کورت ونهگات در کتاب خودزندگینامهاش، یکشنبهی نخل، از خودش میپرسد «چه دستاوردی برای فرهنگم داشتهام؟» خودش جواب میدهد پایاننامهی کارشناسی ارشد انسانشناسیاش در دانشگاه شیکاگو که البته مردود اعلام شد چون به قول خودش «خیلی ساده بود و بهنظر بامزه و جالب میآمد!» و اتفاقاً همین سادگی و بازیگوشیِ گیرای ایدهی ونهگات رمز ماندگار شدنش شد. کل ایدهی ونهگات این است: قصهها را میشود در قالب نمودارهایی بازنمایی کرد و جذابیت نمودارهای قصههای یک جامعه یا فرهنگ دستکمی از جذابیت شکل کوزهها و سرنیزههای باستانیاش ندارد.
کورت ونهگات (۱۹۲۲تا۲۰۰۷)، نویسندهای آمریکایی بود که به خاطر رمانهای هجوآمیزش مشهور است. او با استفادهی مکرر از تکنیکهای پسامدرن و عناصر فانتزی و علمیتخیلی جوانب دهشتناک تمدن قرن بیستم را به تصویر میکشید. ونهگات از اوایل دههی ۵۰ میلادی شروع کرد به نوشتن داستانهای کوتاه. از آنجایی که بسیاری از این داستانها دربارهی فناوری و آینده بود، برخی از منتقدان او را در دستهی نویسندگان علمیتخیلی قرار دادند، هرچند او از پذیرفتن این برچسب سر باز میزد.
کورت ونهگات در کتاب خودزندگینامهاش، یکشنبهی نخل، از خودش میپرسد «چه دستاوردی برای فرهنگم داشتهام؟» خودش جواب میدهد پایاننامهی کارشناسی ارشد انسانشناسیاش در دانشگاه شیکاگو که البته مردود اعلام شد چون به قول خودش «خیلی ساده بود و بهنظر بامزه و جالب میآمد!» اتفاقاً همین سادگی و بازیگوشیِ گیرای ایدهی ونهگات رمز ماندگار شدنش شد. این ایده چنان ساده است که خودِ او کل ماجرا را در یک جملهی ساده و ظریف خلاصه کرده است: «ایدهی اساسی این است که داستانها شکلهایی دارند که میتوان نمودارشان را کشید و اینکه جذابیت شکل داستانهای یک جامعه/فرهنگ دستکمی از جذابیت شکل کوزهها و سرنیزههای باستانیاش ندارد.»
میتوانید ویدیوی سخنرانی ونهگات را، که به همت مجلهی شبکهی آفتاب ترجمه شده، در سه قسمت (قسمت اول، قسمت دوم و قسمت سوم) مشاهده کنید.
نمودارِ برگرفته از این سخنرانی را نیز در شکل زیر مشاهده کنید:
ونهگات دو نوشتهی دیگر با عنوان «چطور خوشقلم باشیم» و «هشت قانون داستاننویسی» نیز دارد که به اندازهی همین سخنرانی موجز و کاربردی هستند.
مترجم: نیما م. اشرفی
منبع: OpenCulture