کنیم بی‌ آن‌که هیچ سنجه‌ای برای آگاهی به وسعت رنج‌شان داشته باشیم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

بنویس تا از نفس بیفتی | آنی دیلارد از نوشتن می‌گوید 

حس‌و‌حالِ نوشتن کتاب به حس‌و‌حال کسی می‌ماند که بیخود از عشق و تهور، دور خودش می‌چرخد. شبیه حس‌و‌حال خلبانی بدلکار، حین اجرای حرکات دورانی در آسمان، یا حال کرم کوچکی که در جست‌وجوی مسیرش از ساقه‌ای بالا می‌رود. در بدترین حالت هم، در سطح کلنجار رفتن با جمله‌ها، احساسی است شبیه کشتی گرفتن با خرس. در بهترین حالت، حس‌وحال نوشتنْ موهبتی ا‌ست بی‌منت. ارزانی‌ات می‌گردد، اگر پیگیرش باشی. پی‌اش می‌گردی، آن‌قدری که مچ دستت تیر می‌کشد، کمرت تیر می‌کشد، مغزت سوت می‌کشد و آن‌گاه، فقط آن‌گاه، به تو ارزانی‌اش می‌دارند. از گوشه‌ی چشم، پیش ‌آمدنش را می‌بینی. بسته‌ای است روبان‌پیچ شده، با دو بال سفید. یکراست به سویت پرواز می‌کند. می‌توانی نام خودت را بر آن بخوانی. اگر توپ بیسبال بود، قضیه فرق می‌کرد و باید محکم به آن ضربه می‌زدی تا از زمین بازی به بیرون پرتاب شود. ولی به شکل حرکت آهسته می‌بینی‌اش. در حرکت آهسته، یک فریم از هزار فریم مثلاً، می‌بینی‌اش. به بال ‌زدن آهسته‌ی شاهین می‌ماند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

ورزشکار‌نگاری | خاطره‌پردازی‌های ورزشی و مطالعات فرهنگی 

خاطره‌پردازی‌های ورزشی که گاهی ورزشکارنگاری هم نامیده می‌شوند از آشناترین نمونه‌های خودزندگی‌نگاری و روایتِ خودند اما دلالت‌های فرهنگی و اجتماعیِ عمیق‌شان معمولاً نادیده گرفته می‌شوند. شاید این خودزندگی‌نگاری‌ها برای فرهنگی که شیفته‌ی پسران بد و دختران سرکش است، خوراکی وسوسه‌انگیز و خوشایند باشند اما همه‌ی رمز و رازِ جذابیت‌شان همین نیست. در واقع، در حوزه‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، می‌توان این متون را برای تأمل و تعمق در مفهوم کسی بودن، زندگی روزمره و فانتزی‌های اجتماعی به کار گرفت. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، تصویری متفاوت از دلالت‌های فرهنگی و اجتماعیِ این نوع خاطره‌پردازی‌ها عرضه می‌کند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, مجله‌ی ادبیات مستند

به زبان بینابینی | جستاری درباره‌ی زندگی میان دو زبان‏ 

تجربه‌ی زندگی میان دو زبان و نوسان میان دو فرهنگِ متمایز از آن تجربه‌هایی است که تأثیر ماندگاری در شکل‌گیری شخصیت و هویتِ آدم‌ها دارد، و شاید به خاطر همین است که خیلی از آدم‌هایی که چنین تجربه‌ای داشتند درباره‌اش نوشته‌اند. زنده‌یاد بتول فیروزان، همکار عزیز نشر اطراف که به‌تازگی از دستش داده‌ایم، تعدادی از جستارهای نوشته‌شده حول این مضمون را ترجمه کرده که به‌زودی در قالب کتابی منتشر خواهد شد. جستاری که این‌جا می‌خوانید از جستارهایی است که البته به آن کتاب راه نیافته، اما خواندنش برای کسانی که دغدغه‌ی فهم بهتر تجربه‌ی زندگی میان دو زبان را دارند، خالی از لطف نیست.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در کسب‌وکار, قصه در مدیریت سازمان, قصه در منابع انسانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

قصه‌ی آینده‌ی سازمان | جهان‌های داستانی باز و بسته‏ 

هر سازمانی برای آینده‌اش قصه‌ای در ذهن دارد، چه به قصه‌اش آگاه باشد، چه نباشد. یکی از پرسش‌های کلیدی این است که آیا سازمان، ‌دست‌کم تا اندازه‌ای، در این قصه‌ی آینده دخیل است یا دستِ سرنوشت است که این قصه را می‌نویسد؟ پرسش مهم دوم درباره‌ی ماهیت قصه‌ی آینده است: قصه‌ی سازمان، از نظر موقعیت، باز است یا بسته؟ موقعیت‌های داستانی بسته کارکنان را با ترس به حرکت وامی‌دارند و گزینه‌های چندانی پیش رویشان نمی‌گذارند، در حالی ‌که قصه‌های باز برای برانگیختن کارکنان به وظایف سازمانی معنایی عمیق‌تر می‌دهند و امکان انتخاب‌های متعدد را برایشان فراهم می‌کنند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب روزی روزگاری سازمانی برگرفته شده است، انواع مختلف پیرنگ‌های قصه‌ی آینده را معرفی می‌کند و شرح می‌دهد که استفاده از هر نوع پیرنگ، چه تأثیری بر فرهنگ و هویت سازمانی می‌گذارد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در بازی های دیجیتالی, روایت آدم‌ها و بازی‌هایشان

آن‌ها به نهنگ‌ها شلیک می‌کنند، مگر نه؟ | درباره‌ی جهان بازی‌های ویدئویی 

بازی‌های ویدئویی، در بهترین حالت‌، جهان‌هایی خیالی پیشِ روی ما می‌گذارند که تجربه‌ی زندگی در آن‌ها تجربه‌ای یگانه است. آن‌ها ژانرهای مختلف را از ادبیات، سینما، موسیقی، معماری و دنیای مُد می‌گیرند و ترکیب می‌کنند تا قصه‌ای روایت کنند که بیشترین درگیری حسی را با مخاطب ایجاد کند. مخاطب، از جایی به بعد، به خودِ شخصیتِ اصلی تبدیل می‌شود. جهان واقعی و جهان مَجازی در هم ادغام می‌شوند و این آغاز ماجرایی تازه است. متنی که می‌خوانید جست‌وجویی است برای سر در آوردن از یکی از همین تجربه‌ها در بازی «دیس‌آنرد» یا «سرافکنده».

