دنیای رابله | جستار باختین دربارۀ فرمهای طنز در قرون وسطا – قسمت دوم
میخائیل باختین در یکی از کتاب مهمترین کتابهایش، رابله و دنیای او، به انواع طنز و کمدی در فرهنگ عامۀ قرون وسطا میپردازد و میکوشد آنها را از هم تفکیک کند. به زعم باختین، با وجود تنوع جشنهای مردمی مثل کارناوالها، مراسم و آیینهای خندهدار، انواع دلقکها، لودهها، غولها، کوتولهها، تردستها و نوشتههای تمسخرآمیز، همۀ آنها در یک چیز اشتراک داشتند؛ همگی به فرهنگ طنز کارناوالیِ عامۀ مردم متعلق بودند. باختین در بررسی این فرهنگ کارناولی در آثار رابله، به سه دستۀ متمایز طنز میرسد و مشخصۀ هر یک را تشریح میکند. در قسمت اول، به یکی از این سه دسته پرداخته شد. این مطلب که بخش دوم و پایانی است، به دو قسم بعدی میپردازد.
دنیای رابله | جستار باختین دربارۀ فرمهای طنز در قرون وسطا – قسمت اول
فرهنگ طنز مردمی در رنسانس و قرون وسطا گسترهای وسیع و اهمیتی فراوان داشت. جهان بیحدومرزی از فرمها و نمودهای طنزآمیز در مقابل لحن رسمی و جدی فرهنگ کلیسایی و اربابرعیتی قرون وسطا قد علم کرده بود. با وجود تنوع جشنهای مردمی از جنس کارناوالها، مراسم و آیینهای خندهدار، انواع دلقکها، لودهها، غولها، کوتولهها، تردستها و نوشتههای چندلایه و فراوان تقلیدِ تمسخرآمیز، همۀ آنها یک وجه مشترک دارند؛ همگی متعلق به فرهنگ طنز کارناوالیِ عامۀ مردم هستند. در این جستار، میخائیل باختین به سه فرم رایج طنز فرهنگعامهای در قرون وسطا اشاره میکند و میکوشد ردپای آنها را در آثار رابله بیابد. این مطلب برگرفته از مقدمۀ کتاب رابله و دنیای او است که رویا پورآذر آن را ترجمه کرده و بهزودی منتشر خواهد شد.
ریال و خیال | نگاهی به پیوند اقتصاد و علوم انسانی
اقتصاددانها عموماً به دانش ریاضیاتی و نظری خود متکیاند و از دیگر رشتهها، مخصوصاً حوزۀ علوم انسانی، بهندرت کمک میگیرند. این انحصار و تکروی بارها به خطاهای بزرگ و پیشبینیهای اشتباه منجر شده ولی هنوز هم رویکرد نظریهپردازان اقتصادی تغییر نکرده است. اما چه میشد اگر این کارشناسان از حوزهای مثل ادبیات کمک میگرفتند و با خواندن رمان و داستان، درکشان از واقعیتهای زندگی و رفتارهای انسانی را افزایش میدادند؟ گری سُل مورسون (منتقد ادبی) و مورتون شَپیرو (اقتصاددان) در کتاب Cents and Sensibility همین ایده را مطرح میکنند و میگویند میتوان بهترین جنبههای اقتصاد را نگه داشت و با کمک ادبیات آن را کمی از انزوا درآورد و متواضعتر و مفیدتر کرد. در این مطلب بیکاغذ اطراف که ترجمۀ مقدمۀ همین کتاب است، آنها دربارۀ کارکردهای علوم انسانی در حوزۀ اقتصاد صحبت میکنند و اهمیت حیاتیاش را برای شناخت انسان متذکر میشوند.
