بیوفیلم یا خودروایتگری سینمایی: بازنمایی «خودِ» مولف روی پردهی سینما
این روزها بسیاری از فیلمها بر اساس آثار مکتوب خودروایتگر ساخته میشوند؛ فیلمهایی که میتوان آنها را بیوفیلم (Biopic)، فیلم خودزندگینامهای یا خودفیلم (Autopic) نامید. ساده و سرراست نمیشود گفت چه چیزی بعضی فیلمها را خودزندگینامهای یا خودروایتگر میکند. شاید امضای فیلمساز مؤلف یعنی سبک بصری ویژهی او را بتوان عامل خودزندگینامهای فیلم در نظر گرفت. فیلمسازان مؤلفی چون فلینی، تروفو ، گدار، هرتزوگ و … با زیباییشناسی مؤلفانهی خاص خود سوبژکتیویتهای را در آثارشان ثبت و ضبط میکنند که نظیرش را در آثار دیگران نمیبینیم. در این مطلب بیکاغذ اطراف، که برشهایی است از کتاب ادبیات من، سراغ همین فیلمها رفتهایم و شیوههای بازنمایی «خودِ» مؤلف در آنها را بررسی کردهایم.
روایتگری زنانه در دوران معاصر | از خوراکنگاری تا روایتِ فاجعه
روایتگری زنانه و خودروایتگری زنانه گرچه پدیدهی نوپایی نیست، در دوران معاصر به قالبهای نوین و گوناگونی درآمده که سوژهی خودزندگینامهایِ زنانه را در جایگاههایی متفاوت مینشاند. «خود زنانه»ای که در این قالبها جلوهگر میشود با آنچه در دوران پیشامدرن دیدهایم تفاوت دارد و راههای متفاوتی برای رخنمایی پیدا میکند. زنان دوران معاصر ــ خواه سیاستمدارانی مثل هیلاری کلینتون و آنگلا مرکل و بینظیر بوتو و خواه چهرههای فرهنگی و ادبیای مثل آذر نفیسی و آلیسیا پارتنوی و جون دیدیون ــ مدام روایتهایی نو از تجربهی زنانگی عرضه میکنند. پیش از این، در مطلب «از حاشیه به متن؛ خودروایتگری زنانه در بستر تاریخ» دربارهی تاریخچهی خودروایتگری و روایتگری زنانه در جهان غرب گفتهایم و در این مطلب سراغ قالبهای جدیدتر و مدرنتر آن میرویم. برای مطالعهی مفصلتر دربارهی این موضوع و آشنایی با بعضی از بهترین نمونههایش پیشنهاد میکنیم به کتاب ادبیات من مراجعه کنید.
از حاشیه به متن | خودروایتگری زنانه در بستر تاریخ
خودروایتگری زنانه پدیدهی نوپا و کمسابقهای نیست. با اینکه در طول تاریخ، مردها عموماً فرصت و مجال بیشتری برای گفتن قصههایشان داشتهاند، زنان هم همیشه راهی به روایتهای خودزندگینامهای باز کردهاند؛ خودنگاریهایی که کانون توجهشان «خود بودن» یا «کسی بودن» است. خودروایتگری زنانه حول محور «خود زنانه» میگردد و سوژههای خودزندگینامهای در هر دوره، به فراخورِ اوضاع و احوال خود و روزگارشان، از ژانرهای مختلف خودروایتگری و خودنگاری برای صورتبندی و بازنماییِ این خود بهره گرفتهاند این مطلب بیکاغذ اطرافْ شرحی مختصر از تاریخچهی خودروایتگری زنان در جهان غرب، از آغاز تا قرن نوزدهم، است.
