نیما م. اشرفی، روایتگری، پست مدرنیسم، ناباکوف، ویرجینیا وولف، تریسترام شندی، تولستوی، بی کاغذ اطراف، الهام شوشتری زاده، نفیسه مرشدزاده، ناداستان
بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, پژوهش‌های حوزه‌ی روایت, مدرسه‌ی روایت

آغاز روایت‌ها؛ داستان‌های به‌یادماندنی از کجا شروع می‌شوند؟ 

آغاز روایت یکی از اساسی‌ترین عناصر هر روایتی، داستانی یا ناداستانی، عمومی یا شخصی، رسمی یا برانداز، است. با این حال اهمیت تام آغاز روایت‌‌ها از دیرباز نادیده انگاشته شده یا برداشت درستی از آن صورت نگرفته است و اخیراً تا حدودی به اهمیتش پی برده‌اند. در حال حاضر فقط چند پژوهش به این موضوعِ بسیار غنی و البته بغرنج می‌پردازند. بعضی از پژوهش‌های دیگر نیز کم‌کم دارند آغاز روایت‌ها را آن‌طور که بایسته‌شان است تحلیلِ تاریخی، نظری و ایدئولوژیک می‌کنند. مطلب پیش رو برگرفته از مقدمۀ کتاب آغاز روایت‌ها است که برایان ریچاردسون گردآوری و تدوین آن را بر عهده داشته. این متن مسئلۀ شروع روایت را به شکل تاریخی مرور می‌کند و نگرش‌های مختلف ادبی، از واقع‌گرایانه تا پست مدرنیستی، را نسبت به آن توضیح می‌دهد.

بری لوپز، نیما م اشرفی، بی کاغذ اطراف، نشر اطراف، الهام شوشتری زاده، نفیسه مرشدزاده، بومیان آمریکایی، طبیعت، کوچ گردی
بلاگ, روایت آدم‌ها و باورهایشان, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

دعوت به همنشینی با خرس‌های گریزلی | جستاری در باب زیستن به شیوۀ بومیان 

ممکن است من چیزی را که نیم ساعت پیش‌تر همه دیده‌ایم به خاطر نیاورم ولی بومیان همسفرم آن را به خاطر می‌سپارند. آن‌ها مدتی پس از مواجهه‌مان با خرسی گریزلی متوجه چیز دیگری می‌شوند، مثل چند لاخ موی زبر خرس گریزلی که به تنۀ درخت چسبیده، و آن را به جزئیاتی مرتبط می‌سازند که حین تماشای آن خرس مشاهده کرده بودند. همان رخدادی که من داشتم ذیل «مواجهه با گریزلیِ دشت‌های قطبی» در ذهنم دسته‌بندی‌ می‌کردم، آنان همچون غوطه‌وری آنی در جریان رودخانه تجربه‌اش می‌کردند. در آن شنا می‌کردند، متوجه جریان کِشنده‌اش بودند، حواس‌شان به دمای آب و جریان‌های مخالف و محل ورود جریان‌های جانبی بود. شیوۀ من عمدتاً توجه به ابژه‌های درون صحنه بود؛ تعدادی نقطه که سعی می‌کردم همه‌شان را با یک خط به هم وصل‌ کنم و از معنایشان سر دربیاورم. همقطارانم خودشان را در گیرودار رخدادی پرتکاپو قرار داده بودند. و بر خلاف من، هیچ نیازی به استخراج معنا از آن نمی‌دیدند. شیوه‌شان این بود که اجازه دهند رخداد همچنان ادامه پیدا کند. به همه‌چیز توجه کنند و بگذارند هر مفهومی که هست به وقتش پدیدار شود.

