آبی دوردست | بازنماییِ حسرت و اشتیاق در هنر
ربکا سولنیت از رنگ آبی دوردست چشماندازهای طبیعی و بازنماییاش در آثار هنری به حس اشتیاق و حسرت انسانی پل میزند؛ حسی که شاید جزء ذاتی وضعیت انسانی باشد.
روایتشناسی فمینیستی
مطالعهی جنسیت در مقام عنصر معنارسان روایت یا به عبارت دیگر روایتشناسیِ فمینیستی تلاشی است برای پایان دادن به حاشیهنشینی یا حتی غیابِ دغدغههای جنسیتمبنا در روایتشناسی سنتی. سوزان لنسر که از چهرههای شاخص این جریان فکری است در این مقاله تصویری از مبانی فکری، دغدغههای اساسی، سیر تغییر و تحول و چشماندازهای پیش روی روایتشناسی فمینیستی ترسیم میکند.
استوری برند، چارچوبی برای روایتآفرینی در دنیای کسبوکار
اولین اشتباه برندها این است که بر آن جنبههایی از محصولشان که به مردم برای بقا و رشد کمک میکند، تمرکز نمیکنند. همهی قصههای بزرگ دربارهی بقا هستند؛ بقای فیزیکی، عاطفی، ارتباطی یا معنوی. قصههایی که دربارهی این موضوعها نباشند توجه مخاطب را جلب نمیکنند. کسی به این قصهها علاقه ندارد. این یعنی اگر محصولات و خدمات شما به بقا، بالیدن، پذیرفته شدن، یافتن عشق، کسب هویت آرمانی یا پیوند با اجتماعی که از نظر فیزیکی و اجتماعی از افراد دفاع میکند کمک نکند، بعید است موفق شوید چیزی بفروشید. این چیزهایی است که برای مردم اهمیت دارد.
مصائب من در حباب استارتآپ | پیشگفتار نویسنده
اسطوره و اسطورهسازی در سیلیکونولی خیلی رایج است. این متن را نوشتم تا دید واقعبینانهتری از زندگی درونِ یک استارتآپ «تکشاخ» ارائه دهم و اسطورههای عامهپسندی را که در مورد کارآفرینهای قهرمان وجود دارد بر هم بزنم. رهبران «هاباسپات» قهرمان نبودند، بلکه یک مشت فروشنده و بازاریاب شارلاتان بودند که قصهی خوبی دربارهی فناوریِ انقلابیِ جادویی سر هم کردند و با فروش سهام شرکتی که هنوز هم هیچ سودی نداشته، ثروتمند شدند.
از کتابها معاف نمیشویم
خورهی کتابها و کتابخوانهای اصیل همیشه راهی برای همراه بردن کتابها و جادادنش در کوله و جیب پیدا میکنند ولی موقعیتهایی هست که هیچ کاریاش نمیشود کرد و سربازی حتماً از سختترینِ این موقعیتهاست. روایت امین شیرپور از زنده ماندن کتابها در پادگان سنندج شاید خاطرهی خیلیهای دیگر هم باشد.
شش قاعدهی ثبت تاریخ شفاهی از نگاه تاریخنگاران موسیقی پانک
تاریخ شفاهی ژانر جذاب و پرطرفداری است، اما منظور از تاریخ شفاهی دقیقاً چیست و برای خلق تاریخ شفاهی موفق باید به چه قواعدی پایبند باشیم. نویسندگان این مطلب تعریفی از تاریخ شفاهی میدهند و دربارهی قواعدی میگویند که کمک میکنند از انبوه مصاحبههای پراکنده و گاه تناقضآمیز به روایتی گیرا و مفید برسیم، بی اینکه صدای راویان را قربانی مداخلههای ویرایشی و تدوینی نابجا کنیم.
خودزندگینامهها چطور تقسیمبندی میشوند
خاطره این روزها مدام مهمتر از قبل میشود. شبکههای اجتماعی پر از خاطرات و روایتهای شخصی شدهاند بدون اینکه عیارشان معلوم باشد. خودزندگینامه از محبوبترین قالبهای امروز است و آدمهای مشهور و غیرمشهور فکر میکنند که باید روایتی از زندگی خودشان بر جای بگذارند. در…
خیز ایو کلن به سوی خلأ | اولین قدم برای لمس آسمان
ایو کلن یکی از آن هنرمندان مناقشهانگیز بود و هست؛ بلندپرواز، عارفمسلک، بازیگوش و گاهی هم کجخلق. زندگی کوتاهش پر بود از تجربههایی که به جنون تنه میزدند و ریسمانی که این تجربهها را، مثل دانههای تسبیح، به هم وصل میکرد عشقش به آسمان و…
تصویر خانوادهام در آینهی کتاب رولد دال
مهاجرت تجربهای بسیار شخصی و شاید به شکلی تناقضآمیز، بسیار مشترک است. بسرات مزغبه در این جستار شرح میدهد که چگونه طنین درد فراق و نیاز به تعلّقی را که در نقش دخترکی سیاهپوست و دور از وطن حس کرده، در کتاب پسر رولد دال…
من و مُف دماغ پسر خانم سونتاگ
مادرانگی برای زنهای شاغل، علاوه بر همهی دغدغههای معمول بچهداری، با دغدغهی دیگری هم همراه است: چطور بین انتظارات جامعه و وظایفی که بر دوش «مادر» میگذارد و الزامات کار حرفهای تعادل ایجاد کنم؟ برای زنهایی که کار خلاقه میکنند، وضع پیچیدهتر هم میشود. امیلی امرایی، نویسنده و مترجم، اینجا از تجربهی بندبازی خودش میان این دو نقش میگوید.
