از خودت بگو! | دربارۀ رابطۀ خاطره و تخیل
حافظه را انبانی از اطلاعات و خاطرات میدانند که به شکلی مکانیکی و خودکار آنها را ذخیره و بازخوانی میکند. اما فرضیۀ دیگری هم مطرح است که اعتقاد دارد در ساختار حافظه عنصر تخیل هم دخالت دارد؛ عنصری که به خاطره عمق و جزئیات میبخشد، وضوحش را بالاتر میبرد و در یککلام، آن را به امری خلاقانه تبدیل میکند. پل ریکور در کتاب حافظه، تاریخ، فراموشی میگوید در لحظۀ فراخوانی خاطره، این قوۀ تخیل است که فعال میشود و کمکمان میکند آن را مانند تصویر ببینیم. اگر این گفته درست باشد و ما گذشته را توأم با تخیل به یاد میآوریم، چطور میتوانیم به خاطراتمان اعتماد کنیم؟ تکلیف روایتهایی که از خودمان ارائه میدهیم چه میشود؟ و مهمتر اینکه، آیا هویتمان -که متأثر از حافظۀ شخصیمان است- تا حد زیادی خیالی نیست؟
تاریخ و داستان از نگاه پل ریکور | شکلدهی به زمانِ انسانی
پل ریکور، فیلسوف فرانسوی، افق تازهای در نگاه ما به زمان، تاریخ و روایت گشوده است. از نگاه او، نه داستان از واقعیت جداست و نه تاریخ میتواند پیوندش با روایتگری را انکار کند. این مطلب بیکاغذ اطراف گزیدهایست از گفتوگوی ریکور با کریستیان دلاکامپانی دربارهی استعاره و روایت که به موضوع پیوستگی یا گسستگی تاریخ و داستان میپردازد.