برندهی جایزه بینالمللی داستان عربی سال 2021 بهتازگی اعلام شد: رمان دفترچههای کتابفروش، نوشتهی جلال برجس، نویسندهی اردنی. این جایزه، که گاهی آن را بوکر عربی هم مینامند، معتبرترین جایزهی ادبیات داستانی جهان عرب است و در معرفی ادبیات عرب به مخاطبان جهانی و نیز فارسیزبانان نقش مهمی ایفا کرده است. بیکاغذ اطراف در این مطلب سراغ این رمان و این جایزهی ادبی معتبر رفته است.
چهاردهمین مراسم اهدای جایزهی بینالمللی داستان عربی روز ۴ خرداد برگزار شد و جایزهی بوکر عربی امسال به کتاب دفترچههای کتابفروش نوشتهی جلال برجس از اردن رسید.
پیشتر در دو مرحله فهرست نامزدهای امسال جایزه اعلام شده بود؛ فهرست نخست که روز یازدهم اسفند 1399 منتشر شد، شامل شانزده رمان بود که از میان بیست و یک کتاب ارسالی از سیزده کشورِ جهان عرب انتخاب شده بود. بنابر گزارش هیئت داوران جایزه، امسال موضوع رمانها متنوع و اغلب دربارهی واقعیت امروز جهان عرب بود، از جمله مشکلات و مسائل عراق، گسترش فعالیت گروههای افراطی و وضعیت زنان در جهان عرب.
اما فهرست شش نامزد نهایی جایزه بیستونهم اسفند 1399 اعلام شد: خالکوبی پرنده، اثر نویسندهی عراقی، دنیا میخاییل؛ مصیبتهای اشراف نوشتهی امیره غنیم از تونس؛ چشم حمورابی، نوشتهی عبداللطیف ولد عبدالله از الجزائر؛ پروندهی شمارهی ۴۲، اثر عبدالمجید سباطه، نویسندهی اهل مراکش؛ دلتنگ خانم همسایه از حبیب سالمی تونسی و دفترچههای کتابفروش نوشتهی جلال برجس.
یکم؛ از دفترچههای کتابفروش
رمان دفترچههای کتابفروش، همانطور که از نام آن پیدا است دفترچههایی مجزا اما در همتنیده است. وقایع کتاب میان سالهای ۱۹۴۷ تا ۲۰۱۹ و در مسکو و اردن میگذرد. ابراهیم الوراق، شخصیت اصلی کتاب، روزنامهفروشی فرهیخته و کتابخوان است. اما دکهی کتابفروشیاش واقع در محلهای پرچمعیت در مرکز شهر عَمان، پایتخت اردن، از او گرفته میشود. ابراهیم که به اختلال روانشناختی اسکیزوفرنی مبتلا است و حرفه و سرپناهش را از دست داده، به زندگی در کنار بیخانمانهای شهر روی میآورد و در پشت نقاب شخصیتهای کتابهای محبوباش پنهان میشود. دست به دزدی و قتل و غارت میزند. به فکر خودکشی میافتد، اما ملاقات با زنی اسرارآمیز که درست مثل او به یأس و پوچی رسیده او را از این تصمیم منصرف میکند.
راویهای دفترچههای کتاب هم خود ابراهیم و هم شخصیتهای دیگری هستند که هر کدام در جایی از قصه با ابراهیم روبرو میشوند و تکههایی از ماجرای سراسر رنج او را بازگو میکنند. سرنوشت این شخصیتها اما به هم گره خورده است. قصهی این کتاب نیز مثل بسیاری از آثار داستانی امروز ادبیات عرب دربارهی حاشیه و بهحاشیهراندهشدگان است. کسانی که از شهر طرد شدهاند، غربیههایی سرگردان که از خانههای خود رانده شده و درست در کنار ساختوسازهای پیشرفتهی شهر زندگی میکنند. وضعیتی که در آن طبقهی فاسد و نوکیسهی شهر هر روز قدرتمندتر و تعداد بیخانمانها افزون میشود. و نیز انزوایی که علیرغم حضور پررنگ خانواده و قبیله در مقابل فردیت بهاصطلاح شکوهمند پستمدرن قرار میگیرد و حاصلش چیزی جز از بینرفتن اجتماع و مرکزیت آن نیست.
در بطن همین تناقضها شخصیتهای داستان یکدیگر را ملاقات میکنند، در نقطهای نمادین، درست در جایی که خانه و خانواده و مفهوم وطن به پرسش کشیده میشود. خانواده و خانهای که به زعم هگل با وجود اضمحلال اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نیز نابودی طبقهی متوسط، همچنان صلاحیت دولت به صلاحیت آن گره خورده است. در واقع، رمان در تلاش است که مخاطب را با واقعیت اکنونِ شهرهای اردن و به تبع آن جهان عرب مواجه کند.
