فاطمه ستوده، نسترن عابدی، نفیسه مرشدزاده، الهام شوشتری زاده، جستارهای اطراف، بی کاغذ اطراف، روایت تجربه، پروژه پدری، هفته چهل و چند
بلاگ, روایت آدم‌ها و بچه‌هایشان, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند, مرور کتاب

بندبازی روی طنابِ باریکِ مراقبت | مروری بر کتاب «ما ایوب نبودیم» 

مراقبان با درد آشنا و عجین‌اند. از سرایت رنج نمی‌ترسند و تماشاچی نمی‌مانند. فردِ مراقب بهتر از ما «عافیت‌نشینان فراموشکار» می‌داند دردِ مراقبت‌شونده تا چه اندازه سهمناک است و می‌داند قرار گرفتن در رابطۀ مراقبتی نیازمند چه میزانی از صبر است. اما همواره باید مترصد بود تا رابطۀ مراقبتی منجر به غفلت از هویت پیشین مراقب نشود و به رابطه‌ای خطرناک بین مراقب و مراقبت‌شونده بدل نگردد. نسترن عابدی در این مطلب، دو روایت از سیزده روایت کتاب «ما ایوب نبودیم» را مرور می‌کند و به این بهانه مفهوم مراقبت و اهمیت آن را مورد بحث قرار می‌دهد.

روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

من دنبال مادر هاچ، زنبور عسل، می‌گردم | روایت یک غرفه‌دار از مردم در نمایشگاه کتاب تهران 

در روزگاری که هنوز سروکله‌ی کرونا در دنیا پیدا نشده بود، نمایشگاه‌های واقعی رونق داشتند. اگر روزگاری می‌شنیدیم چند سال بعد همایش‌ها و نمایشگاه‌ها مجازی برگزار خواهند شد، روی سرمان شاخ قشنگی سبز می‌شد. اما تا همین دو سال پیش نمایشگاه کتاب تهران دلخوشیِ اردیبهشتی مردم بود. آدم‌های فراوانی به نمایشگاه سر می‌زدند، از کتابخوان‌ها تا بروشور جمع‌کن‌ها. از دزدان کتاب تا مادربزرگی که می‌خواست کتابی را که برای نوه‌اش خریده بود، پس بدهد. از بازدیدهای پرسروصدای مدارس و پدران و مادران دغدغه‌مند و گاه بی‌توجه تا دختر نوجوان گم‌شده. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایت یک غرفه‌دار است از مردمِ نمایشگاه کتاب.

روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها

خاطرات و خطرات کتاب‌اولی | به روایت یک ناشر 

کسی که برای اولین بار کتابی می‌نویسد و دلش می‌خواهد منتشرش کند لابد دست و دلش گاهی هم می‌لرزد. اما آن ورِ قصه هم شنیدنی است: ناشری که با اثر نویسنده‌ای بی‌نام‌ونشان مواجه شده و حالا، در این اوضاع اقتصادی و آشفته‌بازار صنعت نشر، باید هزار و یک عامل را سبک و سنگین کند تا درباره‌ی انتشار اثر تصمیم بگیرد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی‌ست از فاطمه ستوده که مدتی عضو شورای بررسی آثار یک انتشارات بوده و باید چنین تصمیم‌هایی می گرفته.