زبان فارسی، غلامحسین یوسفی، ادبیات، دکتر محمد معین، ابو علی سینا، ابو ریحان بیرونی، التفهیم، کاغذ زر، انتشارات سخن، نفیسه مرشدزاده، الهام شوشتری زاده، بی کاغذ اطراف، روز شعر و ادب فارسی

فایدۀ اُنس با زبان فارسی در ترجمه | مقاله‌ای از دکتر غلامحسین یوسفی در باب اهمیت فارسی‌دانی مترجم

در ترجمۀ آثار گوناگون به فارسی نیاز به زبانی توانا و مایه‌ور زود احساس می‌شود. صرف‌نظر از لزوم تسلط مترجم بر موضوع اثر و زبانی که از آن ترجمه می‌کند مهارت او در ادای معانی به زبان فارسی نکتۀ بسیار مهمی است که به حد کفایت مورد توجه واقع نشده است و درست همین جاست که مترجم با دشواری‌های بسیار روبه‌رو می‌شود و غالباً از تنگ‌میدانی زبان فارسی شکایت می‌کند. شکایت او از این است که مطلب را درک کرده ولی در بیان آن به زبان فارسی، به‌واسطۀ فقدان کلمه و ترکیب و تعبیر لازم یا اصطلاح مورد نیاز، احساس ناتوانی می‌کند. دکتر غلامحسین یوسفی، نویسنده، ادیب، مترجم و استاد زبان فارسی، اعتقاد دارد مشکل پیش از هر چیز به فارسی‌دانی و مهارت مترجم در زبان فارسی وابسته است و اگر این قدرت و شایستگی احراز گردد مشکلات به‌تدریج آسان خواهد شد. او در این مقاله، چندین پیشنهاد ارائه می‌دهد تا این مشکل و ضعف مترجم تا حدودی برطرف شود و کیفیت ترجمه بالاتر رود.

بی کاغذ اطراف، امین شیرپور، الهام شوشتری زاده، پادکست فارسی، سفر و ماجراجویی، نفیسه مرشدزاده، سفرنامه، رادیو جولون، رادیو ماجرا، رادیو دور دنیا، پادکست همسفر

معرفی ۴ پادکست با موضوع سفر و ماجراجویی

سفر چیزی است شبیه اکسیژن، همیشه حاضر و نامرئی در دنیای اطراف ما. تاریخ را که ورق می‌زنیم، انسان‌های اولیه‌ای را می‌بینیم که به دنبال غذا یا سرپناهی بهتر سفر کرده‌اند و سفرهای بی‌پایان فرماندهان و سربازانی را می‌بینیم که از کشوری به کشور دیگری لشکرگشایی کرده‌اند. از اجبارها که بگذریم و سفرنامه‌های قدیمی را بخوانیم، انسان متمدن‌تری را می‌بینیم که تمایل به شکستن مرزها داشته؛ انسانی که میل به ماجراجویی و دیدن فرهنگ‌های مختلف، او را به جاده‌‌های خاکی و دریاهای مواج کشانده. اما زندگی امروزی به ما اجازه نمی‌دهد تا مثل نیاکان‌مان ماه‌ها در سفر باشیم. وضعیت سیاسی و اقتصادی، اداری، امنیتی و بسیاری دیگر از مسائل باعث شده‌اند تا تعداد و مدت سفرهای ما کاهش یابند. با این وجود در دنیای شلوغ و پیشرفتۀ امروزی، راهی جایگزین برای سفر پیدا شده. راهی رایگان و کم‌خطر و بی‌دردسر که می‌تواند تا حد قابل‌قبولی ما را با فرهنگ‌های دیگر آشنا کند: شنیدن خاطرات و صحبت‌های ماجراجوها در پادکست و همسفر شدن با آن‌ها.

خاک کارخانه، شیوا خادمی، چیت سازی بهشهر، نشر اطراف، نفیسه مرشدزاده، الهام شوشتری زاده، جایزه امین الضرب

کارخانۀ کاغذی | روایت شیوا خادمی از مواجهه با «خاک کارخانه»

