جستار، جستارنویسی، الهام شوشتری زاده، بی کاغذ اطراف، تام لوتز، نفیسه مرشدزاده، رها و ناهشیار می نویسم، هگل، مونتنی
بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

سگی ولگرد، گربه‌ای خیابانی | در باب بی‌هدفی در جستار 

می‌گویند جستار شبیه سفر است یا پرسه‌زنی یا گشت‌وگذارِ بی‌مقصد. شیوهٔ کارِ جستار این است که نشان دهد ذهنی متفکر، پرسه‌زن، یا به عبارتی ذهنی مشغولِ کار را بازنمایی می‌کند. و البته که این بازنمایی مانند هر بازنماییِ دیگری اندکی ساده‌شده، ناتمام و حتی می‌شود گفت سردستی و فریبکارانه است: نوعی شبیه‌سازی معیوب، شیادی، و خیلی وقت‌ها هم تقلیدی بسیار ضعیف از اصل. احساس خواننده هنگام خواندن جستاری ناب با ابتدایی‌ترین ابزارهای موجود در جعبه‌ابزار هر جستارنویسِ دست‌به‌قلمی به‌سادگی ایجاد می‌شود. تمامِ کاری که ما جستارنویس‌ها باید بکنیم این است که دربارهٔ آنچه می‌گوییم ذره‌ای شک و تردید نشان بدهیم، سردرگمیِ خود را جار بزنیم و فارغ از درستی یا نادرستیِ حرف‌مان، وانمود کنیم که نمی‌دانیم چه می‌کنیم. همهٔ‌ این‌ها کاری می‌کنند که حس کنیم با جریان سیال ذهن، با فرایندِ اندیشیدن، سروکار داریم، نه با نوعی بازنماییِ تراش‌خورده.

بی کاغذ اطراف، آبتین گلکار، الهام شوشتری زاده، آخرین اغواگری زمین، جستار روسی، ادبیات روسیه، انقلاب اکتبر، پوشکین
بلاگ, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, روایت آدم‌ها و کلمه‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

زندگی، عشق، جاودانگی، شعر، واژه | دربارۀ مارینا تسوتایوا 

مارینا تسوتایوا نیستی را باور نداشت. او جستاری را که سال‌ها پس از مرگ دوست شاعرش، ماکسیمیلیان والوشین، دربارۀ او نوشته بود، «کلامی زنده دربارۀ مردی زنده» نام نهاد. او هم ژنرال‌های جنگ ۱۸۱۲ و هم «مادربزرگ جوان» خود را در عکسی قدیمی، همانند زندگان مورد خطاب قرار می‌داد؛ او قادر بود در عالم بیداری دیدار با پوشکین را تجربه کند و نه تنها او را ببیند و صدایش را بشنود و با او صحبت کند و به همراهش بخندد و دست در دست او در کوه‌ها بدود، بلکه در کوره راه پرگردوغبار آیوداگا «دل‌انگیزی پیشین کریمۀ زمانۀ دوست‌داشتنی پوشکین» را نیز احیا کند. حتی مزار تازۀ نزدیکان نیز نمی‌توانست تسوتایوا را ناگزیر به قبول واقعیت مرگ کند: من به مرگ باور ندارم. / در خانه / منتظر رسیدن‌تان از ایستگاه هستم.

گزارش نشست, ویدیو

گزارش ویدیویی نشست رونمایی «به زبان مادری گریه می‌کنیم» با حضور محمد چرمشیر 

نشر اطراف روز پنج‌شنبه ۱۲ بهمن در نشستی تخصصی به مناسبت انتشار کتاب «به زبان مادری گریه می‌کنیم» میزبان جمعی از نویسندگان و مترجمان، فعالان حوزه‌ی ادب و فرهنگ، و دوستان و همراهان همیشگی نشر اطراف بود. در این نشست، نخست رویا پورآذر، دبیر ترجمه‌ی نشر اطراف، چند دقیقه‌ای درباره‌ی فرصت‌های برآمده از دلِ ابهام زبانی صحبت کرد؛ الهام شوشتری‌زاده، مترجم کتاب، از دشواری‌های ترجمه‌ی ژانر جستار و بازآفرینی صدای جستارنویسان در زبانی دیگر گفت؛ و محمد چرمشیر درباره‌ی لزوم یافتن کلمه‌ها و ساختارها و فرم‌های جدید برای سخن گفتن از تجربه‌های متفاوت زمانه‌ی آشفتگی و بی‌قراری و دگرگونی حرف زد. گزارش ویدیویی این نشست را می‌توانید در این مطلب بی‌کاغذ اطراف ببینید.

