معامله با شیطان | دربارۀ امضا و فلسفۀ آن
امضا چیست؟ امضا لرزهنگار شخصیت است. مثل افقی کوهستانی است، شبیه امواج دندانهداری است که هر کلمه داخل کلمۀ بعدی رفته. وقتی با عجله خطخطی میکنیم، اسممان بیشتر شبیه نوار قلب میشود تا امضا: نشانهای از زندگی منظم و موزون. امضا زودگذر و موقتی هم هست؛ تا رو برمیگردانی، جوهر در کاغذ محو میشود، درست مثل دود موتور هواپیما در آسمان. ما برای امضا بیشتر از دیگر شکلهای نوشتاری اعتبار قائلیم. شکل حروفش و مشخصات خطشناختی منحصربهفرد هر یک از این حروف، به آن صلابت میدهد. امضای شما متناقض است: هم بداههای ناموفق است و هم تقلیدی نهچندان وفادارانه. هر امضا تکراری است که با تفاوتهایی اتفاق میافتد. اگر یک امضا را دو بار بزنیم و دقیقاً عین هم باشند، احتمالاً جعلش کردهایم. گرچه هر شکلی که با دستتان کشیدهاید باید عملاً امضا تلقی شود، ولی سندیت و اعتبارش وابسته به چیز دیگری است: به شخص، سازمان یا دستگاهی که تکرارهای گذشتهاش را تأیید میکند.
اتوگرافیک یا خودروایتگری تصویری | رقصِ منِ الفبایی و منِ تصویری
جایگزینی «منِ» الفبایی با «منِ» تصویریِ سیال و چندپاره دستاوردی است که خودروایتگری تصویری یا اتوگرافیک به ارمغان آورده است. برای مثال، مرجان ساتراپی در کتابی که به زبان فرانسوی دربارهی ایران نوشته با تصاویر کارتونی شلوغ و درهم و برهم سعی کرده حالوهوای روحی دوران کودکی و نوجوانی خود و بحرانهای ملی و هویتی ناشی از انقلاب را به تصویر بکشد. خاصیت چندگانهی خودروایتگری تصویری یا اتوگرافیک که ترکیبی از کلام و تصاویر است باعث میشود که این گونه از روایت نتواند به راحتی کلیتی یکدست بسازد و همچنان متمایز بماند و به این ترتیب، سیالیت و چندپارگی چنین روایتهایی آنها را به بستر مناسبی برای روایتگری بحران هویت تبدیل کرده است. از این رو، خودروایتگری تصویری قالب مناسبی برای گفتن قصههای پیچیدهی جنسیت، گرایش جنسی، تروماها یا دگرگونیهای سیاسی و ملی است. این مطلب بیکاغذ که با استفاده از کتاب ادبیات من؛ راهی به فهم خودزندگینگاری و روایتهای شخصی تدوین شده است، به خودروایتگری تصویری یا اتوگرافیک میپردازد و انواع آن را بررسی میکند.