خودقومنگاری | تلاشی انتقادی برای بازتعریف مناسبات فرهنگی
معمولاً کسانی که با مطالعات فرهنگی سروکار دارند، با قومنگاری، به عنوان پروژهای معرفتشناختی، و بحثهای موجود دربارهی نقاط قوت و ضعفش آشنا هستند. اما عبارت جدیدترِ خودقومنگاری ماجرای دیگری دارد و معنا و مفهومش شاید آنقدرها آشنا نباشد. در اصطلاح خودقومنگاری ــ گردآوری مجموعهای از چند خودزندگینگاره ــ کلمهی «قوم» یا گروه اجتماعی به جای کلمهی «زندگیِ» خودزندگینامه مینشیند. رواج این اصطلاح نتیجهی نقدهای گستردهی دههی هشتاد میلادی به الگوی مطلع/پژوهشگر در قومنگاریهایی بود که روابط نامتقارن استعماری را حفظ و تثبیت میکردند. در این مطلب بیکاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، بیشتر با خودقومنگاری آشنا خواهید شد.
ورزشکارنگاری | خاطرهپردازیهای ورزشی و مطالعات فرهنگی
خاطرهپردازیهای ورزشی که گاهی ورزشکارنگاری هم نامیده میشوند از آشناترین نمونههای خودزندگینگاری و روایتِ خودند اما دلالتهای فرهنگی و اجتماعیِ عمیقشان معمولاً نادیده گرفته میشوند. شاید این خودزندگینگاریها برای فرهنگی که شیفتهی پسران بد و دختران سرکش است، خوراکی وسوسهانگیز و خوشایند باشند اما همهی رمز و رازِ جذابیتشان همین نیست. در واقع، در حوزهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، میتوان این متون را برای تأمل و تعمق در مفهوم کسی بودن، زندگی روزمره و فانتزیهای اجتماعی به کار گرفت. این مطلب بیکاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، تصویری متفاوت از دلالتهای فرهنگی و اجتماعیِ این نوع خاطرهپردازیها عرضه میکند.
خاطره، بدن و روایت خود
وقتی از خودزندگینگاری و روایت خود حرف میزنیم، گاهی از یاد میبریم که این «خود» بدن مادی هم دارد؛ بدنی که کانونِ فیزیکیِ تجربهی انسانی است و بخواهیم یا نخواهیم، نمیشود نادیدهاش گرفت. اما این را هم نمیشود نادیده گرفت که گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی (و گاهی حتی سیاسی) تعیین میکنند در مطالعات فرهنگی، کدام جنبههای بدن معنادار شوند و در معرض دید دیگران قرار بگیرند و به چشم بیایند و در مقابل، دربارهی کدام جنبهها حرف نزنیم. بنابراین شاید بشود گفت علاوه بر کالبد مادی و خیالی، بدنی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد: مجموعهای از گرایشها و گفتمانهای فرهنگی که معانی عام و همگانی بدن را در گذر زمان تثبیت کردهاند و بر این اساس، نوع خاصی از مناسباتِ قدرت را پدید آوردهاند. با این تفاصیل، نوشتن/ننوشتن از بدن همیشه معانی و دلالتهایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، فراتر از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، دارد. این مطلب بیکاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، دریچهای به مباحث مربوط به روایت بدن میگشاید.
سه قرن سفرنامهنویسی زنان مسلمان
وقتی از «سفرنامهنویسی زنان مسلمان» حرف میزنیم، مقصودمان چیست و چنین عبارتی چقدر معنا دارد؟ اسلام قطعاً هستهای سخت و نامنعطف نیست و مفاهیمی چون جنیست و زنانگی هم مفاهیم ثابتی نیستند. به علاوه، مفهوم سفر و سنت سفرنامهنویسی هم تعینی تاریخی و فرهنگی دارد. پس چگونه میشود از تجربهی سفر در مقام زن مسلمان یا سنت سفرنامهنویسیِ زنان مسلمان سخن گفت؟ چگونه میتوان سفرنامههای زنان مسلمان را به شکلی خواند که در مقام نوعی روایتگری زنانه، تصویری تازه از تنوع فرهنگ اسلامی و حتی تنوع ذاتی اسلام به ما بدهد؟ کتاب سه قرن سفرنامهنویسی زنان مسلمان میکوشد با در نظر گرفتن ارتباط سفرنامهنویسی و زنان، و دنبال کردن مشارکت زنان مسلمان در فرهنگهای محلیِ سفر به چنین پرسشهایی پاسخ دهد. نشر اطراف در آینده ترجمهی این کتاب را منتشر خواهد کرد.