بلاگ, جستار روایی, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

نویسنده و زبان مادری | جستاری از فابیو مورابیتو 

نویسنده‌ای که از زبانی به زبان دیگر کوچ کرده در زبان میزبان دنبال زبانی از آنِ خود می‌گردد؛ زبانی که به شکلی نمادین او را به طبیعی بودن زبان مادری، زبان بی‌لهجه، بازگردانَد. بنابراین در نظر چنین نویسنده‌ای «سبک» همه‌چیز است. البته برای نویسنده‌ای که به زبان مادری‌اش می‌نویسد هم مسئله‌ی سبک به رگ و ریشه مربوط می‌شود. اگر این‌طور نباشد، اصلاً نویسنده نیست. چون نویسنده صرفاً کسی نیست که می‌نویسد؛ کسی است که نوشتن برایش تنها شکل هویت شده است. با این حساب نویسنده‌ای که به زبان مادری‌اش می‌نویسد، می‌تواند به نویسنده‌ای که از زبانی به زبان دیگر کوچ کرده چنین بگوید: چیزی که تو را متمایز می‌کند نوشتن به زبانی دیگر نیست،‌ بلکه نویسنده بودن است، و وجه تمایز همه‌ی ما نویسندگان همین است که خود را نه به زبان خود، که به زبان دیگران بیان می‌کنیم.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی

راهنمای خواندنِ تسوِتایوا | ‏شاعری در قلمروی نثر 

مارینا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. دغدغه‌ی اصلی او شعر بود اما در در دو دهه‌ی پایانی زندگی‌اش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه، درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمروی نثر آورد و با بهره‌گیریِ ماهرانه از زبان، ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت. نشر اطراف به‌تازگی هفت جستار تسوِتایوا را در کتاب «آخرین اغواگری زمین» منتشر کرده است؛ جستارهایی درباره‌ی شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، جایگاه‌شان در فراز و فرودِ زمانه، و نسبت‌شان با جامعه‌ی سیاست‌زده. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی است از مقدمه‌ای که آنجلا لیوینگستون بر این کتاب نوشته و حکم راهنمای خواندنش را دارد.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, داستان در رسانه, داستان در سیاست, داستان در علوم اجتماعی, داستان در کمپین‌های اجتماعی

از قصه‌ی من تا قصه‌ی ما | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی 

توضیح کنش جمعی از دغدغه‌های اصلی علوم اجتماعی مدرن است. نظریه‌های کنش جمعی را می‌شود در قالب چند مکتب فکری طبقه‌بندی کرد. هر یک از این مکاتب فکری در فهم ما از شیوه‌های حل مسائل کنش جمعی و رفع موانعِ آن، سهم بزرگی دارد اما آثار پژوهشی این حوزه، با وجود همه‌ی یافته‌هایشان، کاملاً رضایت‌بخش نیستند و از عهده‌ی توضیح بعضی جنبه‌های کنش جمعی بر نمی‌آیند. این کاستی‌ها بستر مناسبی برای طرح نظریه‌ی روایت‌محورِ کنش جمعی فراهم می‌کنند؛ نظریه‌ای که توضیح می‌دهد روایت و قصه چگونه افراد را به کنش جمعی هدفمند بر می‌انگیزد. فردریک دبلیو مِیِر در این مطلبِ بی‌کاغذ اطراف شرح می‌دهد که قصه‌ها دقیقاً چگونه نیروی پیش‌رانِ کنش جمعی می‌شوند و چرا روایت، برای آن‌هایی که می‌خواهند دیگران را به کنش جمعی برانگیزند، ابزاری قدرتمند است.

بلاگ, جستار روایی

هم‌آهنگ با ضربان قلب روزگار | برش‌هایی از جستار «شاعر و زمانه» 

مارینا تسوتایوا از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان روسیه‌ی قرن بیستم بود و آثارش را هم‌سنگ آثار بوریس پاسترناک، اسیپ مندلشتام و آنا آخماتووا می‌دانند. دغدغه‌ی اصلی او شعر بود اما در در دو دهه‌ی پایانی زندگی‌اش بیشتر نثر می‌نوشت. با این همه، درخت تناور تسوتایوا ریشه در شعر داشت. او شاعرانگی را به قلمروی نثر آورد و با بهره‌گیریِ ماهرانه از زبان، ضرب‌آهنگ و خیال‌پردازی شاعرانه، نثری آفرید که چیزی از شعر کم نداشت. نشر اطراف به‌تازگی هفت جستار تسوِتایوا را در کتاب آخرین اغواگری زمین منتشر کرده است؛ جستارهایی درباره‌ی شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، جایگاه‌شان در فراز و فرودِ زمانه، و نسبت‌شان با جامعه‌ی سیاست‌زده. آنچه در ادامه می‌خوانید برش‌هایی است از جستار «شاعر و زمانه» که مضمون اصلی‌اش مفهوم «زمانه» و نسبتِ شاعر و هنرمند با آن است. 