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی

راهنمای خواندنِ تسوِتایوا | ‏شاعری در قلمروی نثر 

مارینا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. دغدغه‌ی اصلی او شعر بود اما در در دو دهه‌ی پایانی زندگی‌اش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه، درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمروی نثر آورد و با بهره‌گیریِ ماهرانه از زبان، ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت. نشر اطراف به‌تازگی هفت جستار تسوِتایوا را در کتاب «آخرین اغواگری زمین» منتشر کرده است؛ جستارهایی درباره‌ی شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، جایگاه‌شان در فراز و فرودِ زمانه، و نسبت‌شان با جامعه‌ی سیاست‌زده. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی است از مقدمه‌ای که آنجلا لیوینگستون بر این کتاب نوشته و حکم راهنمای خواندنش را دارد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان 

وقتی از «سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان» حرف می‌زنیم، مقصودمان چیست و چنین عبارتی چقدر معنا دارد؟ اسلام قطعاً‌ هسته‌ای سخت و نامنعطف نیست و مفاهیمی چون جنیست و زنانگی هم مفاهیم ثابتی نیستند. به علاوه، مفهوم سفر و سنت سفرنامه‌نویسی هم تعینی تاریخی و فرهنگی دارد. پس چگونه می‌شود از تجربه‌ی سفر در مقام زن مسلمان یا سنت سفرنامه‌نویسیِ زنان مسلمان سخن گفت؟ چگونه می‌توان سفرنامه‌های زنان مسلمان را به شکلی خواند که در مقام نوعی روایتگری زنانه، تصویری تازه از تنوع فرهنگ اسلامی و حتی تنوع ذاتی اسلام به ما بدهد؟ کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان می‌کوشد با در نظر گرفتن ارتباط سفرنامه‌نویسی و زنان، و دنبال کردن مشارکت زنان مسلمان در فرهنگ‌های محلیِ سفر به چنین پرسش‌هایی پاسخ دهد. نشر اطراف در آینده ترجمه‌ی این کتاب را منتشر خواهد کرد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, جستار ‌های زندگی روزمره, روایت آدم‌ها و بازی‌هایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

افتاد یا هُلش دادند؟ | وقتی یک شکاک به فوتبال یاد می‌گیرد عاشقش باشد 

هدف فوتبال لذت بردن از آن نیست؛ تجربه کردنش است. جام جهانی جشنواره‌ی تقدیر است؛ جشنواره‌ای که در آن انسان شرایط سخت خودش و شکست قریب‌به‌یقینش را می‌پذیرد. هر چه باشد، رقابتی که در آن هیچ‌‌کس برنده نمی‌شود و هیچ‌کس گل نمی‌زند برای ما غریبه نیست. صفر ـ صفر نتیجه‌ی زندگی‌ست. شاید سختی درک فوتبال برای آمریکایی‌ها در همین نهفته باشد چون آن‌ها هنوز در زمین مسابقه دنبال باغ عدن می‌گردند. ولی فوتبال قرار نیست فرار از زندگی باشد. فوتبال خودِ زندگی‌ست، با همه‌ی بی‌عدالتی‌ و کسالت‌باری‌اش… اگر ورزش‌های آمریکایی در بهشت جریان دارند، فوتبال بعد از هبوط اتفاق می‌افتد. این موضوع حتی در یکی‌به‌دوهای فوتبالی‌ها هم هویداست: افتاد یا هلش دادند؟ این قدیمی‌ترین سؤال بشر است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت...

دریایی که در آن شنا می‌کنیم ‍| قصه در عصر داده‌های دیجیتال 

قصه‌ها نقشی محوری در فهم ما از جهان دارند. آن‌ها به زندگی شخصی‌ و حرفه‌ای ما سمت‌وسو می‌دهند و اهداف، ‏آرمان‌ها و رؤیاهایمان را می‌سازند. گویی قصه‌ها مهار زندگی ما را در دست دارند. اما اگر رمز و راز کار با قصه‌ها را بدانیم، ‏اگر بدانیم نیروی قصه چگونه عمل می‌کند، آن‌وقت ماییم که سکان هدایت قصه‌ها را به دست می‌گیریم. فرانک رُز که چند ‏سال پیش در کتاب «هنرِ غوطه‌ور شدن» سراغ تأثیر فناوری بر هنر کهنِ قصه‌گویی رفت، در تازه‌ترین کتابش، «دریایی که در ‏آن شنا می‌کنیم»، جایگاه و شیوه‌ی کار قصه در عصر اطلاعات و داده‌های دیجیتال را بررسی کرده و تصویری نو از ‏نقش قصه‌ها در چنین جهانی پیش چشم ما گذاشته است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، ترجمه‌ی مقدمه‌ی او بر کتاب ‏«دریایی که در آن شنا می‌کنیم» را می‌خوانیم؛ کتابی که نشر اطراف ترجمه و انتشارش را در دستور کار دارد. ‏

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در رسانه, داستان در سیاست, داستان در علوم اجتماعی, داستان در کمپین‌های اجتماعی