روایت و حقوق | ابرپیرنگها چه نقشی در دادگاه محاکمه ایفا میکنند؟
بخش بزرگی از قدرت اَبَرپیرنگها متکی بر تأثیر اخلاقی آنهاست. اَبَرپیرنگها تصویری از دنیا ارائه میدهند که در آن خیر و شر کاملاً قابل شناسایی است و میتوان تقصیرها را بر گردن یکی از طرفین انداخت. در جریان محاکمهها، دو طرف به شیوههای مختلف از اَبَرپیرنگها استفاده میکنند تا نسخههای روایی خود را از ماجرا شکل بدهند. هر قدر این اَبَرپیرنگها تأثیر بیشتری بر جهانبینی ما داشته باشند، به همان اندازه ارزیابی بیطرفانه برایمان دشوار میشود.
خوراکنگاری | وقتی غذا فقط غذا نیست
اصطلاح خوراکنگاری را برای اشاره به خودزندگینگاریهایی پیشنهاد دادهاند که در آنها قصهی «خود» ارتباطی تنگاتنگ با تهیه، آمادهسازی و/یا مصرف خوراکیها و غذاهای مختلف دارد و مسائل مربوط به غذا برای بازنمایی هویت و دغدغههای گوناگون راوی به کار میروند. در این مطلب بیکاغذ اطراف که از کتاب ادبیات من برگرفته شده است، با ژانر خوراکنگاری، کاربردهای آن و برخی از مهمترین آثار نوشتهشده در این ژانر آشنا میشویم.
روایت آنلاین خود | خودروایتگری در دنیای دیجیتال
عرصهی بازنمایی خود در فرمهای تصویری و آنلاین متعددی که روایت خود یا به اصطلاح «خودروایتگری» را شکل میدهند، روزبهروز گستردهتر میشود. این بازنماییها شکلهای جدیدی از سوبژکتیویته را نیز ارائه میدهند و مسائل درخور تأملی دربارهی مرزهای متغیر و کاربردهای گفتمان خودزندگینامهای مطرح میکنند. این مطلب بیکاغذ اطراف برگرفته از بخشهایی از کتاب آیندهی نشر اطراف با عنوان ادبیات من است؛ شرحی انتقادی دربارهی ژانرهای متنوع روایتِ «خود» که عوامل مؤثر در بازنمایی زندگی شخصی را از لحظهی شکلگیری خاطره و ثبت تجربهی فرد تا عرضه و نقد اثر بررسی میکند.
کتاب بالینی | ستایش چیزهای کوچک روزمره در ادبیات کهن ژاپن
اگر شما هم کتاب کوچک و سخت را خوانده باشید، احتمالاً با دیدن اشارههای مکررِ ریوکا گالچن به کتاب بالینی مشتاق شدهاید سراغ این کتاب بروید و ببینید این کتاب دقیقاً چه دارد. کمی که جستوجو کنید، متوجه میشوید غیر از گالچن، خیلی از آدمهای ادبیاتدوست دیگر هم این کتاب را ستودهاند؛ کتابی که هزار سال پیش نوشته شده اما بفهمینفهمی از زمانهی خودش جلوتر بوده. از این گذشته، سی شوناگن، نویسندهی کتاب که از ملازمان رکاب ملکه ساداکو بوده، در کتابش حرفهایی زده که خواندنشان بعد از هزار سال هنوز مفتونمان میکند و دنیای پیرامون را از یادمان میبرد. کتاب بالینی تصویرهای گیرایی از زندگی روزمره و جزئیات پیشپاافتاده و ظاهراً بیاهمیتِ دنیایی بیگانه و دور پیش چشممان میگذارد؛ دنیایی که، راستش را بخواهید، انگار آنقدرها هم که خیال میکنیم بیگانه نیست. شاید موقع خواندن کتاب با بعضی از حرفهای شوناگن موافق نباشیم یا به مذاقمان خوش نیایند، اما همین حرفها دریچهای به زندگی آدمهای هزار سال پیش میگشایند.