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, جستار روایی

منتقد از نگاه شاعر | بریده‌جستاری از مارینا تسوتایوا ‏ 

مارینا تسوِتایوا در کنار آنا آخماتووا، اُسیپ مندلشتام و بوریس پاسترناک،‌ یکی از چهار شاعر بزرگ روس قرن بیستم بود. از شعر که بگذریم، تسوِتایوا نثر درخشانی هم داشت. به قول جوزف برودسکی، شاعر و جستارنویس روس‌آمریکایی، «ادراک زبانیِ بسیار قویِ» تسوتایوا از او نویسنده‌ای کم‌نظیر ساخته بود؛ نویسنده‌ای که ماهیت خلاقیت شاعرانه و مفهوم «شاعر» و، به طور کلی‌تر، «هنرمند» بودن مهم‌ترین دغدغه‌های فکری‌اش بودند. به تعبیر درخشانِ خود تسوِتایوا، «هنر یعنی مجموعه‌ای از پاسخ‌ها به پرسش‌های ناموجود». او در جستارهایش درست سراغ همین پرسش‌های ناموجود می‌رود و با طرح آن‌ها، می‌کوشد بعضی از دیرپاترین اسرار شعر و هنر را کشف کند. آنچه در این مطلب بی‌کاغذ اطراف می‌خوانید ترجمه‌ی برشی است از یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین جستارهای او با عنوان «منتقد از نگاه شاعر» که همراه با شش جستار دیگر از تسوتایوا در کتاب آخرین اغواگری زمین منتشر شده است. 

جستار شخصی جستار روایی آموزش جستارنویسی
درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

اصول نوشتن جستار شخصی (۱): بازگویی لحظه‌ی «تغییر» 

نوشتن جستار شخصی یا جستار روایی شاید آن‌قدرها که به نظر می‌رسد آسان نباشد، مخصوصاً این‌که هر لحظه و هر تجربه‌ای، هر قدر بامزه یا جالب یا متفاوت، لزوماً جستار یا قصه‌ای خودبسنده نمی‌آفریند. اَدر لارا در بخش اول «اصول نوشتن جستار شخصی» شرح می‌دهد که چگونه می‌شود لحظه‌های معنادار و مهمِ تغییر را از دل رخدادهای روزمره بیرون کشید و در قابِ جستار شخصی پیش روی خواننده گذاشت. این مطلب برشی است از فصل سوم کتاب رها و ناهشیار می‌نویسم.

پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

روایت سفر یا روایت استعمار؟ | جستاری از تزوتان تودوروف 

روایت سفر ژانری قدیمی است. آدم‌ها از دیرباز سفر می‌کرده‌اند و از دیرباز ماجراهای سفرشان را روی کاغذ می‌آورده‌اند. اما ‏روایت سفر فقط بازگوییِ رخدادهای سفر نیست و ويژگی‌های دیگری هم دارد؛ ویژگی‌هایی که باعث می‌شوند حتی پس از ‏گذشت قرن‌ها برای خوانندگان جذاب باشند. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که ترجمه‌ی فصلی از کتاب پندهای تاریخ ‏است، تزوتان تودوروف ژانر روایت سفر را بررسی کرده و از نسبت این ژانر با تاریخ استعمار و با خواننده‌ی اروپایی امروزی ‏می‌گوید.‏

لنگرگاهی در شن روان کتاب سوگ گذر از سوگ غم اندوه جستار یادداشت
روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها

یادداشت‌های سوگ | برشی از کتاب لنگرگاهی در شن روان 

همه‌گیری جهانی کرونا چیزهای زیادی را تغییر داد، از روال روزمره‌ی زندگی گرفته تا آداب و مناسکِ سوگ و شادی جمعی. آن‌هایی که در ‏این دوره سوگوار شده‌اند شکل جدیدی از سوگ را تجربه کرده‌اند و می‌کنند: سوگواری در خلوت و دور از جمعِ خانواده و دوستان. چیماماندا ‏انگزی آدیچی هم در همین دوره پدرش را از دست داد و این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که برش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید، روایتی‌ست ‏از تجربه‌ی سوگواری او در جهانِ کرونازده. نشر اطراف‎ ‎به‌زودی ترجمه‌ی کامل این جستار را در کنار جستارهایی دیگر در کتاب لنگرگاهی ‏در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ منتشر خواهد کرد‎.‎