10 فروردین به خانۀ نوروز، پیرمرد 97 ساله‌ای که آشپز کارخانه است می‌رویم، در را با تأخیر باز می‌کند. پیرمرد تنها زندگی می‌کند، گوش‌هایش سنگین است و خانه‌اش بوی غذای نیم‌سوخته می‌دهد. به آشپزخانه می‌روم و زیر ظرف غذایش را که ته گرفته خاموش می‌کنم. می‌گوید دیگر بوها را خوب نمی‌شنود. روبه‌رویش می‌نشینیم و از سفرۀ کوچک هفت‌سینش عکس می‌گیرم. می‌گوید شب‌ها کتاب خاک کارخانه را زیر بالشتش می‌گذارد و می‌خوابد. با واکرش به اتاق می‌رود و برای این‌که حرفش را ثابت کند سمت تخت می‌رود، بالشت را کنار می‌زند و کتاب را نشان می‌دهد. یک ماه بعد، پیرمرد که عزیز کارخانه بود، برای همیشه می‌رود.

podcast، نشر اطراف، بی کاغذ، الهام شوشتری زاده، نفیسه مرشدزاده، کتابخوانی، ادبیات، شعر

معرفی ۱۵ پادکست انگلیسی با موضوع کتاب، شعر و ادبیات

روزگاری خواندن مجله‌ها و ماهنامۀ مختلف یا حتی وبلاگ‌های متفاوت از علایق دوستداران ادبیات بود. خیلی‌هایمان هنوز دورانی را به یاد داریم که ساعت‌ها مجله‌ها را ورق می‌زدیم یا به مانیتور کامپیوترهای خانگی‌مان زل می‌زدیم و نوشته‌های افرادی را می‌خواندیم که جز کلمات‌شان، هیچ چیزی از خودشان نمی‌دانستیم. اما در دهۀ گذشته با همه‌گیری رسانه‌های اجتماعی و رواج محتوایی که به‌سرعت تولید و مصرف می‌شود، انتشار مجلۀ کاغذی یا حتی وبلاگ‌نویسی از رونق افتادند. این روزها که تب بلاگری خیلی از رسانه‌های اجتماعی را پر کرده، رسانۀ دیگری ظهور کرده که دورتر از اینستاگرام و تلگرام به حیات خود ادامه می‌دهد. رسانه‌ای که نیاز نیست برای مدت طولانی به مانیتور زل بزنیم یا تمام حواس‌مان را به آن بدهیم. می‌توانیم در حین رانندگی، آشپزی، نظافت خانه، پیاده‌روی و حتی حین کار کردن به آن گوش بدهیم. بله، دربارۀ پادکست صحبت می‌کنیم.

بارتلبی محرر، هرمان ملویل، ژیل دلوز، بی کاغذ اطراف، نشر اطراف، خرید کتاب، نفیسه مرشدزاده، الهام شوشتری زاده

فرمول بارتلبی | خوانشی دلوزی از داستان کوتاه بارتلبی محرر

بارتلبی محرر، داستانی از وال­استریت کوتاه‌ترین داستان هرمان ملویل (1891-1819)، نویسندۀ آمریکایی، است که در نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی نوشته شد. ملویل این داستان را ابتدا به صورت بی­‌نام در دو شمارۀ مجلۀ پاتنام چاپ کرد و چند سال بعد، نسخۀ کامل آن را با نام خود به انتشار رساند. این روایت کوتاه و عجیب با چند جستار مهم فلسفی همراه شده. در این یادداشت با کمک گرفتن از آن جستارها و به­‌خصوص تفسیر ژیل دلوز (1995-1925)، فیلسوف فرانسوی، در جهان زایش و بازآفرینی زبان و جنون‌­آمیزی آن گردشی کوتاه می‌­کنیم.

چرا ادبیات کودک فقط برای کودکان نیست؟

بیشتر بزرگسالان فکر می‌کنند ادبیات کودک و رمان‌های نوجوان به دردشان نمی‌خورند. نگاه رایج این است که «من بزرگسال هستم و مسائل و دغدغه‌های بزرگسالانه‌ دارم. مگر می‌شود چنین کتاب‌هایی فایده‌ای برایم داشته باشند؟» با این حال، حتی اگر دیگر نوجوان نیستید، ادبیات کودک و نوجوان را نباید نادیده بگیرید. حالا بیایید موضوع را دقیق‌تر بررسی کنیم و ببینیم چرا می‌گوییم کتاب‌های کودک فقط برای کودکان نوشته نمی‌شوند.