بلاگ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

کولی کنار آتش… | جستاری دربارۀ کوچ‌نشینی و کوچ‌گردی 

گاستون باشلار آزادی حرکت را جزو وجوه خانۀ رؤیایی‌اش نمی‌بیند. آزادی برایش صرفاً در یک فعالیت حیاتی خلاصه می‌شود: قابلیت رؤیابافی در آن مکان. او از سردرگمی و وضع دشوار آدم یکجانشین بهت‌زده می‌شود: چطور باید از درون یک خانه به معنای جهان دست یافت؟ کوچ‌نشینی اما مسائلی به‌کل متفاوت و درست عکس این‌ها دارد: چطور باید از دل بی‌ریشگی، جهانی معنادار و مشخص ساخت؟ یا به تعبیری تکان‌دهنده‌تر، چطور باید به تغییراتِ مدام، معنا بدهیم؟ والدین کوچ‌نشین من موقعیت جغرافیایی‌شان را اتفاقی می‌دانستند که به‌راحتی می‌شد تغییرش داد و طوری ماجراجویی‌های جغرافیایی را دنبال می‌کردند که گویی دنبال شکار باشند. آن‌ها در مورد اَشکال مختلف این جهان کنجکاوی شدیدی از خود نشان می‌دادند و حین حرکت ذهن‌شان بهتر کار می‌کرد. وقتی جایی می‌ماندند، دیگر سالم و سرحال نبودند.
کوچ‌ نشینی این‌گونه است. من این‌گونه‌ام.

بلاگ, جستار روایی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

موجودی کریه به نام گردشگر: روایت زخم گردشگری بر تن جوامع بومی 

رابطه‌ی گردشگر و جامعه‌ی بومی از آن مضامینی است که مخصوصاً در چند دهه‌ی اخیر، بسیاری با نگاهی انتقادی درباره‌اش نوشته‌اند. درست است که گردشگری مهم‌ترین منبع درآمد مردم خیلی از جوامع بومی است، اما آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و زیست‌محیطی‌اش را هم نمی‌شود نادیده گرفت. جامائیکا کین‌کِید، جستارنویس و رمان‌نویس آنتیگوایی‌آمریکایی، در جستار بلند «جایی کوچک» به‌تفصیل درباره‌ی نگاهش در مقام یک بومی به صنعت گردشگری نوشته است؛ جستاری که تصویری متفاوت با آنچه به آن خو گرفته‌ایم، پیش چشم‌مان می‌گذاد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف برش کوتاهی است از همین جستار.

بلاگ, مرور کتاب, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

کتاب، قلبی در سینه‌ی دیگری | سولنیت از خلوت خواندن و نوشتن می‌گوید 

آن شیئی که کتاب می‌نامیم واقعاً کتاب نیست، بلکه ظرفیت بالقوه‌اش است، همانند صفحه‌ی نت موسیقی یا دانه‌ی گیاه. فقط حین خواندن است که کتاب به تمام‌ و کمال هستی می‌یابد؛ و آشیانه‌ی واقعی‌اش درون ذهن خواننده است، جایی که این سمفونی طنین‌انداز و آن دانه سبز می‌شود. کتاب قلبی است که تنها در سینه‌ی دیگری می‌تپد. من در کودکی مدام می‌خواندم و به‌ندرت حرف می‌زدم، چون احساس دوگانه‌ای به محاسنِ معاشرت، به خطرات مسخره شدن، تنبیه شدن یا رسوا شدن داشتم. تصور درک شدن و تشویق شدن، بازشناسیِ خودم در دیگری یا تصدیق شدن به ذهنم هم خطور نکرده بود و هیچ نمی‌دانستم که چیزی برای ارائه به دیگری نیز در خودم دارم. به همین خاطر کتاب می‌خواندم و کوهی از واژه‌ها را فرومی‌بردم و تا سال‌ها روزی یک رمان کودک و بعدها یک رمان بزرگسال، در هفته حدود هفت کتاب، را با ولع می‌بلعیدم؛ روزه‌ی سکوت گرفته بودم و دسته‌دسته کتاب از کتابخانه به خانه می‌آوردم.

