مصاحبه, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

می‌خواستم زبان را تجربه کنم | مصاحبه‌ای با یوکو تاوادا 

یوکو تاوادا، داستان‌نویس و جستارنویس ژاپنی‌آلمانی، به هر دو زبان ژاپنی و آلمانی، رمان، داستان، جستار و شعر می‌نویسد. تاوادا در جستارهای ارواح ملیت ندارند، اولین کتاب از مجموعه‌ی «زندگی میان زبان‌ها»ی نشر اطراف، سراغ تجربه‌ی زیستن میان دو زبان رفته و از دریچه‌ای نو به این تجربه نگریسته است. تاوادا شیفته‌ی زبان و درک تجربه‌های زبانی است و در این مصاحبه هم‌ درباره‌ی رابطه‌ی زبان و احساسات‌ و افکارمان حرف می‌زند و درباره‌ی این‌که به کمک ادبیات، راهی متفاوت برای ورود به زبانی تازه یافته است. او می‌گوید غذاهای توکیو را بیشتر دوست دارد، ولی در هامبورگ بهتر می‌نویسد. برای آشنایی با جهان ذهنی تاوادا، پیشنهاد می‌کنیم این مصاحبه‌ی کوتاه را بخوانید.

بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مصاحبه, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف, ویدیو

نوشتن بدون مرز | گفت‌وگو با یوکو تاوادا ‏ 

یوکو تاوادا، داستان‌نویس و جستارنویس ژاپنی‌آلمانی، به هر دو زبان ژاپنی و آلمانی، رمان، داستان، جستار و شعر می‌نویسد و تا کنون برنده‌ی جوایز معتبری شده است. تاوادا که در جستارهای «ارواح ملیت ندارند»، اولین کتاب از مجموعه‌ی «زندگی میان زبان‌ها»ی نشر اطراف، سراغ تجربه‌ی زیستن میان دو زبان و نوشتن به دو زبان رفته، در مصاحبه‌ی «نوشتن بدون مرز» هم از همین تجربه می‌گوید؛ از تجربه‌ی مهاجرت، زیستن و اندیشیدن و نوشتن در فضای بینابینی دو زبان، و سروکله زدن با زبان تازه. و جالب است که ردِ این زیستن در فضای بینابینی زبان‌ها در همین مصاحبه هم پیداست؛ مصاحبه‌ای که بعضی جمله‌هایش ژاپنی‌اند، بعضی آلمانی، و بعضی هم انگلیسی.

روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها

فکرهای بلندبلند قبل از مصاحبه | به روایت ایتالو کالوینو 

ایتالو کالوینو نویسنده‌ی بزرگی است، از آن نویسنده‌هایی که خیال می‌کنیم صبح بیدار می‌شده‌اند و یک‌راست می‌نشسته‌اند پشت میز کار و شاهکار خلق می‌کرده‌اند. هر چه باشد، نویسنده‌های بزرگ کارشان را خوب بلدند. اما به نظر می‌رسد نوشتن برای هیچ‌کس مثل آب خوردن نیست. نویسنده‌های بزرگ هم مثل خیلی از ما تصمیم می‌گیرند صبح اول وقت بنشینند و ده دوازده ساعت یک‌بند بنویسند و شب که شد راضی و خشنود بروند دنبال زندگی‌شان،‌ اما در زندگی واقعی خیلی کم پیش می‌آید که نویسنده‌ای چنین روزی داشته باشد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی است از ایتالو کالوینو درباره‌ی همین کلنجار رفتن با روزها برای نوشتن.

سولنیت ربکا مصاحبه صحبت
مصاحبه

گفت‌وگو با ربکا سولنیت، نویسنده‌ی کتاب «نقشه‌هایی برای گم شدن»‏ 

ربکا سولنیت کنشگر و نویسنده‌ی بیش از بیست کتاب درباره‌ی موضوعاتی از قبیل محیط زیست، سیاست و مسائل زنان است. او سال ۲۰۱۷ به دعوت گروه نویسندگی خلاق دانشگاه استنفورد دوره‌ی «خواندن برای ناداستان‌نویسان خلاق» را در این دانشگاه برگزار کرد و به همین مناسبت روزنامه‌ی استنفورددیلی مصاحبه‌ای با ربکا سولنیت ترتیب داد تا درباره‌ی شغل و دغدغه‌هایش و کنشگری از طریق نوشتن گفت‌وگو کند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف ترجمه‌ای‌ست از مصاحبه‌ی نیواستیتس‌من و  استنفورد‌دیلی با او.

خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, مصاحبه

نوشتن از تروما سپر نقد نیست | مصاحبه‌ی مونیکا لوینسکی با رکسان گی 

نوشتن از تروما کار دشواری‌ست. خیلی‌ها فکر می‌کنند شرط لازم و کافی برای نوشتن از دردها و زخم‌ها شجاعت است و بیرون ریختن احساسات. اما تألیف نوشته‌ی خوبی که از دل ترومای خود یا دیگران درآمده باشد ، به چیز بیشتری نیاز دارد: به آگاهی از حدومرزهای خودمان و به انتخاب‌های فنی نویسندگی. این‌هاست که نوشته را تأثیرگذار و باکیفیت می‌کنند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف ترجمه‌ی قسمت‌هایی از مصاحبه‌ی مونیکا لوینسکی با رکسان گی درباره‌ی همین تجربه است؛ تجربه‌ی نوشتن از تروما.

مصاحبه

مصاحبه با آدام گاپنیک | داری راه خودت را می‌روی و ناگهان می‌بینی هیولایی 

آدام گاپنیک به گفته‌ی خیلی‌ها، از جمله خودش، زندگی بسیار قشنگی دارد. او از اعضای قدیمی تحریریه‌ی نیویورکر ‏است و خیلی از کتاب‌هایش در فهرست پرفروش‌ها قرار گرفته‌اند. گاپنیک همراه همسر فیلمسازش، مارتا، و دو ‏فرزندشان در منهتن زندگی می‌کند و با آدم‌حسابی‌ها نشست‌وبرخاست دارد و وسط حرف‌هایش جمله‌های این شکلی از ‏دهانش بیرون می‌آیند: «یه بار جان آپدایک داشت می‌گفت…» و در ادامه هم به خاطر بی‌اعتمادبه‌نفسی و اضطراب ‏خاص یهودی‌اش اضافه می‌کند «البته ببخشید این‌جوری اسمش رو پروندم‌ها». ‏