ویدیوجستار فرمی انفجاری است
ویدیوجستار فرم رسانهای نسبتاً جدیدی است و وجه تمایزش با فرمهای دیگر، مخصوصاً فیلم کوتاه، شاید چندان آشکار نباشد. در این مطلب، سازندگان ویدیوجستار از ویژگیها، قواعد و اهداف این فرم میگویند و شرح میدهند که چه چیزی آن را از فیلم کوتاه متمایز میکند.
از سفر بیرونی تا سفر درونی | دربارهی جستار سفرنوشت
در عصر صنعت گردشگری و رواج سفرنامهنویسی در وبلاگها و شبکههای اجتماعی، چه چیزی سفرنوشتها یا جستارهای سفرنامهای را از کتابچههای راهنمای سفر متمایز میکند؟ نویسنده در این مطلب بر اهمیت پل زدن میان اکتشاف درونی و سفر بیرونی انگشت میگذارد و گامهایی برای بازگویی تجربهی سفر در قالب جستار معرفی میکند.
کالوینو به روایت مترجمش
نمیخواهم بگویم ایتالو کالوینو نمیتوانست صمیمی بشود. جدا از سکوتهایش، خندههایش را هم یادم هست، که اغلب به خاطر اتفاقی که در کار مشترکمان میافتاد پیش میآمد. یادم هست یک بار کالوینو هدیهای بهم داد، یک کتاب نفیس کوچک دربارهی یکی از نقاشیهای لورنزو لوتو از جرومِ قدیس که تازگی بازیابی شده بود. داخل کتاب کالوینو با خط خودش برایم نوشته بود: «برای بیل، مترجمِ قدیس.»
پیرمرد خواب شیرها را میدید
قصههای خوب چطور تمام میشوند؟ نویسنده نقطه را کجا میگذارد؟ از کجا میفهمد دیگر به مقصد رسیده؟ نفیسه مرشدزاده از پایان روایتهای خوب میگوید؛ پایانی که شاید باید بازِ باز باشد، چون روایتهای خوب مدام باید بروند جلو. دهتایی کتاب گرفتهام، امانت در سالن. کتابها…
به نیابتِ کربلایی محمدرحیم | روایت شادروان روحالله رجایی از سفر کربلا
بابابزرگم کربلایی محمدرحیم، اگر کشاورز سادهای نبود، داستاننویس مشهوری میشد بس که هر اتفاقی را دقیق و جذاب تعریف میکرد. قهارترین داستانگویی بود که در عمرم دیدهام. نقل شاهنامه را طوری برایمان میگفت که انگار خودش کنار رستم شمشیر زده و پابهپایش جنگیده است. شبنشینیهای روستای اَسفاد به شاهنامهخوانیِ او میگذشت. در قصه آنقدر فرو میرفت که وقت کفن پوشیدن سیاوش قطرهی اشکش هم میریخت. تن صدا، انتخاب کلمات، حالت چهره، حرکت دستها و تمام شگردهای روایتگری را گمانم به ارث برده بود. محمدرحیم قصهگویِ مادرزاد بود اما من میان تمام حکایتهایش، عاشق خاطراتش از سفرهای چندباره به کربلا بودم. جوری با جزئیات تعریفشان میکرد که میتوانستم لحظه به لحظهی سفرش را پیش چشمم ببینم.
همان قصههای آشنا
کتاب پرفروش هفت پیرنگ اصلی: چرا قصه میگوییم مضمون جالبی دارد: همهی قصههای جهان از یکی از هفت پیرنگ اصلی قصهگویی پیروی میکنند. در این مطلب، نویسنده این مضمون را به دنیای کسبوکار میآورد و نمونههایی از بهرهگیری موفقیتآمیز از این هفت پیرنگ در خلق…
زندگی، روایت و بازی های نقش آفرینی
بازی های نقش آفرینی گروهی از دید نظریهی روایت پدیدهی جالبی هستند. این مطلب که بریدهای است از کتاب سواد روایت میکوشد به پرسشهایی جذاب پاسخ دهد: آیا این بازیها روایتهایی هستند که لحظهبهلحظه خلق میشوند؟ اساساً این بازیها چه نسبتی با قصه، روایت و…