گزارش نشست, ویدیو

گزارش ویدیویی نشست رونمایی «به زبان مادری گریه می‌کنیم» با حضور محمد چرمشیر 

نشر اطراف روز پنج‌شنبه ۱۲ بهمن در نشستی تخصصی به مناسبت انتشار کتاب «به زبان مادری گریه می‌کنیم» میزبان جمعی از نویسندگان و مترجمان، فعالان حوزه‌ی ادب و فرهنگ، و دوستان و همراهان همیشگی نشر اطراف بود. در این نشست، نخست رویا پورآذر، دبیر ترجمه‌ی نشر اطراف، چند دقیقه‌ای درباره‌ی فرصت‌های برآمده از دلِ ابهام زبانی صحبت کرد؛ الهام شوشتری‌زاده، مترجم کتاب، از دشواری‌های ترجمه‌ی ژانر جستار و بازآفرینی صدای جستارنویسان در زبانی دیگر گفت؛ و محمد چرمشیر درباره‌ی لزوم یافتن کلمه‌ها و ساختارها و فرم‌های جدید برای سخن گفتن از تجربه‌های متفاوت زمانه‌ی آشفتگی و بی‌قراری و دگرگونی حرف زد. گزارش ویدیویی این نشست را می‌توانید در این مطلب بی‌کاغذ اطراف ببینید.

گزارش نشست, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

کارخانه‌ی شهر ما | گزارش ویدیویی نشست رونمایی کتاب «خاک کارخانه» در بهشهر 

چهاردهم دی ماه، در عصری مه‌گرفته و زمستانی، نشست «کارخانه‌ی شهر ما» به مناسبت انتشار کتاب خاک کارخانه در دانشگاه علم و فناوری مازندران برگزار شد. در این نشست که شیوا خادمی، نویسنده و عکاس کتاب، تعدادی از چهره‌های فرهنگی مازندران، و جمعی دیگر از دوستان و همراهان نشر اطراف هم جزو مهمانانش بودند، گروهی از کارگران قدیمی کارخانه که قصه‌هایشان در کتاب خاک کارخانه ثبت شده هم حضور داشتند.

بلاگ, گزارش نشست

گزارش ویدیویی از نشست «تجربه‌ی تعلق به محیط کار» 

عصر پنج‌شنبه شانزدهم آذر، در سالن همایش موزه‌ی موسیقی، میزبان گروهی از دوستان و همراهانِ همیشگی نشر اطراف بودیم و به بهانه‌ی انتشارِ کتاب «خاک کارخانه»، در نشستی سه‌ساعته از شهری حرف زدیم که سوتِ کارخانه بیدارش می‌کرد و از کارگرانی که به عشقِ کار و کارخانه نفس می‌کشیدند.

کنار تعدادی از متخصصان علوم اجتماعی، کارشناسان منابع انسانی، مدیران صنایع و پلتفرم‌ها و اهالی ادبیات مستند از حسی حرف زدیم که این روزها انگار کمیاب‌تر شده است؛ حس «تعلق به محیط کار» و دلبستگی به فضای کاری. خانم هودسا قزوینیان، آقای دکتر مقصود فراستخواه، آقای دکتر اسماعیل عالی‌زاد و آقای محمد شکیبانیا در این گفت‌وگو همراه ما بودند.

بلاگ, گزارش نشست

به احترام زندگی جستجوگرانه | نشست یادبود زنده‌یاد بتول فیروزان 

چهل روز بعد از رفتنِ دوست و همکار عزیزمان، بتول فیروزان (۱۳۶۷-۱۴۰۲)، گفتیم عصرِ روزی اردیبهشتی دو ساعتی به احترام همه‌ی آن‌هایی که مثل بتول جستجوگرند و دغدغه‌ی انصاف و اصالتْ مرام و منش زندگی‌شان است، کنار هم باشیم و از روحیه و منشِ جستجوگری و تأنی و بقیه‌ی خصلت‌های کمیاب‌شده‌ی این روزگار حرف بزنیم. فکر کردیم کنار روح بزرگ بتول فیروزان می‌شود از این حرف بزنیم که چطور می‌‌توانیم جستجوگرانی واقعی باشیم؛ در عین آرامش و تأنی، به ورطه‌ی رخوت و ایستایی و انفعال فرو نیفتیم؛ و به «انسان» امیدوار بمانیم.