از «آلفونس اوبری» تا «الفی اتکینز» | نگاهی زبان‌شناختی به پدیده‌ی تغییر نام شخصیت‌ها هنگام ترجمه‌ی کتاب‌های خردسالان

سال پیش کتابی را از آلمانی به فارسی ترجمه کرده بودم و کار به مرحله‌ی ویرایش رسیده بود. در آن داستان که مخاطبانش کودکان چهار سال به بالا بودند، فقط یک اسم خاص وجود داشت که برای خواننده‌ی فارسی‌زبان کاملاً ناآشنا و دشوار بود. به ناشر پیشنهاد دادم آن اسم را با واژه‌ای که برای کودک فارسی‌زبان آشنا باشد و در عین ‌حال با تصاویر و فضای داستان همخوان باشد، جایگزین کنیم. ویراستارِ کار که از قضا در حیطه‌ی ادبیات کودک فعال است به‌شدت مخالفت کرد و گفت ناآشنا بودن اسامی خاص در کتاب‌های خردسالان هیچ ایرادی ندارد و طبق اصل امانت‌داری ما هم «باید» در نسخه‌ی فارسیِ داستان، آن اسم را دقیقاً به همان شکل و با همان تلفظی که نویسنده نوشته است، بنویسیم. چند سال پیش‌تر از این ماجرا روزی در بخش کودکانِ کتابخانه‌ی مرکزی شهر گوتنبرگ اسم «آلفونس اوبری» را برای اولین ‌بار روی جلد کتابی با عکس پسرکی دیدم که من به اسم «الفی اتکینز» می‌شناختمش. آن زمان تعجب کردم و با خودم گفتم چرا اسم این شخصیت عوض شده است؟ مگر این همان «الفی» نیست؟ کمی بعد هم در یک کتاب‌فروشی در آلمان عکس همان پسر کوچولو را روی جلد کتابی دیدم به اسم «ماجراهای ویلی ویبرگ». این چنین شد که پیِ کار را گرفتم تا ببینم بالاخره ماجرا از چه قرار است و اسم این پسرک دوست داشتنی چیست. این دو قضیه جرقه‌ای شد برای نوشتن این مطلب.

در دفاع از لولوخورخوره‌‌ها | «یاوه‌های گوتیک» در ادبیات کودک

از بیشتر آدم‌بزرگ‌ها که درباره‌ی ویژگی‌های کتابِ «خوبِ» کودک بپرسی، صفتِ «آموزنده» را هم لابه‌لای حرف‌هاشان می‌شنوی. تقریباً همه متفق‌القول‌اند که کتاب کودک باید آموزنده باشد. آن هم آموزنده‌ی اتوکشیده. با این همه، بعضی از خواندنی‌ترین و ماندگارترین کتاب‌های کودک (مثلاً قصه‌های رولد دال یا شعرهای شل سیلورستاین) اصلاً چنین ویژگی‌ای ندارند و اتفاقاً پُرند از اتفاق‌های گوتیک و ترسناک و حرف‌های ظاهراً بی‌سروته. و از قضا، انگار درست همین ویژگی‌ها هستند که چنین کتاب‌هایی را گیرا و ماندگار می‌کنند؛ کتاب‌هایی که شاید در تعریف سفت‌وسختِ ما از کتاب‌های «آموزنده» نگنجند، اما درس‌های واقعاً ارزشمندی در خود دارند. درس‌هایی برای زیستن در جهانی گوتیک و پُر از یاوه. 

درخت یاسمن حیاط زندان | سونیا نمر، زندگی و قصه‌هایش

سونیا نمر، نویسنده‌‌ی فلسطینی کتاب سفر به سرزمین‌های غریب، در سال ۱۹۵۵ متولد شد و کودکی‌اش ‌را در شهر جنین گذراند و بعدها برای تحصیل در رشته‌ی تاریخ شفاهی به انگلستان رفت. تجربه‌های متفاوت سونیا نمر درباره‌ی زندگی در فلسطین، مهاجرت، زندانی شدن به جرم فعالیت سیاسی و همچنین مصاحبه‌های بسیارش با مردم کوچه ‌و بازار در پژوهش‌های دانشگاهی‌اش از او نویسنده‌ای متفاوت ساخته است. سونیا نمر در دوران دشوار زندانی بودنش چند کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته و در این کتاب‌ها، با خلق فانتزی‌های شرقی برآمده از قصه‌های شفاهی، امضای شخصی خود را ساخته است. سونیا نمر این روزها استاد مطالعات فرهنگی، فلسفه و تاریخ دانشگاه بیرزیت فلسطین است و سعی می‌کند حتی در کلاس‌های دانشگاه هم به رسم قصه‌گویی و آن لذت قدیمی و سرگرم‌کننده‌ گفتن و شنیدن پایبند باشد.