ویوین گورنیک، فهمیه سادات کمالی، بی کاغذ اطراف، الهام شوشتری زاده، نفیسه مرشدزاده، جستار، خاطره نویسی خاطره نگاری، جورج اورول، خودزندگی نامه نویسی
بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و قصه‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

جایگاه حقیقت در روایت شخصی | جستاری از ویوین گورنیک دربارۀ خاطره‌نویسی 

در هر بحثی که دربارۀ «روایت شخصی» صورت می‌گیرد، کلمۀ «تفکر»‌ کلید ماجراست. تفکر عمیق است که موفقیت و ناکامی کاری را رقم می‌زند. چیزی که در این‌جا به آن فکر می‌کنیم تجربه‌ای عاطفی است که در دل رابطه، موقعیت یا مجموعه رویدادها جا دارد. «حقیقت» تجربه‌ای است که نویسنده در پی‌اش است. برای آن‌که خواننده بتواند همان چیزی را حس کند و بفهمد که راوی حس می‌کند و می‌فهمد – اگر قبول داشته باشید که تمام هدف نوشتن همین است – تفکرات راوی باید در بافتی روی دهد که خودش روشنگر است. پس ناگزیر باید با انبوه خاطرات پراکنده‌‌ای که یکپارچگی‌شان نیز حفظ شده، بافت را ترکیب‌بندی کرد (ترکیب‌بندی، نه ابداع). همین‌جاست که خاطره‌نویسی شبیه نوعی قطعۀ ادبی می‌شود، و همین‌جاست که دچار تمام گرفتاری‌هایی می‌شویم که این نوع نوشتن برای خواننده‌هایی ایجاد می‌کند که الزامات ترکیب‌بندی و تفاوتش با انتقال واقعیت‌ها را به‌درستی درک نمی‌کنند. 

سحر گلشن، جستار، زندگی میان زبان ها، ایرانی کانادایی، زبان چینی، نفیسه مرشدزاده، نشر اطراف، بی کاغذ، الهام شوشتری زاده، مریم پوراسمعیل
بلاگ, خودزندگی‌نامه, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

!Ye kam | روایتی دربارۀ تبعید، تنهایی، هویت و زبان 

مهاجرت، مخصوصاً مهاجرت اجباری، مشکلات زیادی به همراه دارد که احتمالاً یکی از دشوارترین و هولناک‌ترین آن‌ها مسئلۀ زبان است. زیستن با زبان غریبه تجربه‌ای است که نگاه ما به جهان و به خودمان را تغییر می‌دهد، آن‌قدر که گویی هویت جدیدی پیدا می‌کنیم. این موضوع برای مهاجران نسل‌های دوم و سوم پیچیده‌تر هم می‌شود و گاهی به چندپارگی هویتی و سرگردانی زبانی می‌انجامد. سحر گلشن، نویسنده‌ای ایرانی‌چینی که در ‌کانادا به دنیا آمده و از کودکی در معرض چند زبان کاملاً متفاوت بوده، این بی‌وطنی، چندگانگی و سردرگمی را تجربه کرده است و در این جستار، از دو ملاقات با پدربزرگ ایرانی‌اش، حاجی، می‌گوید؛ دیدارهایی که با فاصلۀ تقریباً دو دهه و در کودکی و جوانی او اتفاق افتاده‌اند.

بی کاغذ اطراف، حرم، کربلا، محبوبه کلایی، کلود مونه، کلیسای روئن، اربعین، نقاشی، عراق، کآشوب، رهیده
ادبیات زیارت, بلاگ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه

آرایشاتْ حرام | روایت محبوبه کلایی از کلود مونه، کربلا و کاشی حرم 

باقر می‌گوید «کم عمرک؟» نگاهش می‌کنم. زن با آن چشم‌های سحرآمیزش وراندازم می‌کند. هنوز سؤال اول را نفهمیده‌ام که دومی را می‌پرسد. «تهران؟» می‌گویم «قم.» خوشحال می‌شود. می‌خندد. می‌گوید «خوب. خیلی خوب. آن‌جا خانه دارم.» باز می‌پرسد «سن، عمر چقدر؟» با آن چراغ‌قوه‌ای که به دست دارد عین بازجوها به نظر می‌رسد. با انگشت‌هام نشان می‌دهم، بیست‌‌ودو. زن می‌خندد و چیزی را تأیید می‌کند. باقر می‌گوید «این‌جا خانۀ شما. بمان هر بخش که دوست داری.» می‌گویم «نه، هتل هست. باید بروم.» درجا می‌گوید «یعنی می‌خواهم شما زوجه باشی با من. زوجه می‌فهمی؟» به خودم می‌آیم. در آن قعر تاریکی می‌توانم حس کنم که رنگم حسابی پریده. وقتی توی حرم به التماس افتاده بودم و دعا می‌کردم برای همیشه این‌جا بمانم، هیچ فکرش را نمی‌کردم چنین راه‌حل‌ واقع‌گرایانه‌‌ای پیش پایم بگذارند. می‌روم سمت زهرا. دفتر را از زیر دستش می‌کشم. سعی می‌کنم همزمان که ادوات پخش‌وپلای نقاشی‌ام را جمع می‌کنم، نشان ندهم چقدر ترسیده‌ام.

بلاگ, جستار ‌های زندگی روزمره, خودزندگی‌نامه, روایت آدم‌ها و ترس‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

از خودت بگو! | دربارۀ رابطۀ خاطره و تخیل 

حافظه را انبانی از اطلاعات و خاطرات می‌دانند که به شکلی مکانیکی و خودکار آن‌ها را ذخیره و بازخوانی می‌کند. اما فرضیۀ دیگری هم مطرح است که اعتقاد دارد در ساختار حافظه عنصر تخیل هم دخالت دارد؛ عنصری که به خاطره عمق و جزئیات می‌بخشد، وضوحش را بالاتر می‌برد و  در یک‌کلام، آن را به امری خلاقانه تبدیل می‌کند. پل ریکور در کتاب حافظه، تاریخ، فراموشی می‌گوید در لحظۀ فراخوانی خاطره، این قوۀ تخیل است که فعال می‌شود و کمک‌مان می‌کند آن را مانند تصویر ببینیم. اگر این گفته درست باشد و ما گذشته را توأم با تخیل به یاد می‌آوریم، چطور می‌توانیم به خاطرات‌مان اعتماد کنیم؟ تکلیف روایت‌هایی که از خودمان ارائه می‌دهیم چه می‌شود؟ و مهم‌تر اینکه، آیا هویت‌مان -که متأثر از حافظۀ شخصی‌مان است- تا حد زیادی خیالی نیست؟

یان وان آیک، بی کاغذ اطراف، لورا کامینگ، نقاش هلندی، ملیکا خوش نژاد، نقاشی فلاندری، هنر رنسانس، مریم عذرا
بلاگ, روایت و هنر, زندگی‌نامه

راز در چشمانش | یان وان آیک و بازتاب خود در تابلوهایش 

یان وان آیک، نقاش هلندی، از بزرگ‌ترین و پیشروترین هنرمندان عصر رنسانس بود. شهرت او صرفاً به خاطر محتوای غنی و خارق‌العادۀ آثارش نبود، بلکه در تحول تکنیکی نقاشی هم تأثیر به سزایی داشت. با تمام این‌ها، بیشتر آثار وان آیک حائز ویژگی مهم و عجیبی هستند؛ این‌که او خیلی وقت‌ها تصویر خود یا انعکاس و بازتابی از خود را در تابلوهایش کشیده. گرچه برخی از محققان اصرار دارند این تابلوها را اولین نمونه‌های خودنگاری در تاریخ به حساب بیاورند، بسیاری اما آن را رد می‌کنند. این تابلوها متعلق به عصری هستند که هنوز مفهوم «خود» درک نشده بود و صحبت دربارۀ خویشتن موضوعیت نداشت. آیا این بازتاب‌ها فقط بازیگوشی بود یا او جلوتر از زمانش، سعی داشت دربارۀ خود صحبت کند؟ لورا کامینگ، منتقد هنری معروف بریتانیایی، در کتاب چهره‌ای رو به جهان به همین موضوع پرداخته و سعی کرده تابلوهای یان وان آیک را تفسیر کند و فلسفۀ این بازتاب‌ها را توضیح دهد. این مطلب از فصل اول این کتاب برداشته شده است.

بلاگ, داستان در کسب‌وکار, روایت و حوزه‌های دیگر

ریال و خیال | نگاهی به پیوند اقتصاد و علوم انسانی 

اقتصاددان‌ها عموماً به دانش ریاضیاتی و نظری خود متکی‌اند و از دیگر رشته‌ها، مخصوصاً حوزۀ علوم انسانی، به‌ندرت کمک می‌گیرند. این انحصار و تک‌روی بارها به خطاهای بزرگ و پیش‌بینی‌های اشتباه منجر شده ولی هنوز هم رویکرد نظریه‌پردازان اقتصادی تغییر نکرده است. اما چه می‌شد اگر این کارشناسان از حوزه‌ای مثل ادبیات کمک می‌گرفتند و با خواندن رمان و داستان، درک‌شان از واقعیت‌های زندگی و رفتارهای انسانی را افزایش می‌دادند؟ گری سُل مورسون (منتقد ادبی) و مورتون شَپیرو (اقتصاددان) در کتاب Cents and Sensibility همین ایده را مطرح می‌کنند و می‌گویند می‌توان بهترین جنبه‌های اقتصاد را نگه داشت و با کمک ادبیات آن را کمی از انزوا درآورد و متواضع‌تر و مفیدتر کرد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که ترجمۀ مقدمۀ همین کتاب است، آن‌ها دربارۀ کارکردهای علوم انسانی در حوزۀ اقتصاد صحبت می‌کنند و اهمیت حیاتی‌اش را برای شناخت انسان متذکر می‌شوند.

بلاگ, تاریخ شفاهی, روایت آدم‌ها و قصه‌هایشان, روایت و سینما, زندگی‌نگاره‌ها, مستندنگاری

من پدرسگ نیستم، من دیوونه نیستم! | دربارۀ زندگی تراژیک بازیگر پ مثل پلیکان 

پرویز کیمیاوی در سال 1351 مستند پ مثل پلیکان را ساخت که خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و به یکی از شاعرانه‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. روایت او دربارۀ آسِد، مردی تنها و گوشه‌نشین و مهربان، بود که در خرابه‌های ارگ طبس زندگی می‌کرد و هرگز پا از آن‌جا بیرون نمی‌گذاشت. گرچه گاهی بچه‌ها به او آزار می‌رساندند اما مردم برای آسد احترام قائل بودند و به هر نحوی کمکش می‌کردند. با وقوع زلزلۀ طبس در سال 1357، ارگ به تلی از خاک تبدیل و پیرمرد هم زیر آوار دفن شد. بیش از دو دهه بعد گروه‌هایی حین کاوش در منطقه، خیلی اتفاقی جنازۀ او را در میان شن‌ها یافتند. اما پیکر آسِد به شکلی حیرت‌آور کامل و قابل‌شناسایی بود. و این سرنوشت تراژیک و شاعرانۀ مردی شد که بسیاری او را دیوانه می‌پنداشتند و فراموشش کرده بودند. قاسم فتحی در این جستار تحقیقی و گزارشی به سراغ برخی از مردم طبس و عوامل فیلم پ مثل پلیکان رفته و دربارۀ این شخصیت و زندگی او صحبت کرده است.

بلاگ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره, مجله‌ی ادبیات مستند

من شیر بودم! | روایتی از تعزیه عاشورا 

شیر برای من و خیلی دیگر از تماشاگران همیشه قهرمان جذاب تعزیه‌های روستا بود. وارد که می‌شد، همه می‌ترسیدند. همیشه از پشت جمعیت، از در کوچک حیاط، غافلگیرانه می‌آمد تو. درست وقتی حواس کسی نبود یا رجزی و نوحه‌ای راه چشم همه را کشیده بود یک طرف. معمولاً شیر روی شانۀ بچه یا آدم‌بزرگی که سر راه را گرفته بود می‌زد و بعد یکهو میان میدان می‌پرید. همه از آمدن شیر خوشحال می‌شدند. شیر برای نجات امام‌ها آمده بود و با آدم‌بدها می‌جنگید. می‌غرید و بالا و پایین می‌پرید. بچه‌ها گاهی هیجان‌زده می‌شدند و برای شیر دست می‌زدند و تشویقش می‌کردند تا به سربازهای دشمن حمله کند. با این‌که همه می‌دانستند آخر ماجرا قرار است چه اتفاقی بیفتد، شیر تعزیه که می‌آمد صدای «یا علیِ» پیرمردها بلند می‌شد و امید کوچکی توی دل‌هامان کورسو می‌زد که شاید، شاید شیر سپاه دشمن را تارومار کند و امام‌ شهید نشود. عادت داشتیم آخر قصه‌ها گاهی همانی نباشد که همیشه بود.