از قصه‌ی من تا قصه‌ی ما | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی 

توضیح کنش جمعی از دغدغه‌های اصلی علوم اجتماعی مدرن است. نظریه‌های کنش جمعی را می‌شود در قالب چند مکتب فکری طبقه‌بندی کرد. هر یک از این مکاتب فکری در فهم ما از شیوه‌های حل مسائل کنش جمعی و رفع موانعِ آن، سهم بزرگی دارد اما آثار پژوهشی این حوزه، با وجود همه‌ی یافته‌هایشان، کاملاً رضایت‌بخش نیستند و از عهده‌ی توضیح بعضی جنبه‌های کنش جمعی بر نمی‌آیند. این کاستی‌ها بستر مناسبی برای طرح نظریه‌ی روایت‌محورِ کنش جمعی فراهم می‌کنند؛ نظریه‌ای که توضیح می‌دهد روایت و قصه چگونه افراد را به کنش جمعی هدفمند بر می‌انگیزد. فردریک دبلیو مِیِر در این مطلبِ بی‌کاغذ اطراف شرح می‌دهد که قصه‌ها دقیقاً چگونه نیروی پیش‌رانِ کنش جمعی می‌شوند و چرا روایت، برای آن‌هایی که می‌خواهند دیگران را به کنش جمعی برانگیزند، ابزاری قدرتمند است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و ترس‌هایشان, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, روایت آدم‌ها و کلمه‌هایشان

وطن آن چیزی‌ است که بر زبان می‌آید 

برای خوانندگان فارسی‌زبان، هرتا مولر نام آشنایی است: نویسنده‌ی رومانیایی‌تبار آلمانی که سال 2009 برنده‌ی نوبل ادبیات هم شد. مولر در سال 2021 به سبب بهره‌گیری استادانه از «فرصت‌های بی‌پایانی که زبان آلمانی در حکم منبع شعر ارائه می‌کند» و همچنین برای «جنگ با توتالیتاریسم به هر شکل و رنگی، از جمله در زبان» جایزه‌ی یاکوب گریم را هم دریافت کرد. آنچه در این مطلب می‌خوانید ترجمه‌ی سخنرانی او هنگام دریافت همین جایزه است؛ سخنرانی‌ای که مولر در آن از نسبتِ نویسنده با زبان، نوشتن، وطن و حکومتِ تمامیت‌خواه می‌گوید.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

عادلانه‌ترین چیز دنیا | روایتی از تجربه‌ی سوگ 

سعی می‌کنم خودم را به‌هوش نگه دارم. مدتی‌ است نه چیزی خورده‌ام و نه چیزی نوشیده‌ام. اما باید بجنگم. مثل همیشه. سعی می‌کنم خودم را بیدار نگه دارم و به خاطر بیاورم. ته ذهنم قراری برای همین روزها با خودم گذاشته‌ام. پنج جای خالی… پنج کلمه… پنج مرحله‌ی سوگ… تلاش می‌کنم به خاطر بیاورم اما کلمه‌ها سر می‌خورند و فرار می‌کنند. چیزی نوک زبان مغزم است اما به خاطرش نمی‌آورد. مثل بیهوشی‌ بعد از جراحی، مثل لحظه‌هایی که همزمان چیزی را می‌دانیم و نمی‌دانیم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

فهرست کردن تا پای جان | جستاری از آرتور کریستال 

آرتور کریستال برای ادبیات‌دوست‌ها و جستارخوان‌ها نام آشنایی‌ است؛ آشوبگری دوست‌داشتنی که به نظر می‌رسد یک‌تنه ژانر «جستار روایی» را چند قدم جلوتر برده است. کریستال ذهنی زیرک، دقیق و عاری از پیش‌داوری دارد و این ویژگی‌ها از او جستار‌نویسی می‌سازند که چه با او موافق باشیم و چه نباشیم، نوشته‌هایش حال‌مان را خوب می‌کنند و تصویری تازه و متفاوت پیش چشم‌مان می‌گذارند. نشر اطراف پیش‌تر مجموعه‌جستار فقط روزهایی که می‌نویسم را از او منتشر کرده و این مطلب بی‌کاغذ اطراف هم جستاری است از کتاب دیگرش آنچه ادبیات می‌نامیم که نشر اطراف ترجمه و انتشارش را در دستور کار دارد. در این جستار، آرتور کریستال سراغ بحث جذاب فهرست کردن و فهرست‌ها در ادبیات می‌رود. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

منتقد از نگاه شاعر | بریده‌جستاری از مارینا تسوتایوا ‏ 

مارینا تسوِتایوا در کنار آنا آخماتووا، اُسیپ مندلشتام و بوریس پاسترناک،‌ یکی از چهار شاعر بزرگ روس قرن بیستم بود. از شعر که بگذریم، تسوِتایوا نثر درخشانی هم داشت. به قول جوزف برودسکی، شاعر و جستارنویس روس‌آمریکایی، «ادراک زبانیِ بسیار قویِ» تسوتایوا از او نویسنده‌ای کم‌نظیر ساخته بود؛ نویسنده‌ای که ماهیت خلاقیت شاعرانه و مفهوم «شاعر» و، به طور کلی‌تر، «هنرمند» بودن مهم‌ترین دغدغه‌های فکری‌اش بودند. به تعبیر درخشانِ خود تسوِتایوا، «هنر یعنی مجموعه‌ای از پاسخ‌ها به پرسش‌های ناموجود». او در جستارهایش درست سراغ همین پرسش‌های ناموجود می‌رود و با طرح آن‌ها، می‌کوشد بعضی از دیرپاترین اسرار شعر و هنر را کشف کند. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید ترجمه‌ی برشی است از یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین جستارهای او با عنوان «منتقد از نگاه شاعر» که همراه با شش جستار دیگر از تسوتایوا در کتاب آخرین اغواگری زمین منتشر شده است. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در عکاسی, روایت آدم‌ها و حرفه‌شان