جلال برجس که خود را وامدار گابریل گارسیا مارکز و غالب هلسا میداند، در مصاحبهای با پایگاه خبری الجزیره از وضعیت جغرافیایی عَمان و تنوع و گوناگونی مردمانش میگوید و اینکه چگونه تأمل بر آن الهامبخش او در نوشتن دفترچههای کتابفروش بوده. برجس در مورد ابراهیم میگوید « همینجاست که شخصیت روزنامهفروش فرهیخته متولد میشود، در آستانهی وضعیتی که فرهنگ رفتهرفته جای خود را به سبکهای جدید زندگی میدهد؛ جهانی که با سرعتی دهشتناک تغییر میکند و مردی عرب که توانایی سازگاری با این تحولات را ندارد. درست به همین دلیل است که بحرانهای زیادی شکل میگیرد و یکی از آنها بحران ابراهیم الوراق است. »
دفترچههای کتابفروش از تکینیک رمانهای پلیسی بهره گرفته و با آگاهی روانشناختی وقایع را روایت میکند. این دو ویژگی البته بازتاب ماهیت بحران اصلی کتاب هم هست. رمان همواره به نقطهی آغاز بحران در گذشته باز میگردد و روایتهای ابراهیم بین زادگاهش و عَمان در رفت و برگشت است. تکهتکهی سرنوشت ابراهیم در دفترچههای کتاب بازگو میشود و رفته رفته از دل واقعیتهای ذهنی، واقعیتی عینی شکل میگیرد.
همچنین، نویسنده در نوشتن رمان تکنیک چندصدایی را بهکار گرفته. گو اینکه قصد داشته شخصیتهای رمان را به حال خود رها کند تا سرنوشتشان را رقم زنند. برجس در مصاحبهی دیگری با پایگاه اینترنتی جایزهی بینالمللی داستان عربی میگوید «از مهمترین فواید تکنیک چند صدایی این است که دموکراسی روایی را تحقق میبخشد.»
دوم؛ از بیاینهی هیئت داوران جایزه
در مراسم آنلاین اهدای جایزه شوقي بزيع، رئیس هیئت داوران، با اشاره به افزایش محبوبیت رماننویسی در جهان عرب از بررسیهای طولانی و بحثهای مفصل بر سر انتخاب فهرستها و کتاب برنده گفت و رمان دفترچههای کتابفروش را چنین معرفی کرد: «مهمترین ویژگی اثر برنده، جدا از زبان فاخر و درونمایهی استوار و جذاب، مهارت بینظیر کتاب در عریان کردن چهره واقعیت تراژیک از پس نقابهای فراوان است، چرا که نویسنده سیاهترین پرترههایِ جهان بیخانمانی، فقر، فقدان معنا و ریشهکنی امید را نشان میدهد، گویی زندگی مجمعالجزایری از کابوسها شده باشد… اما رمان منادی یأس نیست، بلکه روش نویسنده است که نشان دهد رفتن به عمق درد و رنج شرط لازم رویاپردازی و بنای محکمتر امید است.»
همچنین در بیانیهی هیئت داروان دربارهی کتاب دفترچههای کتابفروش آمده «جلال برجس نویسندهی اردنی، به زبانی کاملاً شاعرانه واقعیت اسکیزوفرنیک کشورش را نشان میدهد، کشوری شکننده که در معرض لرزشهای ویرانگری است. قهرمان او، ابراهیم الوراق، روزنامهفروشی است که از مرکز شهر بیرون رانده شد و در آستانهی خودکشی دست از این تصمیم میکشد چرا که زنی را ملاقات میکند که او هم دچار یاس است. ابراهیم کار و سرپناهش را که از دست میدهد، تصمیم میگیرد که در کنار بیخانمانان شهر زندگی کند. هویت قهرمانان رمانهایی که خوانده را برمیگزیند. مثلاً به دزدی حرفهای و سرقت از بانک روی میآورد و ثروتمند میشود، تا درست مثل رابینهود به فقرای منفور کمک کند و عدالتی شخصی را بنا نهد. در طول داستان، برجس خواننده را در موقعیتهایی فراوان غافلگیر میکند و شخصیتهای معیوب قصهاش ویرانی و پوچی مطلق جهان را نشان میدهند. برجس تمامی ابزارهای ضروری روایتگری را به کار میگیرد، از ابزارهای تنش هیجانی گرفته تا کاوشهای روانشناختی رفتار انسان.»
گفتنی است صفا جبران، استاد زبان و ادبیات مدرن عرب در دانشگاه سائو پائولوی برزیل، محمد آيت حنّا، نویسنده و مترجم مراکشی و مدرس فلسفه در کازابلانکا، علی المقری، نویسندهی یمنی و عایشه سلطان، نویسنده و روزنامهنگار اماراتی و نایبريیس اتحادیهی نویسندگان امارات، هیئت داوران جایزهی بینالمللی داستان عربی ۲۰۲۱ را تشکیل میدادند و ریاست آن بر عهدهی شوقی بزیع، شاعر و نویسنده لبنانی، بود.