روایت آدم‌ها و کلمه‌هایشان, زندگی‌نگاره, مجله‌ی ادبیات مستند

آدری هپبورن، سقوط، صاعقه و چند اتفاق دیگر | روایت‌هایی از پل استر 

پل استر چهارده‌ساله که برای تعطیلات تابستانی به اردوگاهی دانش‌آموزی رفته، دچار حادثه‌ای تلخ می‌شود. در مقابل دیدگانش صاعقه‌ای به یکی از دوستانش برخورد می‌کند و او را می‌کُشد. پل استر نوجوان یک ساعت کنارش می‌نشیند و سعی می‌کند کمکش کند، غافل از اینکه پسرک همان لحظۀ اول از دست رفته و قرار نیست هیچ‌وقت بیدار شود. صورت کبود، چشمان نیمه‌باز، دهان کج و دندان‌های پسر مرده تصاویری هستند که او هیچ‌وقت فراموش‌شان نمی‌کند و لحظه‌ای از آن‌ها خلاص نمی‌شود. پل استر در این جستار از قصه‌ها و خاطرات تأثیرگذاری می‌گوید که همیشه در یادش مانده‌اند. روایت‌هایی که علی‌رغم پراکندگی در یک‌ چیز مشترک‌اند: او را به سمت نویسندگی سوق داده‌اند و انگیزه‌ای برای نوشتن شده‌اند.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

گسل‌های خاطره | روی مرز داستان و ناداستان 

خاطره همان تخیل است و تخیل همان خاطره. به گمانم ما گذشته را به یاد نمی‌آوریم بلکه تصورش می‌کنیم. ما فقط چندتایی از اجزای صحنه را با خود به آینده می‌آوریم و حول آن‌ها نوعی مدل یا صحنه می‌سازیم که در واقع تصویر ما از گذشته است. البته مدل‌ها کم‌کم مضمحل می‌شوند یا تغییر می‌کنند. و این‌گونه است که ما مدام گذشته‌مان را از نو شکل می‌دهیم.

بلاگ, نامه‌نگاری

چهار نامه‌ از مارینا تسوتایوا، راینر ماریا ریلکه، و بوریس پاسترناک 

اوایل ماه مه ۱۹۲۶، ریلکه نخستین نامه را از بوریس پاسترناک دریافت کرد. نامه از مسکو به برلین رفته بود، سپس به مونیخ، دوباره به برلین، و سرانجام به وو در لوزان سوئیس، محل اقامت ریلکه رسیده بود. ریلکه فوراً به درخواست پاسترناک مبنی بر مکاتبه با تسوتایوا که در آن زمان در فرانسه به سر می‌برد، پاسخ داد و نامه‌نگاری میان تسوتایوا و ریلکه آغاز شد. نامه‌نگاری آن‌ها به زبان آلمانی بود. بعدها این نامه‌ها به انگلیسی برگردانده و سال ۱۹۸۵ در کتاب «نامه‌ها: تابستان ۱۹۲۶» منتشر شدند. آنچه این‌جا می‌خوانید ترجمه‌ی چهار نامه (از ریلکه به تسوتایوا،‌ از تسوتایوا به ریلکه، از پاسترناک به تسوتایوا، و از تسوتایوا به پاسترناک) است که از همین کتاب انتخاب شده‌اند.

بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت و سینما, روایت و هنر, ...

بیوفیلم یا خودروایتگری سینمایی: بازنمایی «خودِ» مولف روی پرده‌ی سینما ‏ 

این روزها بسیاری از فیلم‌ها بر اساس آثار مکتوب خودروایتگر ساخته می‌شوند؛ فیلم‌هایی که می‌توان آن‌ها را بیوفیلم (Biopic)، فیلم خودزندگی‌نامه‌ای یا خودفیلم (Autopic) نامید. ساده و سرراست نمی‌شود گفت چه چیزی بعضی فیلم‌ها را خودزندگی‌نامه‌ای یا خودروایتگر می‌کند. شاید امضای فیلم‌ساز مؤلف یعنی سبک بصری ویژه‌ی او را بتوان عامل خود‌زندگی‌نامه‌ای فیلم در نظر گرفت. فیلم‌سازان مؤلفی چون فلینی، تروفو ، گدار، هرتزوگ و … با زیبایی‌شناسی مؤلفانه‌ی خاص خود سوبژکتیویته‌ای را در آثارشان ثبت و ضبط می‌کنند که نظیرش را در آثار دیگران نمی‌بینیم. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که برش‌هایی است از کتاب ادبیات من، سراغ همین فیلم‌ها رفته‌ایم و شیوه‌های بازنمایی «خودِ» مؤلف در آن‌ها را بررسی کرده‌ایم.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

روایتگری زنانه در دوران معاصر | از خوراک‌نگاری تا روایتِ فاجعه 

روایتگری زنانه و خودروایتگری زنانه گرچه پدیده‌ی نوپایی نیست، در دوران معاصر به قالب‌های نوین و گوناگونی درآمده که سوژه‌ی خودزندگی‌نامه‌ایِ زنانه را در جایگاه‌هایی متفاوت می‌نشاند. «خود زنانه»ای که در این قالب‌ها جلوه‌گر می‌شود با آنچه در دوران پیشامدرن دیده‌ایم تفاوت دارد و راه‌های متفاوتی برای رخ‌نمایی پیدا می‌کند. زنان دوران معاصر ــ خواه سیاستمدارانی مثل هیلاری کلینتون و آنگلا مرکل و بی‌نظیر بوتو و خواه چهره‌های فرهنگی و ادبی‌ای مثل آذر نفیسی و آلیسیا پارتنوی و جون دیدیون ــ مدام روایت‌هایی نو از تجربه‌ی زنانگی عرضه می‌کنند. پیش از این، در مطلب «از حاشیه به متن؛ خودروایتگری زنانه در بستر تاریخ» درباره‌ی تاریخچه‌ی خودروایتگری و روایتگری زنانه در جهان غرب گفته‌ایم و در این مطلب سراغ قالب‌های جدیدتر و مدرن‌تر آن می‌رویم. برای مطالعه‌ی مفصل‌تر درباره‌ی این موضوع و آشنایی با بعضی از بهترین نمونه‌هایش پیشنهاد می‌کنیم به کتاب ادبیات من مراجعه کنید.

بلاگ, زندگی‌نگاره‌ها, نامه‌نگاری

وداع در سه نامه | آخرین نامه‌های مارینا تسوتایوا 

مارینا تسوتایوا، شاعر و جستارنویس بزرگ روس که نشر اطراف ترجمه‌ی هفتار جستارش را در کتاب آخرین اغواگری زمین منتشر کرده است، روز ۳۱ اوت ۱۹۴۱، پیش از به دار آویختن خود، سه نامه روی میز جا گذاشت. یکی از این نامه‌ها را خطاب به پسرش نوشته بود، دومی را خطاب به دوستان مسکویی‌‌اش که مانند تسوتایوا و پسرش در روزهای جنگ در یلابوگا اسکان داده شده بودند، و سومی را هم خطاب به نیکولای آسیف، شاعر و نویسنده‌ی معروفی که در آن روزها بیش از دیگر نویسندگان به او نزدیک بود و از او حمایت می‌کرد. این نامه‌ها در کتاب مرگ یک شاعر به قلم ایرما کودروا چاپ شده‌اند و احمد پوری آن‌ها را برای دوماهنامه‌ی کاروان مهر ترجمه کرده است.

بلاگ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, مدرسه‌ی روایت

اتوگرافیک یا خودروایتگری تصویری | رقصِ منِ الفبایی و منِ تصویری 

جایگزینی «منِ» الفبایی با «منِ» تصویریِ سیال و چندپاره دستاوردی است که خودروایتگری تصویری یا اتوگرافیک به ارمغان آورده‌ است. برای مثال، مرجان ساتراپی در کتابی که به زبان فرانسوی درباره‌ی ایران نوشته با تصاویر کارتونی شلوغ و درهم و برهم سعی کرده حال‌وهوای روحی دوران کودکی و نوجوانی خود و بحران‌های ملی و هویتی ناشی از انقلاب را به تصویر بکشد. خاصیت چندگانه‌ی خودروایتگری تصویری یا اتوگرافیک‌ که ترکیبی از کلام و تصاویر است باعث می‌شود که این گونه از روایت‌ نتواند به راحتی کلیتی یکدست بسازد و همچنان متمایز بماند و به این ترتیب،  سیالیت و چندپارگی چنین روایت‌هایی آن‌ها را به بستر مناسبی برای روایتگری بحران هویت تبدیل کرده است. از این رو، خودروایتگری تصویری قالب مناسبی برای گفتن قصه‌های پیچیده‌ی جنسیت، گرایش جنسی، تروماها یا دگرگونی‌های سیاسی و ملی است. این مطلب بی‌کاغذ که با استفاده از کتاب  ادبیات من؛ راهی به فهم خودزندگی‌نگاری و روایت‌های شخصی تدوین شده است، به خودروایتگری تصویری یا اتوگرافیک می‌پردازد و انواع آن را بررسی می‌کند.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

روایت اختلال روانی؛ ظرافت‌ها و تناقض‌ها 

یکی از مصداق‌های آشکار راوی ناموثقْ راوی روایت‌های اختلال روانی است. در این نوع روایت‌ها خود روایت سرشار از عدم قطعیت است و همواره با این پرسش مواجه می‌شویم که چقدر می‌توانیم به حرف‌های راوی اعتماد کنیم. روایت‌ اختلال روانی دو «من» متفاوت را مقابل هم قرار می‌دهد: منِ عاقل و منِ دیوانه. چنین روایت‌هایی با مقابل هم گذاشتن این دو «من» متفاوت، نشان می‌دهند که چگونه بخشی از هویت‌ ما برساخته‌ای اجتماعی است و کشمکش میان این «من»‌ها مرز میان مقولات مستند و ساختگی را بی‌ثبات می‌کند. در این مطلب، که با بهره‌گیری از کتاب ادبیات من؛ راهی به فهم خودزندگی‌نگاری و روایت‌های شخصی تدوین شده است، به بررسی روایت‌های اختلال روانی و مرور مثال‌هایی از این نوع روایت‌ها می‌پردازیم.

بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

موقعیتی به نام زندگی | هنر ظریف روایت شخصی 

موضوع خودزندگی‌نامه‌نویسی همیشه تعریفِ خود است، ولی نمی‌شود که تعریفِ خود در خلأ باشد. خاطره‌پرداز هم  مثل شاعر و رمان‌نویس باید درگیر جهان باشد، چون درگیری تجربه می‌آورد، تجربه خِرد می‌آورد، و سرآخر، خرد، یا در واقع حرکت به سوی آن است که به حساب می‌آید. شاعر و رمان‌نویس و خاطره‌پرداز، هر سه، باید خواننده را متقاعد کنند که دانش و خِردی دارند و صادقانه می‌نویسند. نویسنده‌ی روایت شخصی، علاوه بر این‌ها، باید خواننده را قانع کند که راوی موثقی هم هست.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

ژانرهای خودنگاری: روایت سوگ 

مرگ ناگهانی همسر سر میز شام بعد از چهل زندگی مشترک، جون دیدیون را بر آن داشت تا تجربه‌ی سوگ را روی کاغذ بیاورد. روایت سوگ برای او شیوه‌ی مواجهه با فقدان و ماتم مرگ ناگهانی همسرش و گذر از این تجربه بود؛ روایتی که نمونه‌ی نابی از روایتگری زنانه بود، مخاطبان بسیاری یافت و حتی نمایشی اقتباس‌شده از آن در برادوی اجرا شد. همین مثال نشان می‌دهد که چگونه علاقه به روایت سوگ و اندوه روز‌به‌روز افزایش می‌یابد. روایت سوگ نوعی خودروایتگری است که در آن، سوژه با بازگشت به خاطراتِ فقدان و ماتم سعی می‌کند این تجربه‌ را ثبت و واکاوی کند. این مطلب بی‌کاغذ که با استفاده از کتاب ادبیات من تدوین شده، انواع روایت سوگ و تأثیر این ژانر بر خودنگاری‌های معاصر را بررسی می‌کند.

بلاگ, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, زندگی‌نگاره, سفرنامه, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

مرگ در خاکستان‌های دوان بیدار می‌شود 

«عقده‌ی نداشتنِ آرامگاه خانوادگی از همین روستای دَوان افتاد به جانم. در دوان بود که فهمیدم آرامگاه خانوادگی چقدر مهم است. اگر از قبل بدانی قرار است با کی و کجا دفن شوی، یعنی در زندگی تنها نبوده‌ای. تهش مطمئنی هر جای دنیا که باشی، باز هم قرار است به همان‌جایی بازگردی که از آن شروع کرده‌ای. می‌توانی حدس بزنی در بهار چه‌جور گلی اطراف قبرت در می‌آید. منظره‌ی برفی و بارانی گورت را هم از قبل دیده‌ای. سر و ته میل به جاودانگی هم با فکر پنج‌شنبه‌جمعه‌هایی که اسمت سرِ زبان چهار نفر است، هم ‌می‌آید. ته دلت قرص است به چیزی در این دنیا، حتی اگر آن چیزْ خانه‌ی مرگت باشد که از قبل شش‌دنگه زده‌اند به نامت. چگونه از بین ‌بردن مردگانْ نگاه زندگان به حیات را لو می‌دهد. کی گفته بعد از مردن دیگر فرقی ندارد چطور دفن شوی؟ خیلی هم فرق دارد.» این مطلب بی‌کاغذ اطرافْ نسخه‌ی کامل‌ترِ روایت «غریبه‌ای در سرزمین خودت» از کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» است که نشر اطراف به‌تازگی منتشرش کرده است.

بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

راوی موثق و راوی ناموثق در خاطره‌پردازی 

وقتی داستان، حتی داستان خودزندگی‌نامه‌ای، می‌خوانیم فرض‌مان معمولاً این است که راویِ اول‌شخصِ قصه ــ گرچه شاید بسیار شبیه نویسنده به نظر برسد ــ مخلوقِ نویسنده است، نه خود او. اما ما درباره‌ی خاطره‌پردازی چنین فرضی نداریم و راویِ اول‌شخص را هم‌ارز نویسنده فرض می‌کنیم. بنابراین، چند سؤال مهم مطرح می‌شوند: در این خاطره‌پردازی، با راوی موثق سروکار داریم یا با راوی ناموثق؟ اصلاً راوی چگونه می‌تواند موثق بودنش را ثابت می‌کند و اعتماد خواننده را به دست آورد؟ آیا راه دستیابی به چنین اعتمادی برای نویسنده‌ی ناداستان همانند نویسنده‌ی داستان است؟ و نهایتاُ این‌که اگر خواننده به این نتیجه برسد که راوی ناموثق است، چه می‌شود؟

بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, زندگی‌نگاره, سفرنامه, ...

از حاشیه به متن | خودروایتگری زنانه در بستر تاریخ 

خودروایتگری زنانه پدیده‌ی نوپا و کم‌سابقه‌ای نیست. با این‌که در طول تاریخ، مردها عموماً فرصت و مجال بیشتری برای گفتن قصه‌هایشان داشته‌اند، زنان هم همیشه راهی به روایت‌های خودزندگی‌نامه‌ای باز کرده‌اند؛ خودنگاری‌هایی که کانون توجه‌شان «خود بودن» یا «کسی بودن» است. خودروایتگری‌ زنانه حول محور «خود زنانه» می‌گردد و سوژه‌های خودزندگی‌نامه‌ای در هر دوره، به فراخورِ اوضاع و احوال خود و روزگارشان، از ژانرهای مختلف خودروایتگری و خودنگاری برای صورت‌بندی و بازنماییِ این خود بهره گرفته‌اند این مطلب بی‌کاغذ اطرافْ شرحی مختصر از تاریخچه‌ی خودروایتگری زنان در جهان غرب، از آغاز تا قرن نوزدهم، است.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

دهه‌ی شصت با حضور زیدی اسمیت | مروری بر ماجرا فقط این نبود 

آیا خوشی‌ها لذت‌بخش‌اند؟ اصلاً مگر می‌شود نباشند؟ ولی ما گاهی از چیزهایی که نشان دهند قبلاً خوشحال‌تر از الان بودیم بدمان می‌آید، مثلاً از دیدن فیلم عروسی نزدیکان‌مان. در این مطلب بی‌کاغذ، مرضیه رافع جستارهای زیدی اسمیت را با تجربه‌های خودش گره می‌زند و کتاب ماجرا فقط این نبود را از صافی تجربه‌های زیسته خودش مرور می‌کند؛ از جستار اسمیت درباره‌ی اسکار و گره زدنش به ضرب‌المثل قدیمی خودمان که «درونش خودمان را کشته و بیرونش شما را» تا جستار «حمام» زیدی اسمیت که روایت زندگی طبقه‌ی متوسط رو‌به‌پایین انگلستان و سهم پدرها و مادرها از زندگی است و قیاس آن با دهه‌ی شصت خودمان و پدرها و مادرهایی که نفس گرم‌شان کودکی بچه‌های آن دهه را نجات داد.

بلاگ, داستان کوتاه, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

کشف بایگانی آینده | داستانی از جاناتان سفرن فوئر 

این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که پیش از این در کتاب اتاق کار منتشر شده، داستان کوتاهی است از جاناتان سَفرِن فوئر درباره‌ی فضای کار ویژه‌ای درون یک ایمیل و در واقع درون یک درایو نوری؛ بایگانی عظیمی حاوی همه‌ی نامه‌نگاری‌ها و محصولاتِ هنری زندگی‌اش. راوی که بعد از طلاقش دچار بی‌خوابی شده، با کشف این بایگانی، «مفتون فهرست‌ها: اطلاعات، واژه‌های ترجمه‌ناپذیر از زبان‌های دیگر و جزئیات» می‌شود. او در آرزوی ساختار است؛ در آرزوی اطمینان به این‌که حقایقی، فراتر از آنچه زندگی‌اش را روی آن بنا کرده، هم وجود دارند، حقایقی دست‌یافتنی.

بلاگ, جستار روایی

سقوط | سوگنامه‌ی اسلاونکا دراکولیچ برای پل موستار 

نهم نوامبر ۱۹۹۳ ارتش کرواسی و نیروهای شبه‌نظامی بوسنیایی‌کروات به فرماندهی ژنرال اسلوبودان پرالژاک پل قدیمی شهر موستار بوسنی و هرزگوین را به توپ بستند. اهالی موستار هر طور که می‌توانستند تلاش کردند تا مانع ویرانی این پل ۴۳۶ساله‌ شوند اما پل باستانی، میان غریو شلیک‌های هوایی شبه‌نظامیان در جشن پیروزی‌شان، فرو ریخت. از آن زمان، خاطره‌ی پل موستار زخمی شده بر تنِ حافظه‌ی جمعی خیلی از بوسنیایی‌ها و کروات‌ها. اسلاونکا دراکولیچ، روزنامه‌نگار و جستارنویس کروات و نویسنده‌ی کتاب‌هایی مثل «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» و «بالکان اکسپرس»، در این جستار که می‌شود آن را نمونه‌ای از روایتگری زنانه هم دانست، پل موستار را به واسطه‌ی سه عکس باز می‌آفریند؛ عکس‌های قبل از ویرانی، هنگام ویرانی و بعد از ویرانی. پل نقش حقیقی خودش را بازی می‌کند با این تفاوت که این بار با زمان بازی می‌کند و گذشته، حال و آینده به هم گره می‌خورند.

بلاگ, مدرسه‌ی روایت

حقیقتی در دل دروغ | فوت‌وفن نوشتن، از زبان نویسندگان بزرگ دوران مدرنیته 

خیلی‌ها سودای نوشتن در سر دارند و خیلی‌ها هم واقعاً آستین بالا می‌زنند و قلم به دست می‌گیرند. اما همه موفق نمی‌شوند چون نوشتن فوت‌وفنی دارد که باید یادش گرفت؛ فوت‌وفنی که نویسندگان حرفه‌ای درباره‌اش بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند. و البته این هم باید یادمان باشد که هر توصیه‌ای را نباید پذیرفت. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

همزمان، به دو زبان | سرگردانی‌های یک نویسنده 

تجربه‌ی نوشتن، برای آدم‌هایی که با بیشتر از یک زبان سروکار دارند و در بیشتر از یک زبان نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند، حال‌وهوایی متفاوت دارد. چنین آدم‌هایی، چه در گفت‌وگوهای عادی روزمره و چه هنگام نوشتن، مدام بین چند زبان نوسان می‌کنند و معمولاً هم هر یک،‌ به شیوه‌ی خاص خودشان، نقطه‌ی تعادلی پیدا می‌کنند. مجموعه‌ی «زندگی میان زبان‌ها»ی نشر اطراف، که کتاب «ارواح ملیت ندارند» نخستین عضو آن است، سراغ آثار نویسندگانی می‌رود که به تجربه‌ی زندگی در بیش از یک زبان اندیشیده‌اند یا روایت‌شان از تجربه‌ی زبان و بازی‌هایش در فرایندهای نوشتن، خواندن، سخن گفتن و شنیدن را با مخاطب در میان گذاشته‌اند. جستاری که این‌جا می‌خوانید هم به لحاظ مضمونی با همین مجموعه مرتبط است و کامیل بورداس، نویسنده‌ی فرانسوی‌آمریکایی، در این جستار از تجربه‌ی نوشتن و زیستن میان زبان‌های انگلیسی و فرانسوی می‌گوید. 

بلاگ, شعر روایی, مدرسه‌ی روایت

معمولاً در بهار اتفاق می‌افتد | شعر روایی از نگاه مارک استرند 

رای اغلب ما مباحث و مفاهیم نظری و ادبی ماهیتی پیچیده و غامض دارند که درک و دریافت‌شان به‌راحتی ممکن نیست. از طرفی ما انسان‌ها دلبسته و دوستدار قصه و روایت هستیم. سخت‌ترین مفاهیم اگر در قالب قصه ریخته شوند، گویا برایمان فهمیدنی‌ترند. شاید به همین دلیل است که مارک استرند هم برای سخن گفتن از شعر روایی، به جای ارائه‌ی تعریفی یک‌جانبه و شخصی از شعر روایی، قالبی ساده و روایی (گرچه کمی نامتعارف) را برگزیده‌ و به تعبیر خودش «روایتی درباره‌ی روایت» آفریده است؛ روایتی در دنیایی سوای این دنیا؛ دنیایی که آدم‌هایش حتی در فروشگاه و خانه و پای تلفن هم درباره‌ی «شعر روایی» حرف می‌زنند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند, نامه‌نگاری

مارینا تسوتایوا و آنا آخماتووا در آینه‌ی یکدیگر 

شباهت‌های زندگی مارینا تسوتایوا، شاعر و جستارنویس روس که ترجمه‌ی فارسی جستارهایش در کتاب «آخرین اغواگری زمین» منتشر شده‌اند، و آنا آخماتووا، دیگر شاعر مهم و شاخص روسیه‌ی‌ قرن بیستم‌، کم نیستند: هر دو، به سبب وابستگی خانوادگی به طبقه‌ی اشراف، «زیبایی‌شناسیِ بورژوازی» آثارشان و ارتباط همسران‌شان با ضدبلشویک‌ها، مغضوبِ دولت انقلابی شوروی بودند. هر دو شاعر به‌اجبار روسیه را ترک کردند و پس از مهاجرت گرفتار فقر شدند. مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، تسوتایوا و آخماتووا با محافل ادبیِ مشابهی حشر و نشر داشتند و بسیاری از هنرمندان و نویسندگانِ روس و غیرروس در حلقه‌ی دوستانِ هر دو شاعر بودند. حتی هر دو دلباخته‌ی اُسیپ مندلشتام بودند و ظاهراً هر دو با او سر و سرّ داشتند. با وجود این شباهت‌ها، تسوتایوا و آخماتووا هر یک سبک ادبی و صدای یگانه و خاص خود را آفریدند و مسیری متفاوت را در پیش گرفتند. دشواری‌های زمانه باعث شد آن‌ها فقط یک بار با هم دیدار کنند اما نامه‌هایی به یکدیگر نوشتند. آنچه در ادامه می‌خوانید،‌ روایت آخماتوواست از تنها دیدارش با تسوتایوا، و متن دو نامه‌ای که تسوتایوا برای آخماتووا نوشته است.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

خودقوم‌نگاری | تلاشی انتقادی برای بازتعریف مناسبات فرهنگی ‏ 

معمولاً کسانی که با مطالعات فرهنگی سروکار دارند، با قوم‌نگاری، به عنوان پروژه‌ای معرفت‌شناختی، و بحث‌های موجود درباره‌ی نقاط قوت و ضعفش آشنا هستند. اما عبارت جدیدترِ خودقوم‌نگاری ماجرای دیگری دارد و معنا و مفهومش شاید آن‌قدرها آشنا نباشد. در اصطلاح خودقوم‌نگاری ــ گردآوری مجموعه‌ای‌ از چند خودزندگی‌نگاره‌ ــ  کلمه‌ی «قوم» یا گروه اجتماعی به جای کلمه‌ی «زندگیِ» خودزندگی‌نامه می‌نشیند. رواج این اصطلاح نتیجه‌ی نقدهای گسترده‌ی دهه‌ی هشتاد میلادی به الگوی مطلع/پژوهشگر در قوم‌نگاری‌هایی بود که روابط نامتقارن استعماری را حفظ و تثبیت می‌کردند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، بیشتر با خودقوم‌نگاری آشنا خواهید شد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نامه‌نگاری

حتی اگر کسی نامه را نخواند | نامه‌ به ‌‌مثابه‌ی ناداستان‌ خلاق 

چرا خواندن نامه‌‌های دیگران، مخصوصاً نامه‌های نویسندگان، این‌قدر جذاب است؟ به قول یک منتقد، تنها چیزی که از خواندن نامه‌ی یک دوست بهتر است، «خواندن نامه‌ی آدم‌ها به دیگران است»، اما چشم‌چرانی و کنجکاوی فقط بخشی از ماجراست. دلیل مهم‌ترش این است که نامه‌ی خوبْ نوشته‌ی خوبی هم هست و همه‌ی ما نوشته‌های خوب‌ را، چنان‌که سزاوارند، تحسین می‌‌کنیم. باربارا لونزبری در کتاب هنر واقعیت می‌گوید ناداستان خلاق چهار عنصر اساسی دارد: موضوع برگرفته از جهان واقعی، تحقیق جامع، «صحنه»، و (محبوب‌ترین برای من) نگارش درخشان. و اگر خوب نگاه کنید، بهترین نامه‌ها هم همه‌ی این عناصر را در خود دارند. بنابراین می‌شود گفت که نامه، اگر به شکل خاصی نوشته شود، ناداستان خلاق به حساب می‌آید.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, دسته‌بندی نشده, نقد کتاب

انجمن جادوگران کروات | مروری بر کتاب «البته که عصبانی هستم» 

تجربه‌ی زیسته‌ی یک نویسنده از تجزیه‌ی وطن؛ این مختصر و مفید آن‌ چیزی است که در کتاب البته که عصبانی هستم با آن مواجه خواهید شد. تجربه‌ی آزارها و اذیت‌ها: از ترک وطن گرفته تا فشارها، تهدیدها و مصاحبه‌های تحقیرآمیز استادان و همکاران سابق و انتشار عمومی آدرس و تلفن خانه‌ی پدری و سیل تماس‌های توهین‌آمیز پس از آن. فائزه خابوری در این مطلب بی‌کاغذ از کتاب البته که عصبانی هستم می‌گوید؛ از نوستالژی برای یوگسلاوی از‌دست‌رفته تا بذله‌گویی دوبراوکا اوگرشیچ درباره‌ی دگرگونی جامعه‌ی پسایوگسلاوی و مسئله‌ی بی‌وطنی.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

ورزشکار‌نگاری | خاطره‌پردازی‌های ورزشی و مطالعات فرهنگی 

خاطره‌پردازی‌های ورزشی که گاهی ورزشکارنگاری هم نامیده می‌شوند از آشناترین نمونه‌های خودزندگی‌نگاری و روایتِ خودند اما دلالت‌های فرهنگی و اجتماعیِ عمیق‌شان معمولاً نادیده گرفته می‌شوند. شاید این خودزندگی‌نگاری‌ها برای فرهنگی که شیفته‌ی پسران بد و دختران سرکش است، خوراکی وسوسه‌انگیز و خوشایند باشند اما همه‌ی رمز و رازِ جذابیت‌شان همین نیست. در واقع، در حوزه‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، می‌توان این متون را برای تأمل و تعمق در مفهوم کسی بودن، زندگی روزمره و فانتزی‌های اجتماعی به کار گرفت. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، تصویری متفاوت از دلالت‌های فرهنگی و اجتماعیِ این نوع خاطره‌پردازی‌ها عرضه می‌کند.