قصه‌ای در قاب عکس | جستاری درباره‌ی روایت و عکاسی 

ما معمولاً تصور می‌کنیم که روایت با بازنماییِ رخدادهایی رابطه‌ای زنجیروار و علّی دارند، پدید می‌آید. در نتیجه، ممکن است جنبه‌ی روایی تک‌عکس‌ها را که کارکردشان ثبت لحظه‌ای قطعی و آنی است، نادیده بگیریم و مؤلفه‌های روایی را صرفاً در مجموعه‌عکس‌ها جست‌وجو کنیم. در این جستار، دبلیو. اسکات اولسِن از نقش مخاطب در کشف روایتِ تک‌عکس‌ها می‌گوید و به یادمان می‌آورد که تک‌عکس‌ها هم روایتی در خود دارند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و شهرهایشان, زندگی‌نگاره‌ها

نیاصرم؛ جایی میان اردیبهشت و آذر 

خاطره‌اش از اولین باری که نیاصرم را پیدا کردم یادم مانده. همچنین از آن اولین بار، پلکانی را به خاطر دارم که تا پای مادی می‌رفت و قایقی که به اسکله‌ا‌ی کوچک بسته شده بود. چند مرغابی هم به خاطر می‌آورم و البته همان طاق هلالی آجرچینی که بیشتر از آن‌که شبیه چشمه‌های دیگر مارنان باشد به طاق‌های ضربی معماری دوران رمانسک اروپا شبیه بود. تا سال‌ها بعد، هر چه گشتم آن چشمه‌ی طاق‌هلالی را نیافتم. تا وقتی که آن را دوباره پیدا کنم، گمان می‌کردم خاطراتم با تصاویری که شاید از شهری با معماریِ قدیمی در اروپا دیده بودم، مخدوش شده. آیا چنین تصاویری را دیده بودم؟ بی‌شک دیده بودم. هم تصاویر ونیز و هم تصاویر شهرهای دیگر را. کجا دیده بودم؟

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نامه, زندگی‌نگاره, ...

خوراک‌نگاری | وقتی غذا فقط غذا نیست 

اصطلاح خوراک‌نگاری را برای اشاره به خودزندگی‌نگاری‌هایی پیشنهاد داده‌اند که در آن‌ها قصه‌ی «خود» ارتباطی تنگاتنگ با تهیه،‌ آماده‌سازی و/یا مصرف خوراکی‌ها و غذاهای مختلف دارد و مسائل مربوط به غذا برای بازنمایی هویت و دغدغه‌های گوناگون راوی به کار می‌روند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که از کتاب ادبیات من برگرفته شده است، با ژانر خوراک‌نگاری، کاربردهای آن و برخی از مهم‌ترین آثار نوشته‌شده در این ژانر آشنا می‌شویم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نامه, زندگی‌نگاره, ...

روایت آنلاین خود | خودروایتگری در دنیای دیجیتال 

عرصه‌ی بازنمایی خود در فرم‌های تصویری و آنلاین متعددی که روایت خود یا به اصطلاح «خودروایتگری» را شکل می‌دهند، روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود. این بازنمایی‌ها شکل‌های جدیدی از سوبژکتیویته را نیز ارائه می‌دهند و مسائل درخور ‌تأملی درباره‌ی مرزهای متغیر و کاربردهای گفتمان خودزندگی‌نامه‌ای مطرح می‌کنند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برگرفته از بخش‌هایی از کتاب آینده‌ی نشر اطراف با عنوان ادبیات من است؛ شرحی انتقادی درباره‌ی ژانرهای متنوع روایتِ «خود» که عوامل مؤثر در بازنمایی زندگی شخصی را از لحظه‌ی شکل‌گیری خاطره و ثبت تجربه‌ی فرد تا عرضه و نقد اثر بررسی می‌کند. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پرسش‌هایی از روایت, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

بعد از خواندن همچنان دوستم خواهند داشت؟ | جنبه‌های اخلاقی نوشتن درباره‌ی خود و دیگران 

فیلیپ لوپِیت (متولد ۱۹۴۳، نیویورک) منتقد فیلم، نویسنده، شاعر و جستارنویس مشهور آمریکایی است. برخی لوپیت را سردمدار جستارنویسان آمریکایی می‌دانند، هرچند او این عنوان را لایق ادوارد هوآگلند می‌داند، نه خودش. اما نام لوپیت با جستار شخصی گره خورده و کتاب معروفش هنر جستار شخصی تقریباً در تمام دوره‌های جستارنویسی سراسر دنیا تدریس می‌شود. او نه‌تنها منتقد و مدرس دوره‌های جستارنویسی، که خودش هم از چیره‌دست‌ترین جستارنویسان حال حاضر دنیا است. این مطلب بی‌کاغذ اطراف جستاری است برگرفته از کتاب لوپیت با عنوان نشان دادن و گفتن؛ نگارش ناداستان ادبی (۲۰۱۳). لوپیت در این جستار با زبانی طنزآمیز از تجربیات شخصی خودش از نوشتن درباره‌ی دیگران می‌نویسد و از آدم‌هایی می‌گوید که وقتی درباره‌شان ناداستان مستند نوشته، از او دلخور شده‌اند و در این بین توصیه‌هایی هم به خاطره‌نویسان می‌کند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, زندگی‌نگاره‌ها

روایت فاجعه | لحظه‌‌ی باشکوه ویرانی 

یک روز آفتابی، کنار پیاده‌‌رو نشسته‌‌ای سر میز  رستوران و درست لحظه‌‌ای که پیشخدمت غذایت را می‌‌آورد، صدای انفجار مهیبی می‌‌شنوی. سرت را بالا می‌‌آوری و می‌‌بینی ساختمان مرتفعی در آن طرف خیابان که از مقابلش رد شده بودی در یک لحظه فرو می‌‌ریزد. و لحظه‌ی بعد دیگر ساختمان نیست، حجمی از آوار است که فرو ریخته. تو شاهد فاجعه‌‌ای هستی که می‌‌شد یکی از قربانیانش باشی. چند دقیقه بعد می‌بینی داری با آب‌و‌تاب از جذابیت انکارناپذیر آن لحظه حرف می‌‌زنی. تو همدست فاجعه‌‌ای؟

