سفر طراح | پژوهشی دربارۀ نقش ادبیات داستانی در پرورش تفکر معمار
ویژگی اصلی داستانها و چیزی که آنها را از دیگر فرمهای روایی متمایز میکند، عنصر تخیل است. نویسنده با کمک تخیلش دنیایی خلق میکند که شبیه این جهان هست و نیست. اما این دنیا فقط برای سرگرمی نیست. میتواند واجد معانی و مفاهیم عمیقتری باشد و الهام ببخشد. همانطور که خیلی از هنرمندان و فیلسوفان و اندیشمندان از آثار داستانی به عنوان منبع الهام و الگو استفاده کردهاند و از مفاهیم آن برای شرح و بسط ایدهشان بهره بردهاند. این الگو برای معمار هم کاربرد دارد و او هم میتونند از امکانات جهان داستان برای تخیل کردن، طراحی، اندیشۀ طراحانه و مواجهۀ حرفهای استفاده کند. جستار پیش رو بر همین موضوع دست میگذارد و ایدۀ تلاقی معماری و ادبیات داستانی را مطرح میکند. در این مطلب، داستانهایی از همینگوی و داستایفسکی و دو حماسۀ بزرگ تاریخی، یعنی شاهنامه و گیلگمش به عنوان نمونه بررسی شدهاند.
انجمن جادوگران کروات | مروری بر کتاب «البته که عصبانی هستم»
تجربهی زیستهی یک نویسنده از تجزیهی وطن؛ این مختصر و مفید آن چیزی است که در کتاب البته که عصبانی هستم با آن مواجه خواهید شد. تجربهی آزارها و اذیتها: از ترک وطن گرفته تا فشارها، تهدیدها و مصاحبههای تحقیرآمیز استادان و همکاران سابق و انتشار عمومی آدرس و تلفن خانهی پدری و سیل تماسهای توهینآمیز پس از آن. فائزه خابوری در این مطلب بیکاغذ از کتاب البته که عصبانی هستم میگوید؛ از نوستالژی برای یوگسلاوی ازدسترفته تا بذلهگویی دوبراوکا اوگرشیچ دربارهی دگرگونی جامعهی پسایوگسلاوی و مسئلهی بیوطنی.
آن حلقهی یگانه | قصهگویی و برندسازی در رسانههای اجتماعی
قصهگویی ابزاری ایدهآل برای ارتباط سازمانها با مشتریانشان است. اگر سازمانی بتواند محصولش را در دل یک قصه بگذارد و به مردم نشان بدهد این محصول چطور زندگیشان را بهتر خواهد کرد، حاصل کارش از نتیجهی صدها آگهیِ بیقصه بهتر خواهد بود. قصه ابزاری قدرتمند است که باید حتماً در توسعهی برند و بازاریابی به کار بگیرید. در این مطلب بیکاغذ اطراف، میبینیم که قصهها چقدر برای موفقیت شما در رسانههایی مثل فیسبوک، توییتر، اسنپچت و غیره مهماند و آگاهی به این قضیه، چگونه رویکرد شما به رسانههای اجتماعی را بهکلی دگرگون خواهد کرد.
خردهروایتهایی از سفر | مقصد: زمین
نیکوس هاجیکاستیس که سال 2003 میانسالی شغلش را رها کرد تا دور دنیا سفر کند در رشتهی فیزیک تحصیل کرده و بیش از یک دهه مدیر بزرگترین گروه رسانهای زادگاهش، قبرس، بوده است. ابتدا قرار بود ۹۸ هفته در سفر باشد اما سفرش ۳۳۹ هفته، یعنی شش سال و نیم، طول کشید و حاصل این سفرِ اودیسهوار کتابی با عنوان مقصد زمین: فلسفهی سفر از دید یک جهانگرد شد. اینجا گزیدهای از روایتهای جذاب او از سفرش را میخوانید. این کتاب در دست ترجمه است.
دیدار اتفاقی با دوست خیالی | نظریهای در باب سرشلوغی
سرشلوغی و وقت نداشتن حالا یکی از شاخصههای زندگی شهری مدرن شده. اما این سرشلوغی همیشگی و تمامنشدنی از کِی و از کجا به زندگی ما آمده؟ آدام گاپنیک در جستار «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» سراغ همین موضوع رفته و آنچه در ادامه میخوانید برشیست از همین جستار.