پرسش‌هایی از روایت, مدرسه‌ی روایت

علیت چه نقشی در روایت دارد؟ 

ما انسان‌ها طوری آفریده شده‌ایم که همواره به دنبال علت هستیم. خطی‌بودن ناگزیر قصه باعث می‌شود روایت مبدل به ابزار قدرتمندی برای برآوردن این نیاز شود. با این حال، در بحث درباره‌ی ارتباط علیت و روایت، باید در نظر گرفت که فقط برخی روایت‌پژوهان وجود زنجیره‌ی علّی آشکار را از شاخصه‌های روایت می‌دانند. برخی دیگر از روایت‌پژوهان دید عام‌تری دارند و روایت را فقط «بازنمایی رخدادها» می‌دانند، چه این رخدادها با زنجیره‌ی علّی آشکاری به هم متصل شده باشند و چه نشده باشند.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, پرسش‌هایی از روایت, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

بعد از خواندن همچنان دوستم خواهند داشت؟ | جنبه‌های اخلاقی نوشتن درباره‌ی خود و دیگران 

فیلیپ لوپِیت (متولد ۱۹۴۳، نیویورک) منتقد فیلم، نویسنده، شاعر و جستارنویس مشهور آمریکایی است. برخی لوپیت را سردمدار جستارنویسان آمریکایی می‌دانند، هرچند او این عنوان را لایق ادوارد هوآگلند می‌داند، نه خودش. اما نام لوپیت با جستار شخصی گره خورده و کتاب معروفش هنر جستار شخصی تقریباً در تمام دوره‌های جستارنویسی سراسر دنیا تدریس می‌شود. او نه‌تنها منتقد و مدرس دوره‌های جستارنویسی، که خودش هم از چیره‌دست‌ترین جستارنویسان حال حاضر دنیا است. این مطلب بی‌کاغذ اطراف جستاری است برگرفته از کتاب لوپیت با عنوان نشان دادن و گفتن؛ نگارش ناداستان ادبی (۲۰۱۳). لوپیت در این جستار با زبانی طنزآمیز از تجربیات شخصی خودش از نوشتن درباره‌ی دیگران می‌نویسد و از آدم‌هایی می‌گوید که وقتی درباره‌شان ناداستان مستند نوشته، از او دلخور شده‌اند و در این بین توصیه‌هایی هم به خاطره‌نویسان می‌کند.

روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها

فکرهای بلندبلند قبل از مصاحبه | به روایت ایتالو کالوینو 

ایتالو کالوینو نویسنده‌ی بزرگی است، از آن نویسنده‌هایی که خیال می‌کنیم صبح بیدار می‌شده‌اند و یک‌راست می‌نشسته‌اند پشت میز کار و شاهکار خلق می‌کرده‌اند. هر چه باشد، نویسنده‌های بزرگ کارشان را خوب بلدند. اما به نظر می‌رسد نوشتن برای هیچ‌کس مثل آب خوردن نیست. نویسنده‌های بزرگ هم مثل خیلی از ما تصمیم می‌گیرند صبح اول وقت بنشینند و ده دوازده ساعت یک‌بند بنویسند و شب که شد راضی و خشنود بروند دنبال زندگی‌شان،‌ اما در زندگی واقعی خیلی کم پیش می‌آید که نویسنده‌ای چنین روزی داشته باشد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی است از ایتالو کالوینو درباره‌ی همین کلنجار رفتن با روزها برای نوشتن.

جستار برق‌آسا, جستار روایی, جستار ‌های زندگی روزمره, مجله‌ی ادبیات مستند, ناداستانک

دروغ‌های مصلحتی | ناداستانکی از ارین مورفی 

ناداستانکی از ارین مورفی: به ما یاد داده بودند صفت «متفاوت» صورت تفضیلی و عالی ندارد. معلم‌مان می‌گفت چیزها یا با هم متفاوت‌اند یا همسان‌اند. «بی‌نقص» هم همین‌طور؛ ‌یک چیز یا بی‌نقص بود یا نبود. ولی حتماً آرپی حس می‌کرد کانی از او «متفاوت‌تر» است.

بلاگ, جستار برق‌آسا, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ناداستانک

درست مثل رعد و برق | گذشته و آینده‌ی جستار برق‌آسا 

جستار برق‌آسا از جذاب‌ترین انواع ناداستانک است؛ ژانری که خیلی‌ها آن‌ را با مجله‌ی اینترنتی برویتی شناخته‌اند. به‌تازگی این مجله، به مناسبت بیستی‌سالگی‌اش، گلچینی از بهترین جستارهای برق‌آسای نویسندگانش را در قالب کتابی گردآوری کرده که نشر اطراف به‌زودی ترجمه‌ی آن را منتشر خواهد کرد. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید مقدمه‌ای است که زویی یوسی‌یر، سرویراستار این مجله، بر این کتاب نوشته و خواندنش برای علاقه‌مندان به ناداستانک خالی از لطف نیست.