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در بازاریابی, داستان در کسب‌وکار, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

ما برایند قصه‌ها هستیم | چگونه روایت‌ها هویت سازمانی را می‌سازند؟ 

ایجادِ هویت سازمانی مطلوب کار ظریفی است، درست مثل متعادل نگه داشتن توپ بیسبال روی توپ فوتبال. برای جلوگیری از افتادن توپ کوچک‌تر، به دستی ثابت و بی‌لرزش و حرکاتی ماهرانه نیاز داریم. هویت سازمانی نیز به همین اندازه ناپایدار است. هر لحظه، یک روایت بیرونیِ غیرمنتظره یا پیش‌بینی‌نشده‌ می‌تواند پایه‌های هویتی را که با زحمت بسیار ساخته شده، متزلزل کند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره

کتاب بالینی | ستایش چیزهای کوچک روزمره در ادبیات کهن ژاپن 

اگر شما هم کتاب کوچک و سخت را خوانده باشید، احتمالاً با دیدن اشاره‌های مکررِ ریوکا گالچن به کتاب بالینی مشتاق شده‌اید سراغ این کتاب بروید و ببینید این کتاب دقیقاً چه دارد. کمی که جست‌وجو کنید، متوجه می‌شوید غیر از گالچن، خیلی‌ از آدم‌های ادبیات‌دوست دیگر هم این کتاب را ستوده‌اند؛ کتابی که هزار سال پیش نوشته شده اما بفهمی‌نفهمی از زمانه‌ی خودش جلوتر بوده. از این گذشته، سی شوناگن، نویسنده‌ی کتاب که از ملازمان رکاب ملکه ساداکو بوده، در کتابش حرف‌هایی زده که خواندن‌شان بعد از هزار سال هنوز مفتون‌مان می‌کند و دنیای پیرامون‌ را از یادمان می‌برد. کتاب بالینی تصویرهای گیرایی از زندگی روزمره و جزئیات پیش‌پاافتاده و ظاهراً بی‌اهمیتِ دنیایی بیگانه و دور پیش چشم‌مان می‌گذارد؛ دنیایی که، راستش را بخواهید، انگار آن‌قدرها هم که خیال می‌کنیم بیگانه نیست. شاید موقع خواندن کتاب با بعضی از حرف‌های شوناگن موافق نباشیم یا به مذاق‌مان خوش نیایند، اما همین حرف‌ها دریچه‌ای به زندگی آدم‌های هزار سال پیش می‌گشایند. 

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

ما چگونه ما شدیم، به روایت کارنامه خورش | وقتی میرزاقاسمی «ما» را نجات می‌دهد 

کارنامه خورش تلفیقی از خاطره‌ـ‌خودزندگی‌نامه‌نویسی، نوعی از داستان اول‌شخص، درآمدی بر آداب غذاخوری ایرانی و کتاب آشپزی‌ است. البته که تمرکز اصلی اثر روی گونه‌های مختلف آش، پلو، بریان، خورش، بورانی و غیره و بعضاً نحوه‌ی صحیح غذا خوردن است و با جزئیات، حتی انواع متفاوت چاشنی یک غذا یا اقسام متفاوت پخت آن در مناطق مختلف ایران ذکر می‌شود، اما کتاب در خلق ژانر، سنت‌شکنی کرده و به نوعی قصه‌گویی روی آورده است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، بهاره جلالی به بهانه‌ی مرور کتاب کارنامه‌ خورش، از جایگاه فرهنگ غذایی در هویت‌آفرینی می‌گوید. 

آخرین اتفاقات حوزه‌ی روایت, بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, داستان در سیاست, روایت و حوزه‌های دیگر

کاساندرا درست می‌گفت | تلاش برای پیش‌بینی آینده به کمک ادبیات 

این ایده که رمان‌نویسان در دنیای امروز نقشی شبیه نقش کاساندرا در اسطوره‌های یونان باستان دارند، ایده‌ی جالبی به نظر می‌رسد؛ کسانی که مثل کاساندرا «همیشه حقیقت را می‌گویند ولی هرگز حقیقتاً درک نمی‌‌شوند». انبوهی از فهرست‌های اینترنتی در ستایش کتاب‌‌هایی که رویدادهای بزرگ را پیش‌‌بینی کرده‌‌اند، وجود دارد. ولی بیشتر این پیش‌بینی‌ها در واقع تجلیِ حس ششم اتفاقی نویسندگان ژانر علمی‌تخیلی‌اند که در آثارشان ابزارهای تکنولوژیک آینده را توصیف کرده‌‌اند. با این حال، شاید روزی برسد که واقعاً بتوانیم از ادبیات برای پیش‌بینی رویدادهای آینده کمک بگیریم.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در علوم اجتماعی, روایت و جرم‌شناسی, روایت و حوزه‌های دیگر

فیل در تاریکی | درآمدی نظری بر جرم‌شناسی روایی 

جرم‌شناسی روایی با میانجی روایت سراغ جرم می‌رود. چرخش­ روایی در علوم انسانی و اجتماعی مدرن به‌خوبی نشان داده است که اساساً هر پدیده‌ی انسانی و اجتماعی را می‌شود به ‌مثابه‌ی  متنی روایی «خواند» و شیوه‌ی روایتش را بررسی کرد. بنابراین، نه ‌فقط داستان‌ها و فیلم‌های ­جنایی، بلکه پرونده‌های جناییِ واقعی و گزارش‌های رسانه‌ای از جنایت و دادگاه‌های کیفری، کیفرخواست دادستان‌ها، لوایح دفاعیه‌ی وکلا، آرای صادره از محاکم، اقرارهای مجرمان و اظهارات قربانیانِ جرم و صورت‌جلسه‌های پلیس، همگی بازنمایی‌هایی‌اند که «روایت‌های جرم» را می‌سازند. دکتر فرهاد الله‌وردی میگونی و دکتر محمد گنجعلی‌شاهی در این مطلب بی‌کاغذ اطراف از روایت‌های جرم، جرم‌شناسی روایی و اهمیتش می‌گویند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در رسانه, روایت و حوزه‌های دیگر, روایت و سینما, روایت و هنر