مدرسه‌ی روایت

پادروایت چیست؟ | وقتی قصه‌ها درگیر جدال می‌شوند 

در کنار روایت‌های غالب جامعه، همیشه روایت‌های حاشیه‌ای‌تری هم وجود دارند؛ روایت‌هایی که پادروایت نامیده می‌شوند و با روایت‌های غالب درمی‌افتند. شناخت درست و دقیق از روایت‌ها و پادروایت‌های فرهنگی یک جامعه کمک می‌کند هویت و رفتارهایش را بهتر بفهمیم. بی‌کاغذِ اطراف در این مطلب سراغ همین مفهوم رفته است.

داستان در کمپین‌های اجتماعی, درباره‌ی روایت‌های داستانی

وقتی مفتون قصه می‌شویم | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی ‏ 

تجربه‌ی گم شدن در قصه برای همه‌ی ما آشناست. اما وقتی چنین چیزی را تجربه می‌کنیم دقیقاً چه اتفاقی در مغز ما می‌افتد؟ چه می‌شود که ‏غصه و رنجِ قهرمان قصه، دل‌مان را به درد می‌آورد و از پیروزی‌اش به وجد می‌آییم؛ آن هم وقتی می‌دانیم که همه‌ی ماجرا فقط زاده‌ی خیال ‏است. فردریک میر در این برش از کتاب روایت و کنش جمعی به همین موضوع می‌پردازد. ‏

کرونا تاوان ابهام
جستار روایی, جستار ‌های زندگی روزمره, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان

تاوان ابهام | کرونا و ناهماهنگی شناختی 

همه‌گیری کویدـ‌19 یا همان کرونا شکل و شمایل زندگی همه‌ی مردم جهان را تغییر داده است. علاوه بر جنبه‌های اقتصادی و مادی بحران، ‏روابط انسانی و اجتماعی که زمانی تسکینی برای خیلی از دردهای ما بوده‌اند، بنا به ضرورت، محدودتر شده‌اند و همین موضوع به نوعی ‏ناهماهنگیِ شناختیِ جمعی انجامیده است. النور مورگان، روانشناس انگلیسی، در این جستار سراغ همین موضوع رفته و گرچه نگاهش عمدتاً ‏بر نمونه‌ی خاص همه‌گیری کرونا در انگلستان و ناکارآمدی دولت این کشور در مواجهه با این بحران متمرکز است، خواندنش خالی از لطف ‏نیست. ‏

داستان در سیاست, داستان در کمپین‌های اجتماعی, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

غوطه‌وری در روایت | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی 

رهبرانی که می‌خواهند اجتماع را به کنش جمعی برانگیزند با قدرتِ روایت آشنا هستند و می‌دانند چگونه با بهره‌گیری از این ابزار، ‏مخاطبان‌شان را با خود همراه کنند و به صحنه‌ی عمل بیاورند. کتاب روایت و کنش جمعیِ نشر اطراف به همین موضوع می‌پردازد: نقش ‏روایت و قصه در برانگیختن و هدایتِ کنش جمعی.

آخرین اتفاقات حوزه‌ی روایت, منتخب‌ها

مجموعه جستار های برتر دهه | جهانی پر از شگفتی 

این مطلب فهرستی از ده مجموعه جستار برتر دهه، فهرستی از مجموعه جستارهای مناقشه‌انگیز و فهرست بلندبالاتری از مجموعه جستارهای شایان توجه ارائه می‌دهد.

کنش جمعی سیاست روایی روایت در سیاست قصه گویی و سیاست فردریک دبلیو. مایر Narrative Politics Stories Collective Action
داستان در سیاست, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف

قصه‌گویی برای کنش جمعی 

اهمیت روایت و قصه در دنیای انسانی بر کسی پوشیده نیست اما گویا صاحب‌نظران عرصه‌ی سیاست و مخصوصاً دغدغه‌مندان کنش جمعی از این موضوع غافل مانده‌اند. خیلی‌ها نقش قصه و روایت در برانگیختن کنش جمعی، شکل‌دهی به آن و به سرمنزل مقصود رساندنش را نادیده می‌گیرند. فردریک دبلیو. مایر این‌جا می‌کوشد با کنکاش در کارکردهای قصه و روایت در این عرصه گامی برای خلق یک روایت کنش جمعی بردارد.