بلاگ, جستار روایی, داستان در برنامه‌ریزی شهری, داستان در معماری, روایت آدم‌ها و شهرهایشان, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, مدرسه‌ی روایت, ...

حکایت شهرها و کتاب‌ها | جستاری درباره‌ی شهرهای بناشده بر کتاب 

قصه‌ها در آغاز و انجام جوامع بوده‌اند و به محل سکونت‌مان و خودمان هویت می‌بخشند. مهاجرت‌های مدام‌مان هم تحت تأثیر کتاب‌خوانی‌هایمان است. ما تبعیدیان، کاوشگران، پناهندگان و اقامت‌گزیدگان، کتاب در توبره‌مان داریم. پیشینیان‌مان با خود احشام و چادر و غلات و سلاح و البته کتابخانه آوردند. ما با کتاب‌های کاغذی یا کتاب‌خوان‌های دیجیتال خود سفر می‌کنیم. این آیین قدمتی دیرینه دارد. آلبرتو مانگل در این جستار خواندنی به نقش کتاب‌ها در پیدایش شهرها می‌پردازد و از منظری نو به ارتباط قصه‌ها و شهرها می‌نگرد. نشر اطراف نیز کتاب شنیدن شهر را درباره‌ی رابطه‌ی روایت و شهرسازی با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا منتشر کرده است. 

بلاگ, جستار برق‌آسا, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ناداستانک

در باب صدا، ایجاز و بیست سال ناداستانک 

ناداستانک در مقایسه با بسیاری از ژانرهای ادبی دیگر، عمرِ چندانی ندارد. با این حال، مخاطبان بسیاری پیدا کرده و خیلی‌ها، چه در جایگاه خواننده و چه در جایگاه نویسنده، شیفته‌ی قابلیت‌های این ژانر شده‌اند. مجله‌ی آنلاین برویتی که به‌تازگی بیستمین سالگرد انتشارش را جشن گرفته، نقش مهمی در آشنا کردن بسیاری از نویسندگان و خوانندگان با ناداستانک و جستار برق‌آسا ایفا کرده است. این مجله در آستانه‌ی بیست‌سالگی‌اش گلچینی از بهترین ناداستانک‌هایش را در کتابی گرد آورده که نشر اطراف به‌زودی ترجمه‌ی آن را منتشر خواهد کرد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف هم مقدمه‌ای است که دینتی دابلیو. مور، بنیان‌گذار و سردبیر موفق مجله‌ی برویتی، بر این کتاب نوشته؛ مقدمه‌ای که هم روایتی است خواندنی از تجربه‌ی راه‌اندازی و اداره‌ی مجله‌ای اینترنتی و هم تصویری کلی از ژانر ناداستانک ترسیم می‌کند.

بلاگ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, معرفی

دوران نقره‌ای جستار | فرم ادبی جستار در روزگار عدم قطعیت 

کتاب جستارهای معاصر آمریکا گلچین جستارهای چهل‌وهفت نویسنده‌ی آمریکایی و نمونه‌ای از سبک‌ها و موضوعات مختلفی است که طی بیست‌وپنج سال اخیر در فرم ادبی جستار جلوه‌گر شده‌اند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف خلاصه‌ای از مقدمه‌ی این کتاب را می‌خوانید که در آن فیلیپ لوپیت، ویراستار این کتاب و نویسنده‌ی یکی از جستارهایش، به شکوفایی ناداستان ادبی در زمانه‌ی عدم قطعیت می‌پردازد.