روایت و روایتگری در سینما | چگونه فیلم رسانه‌ای قصه‌گو شد؟ 

مطالعه‌ی سیر پیدایش فیلم به مثابه‌ی رسانه‌ای قصه‌گو مستلزم واکاوی این است که روایت، روایتگری و عوامل روایی چگونه به قلمروی سینما راه یافتند و با آن آمیختند. به طور مشخص‌تر، باید سراغ مطالعه‌ی این برویم که چطور فرم فیلم (تدوین، نورپردازی، حرکت دوربین، مکان دوربین و غیره) در خدمت لذت بصری و قصه‌گویی درمی‌آید. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برشی است از فصل اول کتاب روایت و روایتگری در سینما که به همین موضوع می‌پردازد؛ کتابی که نشر اطراف به‌زودی آن را با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا منتشر خواهد کرد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و دوستان‌شان, روایت آدم‌ها و شهرهایشان, زندگی‌نگاره‌ها

استانبول آرا گولر و استانبول من ‍| به روایت اورهان پاموک 

آرا گولر بزرگ‌ترین عکاس استانبول مدرن بود. عکس‌های او زندگی‌ ساکنان استانبول را هم در کنار معماری عثمانی شکوهمند شهر، مساجد شاهانه و آب‌نماهای عظیمش ثبت و روایت می‌کردند. اورهان پاموک، نویسنده‌ی نامدار ترک و برنده‌ی نوبل ادبیات سال 2006، از دوستان گولر بود و در همان محله‌ی او بزرگ شد. به تعبیر خود پاموک، «استانبولِ آرا گولر استانبولِ من است».  پاموک در این مطلب که پس از مرگ گولر نوشته شده از استانبول می‌گوید و از اهمیت ثبت قصه‌های ساکنان شهر.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های داستانی, روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت, منتخب‌ها...

دیوار شکسپیر کوتاه است ‍| اصغر عبداللهی از درام و اقتباس می‌گوید 

اصغر عبداللهی فیلمنامه‌نویس و کارگردانی بود که قلم شیرینی داشت. وقتی خواندن متنی از عبداللهی را شروع کنی، محال است بتوانی کار را نیمه‌تمام بگذاری. باید تا تهِ تهش بخوانی. اصغر عبداللهی در کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند»، برای مخاطب کتاب از تجربه‌های فیلمنامه‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی می‌گوید، عناصر داستان را می‌‌آموزد و ترس مخاطب را از نوشتن می‌ریزد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف یکی از فصل‌های کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند» را می‌خوانید. نویسنده در قالب روایتی خواندنی درباره‌ی درام و اقتباس از آثار بزرگ نویسندگان مشهور برایمان می‌گوید.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی ترجمه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره

کوچک و سخت | از زبان مترجم 

کوچک و سخت از آن کتاب‌هایی است که شاید در اولین مواجهه ندانی باید در گروه کدام کتاب‌ها ‏طبقه‌بندی‌اش کنی. روزنوشت؟ خاطره‌پردازی؟ جستار؟ نقد ادبی؟ یا چیزی دیگر. دلیلش شاید این ‏باشد که ریوکا گالچن در این کتاب عامدانه قالبی کمتر شناخته‌شده را برای نوشتن از تجربه‌ای کمتر ‏شناخته‌شده (دست‌کم برای خودش) انتخاب کرده، آن هم از منظری کمتر شناخته‌شده. او در کوچک ‏و سخت از دریچه‌ی نویسندگی و ادبیات به تجربه‌ی مادری می‌نگرد و تصویری متفاوت از این ‏تجربه پیش چشم ما می‌گذارد. رویا پورآذر، مترجم کتاب کوچک و سخت، در این یادداشت از ‏مواجهه‌ی خودش با این کتاب می‌گوید. ‏

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان

شدت پریشانی‌ات چند است؟ | جستاری درباره‌ی روایتِ درد 

چه می‌شود اگر به هر قصه از جنبه‌ی تأثیر جسمی و عاطفی‌اش نگاه کنیم و به جای واژه‌ها اعداد را به کار ببریم؟ چه می‌شود اگر فرض کنیم عدد ده به معنی غیر قابل ‌تحمل است؟ آیا می‌شود به درد‌ نهفته در قصه‌ها فقط با یک عدد نمره داد؟ اگر قرار باشد به شدتِ درد،‌ رنج، نگرانی، اضطراب، ترس و اندوه قصه‌هایمان نمره بدهیم، چقدر می‌توانیم همدلی و همراهی آدم‌ها را برانگیزیم و دیگران را با خودمان همراه کنیم؟ این مطلب بی‌کاغذ برش کوتاهی است از کتاب «ورای خاطره» که نشر اطراف ترجمه‌ی آن را در دست انتشار دارد.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

پاتیل‌ها را لت می‌زنم | روایت احسان عبدی‌پور از مناسک عاشورا در بوشهر 

تنم دارد می‌لرزد. من گاهی گریه و این کارها نکرده‌ام برای حسینِ علیِ ابی‌طالب. توی بوشهر وظیفه‌ی روضه فقط این است که زود تمام بشود، چون آن بیرون توی میدانگاه حسینیه، همه دمام به کول و سنج و بوق به دست ایستاده‌اند که هنگامه را شروع کنند. کارکرد دیگری ندارد. اصلاً گریه کم داریم توی عزای حسین. همه چیز بیشتر رویه و سمت و سوی حماسه دارد تا ملودرام. ما غم زیاد داریم، بغض زیاد داریم ولی نمی‌دانم چرا فرم‌مان این‌جور است. مجلسی نداریم که منتهی به گریه بشود برای حسین.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و اشیایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