خودقومنگاری | تلاشی انتقادی برای بازتعریف مناسبات فرهنگی
معمولاً کسانی که با مطالعات فرهنگی سروکار دارند، با قومنگاری، به عنوان پروژهای معرفتشناختی، و بحثهای موجود دربارهی نقاط قوت و ضعفش آشنا هستند. اما عبارت جدیدترِ خودقومنگاری ماجرای دیگری دارد و معنا و مفهومش شاید آنقدرها آشنا نباشد. در اصطلاح خودقومنگاری ــ گردآوری مجموعهای از چند خودزندگینگاره ــ کلمهی «قوم» یا گروه اجتماعی به جای کلمهی «زندگیِ» خودزندگینامه مینشیند. رواج این اصطلاح نتیجهی نقدهای گستردهی دههی هشتاد میلادی به الگوی مطلع/پژوهشگر در قومنگاریهایی بود که روابط نامتقارن استعماری را حفظ و تثبیت میکردند. در این مطلب بیکاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، بیشتر با خودقومنگاری آشنا خواهید شد.
ورزشکارنگاری | خاطرهپردازیهای ورزشی و مطالعات فرهنگی
خاطرهپردازیهای ورزشی که گاهی ورزشکارنگاری هم نامیده میشوند از آشناترین نمونههای خودزندگینگاری و روایتِ خودند اما دلالتهای فرهنگی و اجتماعیِ عمیقشان معمولاً نادیده گرفته میشوند. شاید این خودزندگینگاریها برای فرهنگی که شیفتهی پسران بد و دختران سرکش است، خوراکی وسوسهانگیز و خوشایند باشند اما همهی رمز و رازِ جذابیتشان همین نیست. در واقع، در حوزهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، میتوان این متون را برای تأمل و تعمق در مفهوم کسی بودن، زندگی روزمره و فانتزیهای اجتماعی به کار گرفت. این مطلب بیکاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، تصویری متفاوت از دلالتهای فرهنگی و اجتماعیِ این نوع خاطرهپردازیها عرضه میکند.
خاطره، بدن و روایت خود
وقتی از خودزندگینگاری و روایت خود حرف میزنیم، گاهی از یاد میبریم که این «خود» بدن مادی هم دارد؛ بدنی که کانونِ فیزیکیِ تجربهی انسانی است و بخواهیم یا نخواهیم، نمیشود نادیدهاش گرفت. اما این را هم نمیشود نادیده گرفت که گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی (و گاهی حتی سیاسی) تعیین میکنند در مطالعات فرهنگی، کدام جنبههای بدن معنادار شوند و در معرض دید دیگران قرار بگیرند و به چشم بیایند و در مقابل، دربارهی کدام جنبهها حرف نزنیم. بنابراین شاید بشود گفت علاوه بر کالبد مادی و خیالی، بدنی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد: مجموعهای از گرایشها و گفتمانهای فرهنگی که معانی عام و همگانی بدن را در گذر زمان تثبیت کردهاند و بر این اساس، نوع خاصی از مناسباتِ قدرت را پدید آوردهاند. با این تفاصیل، نوشتن/ننوشتن از بدن همیشه معانی و دلالتهایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، فراتر از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، دارد. این مطلب بیکاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، دریچهای به مباحث مربوط به روایت بدن میگشاید.
روایت آنلاین خود | خودروایتگری در دنیای دیجیتال
عرصهی بازنمایی خود در فرمهای تصویری و آنلاین متعددی که روایت خود یا به اصطلاح «خودروایتگری» را شکل میدهند، روزبهروز گستردهتر میشود. این بازنماییها شکلهای جدیدی از سوبژکتیویته را نیز ارائه میدهند و مسائل درخور تأملی دربارهی مرزهای متغیر و کاربردهای گفتمان خودزندگینامهای مطرح میکنند. این مطلب بیکاغذ اطراف برگرفته از بخشهایی از کتاب آیندهی نشر اطراف با عنوان ادبیات من است؛ شرحی انتقادی دربارهی ژانرهای متنوع روایتِ «خود» که عوامل مؤثر در بازنمایی زندگی شخصی را از لحظهی شکلگیری خاطره و ثبت تجربهی فرد تا عرضه و نقد اثر بررسی میکند.