درباره‌ی روایت‌های داستانی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, ویدیو

سخنرانی کورت ونه‌گات درباره‌ی الگوی داستان‌های معروف 

کورت ونه‌گات در کتاب خودزندگی‌نامه‌اش، یکشنبه‌ی نخل، از خودش می‌پرسد «چه دستاوردی برای فرهنگم داشته‌ام؟» خودش جواب می‌دهد پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد انسان‌شناسی‌اش در دانشگاه شیکاگو که البته مردود اعلام شد چون به قول خودش «خیلی ساده بود و به‌نظر بامزه و جالب می‌آمد!» و اتفاقاً همین سادگی و بازیگوشیِ گیرای ایده‌ی ونه‌گات رمز ماندگار شدنش شد. کل ایده‌ی ونه‌گات این است: قصه‌ها را می‌شود در قالب نمودارهایی بازنمایی کرد و جذابیت نمودارهای قصه‌های یک جامعه یا فرهنگ دست‌کمی از جذابیت شکل کوزه‌ها و سرنیزه‌های باستانی‌اش ندارد.

سولنیت ربکا مصاحبه صحبت
مصاحبه

گفت‌وگو با ربکا سولنیت، نویسنده‌ی کتاب «نقشه‌هایی برای گم شدن»‏ 

ربکا سولنیت کنشگر و نویسنده‌ی بیش از بیست کتاب درباره‌ی موضوعاتی از قبیل محیط زیست، سیاست و مسائل زنان است. او سال ۲۰۱۷ به دعوت گروه نویسندگی خلاق دانشگاه استنفورد دوره‌ی «خواندن برای ناداستان‌نویسان خلاق» را در این دانشگاه برگزار کرد و به همین مناسبت روزنامه‌ی استنفورددیلی مصاحبه‌ای با ربکا سولنیت ترتیب داد تا درباره‌ی شغل و دغدغه‌هایش و کنشگری از طریق نوشتن گفت‌وگو کند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف ترجمه‌ای‌ست از مصاحبه‌ی نیواستیتس‌من و  استنفورد‌دیلی با او.

روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

جادوی کتاب | نامه‌هایی به خواننده‌ی جوان ‏ 

نامه‌هایی که این‌جا می‌خوانید از میان نامه‌های منتشرشده در کتاب شتابِ بودن: نامه‌هایی به خواننده‌ی جوان انتخاب شده‌اند. این نامه‌ها را بعضی از سرشناس‌ترین شخصیت‌های حوزه‌ی علم و فرهنگ و اندیشه ــ‌نویسنده‌ها، هنرمندان، دانشمندان، کارآفرینان و فیلسوفان‌ــ برای کودکان و نوجوانان کتاب‌خوان نوشته‌اند و ماریا پوپوا گردآوری‌شان کرده است. مضمونی که مثل نخ تسبیح همه‌ی این نامه‌ها را به هم وصل می‌کند عشق به کتاب و کتاب‌خوانی‌ست و خواندن این نامه‌ها برای بزرگسالان عاشق کتاب هم خالی از لطف نیست.

دسته‌بندی نشده, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

خرده‌روایت‌هایی از سفر | مقصد: زمین 

نیکوس هاجیکاستیس که سال 2003 میان‌سالی شغلش را رها کرد تا دور دنیا سفر کند در رشته‌ی فیزیک تحصیل کرده و بیش از یک دهه مدیر بزرگ‌ترین گروه رسانه‌ای زادگاهش، قبرس، بوده است. ابتدا قرار بود ۹۸ هفته‌ در سفر باشد اما سفرش ۳۳۹ هفته، یعنی شش سال و نیم، طول کشید و حاصل این سفرِ اودیسه‌وار کتابی با عنوان مقصد زمین: فلسفه‌ی سفر از دید یک جهانگرد شد. این‌جا گزیده‌ای از روایت‌های جذاب او از سفرش را می‌خوانید. این کتاب در دست ترجمه است.

آغاز روایت روایت آغاز نیما م. اشرفی برایان ریچاردسون انتشارات اطراف
درباره‌ی روایت‌های داستانی, مدرسه‌ی روایت

آغاز روایت ها؛ داستان‌های به‌یادماندنی از کجا شروع می‌شوند؟ 

یکی از اساسی‌ترین عناصر هر روایت داستانی یا ناداستانی آغاز روایت است؛ نقطه‌ی شروع مواجهه‌ی خواننده و متن که در شکل‌دهی به تجربه‌ی خواندن نقش مهمی دارد. با این حال، به نظر می‌رسد که اهمیت آغاز روایت در نقدها و پژوهش‌ها عموماً نادیده مانده است. متن حاضر ــ‌بخشی از پیشگفتار کتاب آغاز روایت‌ها‌ــ پس از نگاهی گذرا به سیر تحوّل آغاز روایت در نمایشنامه‌ها، رمان‌ها، روایت‌های مدرنیست و روایت‌های پسامدرن میان آغاز روایت و روایت آغاز ــ‌نقطه‌ی شروع تاریخچه‌های کشورها، ادیان، اقوام و خیلی از موجودیت‌های اجتماعی دیگر‌ــ پل می‌زند.