کوچک و سخت | از زبان مترجم
کوچک و سخت از آن کتابهایی است که شاید در اولین مواجهه ندانی باید در گروه کدام کتابها طبقهبندیاش کنی. روزنوشت؟ خاطرهپردازی؟ جستار؟ نقد ادبی؟ یا چیزی دیگر. دلیلش شاید این باشد که ریوکا گالچن در این کتاب عامدانه قالبی کمتر شناختهشده را برای نوشتن از تجربهای کمتر شناختهشده (دستکم برای خودش) انتخاب کرده، آن هم از منظری کمتر شناختهشده. او در کوچک و سخت از دریچهی نویسندگی و ادبیات به تجربهی مادری مینگرد و تصویری متفاوت از این تجربه پیش چشم ما میگذارد. رویا پورآذر، مترجم کتاب کوچک و سخت، در این یادداشت از مواجههی خودش با این کتاب میگوید.
یادمانهای فقدان | سویههای اخلاقی بهرهگیری از تکنولوژی برای زنده نگه داشتن یاد رفتگان
انسانها، چه در مقامِ فرد و چه در جایگاه عضوی از اجتماع، با تجربهی اندوه شخصی و جمعی غریبه نیستند؛ هر چه باشد، سوگ و اندوه جزئی از وضعیتِ انسانی ماست. اما ما چگونه آنچه را از دست دادهایم به یاد میآوریم، چگونه خاطرهاش را زنده نگه میداریم و برای زنده نگه داشتن یا بهتر بگوییم برای شبیهسازیِ گذشته تا کجا پیش میرویم و ادبیات، هنر و تکنولوژی چه نقشی در زنده نگه داشتن یاد فقدانهای فردی و جمعی ما دارند؟ در این مطلب بیکاغذ اطراف، ان مایکلز، رماننویس و شاعر برجستهی کانادایی، دربارهی پیامدهای اخلاقیِ میلِ ما به شبیهسازیِ گذشته مینویسد.
تفاوت خودزندگینگاره و زندگینامه
سیدونی اسمیت و جولیا واتسن، از اساتید دانشگاه مینهسوتا، سال 2010 کتابی منتشر کردند که میکوشد مجموع مباحث مربوط به روایت زندگی را بررسی کند .کتاب «خوانش خودزندگینامه: راهی به فهم روایتهای زندگی» مقدمه و نگرش نظریِ نقادانه و جامعی است به خودزندگینگاری و حوزهی گستردهی متون، رویههای عملی و کنشهای خودزندگینامهای. در ادامه گزیدهای از این کتاب را که به زودی در نشر اطراف منتشر میشود میخوانید.
مثل برخورد شهابسنگ | مرز داستان بازاری و داستان ادبی
برچسبهایی مثل داستان بازاری و داستان ادبی برای ما غریبه نیستند. اما چه چیزی این دو را از هم متمایز میکند؟ و آیا داستان بازاری لزوماً بیارزش و کممایه است؟ در این مطلب بیکاغذ اطراف، ریوکا گالچن دربارهی همین موضوع حرف میزند.
روایت و پژوهش | پژوهش روایی چیست؟
پژوهش روایی از آن عبارتهاییست که سر زبانها افتاده اما شاید کمتر کسی معنای دقیق آن را بداند. آنچه پژوهش روایی را متمایز میکند این است که این شاخهی پژوهشی از روایت برای درک معانی چندبعدیِ جامعه، فرهنگ، رفتار انسانی و زندگی مدد میگیرد. این مطلب بیکاغذ اطراف مقدمهایست برای آشنایی با این حوزهی فکری و عملی.