بلاگ, داستان در معماری, روایت و هنر

معماری روایی | از ایتالیای عصر رنسانس تا باغ‌های انگلیسی 

شاید بحث نظری درباره‌ی معماری روایی و پیوند روایت و معماری جدید و نوپا به نظر برسد، اما به‌کارگیری روایت در معماری پدیده‌ای مدرن نیست. بر اساس شواهد، حتی رومیان باستان هم در افزودن روایت به بناهایشان ماهر بودند و نوعی تجلی اسطوره‌شناسانه به آن‌ها عطا می‌کردند. رومیان باستانْ معماری را هم سازمان‌دهنده می‌دانستند و هم رسانه، و در هر دو نقش، آن را به کمال به کار می‌بردند. حتی امروز ویرانه‌های فوروم رم همچون پشته‌ی بلندی از روایت است. 

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی

خوب نوشتن از نگاه دیوید فاستر والاس 

اواخر سال 1999، دیوید فاستر والاس شرح‌حالی طولانی و ستایش‌‌آمیز از برایان اِی گارنرِ نویسنده و فرهنگ‌نویس نوشت. به دنبال آن مکاتبه‌‌ای شکل گرفت که سرآغاز دوستی والاس و گارنر شد و الهام‌‌بخش رشته‌گفت‌وگوهایی درباره‌ی نوشتن و زبان که سرانجام در قالب کتاب منتشر شد؛ سندی بی‌‌نظیر از رابطه‌ی این نویسنده‌ی محبوب با زبان و با خودش، و همین‌طور منبعی برای آشنایی با افکارش درباره‌ی نوشتن، ارتقای سطح خود، و این‌که چگونه آن چیزی شویم که هستیم.

بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, مدرسه‌ی روایت

خاطره، بدن و روایت خود ‏ 

وقتی از خودزندگی‌نگاری و روایت خود حرف می‌زنیم، گاهی از یاد می‌بریم که این «خود» بدن مادی هم دارد؛ بدنی که کانونِ فیزیکیِ تجربه‌ی انسانی است و بخواهیم یا نخواهیم، نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. اما این را هم نمی‌شود نادیده گرفت که گفتمان‌های فرهنگی‌ و اجتماعی (و گاهی حتی سیاسی) تعیین می‌کنند در مطالعات فرهنگی، کدام جنبه‌های بدن معنادار ‌شوند و در معرض دید دیگران‌ قرار ‌بگیرند و به چشم بیایند و در مقابل، درباره‌ی کدام جنبه‌ها حرف نزنیم. بنابراین شاید بشود گفت علاوه بر کالبد مادی و خیالی، بدنی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد: مجموعه‌ا‌ی‌ از گرایش‌ها و گفتمان‌های فرهنگی که معانی عام و همگانی بدن را در گذر زمان تثبیت کرده‌اند و بر این اساس، نوع خاصی از مناسباتِ قدرت را پدید آورده‌اند. با این تفاصیل، نوشتن/ننوشتن از بدن همیشه معانی و دلالت‌هایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، فراتر از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد، دارد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، دریچه‌ای به مباحث مربوط به روایت بدن می‌گشاید.

بلاگ, جستار کوتاه, روایت و هنر, مجله‌ی ادبیات مستند

روایت و نقاشی | نگاه روایی مارک استرند به نقاشی‌های ادوارد هاپر 

بیشتر ما، البته اگر اهل ادبیات باشیم، مارک استرند را با شعرها و جستارهایش می‌شناسیم. اما مارک استرند نقاش هم بود و به همین دلیل، درباره‌ی نقاشی‌ها هم بسیار می‌نوشت و به این ترتیب، میان کلمه‌ها و رنگ‌ها و شکل‌ها پل می‌زد. علاقه‌ی ویژه‌ی استرند به آثار ادوارد هاپر، نقاش مشهور آمریکایی، او را به نوشتن مجموعه‌ای از جستارهای کمابیش کوتاه درباره‌ی این نقاشی‌ها واداشت که سال 1994 در قالب کتابی با عنوان هاپر منتشر شدند. استرند در این جستارها نقاشی‌های هاپر را با نگاهی روایی می‌کاود و کمک‌مان می‌کند آن‌ها را با نگاهی تازه ببینیم. این مطلب بی‌کاغذ اطراف ترجمه‌ی پیش‌گفتار و سه جستارِ کوتاه این کتاب درباره‌ی سه نقاشی مشهور ادوارد هاپر شب‌زنده‌داران، سپیده‌دم در پنسیلوانیا و ساعت هفت صبح، است.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

وقتی از یک کمتری | مروری بر کتاب «اگر حافظه یاری کند»‏ 

ما با ادبیات روسیه و نویسندگان نامدارش کمابیش آشناییم، اما همواره با برگزیده‌ها و بهترین‌های این ادبیات سروکار داشته‌ایم و چون از چنین دریچه‌ای به ادبیات این سرزمین نگریسته‌ایم، شاید تصویر دقیقی از آن نداشته باشیم. برودسکی در «اگر حافظه یاری کند» روزنی پیش چشم ما باز می‌کند برای بهتر نگریستن به وضعیت ادبیات و فرهنگ روسیه. او با نگاه منتقدانه‌اش آن چیزهایی را پیشِ چشم‌مان می‌گذارد که کمتر درباره‌شان شنیده‌ایم. برودسکی عوامل مختلف زوال زبان و ادبیات و جامعه را بررسی می‌کند و به ما می‌آموزد تنها با داشتن نگاهی منتقدانه و بی‌پروا و همه‌جانبه می‌توان کاستی‌ها را کشف کرد.

بلاگ, روایت مصور

قصه‌ی مصور فوتبال | از دست خدا تا جعبه‌های خالی پیتزا 

احتمال این‌که شما فوتبالیست حرفه‌ای باشید خیلی کم است. البته اشکالی هم ندارد، فقط تعداد کمی از ما این‌کاره هستند. احتمالاً قراردادِ پر و پیمان و صفحه‌ی اینستاگرام با فالوئرهای میلیونی هم ندارید. در عوض، لازم نیست هر روز، ژل پروتئین ببلعید یا با همکاران‌تان تمرین کنید تا هنگام موفقیت‌های کوچک به شکل خاصی با هم دست بدهید. اما اگر آرزو دارید فوق‌ستاره‌ی فوتبال شوید یا در آینده استعداد فوتبالی فرزندتان خرج زندگی‌تان را تأمین کند، خوب است بدانید تاریخِ فوتبال درباره‌ی آرزوهایی مثل داشتن ماشین‌های گران‌قیمت و مسخره یا بازنشستگی پیش از پنجاه‌سالگی، درس‌های خوبی دارد. تاریخ فوتبال پر از غول‌ها و اسطوره‌هایی است که بخشی از فرهنگ فوتبال و خاطره‌ی جمعی ما شده‌اند و کتاب روایت مصور داستان فوتبالیست‌های نشر اطراف، که این‌جا برش‌هایی از آن را می‌خوانید، هم سراغ همین غول‌ها و اسطوره‌ها رفته است. دیوید اسکوایرز در این کتاب، در کنار اتفاقات فوتبالی، به حاشیه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این ورزش پرطرفدار هم پرداخته و همین ویژگیْ حاصل کارش را برای هر مخاطبی ــ چه فوتبالی و چه غیرفوتبالی ــ خواندنی می‌کند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی

راهنمای خواندنِ تسوِتایوا | ‏شاعری در قلمروی نثر 

مارینا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. دغدغه‌ی اصلی او شعر بود اما در در دو دهه‌ی پایانی زندگی‌اش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه، درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمروی نثر آورد و با بهره‌گیریِ ماهرانه از زبان، ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت. نشر اطراف به‌تازگی هفت جستار تسوِتایوا را در کتاب «آخرین اغواگری زمین» منتشر کرده است؛ جستارهایی درباره‌ی شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، جایگاه‌شان در فراز و فرودِ زمانه، و نسبت‌شان با جامعه‌ی سیاست‌زده. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی است از مقدمه‌ای که آنجلا لیوینگستون بر این کتاب نوشته و حکم راهنمای خواندنش را دارد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان 

وقتی از «سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان» حرف می‌زنیم، مقصودمان چیست و چنین عبارتی چقدر معنا دارد؟ اسلام قطعاً‌ هسته‌ای سخت و نامنعطف نیست و مفاهیمی چون جنیست و زنانگی هم مفاهیم ثابتی نیستند. به علاوه، مفهوم سفر و سنت سفرنامه‌نویسی هم تعینی تاریخی و فرهنگی دارد. پس چگونه می‌شود از تجربه‌ی سفر در مقام زن مسلمان یا سنت سفرنامه‌نویسیِ زنان مسلمان سخن گفت؟ چگونه می‌توان سفرنامه‌های زنان مسلمان را به شکلی خواند که در مقام نوعی روایتگری زنانه، تصویری تازه از تنوع فرهنگ اسلامی و حتی تنوع ذاتی اسلام به ما بدهد؟ کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان می‌کوشد با در نظر گرفتن ارتباط سفرنامه‌نویسی و زنان، و دنبال کردن مشارکت زنان مسلمان در فرهنگ‌های محلیِ سفر به چنین پرسش‌هایی پاسخ دهد. نشر اطراف در آینده ترجمه‌ی این کتاب را منتشر خواهد کرد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت...

دریایی که در آن شنا می‌کنیم ‍| قصه در عصر داده‌های دیجیتال 

قصه‌ها نقشی محوری در فهم ما از جهان دارند. آن‌ها به زندگی شخصی‌ و حرفه‌ای ما سمت‌وسو می‌دهند و اهداف، ‏آرمان‌ها و رؤیاهایمان را می‌سازند. گویی قصه‌ها مهار زندگی ما را در دست دارند. اما اگر رمز و راز کار با قصه‌ها را بدانیم، ‏اگر بدانیم نیروی قصه چگونه عمل می‌کند، آن‌وقت ماییم که سکان هدایت قصه‌ها را به دست می‌گیریم. فرانک رُز که چند ‏سال پیش در کتاب «هنرِ غوطه‌ور شدن» سراغ تأثیر فناوری بر هنر کهنِ قصه‌گویی رفت، در تازه‌ترین کتابش، «دریایی که در ‏آن شنا می‌کنیم»، جایگاه و شیوه‌ی کار قصه در عصر اطلاعات و داده‌های دیجیتال را بررسی کرده و تصویری نو از ‏نقش قصه‌ها در چنین جهانی پیش چشم ما گذاشته است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، ترجمه‌ی مقدمه‌ی او بر کتاب ‏«دریایی که در آن شنا می‌کنیم» را می‌خوانیم؛ کتابی که نشر اطراف ترجمه و انتشارش را در دستور کار دارد. ‏

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

سفره‌ی گسترده‌ی جستار | آنی دیلارد از جستار می‌گوید 

در روزگاری که «به نظر می‌رسد شعر قیمت خودش را بالاتر از تقاضای بازار برده» و و داستان کوتاه هم تا حدی همین مسیر را پیشه کرده و مخاطبان محدودی را هدف قرار گرفته، آنی دیلارد ــ نویسنده‌ی هیچ‌ چیز آن‌جا نیست ــ جستار روایی را ژانری می‌داند که همچنان می‌تواند به دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های ما بپردازد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف با دیدگاه‌های آنی دیلارد درباره‌ی جستار و کارکرد و مسئولیت آن در قیاس با شعر و داستان کوتاه آشنا می‌شویم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

فهرست کردن تا پای جان | جستاری از آرتور کریستال 

آرتور کریستال برای ادبیات‌دوست‌ها و جستارخوان‌ها نام آشنایی‌ است؛ آشوبگری دوست‌داشتنی که به نظر می‌رسد یک‌تنه ژانر «جستار روایی» را چند قدم جلوتر برده است. کریستال ذهنی زیرک، دقیق و عاری از پیش‌داوری دارد و این ویژگی‌ها از او جستار‌نویسی می‌سازند که چه با او موافق باشیم و چه نباشیم، نوشته‌هایش حال‌مان را خوب می‌کنند و تصویری تازه و متفاوت پیش چشم‌مان می‌گذارند. نشر اطراف پیش‌تر مجموعه‌جستار فقط روزهایی که می‌نویسم را از او منتشر کرده و این مطلب بی‌کاغذ اطراف هم جستاری است از کتاب دیگرش آنچه ادبیات می‌نامیم که نشر اطراف ترجمه و انتشارش را در دستور کار دارد. در این جستار، آرتور کریستال سراغ بحث جذاب فهرست کردن و فهرست‌ها در ادبیات می‌رود. 