نقشه هایی برای گم شدن a field guide to getting lost ربکا سولنیت ربه کا سولنیت نیما مهدیزاده اشرفی نیما م. اشرفی نشر اطراف جستار روایی مجموعه جستار انتشارات اطراف جستارهایی درباره طبیعت نقد ادبی جستار فلسفی خاطره پردازی ربکا سالنیت
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مجله‌ی ادبیات مستند

معرفی آثار هنری مطرح‌شده در کتاب “نقشه‌هایی برای گم شدن” 

ربکا سولنیت در مجموعه جستار نقشه‌هایی برای گم شدن (۲۰۰۵) به آثار متعددی اشاره می‌کند که در ادامه نمونه‌ای از آن‌ها را مشاهده می‌کنید.

ربه‌کا سولنیت آبی دوردست ربکا سولنیت جستار روایی انتشارات اطراف نیما م. اشرفی
جستار ‌های زندگی روزمره, مجله‌ی ادبیات مستند

آبی دوردست | بازنماییِ حسرت و اشتیاق در هنر 

ربکا سولنیت از رنگ آبی دوردست چشم‌اندازهای طبیعی و بازنمایی‌اش در آثار هنری به حس اشتیاق و حسرت انسانی پل می‌زند؛ حسی که شاید جزء ذاتی وضعیت انسانی باشد.

A Field Guide to Getting Lost Rebecca Solnit آبی بین‌المللی کلن ایو کلن جستار روایی ربکا سولنیت روایت غیرداستانی نقشه‌هایی برای گم شدن نیما م. اشرفی
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مجله‌ی ادبیات مستند

خیز ایو کلن به سوی خلأ | اولین قدم برای لمس آسمان 

ایو کلن یکی از آن هنرمندان مناقشه‌انگیز بود و هست؛ بلندپرواز، عارف‌مسلک، بازیگوش و گاهی هم کج‌خلق. زندگی کوتاهش پر بود از تجربه‌هایی که به جنون تنه می‌زدند و ریسمانی که این تجربه‌ها را، مثل دانه‌های تسبیح، به هم وصل می‌کرد عشقش به آسمان و…

ایتالو کالوینو ویلیام ویور روایت مترجم
روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

کالوینو به روایت مترجمش 

نمی‌خواهم بگویم ایتالو کالوینو نمی‌توانست صمیمی بشود. جدا از سکوت‌هایش، خنده‌هایش را هم یادم هست، که اغلب به خاطر اتفاقی که در کار مشترک‌مان می‌افتاد پیش می‌آمد. یادم هست یک بار کالوینو هدیه‌ای بهم داد، یک کتاب نفیس کوچک درباره‌ی یکی از نقاشی‌های لورنزو لوتو از جرومِ قدیس که تازگی بازیابی شده بود. داخل کتاب کالوینو با خط خودش برایم نوشته بود: «برای بیل، مترجمِ قدیس.»

روایت بازی‌های نقش‌آفرینی مافیا بازی های نقش آفرینی
پرسش‌هایی از روایت, داستان در بازی, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مدرسه‌ی روایت

زندگی، روایت و بازی های نقش آفرینی 

بازی های نقش آفرینی گروهی از دید نظریه‌ی روایت پدیده‌ی جالبی‌ هستند. این مطلب که بریده‌ای است از کتاب سواد روایت می‌کوشد به پرسش‌هایی جذاب پاسخ دهد: آیا این بازی‌ها روایت‌هایی هستند که لحظه‌به‌لحظه خلق می‌شوند؟‌ اساساً این بازی‌ها چه نسبتی با قصه، روایت و…