آکسسوار | در خدمت و خیانت خنزرپنزر 

خنزرپنزر یعنی زاد و ولد اشیا، ریزه‌‌های­ سرخوش. خنزرها یخچال و جارو نیستند، کار و بار جدی ندارند. فکر می‌­کنند اجدادشان، اشیای بزرگ، مظلوم بودند به حساب نیامدند و این‌­ها حق دارند مثل قومی برگزیده خانه­‌ها را یکی‌­یکی بگیرند. این روزها خانه­ شده جعبه‌ی اشیا. مردم انگار دسته­‌جمعی، احساساتی و خام شده باشند، چیز جمع می‌کنند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، نفیسه مرشدزاده از خدمت و خیانت همین خنزرپنزرها می‌گوید.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, زندگی‌نگاره‌ها, گزارش تاریخی

دیدار در قرنطینه ‍| نگاهی تاریخی به حج در عصر اپیدمی 

این روزها سایه‌ی سنگین بیماری کووید۱۹ فرصت دیدار و ملاقات را از مردمان جهان ربوده و حج نیز که روزگاری نقطه‌ی تلاقی مردمان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده دگرگون شده است. اما این اولین‌ باری نیست که شکل و شمایل حج به دلیل شیوع بیماری دستخوش تغییر می‌شود. اواسط قرن نوزدهم میلادی نیز با آغاز اپیدمی وبا در مکه و حجاز، پایگاه‌های قرنطینه‌‌ای تأسیس شد و در طول دهه‌های متمادی تجربه‌ی حج را تحت تأثیر خود قرار داد. این‌ مطلب بی‌کاغذ اطراف، به بهانه‌ی برگزاری آیین حج امسال زیر سایه‌ی سنگین همه‌گیری کووید19، سراغ مجموعه‌ی ده‌جلدی اسناد حج انتشارات دانشگاه کمبریج رفته و به مرور کوتاه برخی مستندات تاریخی مربوط به اپیدمی وبا و پایگاه‌های قرنطینه در حج پرداخته است.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و ترس‌هایشان, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

کاتاستروفا | جستاری از الکساندر همن 

اگر فاجعه، آن‌طور که نظریه‌ی تراژدی می‌گوید، رخداد دراماتیکی است که مسیر پی‌رنگ به ‌سوی تصویر و نتیجه‌ی نهایی را آغاز می‌کند، نبودِ فاجعه یعنی ممکن است که پی‌رنگ تراژیک هیچ‌گاه حل نشود و پایان نگیرد. به بیان دیگر، وقتی زندگی را روایت می‌کنیم، چیزی که از قصه‌مان روایتی جاندار و معنادار می‌سازد، فاجعه‌هایی است که بازگو می‌کنیم. اگر بخت آن‌قدر یارمان باشد که از پیچش فاجعه‌بار پی‌رنگ قصه‌مان جان سالم به در ببریم، می‌توانیم داستانش را تعریف کنیم؛ باید داستانش را تعریف کنیم. الکساندر همن در جستار کاتاستروفا درباره‌ی همین موضوع حرف می‌زند، درباره‌ی ضرورت روایت فاجعه برای فهم قصه‌ی خود و دیگران.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

فراز و فرود روایت در زبان فارسی 

روایت در زبان فارسی تاریخچه‌ای طولانی دارد و از روزگار باستان تا امروز راه درازی پیموده است. قاسم هاشمی‌نژاد با همان قلم گیرا و جذاب همیشگی‌اش در این مطلب از چشم‌اندازی تاریخی به روایت در زبان فارسی می‌نگرد و شرح می‌دهد که تحول سلیقه ــ‌آن هم نه فقط در زبان‌ــ به رواج صنایع لفظی و شکوه‌وارگی انجامید و میان نویسنده و خواننده فاصله انداخت.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, سفرنامه, مجله‌ی ادبیات مستند, ویدیو

زنی که عاشقِ دیدن بود | نگاهی به سفرنگاره‌های الا مایار 

الا مایار، سفرنگار و عکاس ماجراجوی سوئیس، زندگی پرقصه‌ای داشت و نوشته‌ها، عکس‌ها و فیلم‌هایی که از سفرهایش باقی مانده‌اند مخزن اطلاعاتی غنی و ارزشمند درباره‌ی زندگی روزمره‌ی مردمان روزگار گذشته‌اند. گذار مایار در جریان سفرهایش به ایران هم افتاد و، گرچه به خاطر شروع جنگ جهانی دوم مجبور شد سفرش را کوتاه کند، فیلم‌هایی در این سفر گرفت که حالا قدیمی‌ترین فیلم‌های رنگی باقی‌مانده از ایران آن روزگارند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف مرور کوتاهی است بر زندگی مایار و سفرنگاره‌های نوشتاری و تصویریِ بی‌نظیرش.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

روایت سفر یا روایت استعمار؟ | جستاری از تزوتان تودوروف 

روایت سفر ژانری قدیمی است. آدم‌ها از دیرباز سفر می‌کرده‌اند و از دیرباز ماجراهای سفرشان را روی کاغذ می‌آورده‌اند. اما ‏روایت سفر فقط بازگوییِ رخدادهای سفر نیست و ويژگی‌های دیگری هم دارد؛ ویژگی‌هایی که باعث می‌شوند حتی پس از ‏گذشت قرن‌ها برای خوانندگان جذاب باشند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که ترجمه‌ی فصلی از کتاب پندهای تاریخ ‏است، تزوتان تودوروف ژانر روایت سفر را بررسی کرده و از نسبت این ژانر با تاریخ استعمار و با خواننده‌ی اروپایی امروزی ‏می‌گوید.‏

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, روایت آدم‌ها و ترس‌هایشان, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