بلاگ, داستان در درمانگری و پزشکی, روایت و پزشکی, روایت و حوزه‌های دیگر

پزشکی روایی | ارج نهادن به قصه‌ی بیماری 

پزشکی روایی شاخه‌ای از علم پزشکی است که بنا دارد از دانش روایی برای شناسایی، فهم و تحلیل داستان‌های بیماری و تأثیر پذیرفتن از آن‌ها استفاده کند. اما روایت و پزشکی چه اشتراکی با هم دارند؟ این شاخه‌ی جدید پزشکی، چه چیز جدیدی به ادبیات و پزشکی خواهد آموخت؟ استقبال پرحرارت پزشکان، دانشجویان، استادان ادبیات، نویسندگان و بیماران از تلاش‌های آغازین این رشته، نشان می‌دهد این تلاش‌ها نگرشی مثبت به پزشکی، ادبیات و رنج بشر ایجاد کرده‌اند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف با پزشکی روایی و اهداف و دغدغه‌های اصلی‌اش آشنا خواهید شد.

پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

علیت چه نقشی در روایت دارد؟ 

ما انسان‌ها طوری آفریده شده‌ایم که همواره به دنبال علت هستیم. خطی‌بودن ناگزیر قصه باعث می‌شود روایت مبدل به ابزار قدرتمندی برای برآوردن این نیاز شود. با این حال، در بحث درباره‌ی ارتباط علیت و روایت، باید در نظر گرفت که فقط برخی روایت‌پژوهان وجود زنجیره‌ی علّی آشکار را از شاخصه‌های روایت می‌دانند. برخی دیگر از روایت‌پژوهان دید عام‌تری دارند و روایت را فقط «بازنمایی رخدادها» می‌دانند، چه این رخدادها با زنجیره‌ی علّی آشکاری به هم متصل شده باشند و چه نشده باشند.

روایت و حقوق, روایت و حوزه‌های دیگر, مدرسه‌ی روایت

روایت و حقوق | ابرپی‌رنگ‌ها چه نقشی در دادگاه محاکمه ایفا می‌کنند؟ 

بخش بزرگی از قدرت اَبَرپی‌رنگ‌ها متکی بر تأثیر اخلاقی آن‌هاست. اَبَرپی‌رنگ‌ها تصویری از دنیا ارائه می‌دهند که در آن خیر و شر کاملاً قابل شناسایی‌ است و می‌توان تقصیرها را بر گردن یکی از طرفین انداخت. در جریان محاکمه‌ها، دو طرف به شیوه‌های مختلف از اَبَرپی‌رنگ‌ها استفاده می‌کنند تا نسخه‌های روایی خود را از ماجرا شکل بدهند. هر قدر این اَبَرپی‌رنگ‌ها تأثیر بیشتری بر جهان‌بینی ما داشته باشند، به همان اندازه ارزیابی بی‌طرفانه برایمان دشوار می‌شود.

ادبیات زیارت, بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

زیارت: گسست، گذار و پیوند دوباره 

سفرنامه‌های حج از زیرشاخه‌های مهم ادبیات سفرند و فصل مشترک ادبیات سفر و ادبیات زیارت محسوب می‌شوند. آغاز سفر و خروج از خانه آغاز مواجهه با دیگری و تمایزهایش است، و ادبیات سفر و ادبیات زیارت را می‌توان به‌نوعی ثبت این مواجهه دانست؛ مواجهه‌ای مکان‌مند و زمان‌مند. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید برشی است از مقدمه‌ی کتاب مکاتبات جده‌ی نشر اطراف که بخش مهمی از آن به سفرنامه‌های حج اختصاص دارد و به‌زودی منتشر خواهد شد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نامه, زندگی‌نگاره, ...

خوراک‌نگاری | وقتی غذا فقط غذا نیست 

اصطلاح خوراک‌نگاری را برای اشاره به خودزندگی‌نگاری‌هایی پیشنهاد داده‌اند که در آن‌ها قصه‌ی «خود» ارتباطی تنگاتنگ با تهیه،‌ آماده‌سازی و/یا مصرف خوراکی‌ها و غذاهای مختلف دارد و مسائل مربوط به غذا برای بازنمایی هویت و دغدغه‌های گوناگون راوی به کار می‌روند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که از کتاب ادبیات من برگرفته شده است، با ژانر خوراک‌نگاری، کاربردهای آن و برخی از مهم‌ترین آثار نوشته‌شده در این ژانر آشنا می‌شویم.

بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

آیا جستار هنوز غافلگیرمان می‌کند؟ 

با وجود همه‌ی مزایا و آزادی عملِ پربرکتی که جستار به نویسندگان بزرگی مثل وولف و مونتنی داد، جستارِ زمانه‌ی ما رام و خانگی شده و اغلب به نظر می‌رسد جذابیتش را از دست داده است. جستار سه‌بخشی و پنج‌بخشی که در بعضی از نظام‌های آموزشی به دانش‌آموزان و دانشجویان آموزش داده می‌شود، در واقع مقوله‌‌ای ناکارآمد و فرمول‌محور است که شاید تمرینی برای بالا بردن مهارت‌های نویسندگی باشد اما هیچ چیز زیبا و حیرت‌انگیزی در آن‌ نیست. یا هست؟ 

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

شما که پروست نیستید | توصیه‌های اومبرتو اکو به نویسندگانِ تازه‌کار ‏ 

اومبرتو اکو در سال 1977 برای دانشجویانش کتابی کم‌‌حجم منتشر کرد به اسم چگونه پایان‌‌نامه بنویسیم. اگرچه هدف این کتاب کمک به دانشجویان ارشد ادبیات بود اما به عنوان مجموعه‌ای جالب، دلنشین و بسیار قوی از توصیه‌هایی برای همه‌‌ی نویسندگان، ماندگار شده است. هرچند اکو در این کتاب با کل روند نویسندگی، از انتخاب موضوع تا برنامه‌ریزی و اجرای پژوهش و بازبینی، سر‌‌و‌‌کار دارد، در بخشی بسیار تأثیرگذار، صریح‌ترین توصیه‌ها را درباره‌‌ی خودِ نوشتن ارائه می‌‌دهد که در این مطلب بی‌کاغذ اطراف سراغ همین توصیه‌ها رفته‌ایم.

بلاگ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و قصه‌هایشان, روایت آدم‌ها و کلمه‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

زبان مادری | جستاری در باب این‌که قصه‌ها را چه کسی باید بگوید 

همه‌ی داستان‌هایی که در کودکی می‌خواندم پایان خوشی داشتند. در صفحه‌های آخر بعضی‌هایشان، خورشید زردرنگ بزرگی در حال غروب بود که نشانی از کورسوی امید داشت. کتاب‌هایی که در نوجوانی می‌خواندم با متن‌های زنده و واقعی نویسنده از تجربه‌های شخصی‌اش، مدام به یادم می‌آوردند که وقتی قصه‌مان را برای دیگران تعریف ‌کنیم، دیگران از آن قصه التیام می‌یابند، پس یعنی داستان‌ها جهان را انسانی‌تر می‌کنند و ما با آن‌ها فهم بهتری از جهان پیدا می‌کنیم. از نظر مادرم، قصه‌های شخصی ما فاقد جنبه‌ی انسانی بودند و چیزی جز شرم در خود نداشتند. بنابراین او هم مانند مادرش، برای پنهان کردن آن شرم، از گفتن داستان‌ها بازم می‌داشت. اما به‌راستی چه مدت باید در زندگی دیگران حضور داشته باشیم تا بتوانیم بخشی از خاطرات‌شان را که مثل سایه به وجودمان چسبیده، با دیگران به اشتراک بگذاریم؟

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نامه, زندگی‌نگاره, ...

روایت آنلاین خود | خودروایتگری در دنیای دیجیتال 

عرصه‌ی بازنمایی خود در فرم‌های تصویری و آنلاین متعددی که روایت خود یا به اصطلاح «خودروایتگری» را شکل می‌دهند، روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود. این بازنمایی‌ها شکل‌های جدیدی از سوبژکتیویته را نیز ارائه می‌دهند و مسائل درخور ‌تأملی درباره‌ی مرزهای متغیر و کاربردهای گفتمان خودزندگی‌نامه‌ای مطرح می‌کنند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برگرفته از بخش‌هایی از کتاب آینده‌ی نشر اطراف با عنوان ادبیات من است؛ شرحی انتقادی درباره‌ی ژانرهای متنوع روایتِ «خود» که عوامل مؤثر در بازنمایی زندگی شخصی را از لحظه‌ی شکل‌گیری خاطره و ثبت تجربه‌ی فرد تا عرضه و نقد اثر بررسی می‌کند. 

تاریخ شفاهی, خودزندگی‌نامه, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره

کتاب‌ها و تأثیرشان – بخش دوم | ردپای کتاب در زندگی‌ مشاهیر ایران 

کتاب و کلمه‌ رد عمیق و ماندگاری بر خاطر خواننده بر جای می‌گذارد. ردپای کتاب در خودزندگی‌نامه‌های شخصیت‌های برجسته‌ی ایرانی نیز دیده می‌شود و مشاهیر گاه از جادوی کلمات در زندگی خود گفته‌اند. گروه مطالعاتی منش، زیر مجموعه‌ی نشر اطراف است که نقاط عطف زندگی مشاهیر ایران را در قاب خودزندگی‌نامه‌های ایرانی بررسی کرده است. این‌ بار بی‌کاغذ اطراف به سراغ بخشی از این پروژه رفته که در آن مشاهیر از کتاب‌های تأثیرگذارِ زندگی‌شان گفته‌اند. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پرسش‌هایی از روایت, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

بعد از خواندن همچنان دوستم خواهند داشت؟ | جنبه‌های اخلاقی نوشتن درباره‌ی خود و دیگران 

فیلیپ لوپِیت (متولد ۱۹۴۳، نیویورک) منتقد فیلم، نویسنده، شاعر و جستارنویس مشهور آمریکایی است. برخی لوپیت را سردمدار جستارنویسان آمریکایی می‌دانند، هرچند او این عنوان را لایق ادوارد هوآگلند می‌داند، نه خودش. اما نام لوپیت با جستار شخصی گره خورده و کتاب معروفش هنر جستار شخصی تقریباً در تمام دوره‌های جستارنویسی سراسر دنیا تدریس می‌شود. او نه‌تنها منتقد و مدرس دوره‌های جستارنویسی، که خودش هم از چیره‌دست‌ترین جستارنویسان حال حاضر دنیا است. این مطلب بی‌کاغذ اطراف جستاری است برگرفته از کتاب لوپیت با عنوان نشان دادن و گفتن؛ نگارش ناداستان ادبی (۲۰۱۳). لوپیت در این جستار با زبانی طنزآمیز از تجربیات شخصی خودش از نوشتن درباره‌ی دیگران می‌نویسد و از آدم‌هایی می‌گوید که وقتی درباره‌شان ناداستان مستند نوشته، از او دلخور شده‌اند و در این بین توصیه‌هایی هم به خاطره‌نویسان می‌کند.

بلاگ, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه

جاده‌ی‌ ابریشم | رد پایت را دنبال کن 

به نقشه‌ی روی دیوار اتاق‌تان نگاه کنید. کوله‌پشتی‌تان را بردارید و آماده‌ی ماجراجویی باشید. می‌خواهیم به سفری طولانی برویم برای کشف رد پای‌مان که از هزاران سال پیش در گوشه و کنار جاده‌ای پر‌پیچ‌و‌خم زیر لایه‌های خاک پنهان شده است. سفر را از سرزمین‌های شرق دور آغاز می‌کنیم، در جست‌وجوی ردپاها به شهر‌های فراموش‌شده سر می‌زنیم، از مکان‌هایی عبور می‌کنیم که تا به حال اسم‌شان هم به گوش‌مان نخورده و راه‌مان را تا کرانه‌های اقیانوس اطلس ادامه می‌دهیم. این‌جا جاده‌ی ابریشم است.

درباره‌ی روایت‌های داستانی, مدرسه‌ی روایت

هفت توصیه‌ی ارنست همینگوی برای بهتر نوشتن 

ارنست همینگوی هیچ‌گاه رساله یا مقاله‌ای درباره‌ی هنر داستان‌نویسی ننوشت، ولی میان نامه‌ها و نوشته‌ها و کتاب‌هایش حرف‌ها، نظرها و توصیه‌های بسیاری درباره‌ی نوشتن به جا گذاشت که بهترینِ آن‌ها در سال ۱۹۸۴ به کوشش لَری دبلیو. فلیپس در کتابی با عنوانِ درباره‌ی نوشتن، اثر ارنست همینگوی گرد آمد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، هفت توصیه‌ی مهم او را برای بهتر نوشتن گرد آورده‌ایم.

درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

پاندمی و سرگیجه‌‌ی روایت ‏ 

گزارش‌های تاریخی به‌‌‌ندرت می‌‌توانند تجربه‌‌ی سرگشتگی روایی و حس سرگیجه‌‌آور تقلا برای چنگ زدن به ریسمانی معلق را بازگو کنند؛ حسی که در دوره‌هایی مثل دوره‌ی پاندمی قدرت می‌گیرد و بر همه‌ی زندگی‌مان سایه می‌اندازد. اما گاهی ادبیات است که در چنین برهه‌های دشواری، نجات‌بخش می‌شود. 

رمان باسمه‌ای وودکات تکنیک چوبتراش کمیک استریپ رمان مصور گرافیک ناول بی‌کلام آرت اسپیگلمن جیمی کوریگان پرسپولیس مرجان ساتراپی فکاهی وودکات باسمه
درباره‌ی روایت‌های داستانی, روایت مصور

آرمان‌گرا و پرشور | رمان باسمه‌ای، نیای رمان مصور 

شاید تصور کتابی که کلمه ندارد کمی دشوار باشد اما اوایل قرن بیستم چند هنرمند چنین کتاب‌هایی آفریدند. در این کتاب‌ها که کم‌کم به رمان باسمه‌ای معروف شدند، زنجیره‌ای از تصاویر معمولاً باسمه‌ای نقش جمله‌ها و پاراگراف‌ها را بازی می‌کنند و شخصیت، مضمون یا پی‌رنگ روایت را شکل می‌دهند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف مقدمه‌ای است برای آشنایی با مهم‌ترین آثار این گونه‌ی هنری و ادبی.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره

کتاب بالینی | ستایش چیزهای کوچک روزمره در ادبیات کهن ژاپن 

اگر شما هم کتاب کوچک و سخت را خوانده باشید، احتمالاً با دیدن اشاره‌های مکررِ ریوکا گالچن به کتاب بالینی مشتاق شده‌اید سراغ این کتاب بروید و ببینید این کتاب دقیقاً چه دارد. کمی که جست‌وجو کنید، متوجه می‌شوید غیر از گالچن، خیلی‌ از آدم‌های ادبیات‌دوست دیگر هم این کتاب را ستوده‌اند؛ کتابی که هزار سال پیش نوشته شده اما بفهمی‌نفهمی از زمانه‌ی خودش جلوتر بوده. از این گذشته، سی شوناگن، نویسنده‌ی کتاب که از ملازمان رکاب ملکه ساداکو بوده، در کتابش حرف‌هایی زده که خواندن‌شان بعد از هزار سال هنوز مفتون‌مان می‌کند و دنیای پیرامون‌ را از یادمان می‌برد. کتاب بالینی تصویرهای گیرایی از زندگی روزمره و جزئیات پیش‌پاافتاده و ظاهراً بی‌اهمیتِ دنیایی بیگانه و دور پیش چشم‌مان می‌گذارد؛ دنیایی که، راستش را بخواهید، انگار آن‌قدرها هم که خیال می‌کنیم بیگانه نیست. شاید موقع خواندن کتاب با بعضی از حرف‌های شوناگن موافق نباشیم یا به مذاق‌مان خوش نیایند، اما همین حرف‌ها دریچه‌ای به زندگی آدم‌های هزار سال پیش می‌گشایند. 

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

ما چگونه ما شدیم، به روایت کارنامه خورش | وقتی میرزاقاسمی «ما» را نجات می‌دهد 

کارنامه خورش تلفیقی از خاطره‌ـ‌خودزندگی‌نامه‌نویسی، نوعی از داستان اول‌شخص، درآمدی بر آداب غذاخوری ایرانی و کتاب آشپزی‌ است. البته که تمرکز اصلی اثر روی گونه‌های مختلف آش، پلو، بریان، خورش، بورانی و غیره و بعضاً نحوه‌ی صحیح غذا خوردن است و با جزئیات، حتی انواع متفاوت چاشنی یک غذا یا اقسام متفاوت پخت آن در مناطق مختلف ایران ذکر می‌شود، اما کتاب در خلق ژانر، سنت‌شکنی کرده و به نوعی قصه‌گویی روی آورده است. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، بهاره جلالی به بهانه‌ی مرور کتاب کارنامه‌ خورش، از جایگاه فرهنگ غذایی در هویت‌آفرینی می‌گوید. 

آخرین اتفاقات حوزه‌ی روایت, بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, داستان در سیاست, روایت و حوزه‌های دیگر

کاساندرا درست می‌گفت | تلاش برای پیش‌بینی آینده به کمک ادبیات 

این ایده که رمان‌نویسان در دنیای امروز نقشی شبیه نقش کاساندرا در اسطوره‌های یونان باستان دارند، ایده‌ی جالبی به نظر می‌رسد؛ کسانی که مثل کاساندرا «همیشه حقیقت را می‌گویند ولی هرگز حقیقتاً درک نمی‌‌شوند». انبوهی از فهرست‌های اینترنتی در ستایش کتاب‌‌هایی که رویدادهای بزرگ را پیش‌‌بینی کرده‌‌اند، وجود دارد. ولی بیشتر این پیش‌بینی‌ها در واقع تجلیِ حس ششم اتفاقی نویسندگان ژانر علمی‌تخیلی‌اند که در آثارشان ابزارهای تکنولوژیک آینده را توصیف کرده‌‌اند. با این حال، شاید روزی برسد که واقعاً بتوانیم از ادبیات برای پیش‌بینی رویدادهای آینده کمک بگیریم.

پرسش‌هایی از روایت, درباره‌ی روایت‌های داستانی, رمان, مدرسه‌ی روایت

بازخوانی بارت و نابوکوف | خانه‌ی رمان از آن کیست، نویسنده یا خواننده؟ 

درباره‌ی تجربه‌ی خواندن و رابطه‌ی میان نویسنده، خواننده و متن بسیار گفته‌اند. یک سر طیف، کسانی مثل رولان بارت هستند که از «مرگ مؤلف» حرف می‌زنند و سر دیگرش، کسانی مثل نابوکوف که می‌گویند در مثلث نویسنده و خواننده و متن همیشه نویسنده حرف آخر...
جستار شخصی جستار روایی آموزش جستارنویسی
درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

اصول نوشتن جستار شخصی (۳): هنر توضیح شهود 

ادر لارا در سومین و آخرین بخش «اصول نوشتن جستار شخصی» می‌گوید که شهود در جستار کوتاه چه نقشی دارد و چگونه باید آن را به شکلی توضیح داد که فهمی نو به خواننده عرضه کند. او همچنین راهکاری عملی به ما می‌دهد تا بر دشواری‌های شخصی‌نویسی در قالب جستار کوتاه غلبه کنیم. این مطلب برشی است از فصل سوم کتاب رها و ناهشیار می‌نویسم.

جستار شخصی جستار روایی آموزش جستارنویسی
درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

اصول نوشتن جستار شخصی (۲): عناصر و ساختار جستار 

در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که دومین بخش «اصول نوشتن جستار شخصی» است، اَدر لارا سراغ عناصر اصلی جستار می‌رود. خواهیم دید که چگونه باید این عناصر را کنار هم گذاشت و به هم پیوند زد تا استخوان‌بندیِ کلی جستار شکل بگیرد و چیزی که می‌شد فقط حکایتی شخصی باشد به جستار تبدیل شود. این مطلب برشی است از فصل سوم کتاب رها و ناهشیار می‌نویسم.

جستار شخصی جستار روایی آموزش جستارنویسی
درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

اصول نوشتن جستار شخصی (۱): بازگویی لحظه‌ی «تغییر» 

نوشتن جستار شخصی یا جستار روایی شاید آن‌قدرها که به نظر می‌رسد آسان نباشد، مخصوصاً این‌که هر لحظه و هر تجربه‌ای، هر قدر بامزه یا جالب یا متفاوت، لزوماً جستار یا قصه‌ای خودبسنده نمی‌آفریند. اَدر لارا در بخش اول «اصول نوشتن جستار شخصی» شرح می‌دهد که چگونه می‌شود لحظه‌های معنادار و مهمِ تغییر را از دل رخدادهای روزمره بیرون کشید و در قابِ جستار شخصی پیش روی خواننده گذاشت. این مطلب برشی است از فصل سوم کتاب رها و ناهشیار می‌نویسم.

جستار برق‌آسا, جستار روایی, جستار ‌های زندگی روزمره, مجله‌ی ادبیات مستند, ناداستانک

دروغ‌های مصلحتی | ناداستانکی از ارین مورفی 

ناداستانکی از ارین مورفی: به ما یاد داده بودند صفت «متفاوت» صورت تفضیلی و عالی ندارد. معلم‌مان می‌گفت چیزها یا با هم متفاوت‌اند یا همسان‌اند. «بی‌نقص» هم همین‌طور؛ ‌یک چیز یا بی‌نقص بود یا نبود. ولی حتماً آرپی حس می‌کرد کانی از او «متفاوت‌تر» است.

پرسش‌هایی از روایت, روایت و حوزه‌های دیگر, مدرسه‌ی روایت

روایت‌پژوهی بینارشته‌ای | پلی میان اندیشه‌ها و نظریه‌ها 

بسیاری از پژوهشگران رشته‌های مختلف به فرایندها، نتایج و کارکردهای قصه‌گویی علاقه‌مندند و اغلب نظریه‌پردازان روایتْ این موضوع را حرکتی به سوی بینارشته‌ای شدن تعبیر و از آن استقبال می‌کنند. اما چنانچه بینارشتگی را تبادل متقابلاً غنابخشِ یافته‌ها و ایده‌ها، براساس علایق و مفاهیم تحقیقاتی مشترک، تعریف کنیم، کمتر نشانه‌ای از گذر از مرزهای بینارشته‌ای می‌بینیم، چه برسد به محو کردن آن‌ها. کتاب Narratology in the Age of Cross-Disciplinary Narrative Research که نشر اطراف ترجمه‌ی آن را در دستور کار دارد، مجموعه‌ای از پانزده مقاله است که هر یک از منظری خاص به موضوع روایت و کاربردهایش در حوزه‌ها و رشته‌های مختلف پرداخته‌اند. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید، برشی است از مقدمه‌ی همین کتاب.   

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در علوم اجتماعی, روایت و جرم‌شناسی, روایت و حوزه‌های دیگر

فیل در تاریکی | درآمدی نظری بر جرم‌شناسی روایی 

جرم‌شناسی روایی با میانجی روایت سراغ جرم می‌رود. چرخش­ روایی در علوم انسانی و اجتماعی مدرن به‌خوبی نشان داده است که اساساً هر پدیده‌ی انسانی و اجتماعی را می‌شود به ‌مثابه‌ی  متنی روایی «خواند» و شیوه‌ی روایتش را بررسی کرد. بنابراین، نه ‌فقط داستان‌ها و فیلم‌های ­جنایی، بلکه پرونده‌های جناییِ واقعی و گزارش‌های رسانه‌ای از جنایت و دادگاه‌های کیفری، کیفرخواست دادستان‌ها، لوایح دفاعیه‌ی وکلا، آرای صادره از محاکم، اقرارهای مجرمان و اظهارات قربانیانِ جرم و صورت‌جلسه‌های پلیس، همگی بازنمایی‌هایی‌اند که «روایت‌های جرم» را می‌سازند. دکتر فرهاد الله‌وردی میگونی و دکتر محمد گنجعلی‌شاهی در این مطلب بی‌کاغذ اطراف از روایت‌های جرم، جرم‌شناسی روایی و اهمیتش می‌گویند.

بلاگ, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت

هوش روایی چیست و چه نقشی در زندگی ما دارد؟ ‏ 

هوش روایی از آن اصطلاحاتی است که این روزها زیاد می‌شنویم. ایده‌ی اساسی هوش روایی این است که انسان از زمان تولد در معرض داده‌ها و اطلاعاتی قرار می‌گیرد که در قالب قصه ریخته شده‌اند. این تجربه‌ی تکرارشونده مغزِ انسان را برمی‌انگیزد تا مسیرهایی عصبی برقرار و تقویت کند که باعث می‌شوند انسان همه‌ی داده‌ها و اطلاعات دریافتی را از دریچه‌ی قصه پردازش کند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف مقدمه‌ای است برای آشنایی بیشتر با مفهوم هوش روایی. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در رسانه, روایت و حوزه‌های دیگر, روایت و سینما, روایت و هنر

روایت و روایتگری در سینما | چگونه فیلم رسانه‌ای قصه‌گو شد؟ 

مطالعه‌ی سیر پیدایش فیلم به مثابه‌ی رسانه‌ای قصه‌گو مستلزم واکاوی این است که روایت، روایتگری و عوامل روایی چگونه به قلمروی سینما راه یافتند و با آن آمیختند. به طور مشخص‌تر، باید سراغ مطالعه‌ی این برویم که چطور فرم فیلم (تدوین، نورپردازی، حرکت دوربین، مکان دوربین و غیره) در خدمت لذت بصری و قصه‌گویی درمی‌آید. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برشی است از فصل اول کتاب روایت و روایتگری در سینما که به همین موضوع می‌پردازد؛ کتابی که نشر اطراف به‌زودی آن را با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا منتشر خواهد کرد.