سوم؛ از جایزهی بینالمللی داستان عربی
در حال حاضر، جایزهی بینالمللی داستان عربی، یا بوکر عربی، معتبرترین جایزهی ادبی جهان عرب است و بهار هر سال به بهترین رمان عربی اهدا میشود. از میان اهداف اساسی جایزه میتوان به تقدیر از دستاوردهای ادبیات داستانی معاصر عرب و نیز نویسندگان عرب و همچنین معرفی ادبیات عرب در عرصهی جهانی اشاره کرد.
جایزهی بینالمللی داستان عربی بهار سال ۲۰۰۷ در ابوظبی با الهام از جایزهی بوکرِ لندن راهاندازی شد و اولین مراسم اعلام برنده در سال ۲۰۰۸ برگزار شد. جایزه با حمایت مالی مرکز زبان عربی وابسته به ادارهی فرهنگ و گردشگری ابوظبی برگزار میشود و مؤسسهی جایزهی بوکرِ لندن نیز حامی و پشتیبان معنوی آن است. گرچه این جایزه به بوکر عربی مشهور است، اما این عنوان نه مورد تأیید نهاد جایزه و نه مورد تأیید مؤسسهی جایزهی بوکر است و این دو مستقل از هم هستند و مؤسسهی بوکر در برگزاری و انتخاب کتاب نقشی ندارد. هر چند این تشابه اسمی در موفقیت و شهرت این جایزه در عرصهی بینالمللی سهم چشمگیری داشته است.
انتخاب کتابهای فهرستها و نیز کتاب برنده بر عهده هیئت ششنفرهی داوران است که هیئت امنای جایزه هر سال انتخاب میکند. پنج داور از میان منتقدان ادبی، نویسندگان و دانشگاهیان عرب انتخاب میشوند و، به منظور حفظ وجههی بینالمللی جایزه، داوری خارجی نیز حضور دارد که به زبان عربی مسلط است. از ویژگیهای متمایز فرایند انتخاب کتاب میتوان به این نکته اشاره کرد که هر شش داور تمام آثار ارسالی را میخوانند و بررسی میکنند و همانطور که ذکر شد برندهی نهایی در سه مرحله انتخاب میشود.
شفافیت و استقلال در فرایند بررسی از ارزشهای این جایزه است و معمولاً عواملی از جمله عوامل سیاسی و نژادی و جنسیتی و دینی تأثیری در انتخاب داوران ندارند. البته این شفافیت در فرایند انتخاب در مواردی نیز به چالش کشیده شده و مورد نقد قرار گرفته است.
گرچه جایزهی بینالمللی داستان عربی عمر کوتاهی دارد، اما فهرست نهایی نامزدهای این جایزه به تدریج در عرصهی جهانی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، ویژگی سوم این جایزه را میتوان معرفی تأثیرگذار آثار داستانی عربی به مخاطب بینالمللی دانست. فهرست نهایی نامزدها عموماً به زبانهای دیگر بهویژه انگلیسی ترجمه میشوند و جایزه در این زمینه از ناشران حمایت میکند. جالب اینکه در سالهای اخیر تعدادی از این رمانها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. همچنین، در کنار ترجمهی آثار برنده و نامزدهای نهایی، راهیافتگان به فهرست نهایی جایزهی دههزار دلاری و برنده نیز جایزهی نقدی پنجاههزار دلاری دریافت میکند.
از دیگر فعالیتهای مؤسسهی جایزهی بینالمللی داستان عربی میتوان به برگزاری هماندیشیهای سالیانه یا کارگاه نویسندگان اشاره کرد. در این هماندیشیهای سالانه، نویسندگان جوان بااستعداد برای تبادل نظر و افزایش مهارتهای ادبی زیر نظر دو نویسندهی برجسته گرد هم میآیند و آثار جدیدی مینویسند که در پایگاه اینترنی جایزه نیز منتشر میشود.
گفتنی است پیش از رمان دفترچههای کتابفروش، کتابهایی مثل واحهی غروبِ بهاء طاهر، فرانشکتاین در بغداد نوشتهی احمد السعداوی، پست شبانه اثر هدی برکات و رمان سعود السنعوسی به نام ساق بامبو برندهی جایزهی بینالمللی داستان عربی در سالهای گذشته شدهاند.
و در آخر؛ از جلال برجس
جلال برجس (م. ۱۹۷۰) شاعر و رمان نویس اردنی است. سالها مهندس پرواز بود و سپس به فعالیت در مطبوعات اردن و مدیریت مؤسسههای فرهنگی روی آورد. در حال حاضر، وی مدیر مؤسسهای ادبی به نام آزمایشگاه روایت اردن و مجری برنامهی رادیویی خانهی داستان است. پیش از دفترچههای کتابفروش، کتابهای شعر، مجموعهداستانها و رمانهای متعددی از او منتشر شده است. او همچنین برندهی جوایز ادبی متعددی است و در سال ۲۰۱۹ نیز کتاب بانوان حواس پنجگانهاش در فهرست نخست جایزهی بینالمللی داستان عربی قرار گرفته بود.
پژوهش و تألیف: بتول فیروزان