چاه ویلِ ترایپوفوبیا | تجربه‌ی ترس از ترس‌های کشف‌نشده 

وقتی‌ آدم وسط همه‌ی ترس‌ها و دلهره‌های روزانه‌ای که با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند یکهو متوجه انبانِ پُر از ترس‌ کشف‌نشده‌ی درونش می‌‌شود، بیشتر می‌ترسد و بیشتر هول می‌کند. علتش روشن است: چنین آدمی مختصاتش را نمی‌شناسد، نمی‌داند قرار است با دیدن چه‌چیزی و چه‌کسی و در چه موقعیتی دوباره آن ترس سراغش بیاید. این هولِ پیدا شدنِ ترسِ جدید احتمالاً باید بیشتر از ترس‌های کهنه‌ و معمول دیگر بیشتر بترساندش. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایت محبوبه عظیم‌زاده درباره‌ی کشف ناگهانی یکی از ترس‌هایش است؛ این‌که آن ترس شناخته‌نشده کجا، چطور و با دیدن چه چیزهایی سراغش می‌آید.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

تکه‌های رهاشده | جستاری درباره‌ی احساسات ازدست‌رفته در قلمروی زبان 

نقل­‌قولی یونانی هست که می­‌گوید «وقتی می­‌گویی ارابه، ارابه‌ای از میان لب­‌هایت می­‌گذرد». از شاعرانگی این سخن که بگذریم، می‌توانیم نقب بزنیم به این تأویل که با نام‌گذاری یک پدیدار و به زبان آوردن نامش، آن پدیدار به‌تمامی برای ما شناختنی می­‌شود. به عبارتی، ما انسان‌ها با اطلاق واژه به چیزی می­‌توانیم به رابطه­‌ی آن چیز با فاهمه­‌ی خود، آگاهی پیدا کنیم. اما در مواجهه با احساس­‌هایی که در زبان خودمان کلمه‌ای برای توصیف‌شان نمی‌یابیم، دقیقاً چه اتفاقی می­‌افتد؟ در این جستار بی‌کاغذ اطراف، فربد مهاجر از همین احساس‌ها و ادراک‌ها می‌گوید. 

قصه گویی تصویری بازاریابی دیجیتال مارکتینگ نشر اطراف قصه‌گویی تصویری، قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف، قصه در کسب‌وکار، بازاریابی، قصه‌گویی، سامانتا لایل، بازاریابی دیجیتال
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در کسب‌وکار, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

از چشم به دلِ مشتری | قصه گویی تصویری در بازاریابی دیجیتال 

در جهانی که روزبه‌روز دیجیتال‌تر می‌شود، تصویر و قصه گویی تصویری هم در همه‌ی عرصه‌ها، از جمله بازاریابی دیجیتال، اهمیت بیشتر و بیشتری پیدا می‌کند. در این مطلب با شگردهایی آشنا می‌شوید که کمک‌تان می‌کنند قصه‌ی تصویریِ بهتر، گیراتر و اثرگذارتری بگویید؛ شگردهایی که هر…

خاطره نویسی مدرسه‌ی روایت، روایت غیرداستانی، ناداستان، خاطره نویسی، خاطره‌پردازی، ادایر لارا
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

خاطره نویسی زندگی را از نو می‌آفریند 

خاطره نویسی یا ــ‌ شکل قوام‌یافته‌ترش ‌ــ خاطره‌پردازی چیزی فراتر از صرفِ عملِ نوشتن است. خاطره نویسی یعنی از نو خواندن و از نو نوشتن زندگی، اغلب نه دقیقاً چنان که بوده، بلکه چنان که می‌خواهیم باشد. اَدایر لارا در این مطلب توضیح می‌دهد که…

نقشه هایی برای گم شدن a field guide to getting lost ربکا سولنیت ربه کا سولنیت نیما مهدیزاده اشرفی نیما م. اشرفی نشر اطراف جستار روایی مجموعه جستار انتشارات اطراف جستارهایی درباره طبیعت نقد ادبی جستار فلسفی خاطره پردازی ربکا سالنیت
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مجله‌ی ادبیات مستند

معرفی آثار هنری مطرح‌شده در کتاب “نقشه‌هایی برای گم شدن” 

ربکا سولنیت در مجموعه جستار نقشه‌هایی برای گم شدن (۲۰۰۵) به آثار متعددی اشاره می‌کند که در ادامه نمونه‌ای از آن‌ها را مشاهده می‌کنید.

داستان معمایی پلیسی جنایی کارآگاهی پی‌رنگ‌پردازی تعلیق در ژانر اصغر عبداللهی نشر اطراف قصه‌ها از کجا می‌آیند
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های داستانی, مدرسه‌ی روایت

تعلیق و پی‌رنگ در داستان پلیسی‌معمایی 

ساختار کلی داستان‌ پلیسی‌معمایی در مقایسه با ژانرهای داستانی دیگر چندان تغییر نکرده است و همچنان تعلیق و پایان غیرمنتظره اما نه باورنکردنی حرف اول و آخر را در این ژانر می‌زند. اصغر عبداللهی در این مطلب سراغ  داستان‌های پلیسی‌معمایی رفته و از ظرایف و…

A Field Guide to Getting Lost Rebecca Solnit آبی بین‌المللی کلن ایو کلن جستار روایی ربکا سولنیت روایت غیرداستانی نقشه‌هایی برای گم شدن نیما م. اشرفی
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مجله‌ی ادبیات مستند

خیز ایو کلن به سوی خلأ | اولین قدم برای لمس آسمان 

ایو کلن یکی از آن هنرمندان مناقشه‌انگیز بود و هست؛ بلندپرواز، عارف‌مسلک، بازیگوش و گاهی هم کج‌خلق. زندگی کوتاهش پر بود از تجربه‌هایی که به جنون تنه می‌زدند و ریسمانی که این تجربه‌ها را، مثل دانه‌های تسبیح، به هم وصل می‌کرد عشقش به آسمان و…