بلاگ, جستار برق‌آسا, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ناداستانک

درست مثل رعد و برق | گذشته و آینده‌ی جستار برق‌آسا 

جستار برق‌آسا از جذاب‌ترین انواع ناداستانک است؛ ژانری که خیلی‌ها آن‌ را با مجله‌ی اینترنتی برویتی شناخته‌اند. به‌تازگی این مجله، به مناسبت بیستی‌سالگی‌اش، گلچینی از بهترین جستارهای برق‌آسای نویسندگانش را در قالب کتابی گردآوری کرده که نشر اطراف به‌زودی ترجمه‌ی آن را منتشر خواهد کرد. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید مقدمه‌ای است که زویی یوسی‌یر، سرویراستار این مجله، بر این کتاب نوشته و خواندنش برای علاقه‌مندان به ناداستانک خالی از لطف نیست.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و دوستان‌شان, روایت آدم‌ها و شهرهایشان, زندگی‌نگاره‌ها

استانبول آرا گولر و استانبول من ‍| به روایت اورهان پاموک 

آرا گولر بزرگ‌ترین عکاس استانبول مدرن بود. عکس‌های او زندگی‌ ساکنان استانبول را هم در کنار معماری عثمانی شکوهمند شهر، مساجد شاهانه و آب‌نماهای عظیمش ثبت و روایت می‌کردند. اورهان پاموک، نویسنده‌ی نامدار ترک و برنده‌ی نوبل ادبیات سال 2006، از دوستان گولر بود و در همان محله‌ی او بزرگ شد. به تعبیر خود پاموک، «استانبولِ آرا گولر استانبولِ من است».  پاموک در این مطلب که پس از مرگ گولر نوشته شده از استانبول می‌گوید و از اهمیت ثبت قصه‌های ساکنان شهر.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, معرفی

سفر به منتهای ذوق | جستارهای برتر جهان (1960 تا 2010)‏ 

در این مطلب می‌خواهیم جستارهای برتر جهان را که بین سال‌های 1960 و ۲۰۱۰ نوشته شده‌اند، معرفی کنیم. از دهه‌ی شصت میلادی تا کنون، بی‌شمار جستار عالی نوشته شده‌اند و دیوانگی به نظر می‌رسد که بخواهیم فهرستی از جستارهای برتر جهان که در این دوره‌ی زمانی به فهم ما از فرم ادبی جستار شکل داده‌اند، تهیه کنیم. با این حال، چنین فهرستی تهیه شده؛ فهرستی الهام‌گرفته از جایزه‌ی جستارهای غیرداستانی دانشگاه آیوا که هر سال به «بهترین جستاری که نمونه‌ی بارز هنر جستارنویسی ‌ــــ‌جست‌وجو، آزمودن، کشف و تغییرــــ باشد» تعلق می‌گیرد.

بلاگ, جستار روایی, داستان در برنامه‌ریزی شهری, داستان در معماری, روایت آدم‌ها و شهرهایشان, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, مدرسه‌ی روایت, ...

حکایت شهرها و کتاب‌ها | جستاری درباره‌ی شهرهای بناشده بر کتاب 

قصه‌ها در آغاز و انجام جوامع بوده‌اند و به محل سکونت‌مان و خودمان هویت می‌بخشند. مهاجرت‌های مدام‌مان هم تحت تأثیر کتاب‌خوانی‌هایمان است. ما تبعیدیان، کاوشگران، پناهندگان و اقامت‌گزیدگان، کتاب در توبره‌مان داریم. پیشینیان‌مان با خود احشام و چادر و غلات و سلاح و البته کتابخانه آوردند. ما با کتاب‌های کاغذی یا کتاب‌خوان‌های دیجیتال خود سفر می‌کنیم. این آیین قدمتی دیرینه دارد. آلبرتو مانگل در این جستار خواندنی به نقش کتاب‌ها در پیدایش شهرها می‌پردازد و از منظری نو به ارتباط قصه‌ها و شهرها می‌نگرد. نشر اطراف نیز کتاب شنیدن شهر را درباره‌ی رابطه‌ی روایت و شهرسازی با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا منتشر کرده است. 

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, نقد کتاب

منِ حسین، حسینِ من، من و حسین | نقدی بر «رهیده»، چهارمین کتاب از مجموعه‌ی کآشوب 

«رهیده»، تازه‌ترین اثر از مجموعه‌ی «کآشوب»، فرصتی تازه برای خواندن روایت‌هایی‌ است که قرار است بازتاب‌دهنده‌ی نسبتِ شخصی روایتگران با حسینی که فهمیده‌اند باشد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف نقدی است بر این کتاب به قلم بهاره جلالی که برای نوشتن از رهیده، از آثار قبلی مجموعه کمک گرفته است چرا که به تعبیر خودش، «اکنون پدیده‌ی «کآشوب» به چنان پختگی در آثار مناسبتی ما رسیده که خودش به‌تنهایی گفتمانی تازه خلق کرده و می‌توان هر جلدش را نسبت به مفروضات همین گفتمان سنجید.» 

بلاگ, جستار برق‌آسا, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ناداستانک

در باب صدا، ایجاز و بیست سال ناداستانک 

ناداستانک در مقایسه با بسیاری از ژانرهای ادبی دیگر، عمرِ چندانی ندارد. با این حال، مخاطبان بسیاری پیدا کرده و خیلی‌ها، چه در جایگاه خواننده و چه در جایگاه نویسنده، شیفته‌ی قابلیت‌های این ژانر شده‌اند. مجله‌ی آنلاین برویتی که به‌تازگی بیستمین سالگرد انتشارش را جشن گرفته، نقش مهمی در آشنا کردن بسیاری از نویسندگان و خوانندگان با ناداستانک و جستار برق‌آسا ایفا کرده است. این مجله در آستانه‌ی بیست‌سالگی‌اش گلچینی از بهترین ناداستانک‌هایش را در کتابی گرد آورده که نشر اطراف به‌زودی ترجمه‌ی آن را منتشر خواهد کرد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف هم مقدمه‌ای است که دینتی دابلیو. مور، بنیان‌گذار و سردبیر موفق مجله‌ی برویتی، بر این کتاب نوشته؛ مقدمه‌ای که هم روایتی است خواندنی از تجربه‌ی راه‌اندازی و اداره‌ی مجله‌ای اینترنتی و هم تصویری کلی از ژانر ناداستانک ترسیم می‌کند.

بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, معرفی

میز کاری میان آسمان | انی دیلارد از زندگی نویسنده می‌گوید 

انی دیلارد نویسنده و شاعر تقدیرشده‌ی آمریکایی و برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر بهترین ناداستان در سال ۱۹۷۵ است. در این مطلب از بی‌کاغذ اطراف، با بخشی از برجسته‌ترین اندیشه‌های او درباره‌ی نویسندگی و زندگی ادبی آشنا می‌شویم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های داستانی, روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت, منتخب‌ها...

دیوار شکسپیر کوتاه است ‍| اصغر عبداللهی از درام و اقتباس می‌گوید 

اصغر عبداللهی فیلمنامه‌نویس و کارگردانی بود که قلم شیرینی داشت. وقتی خواندن متنی از عبداللهی را شروع کنی، محال است بتوانی کار را نیمه‌تمام بگذاری. باید تا تهِ تهش بخوانی. اصغر عبداللهی در کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند»، برای مخاطب کتاب از تجربه‌های فیلمنامه‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی می‌گوید، عناصر داستان را می‌‌آموزد و ترس مخاطب را از نوشتن می‌ریزد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف یکی از فصل‌های کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند» را می‌خوانید. نویسنده در قالب روایتی خواندنی درباره‌ی درام و اقتباس از آثار بزرگ نویسندگان مشهور برایمان می‌گوید.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی ترجمه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره

کوچک و سخت | از زبان مترجم 

کوچک و سخت از آن کتاب‌هایی است که شاید در اولین مواجهه ندانی باید در گروه کدام کتاب‌ها ‏طبقه‌بندی‌اش کنی. روزنوشت؟ خاطره‌پردازی؟ جستار؟ نقد ادبی؟ یا چیزی دیگر. دلیلش شاید این ‏باشد که ریوکا گالچن در این کتاب عامدانه قالبی کمتر شناخته‌شده را برای نوشتن از تجربه‌ای کمتر ‏شناخته‌شده (دست‌کم برای خودش) انتخاب کرده، آن هم از منظری کمتر شناخته‌شده. او در کوچک ‏و سخت از دریچه‌ی نویسندگی و ادبیات به تجربه‌ی مادری می‌نگرد و تصویری متفاوت از این ‏تجربه پیش چشم ما می‌گذارد. رویا پورآذر، مترجم کتاب کوچک و سخت، در این یادداشت از ‏مواجهه‌ی خودش با این کتاب می‌گوید. ‏

بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

من چرا می‌نویسم؟ | از زبان جون دیدیون ‏ 

این سؤال که چه نیرویی خالقان آثار ادبی و هنری، به‌ویژه خالقان بزرگ را به پیش می‌راند، موضوع شیفتگی و کنجکاوی فرهنگی ادبی است. جون دیدیون که از مشهورترین و متمایزترین صداهای داستان‌نویسی و روزنامه‌نگاری ادبی آمریکا به شمار می‌رود در جستار «من چرا می‌نویسم» که در جلد اول کتاب نویسنده و کارش هم منتشر شده، شرح می‌دهد که چه چیزی او را به نیم قرن نوشتن واداشته است. این مطلب بی‌کاغذ اطراف ترجمه‌ی برش‌هایی از همین جستار است.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, معرفی

دوران نقره‌ای جستار | فرم ادبی جستار در روزگار عدم قطعیت 

کتاب جستارهای معاصر آمریکا گلچین جستارهای چهل‌وهفت نویسنده‌ی آمریکایی و نمونه‌ای از سبک‌ها و موضوعات مختلفی است که طی بیست‌وپنج سال اخیر در فرم ادبی جستار جلوه‌گر شده‌اند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف خلاصه‌ای از مقدمه‌ی این کتاب را می‌خوانید که در آن فیلیپ لوپیت، ویراستار این کتاب و نویسنده‌ی یکی از جستارهایش، به شکوفایی ناداستان ادبی در زمانه‌ی عدم قطعیت می‌پردازد.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان

شدت پریشانی‌ات چند است؟ | جستاری درباره‌ی روایتِ درد 

چه می‌شود اگر به هر قصه از جنبه‌ی تأثیر جسمی و عاطفی‌اش نگاه کنیم و به جای واژه‌ها اعداد را به کار ببریم؟ چه می‌شود اگر فرض کنیم عدد ده به معنی غیر قابل ‌تحمل است؟ آیا می‌شود به درد‌ نهفته در قصه‌ها فقط با یک عدد نمره داد؟ اگر قرار باشد به شدتِ درد،‌ رنج، نگرانی، اضطراب، ترس و اندوه قصه‌هایمان نمره بدهیم، چقدر می‌توانیم همدلی و همراهی آدم‌ها را برانگیزیم و دیگران را با خودمان همراه کنیم؟ این مطلب بی‌کاغذ برش کوتاهی است از کتاب «ورای خاطره» که نشر اطراف ترجمه‌ی آن را در دست انتشار دارد.

روایت آدم‌ها و سفرهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, سفرنامه, معرفی

می‌تونی بیای سفر؟ | نگاهی به برترین سفرنامه‌‌های معاصر 

شاید در شرایط فعلی و محدودیت‌های کرونایی نتوانیم زیاد سفر کنیم ولی سفرنامه‌های خواندنی همیشه ما را سریع و ارزان، گاهی با طنز و گاهی با جدیت‌‌، به این‌جا و آن‌جای جهان می‌برند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، تعدادی از بهترین سفرنامه‌های نوشته‌شده در چند دهه‌ی اخیر را معرفی کرده‌ایم. 

جستار روایی, روایت آدم‌ها و شهرهایشان, زندگی‌نگاره, مجله‌ی ادبیات مستند

نامرئی، مثل اشباح | جستاری درباره‌ی زاهدان و زمان‏ 

وقتی یک خارجی در چهارراهِ کهنه‌ی شهری مثل زاهدان می‌ایستد، چیزهایی می‌بیند که از پیش می‌خواسته ببیند؛ مثل فقر و نجابت و چهره‌های آفتاب‌سوخته. کلیشه‌ی منطقه‌ي محروم و مردمان نجیب نمی‌گذارد شهر واقعاً دیده شود. کسی که از جای دیگری آمده، احتمالاً همان‌جا گوشی‌اش را درمی‌آورد تا آنچه را می‌خواسته ببیند برای همیشه ثبت کند. اما شهر، هیچ‌کدام از آن تصاویرِ ثبت‌شده نیست. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، قاسم نجاری که خودش زاهدانی است شهر زاهدان را از دریچه‌ی چشم خودش روایت کرده و از اشباح گذشته و آینده گفته است.

مدرسه‌ی روایت, مصاحبه

شلیک به ارباب وحشتناکه | دیوید فاستر والاس از نوشتن، مرگ و رستگاری می‌گوید 

دیوید فاستر والاس نویسنده‌ی ستایش‌شده‌ی آمریکایی بود که خودکشی‌اش در چهل‌وشش‌سالگی جهان ادبی را در بهت و اندوه فرو برد. در این مطلب از بی‌کاغذ اطراف، بخشی از اندیشه‌های او درباره‌ی مرگ و زندگی، نویسندگی و معنای زندگی را به یاد می‌آوریم.

تاریخ شفاهی, خودزندگی‌نامه, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

کتاب‌ها و تأثیرشان – بخش اول | ردپای کتاب در زندگی‌ مشاهیر ایران 

کلمه‌ها جادو می‌آفرینند. در سطر سطر کتاب تصاويری می‌سازند زنده و دریچه‌ای می‌شوند به دنیاهایی متعدد و متنوع. و گاه این دریچه‌های نو خواننده را بر آن می‌دارد که سرنوشت و زندگی خود را تغییر دهد. گروه مطالعاتی منش زیر مجموعه‌ی نشر اطراف است که نقاط عطف زندگی مشاهیر ایران را در قاب خودزندگی‌نامه‌های ایرانی بررسی کرده است. این ‌بار بی‌کاغذ اطراف به سراغ بخشی از این پروژه رفته که در آن مشاهیر از کتاب‌های تأثیرگذار در زندگی‌شان گفته‌اند. در ادامه بخش اول این مطلب را می‌خوانید.

روایت‌درمانی
داستان در روان‌درمانی, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, روایت و حوزه‌های دیگر, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

روایت‌درمانی | بازآفرینی خط سیر داستانی هویتِ من 

خط سیر داستانی زندگی ما محصول کنار هم گذاشتن تجربه‌های تلخ و شیرین‌مان است. گرچه ما خیلی از رخدادها و تجربه‌های زندگی‌مان را خودمان انتخاب نمی‌کنیم، این‌که چطور آن‌ها را کنار هم بچینیم و به قصه‌ای برسیم محصول انتخاب خود ماست. در نتیجه، راه‌حل بسیاری از مسائل زندگی را می‌شود در تغییرِ روایتِ خودزندگی‌نامه‌ای یافت. دیوید دنبورو در کتاب روایت‌درمانی به همین موضوع می‌پردازد.

روایت و حوزه‌های دیگر, روایت و هنر, مدرسه‌ی روایت

روایت و هنر | چگونه نقاشی‌ها در ذهن ما روایت می‌آفرینند؟ 

روایت و قصه چنان در ساختارها و سازوکارهای ذهنی ما ریشه دوانده که عملاً فکر کردن بدون روایت ممکن نیست؛ گویی چیزی که به قالب روایت در نیاید در فهم انسان هم نمی‌گنجد. این موضوع در دنیای هنر هم نمایان است. ما آثار هنری را در پرتوی روایت می‌بینیم و ارزیابی می‌کنیم و آنچه آثار هنری را برایمان جذاب می‌کند نقش آن‌ها در فرو نشاندن عطش روایی ماست. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برش کوتاهی‌ است از کتاب سواد روایت و ارتباط روایت و هنر را بررسی می‌کند.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و ترس‌هایشان, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

کاتاستروفا | جستاری از الکساندر همن 

اگر فاجعه، آن‌طور که نظریه‌ی تراژدی می‌گوید، رخداد دراماتیکی است که مسیر پی‌رنگ به ‌سوی تصویر و نتیجه‌ی نهایی را آغاز می‌کند، نبودِ فاجعه یعنی ممکن است که پی‌رنگ تراژیک هیچ‌گاه حل نشود و پایان نگیرد. به بیان دیگر، وقتی زندگی را روایت می‌کنیم، چیزی که از قصه‌مان روایتی جاندار و معنادار می‌سازد، فاجعه‌هایی است که بازگو می‌کنیم. اگر بخت آن‌قدر یارمان باشد که از پیچش فاجعه‌بار پی‌رنگ قصه‌مان جان سالم به در ببریم، می‌توانیم داستانش را تعریف کنیم؛ باید داستانش را تعریف کنیم. الکساندر همن در جستار کاتاستروفا درباره‌ی همین موضوع حرف می‌زند، درباره‌ی ضرورت روایت فاجعه برای فهم قصه‌ی خود و دیگران.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

فراز و فرود روایت در زبان فارسی 

روایت در زبان فارسی تاریخچه‌ای طولانی دارد و از روزگار باستان تا امروز راه درازی پیموده است. قاسم هاشمی‌نژاد با همان قلم گیرا و جذاب همیشگی‌اش در این مطلب از چشم‌اندازی تاریخی به روایت در زبان فارسی می‌نگرد و شرح می‌دهد که تحول سلیقه ــ‌آن هم نه فقط در زبان‌ــ به رواج صنایع لفظی و شکوه‌وارگی انجامید و میان نویسنده و خواننده فاصله انداخت.

جستار ‌های زندگی روزمره, درباره‌ی روایت‌های داستانی

پایان قصه‌های اپیدمی | روزی که آدم‌ها دوباره می‌خوانند 

قصه‌های اپیدمی پرشمارند و متنوع. ادبیات بیماری‌های همه‌گیر گاهی نومیدانه به آینده نگاه می‌کند و گاهی امیدوارانه. اما آنچه در پایان این قصه‌ها مشترک است نقطه‌ی تصمیم‌گیری‌ست؛ آن‌جا که ما انسان‌ها، ما انسان‌های عصر همه‌گیری کرونا، باید انتخاب کنیم وقتی جامعه بالاخره از بیماری خلاص شد، چگونه می‌خواهیم از نو شروع کنیم و به چه راهی برویم. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که کیوان سررشته ترجمه‌اش کرده است، جیل لپور مروری دارد بر پایان مشهورترین قصه‌های اپیدمی و درس‌هایی که این پایان‌ها برای ما دارند.

روایت و حوزه‌های دیگر, مدرسه‌ی روایت

خود‌مردم‌‌نگاری، تلفیقی از خودزندگی‌نامه‌نویسی و مردم‌‌نگاری 

خود‌مردم‌‌نگاری (autoethnography) رویکردی پژوهشی و نوشتاری ا‌ست که تلاش دارد با توصیف و تحلیل نظام‌مندِ تجربه‌ی شخصی به درکی از تجربه‌ی فرهنگی برسد. این رویکرد روش‌های متعارف پژوهش و بازنمایی دیگران را به چالش می‌کشد و پژوهش را عملی سیاسی با آگاهی و انصاف اجتماعی تلقی می‌کند. پژوهشگر برای انجام و نوشتن خود‌مردم‌‌نگاری هم‌زمان از اصول خودزندگی‌نامه‌نویسی و مردم‌‌نگاری بهره می‌برد. بنابراین خود‌مردم‌‌نگاری به عنوان یک روش تحقیق هم فرایند است و هم محصول نهایی.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, زندگی‌نگاره, سفرنامه, مجله‌ی ادبیات مستند, ویدیو...

زنی که عاشقِ دیدن بود | نگاهی به سفرنگاره‌های الا مایار 

الا مایار، سفرنگار و عکاس ماجراجوی سوئیس، زندگی پرقصه‌ای داشت و نوشته‌ها، عکس‌ها و فیلم‌هایی که از سفرهایش باقی مانده‌اند مخزن اطلاعاتی غنی و ارزشمند درباره‌ی زندگی روزمره‌ی مردمان روزگار گذشته‌اند. گذار مایار در جریان سفرهایش به ایران هم افتاد و، گرچه به خاطر شروع جنگ جهانی دوم مجبور شد سفرش را کوتاه کند، فیلم‌هایی در این سفر گرفت که حالا قدیمی‌ترین فیلم‌های رنگی باقی‌مانده از ایران آن روزگارند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف مرور کوتاهی است بر زندگی مایار و سفرنگاره‌های نوشتاری و تصویریِ بی‌نظیرش.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

روایت سفر یا روایت استعمار؟ | جستاری از تزوتان تودوروف 

روایت سفر ژانری قدیمی است. آدم‌ها از دیرباز سفر می‌کرده‌اند و از دیرباز ماجراهای سفرشان را روی کاغذ می‌آورده‌اند. اما ‏روایت سفر فقط بازگوییِ رخدادهای سفر نیست و ويژگی‌های دیگری هم دارد؛ ویژگی‌هایی که باعث می‌شوند حتی پس از ‏گذشت قرن‌ها برای خوانندگان جذاب باشند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که ترجمه‌ی فصلی از کتاب پندهای تاریخ ‏است، تزوتان تودوروف ژانر روایت سفر را بررسی کرده و از نسبت این ژانر با تاریخ استعمار و با خواننده‌ی اروپایی امروزی ‏می‌گوید.‏

روایت آدم‌ها و کلمه‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, نامه‌نگاری

من هم نباشم، نامه آن‌جا هست 

بیشتر ما حالا به شیوه‌های ارتباطی سریع و آنی عادت کرده‌ایم و نامه نوشتن برایمان غریبه است. اما نامه‌نگاری، مخصوصاً در روزگاری که همه‌گیری جهانی کرونا میان ما و خیلی از آدم‌های عزیزمان فاصله انداخته، می‌تواند دریچه‌ای به لذت‌هایی تازه و کم‌نظیر باشد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، جکی پالزین از روابط پربار و صمیمانه‌ای می‌گوید که نامه‌نگاری‌های خوب برای آدم‌ها ایجاد می‌کنند، آن هم در زمانه‌ای که دیگر بیشتر تعامل‌ها لحظه‌ای و بدون فکر رخ می‌دهند.

درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ویدیو

سخنرانی کورت ونه‌گات درباره‌ی الگوی داستان‌های معروف 

کورت ونه‌گات در کتاب خودزندگی‌نامه‌اش، یکشنبه‌ی نخل، از خودش می‌پرسد «چه دستاوردی برای فرهنگم داشته‌ام؟» خودش جواب می‌دهد پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد انسان‌شناسی‌اش در دانشگاه شیکاگو که البته مردود اعلام شد چون به قول خودش «خیلی ساده بود و به‌نظر بامزه و جالب می‌آمد!» و اتفاقاً همین سادگی و بازیگوشیِ گیرای ایده‌ی ونه‌گات رمز ماندگار شدنش شد. کل ایده‌ی ونه‌گات این است: قصه‌ها را می‌شود در قالب نمودارهایی بازنمایی کرد و جذابیت نمودارهای قصه‌های یک جامعه یا فرهنگ دست‌کمی از جذابیت شکل کوزه‌ها و سرنیزه‌های باستانی‌اش ندارد.

مدرسه‌ی روایت

لالایت می‌کنم، خوابت نمیاد | نگاهی به ساختار روایت در لالایی‌های ایرانی 

لالایی‌های ایرانی بخشی از فرهنگ شفاهی و فرهنگ عامه‌ی مردم این سرزمین‌اند. سال‌ها سینه‌به‌سینه نقل شده‌اند و از مادر به فرزند رسیده‌اند. نخستین سرایندگان این ترانه‌های عامیانه مشخص نیستند اما بی‌شک مادرانی بی‌نام و نشان در هر خانه و کوچه و پس‌کوچه لالایی‌ها را سروده‌اند، آب‌ورنگ‌شان داده‌اند و پرسوز و گدازشان کرده‌اند. در ایران پژوهش‌های علمی و دانشگاهی، مقاله‌های مطبوعاتی و کتاب‌های متنوع و فراوانی در باب لالایی‌ها منتشر شده‌اند. مطلب بی‌کاغذ اطراف مروری است بر یافته‌های یکی از این پژوهش‌های نسبتاً متأخر که دکتر یدالله جلالی پندری و صدیقه پاک‌ضمیر در آن به ساختار روایی لالایی‌های ایرانی پرداخته‌اند.

داستان در سیاست, درباره‌ی روایت‌های داستانی, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, روایت مصور

به روایت ادوارد سعید: جو ساکو، تصویرگر زندگی در فلسطین 

مجموعه‌ی کمیک‌ فلسطینِ جو ساکو از معروف‌ترین کتاب‌های مصوری است که با موضوع فلسطین سروکار دارند. اثر ساکو درباره‌ی فلسطین، هم از منظر سیاسی و هم از منظر هنری، اصالتی خارق‌العاده دارد؛ به تعبیر ادوارد سعید، نظریه‌پرداز ادبی و فعال سیاسی فلسطینی، «اثری بی‌شباهت به…

پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

یادمان‌های فقدان | سویه‌های اخلاقی بهره‌گیری از تکنولوژی برای زنده نگه داشتن یاد رفتگان 

انسان‌ها، چه در مقامِ فرد و چه در جایگاه عضوی از اجتماع، با تجربه‌ی اندوه‌ شخصی و جمعی غریبه نیستند؛ هر چه باشد، سوگ و اندوه جزئی از وضعیتِ انسانی ماست. اما ما چگونه آنچه را از دست داده‌ایم به یاد می‌آوریم، چگونه خاطره‌اش را زنده نگه می‌داریم و برای زنده نگه داشتن یا بهتر بگوییم برای شبیه‌سازیِ گذشته تا کجا پیش می‌رویم و ادبیات، هنر و تکنولوژی چه نقشی در زنده نگه داشتن یاد فقدان‌های فردی و جمعی ما دارند؟ در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، ان مایکلز، رمان‌نویس و شاعر برجسته‌ی کانادایی، درباره‌ی پیامدهای اخلاقیِ میلِ ما به شبیه‌سازیِ گذشته می‌نویسد.

فیلم‌جستار سینمای مستند جستارفیلم سینمای ناداستانی الهام شوشتری‌زاده
درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

فیلم‌جستار: جایی میان داستان و ناداستان 

نورا ام. آلتر، استاد هنرهای سینمایی و رسانه‌ای، در کتاب اخیر خود «فیلم‌جستار پس از حقیقت و خیال» (۲۰۱۸) فیلم‌جستار را این‌طور توصیف می‌کند: فیلم‌جستار یکی از ژانرهای بینابینیِ فیلم‌سازی غیرداستانی است که نه کاملاً داستانی است، نه مستند و نه فیلم هنری، بلکه وجوهی از همه‌ی این‌ها را در خود دارد. در ادامه بخشی از مقدمه‌ی این کتاب را می‌خوانید.