قصهگویی و قصههای کودکانه در جهان عرب قدمتی دیرینه دارد. انتشار کتابهای کودک و نوجوان به شکل مدرن در این منطقه به اواخر قرن نوزدهم میلادی باز میگردد. ادبیات کودک جهان عرب فراز و فرودهای متعدد و سرگذشتی طولانی دارد اما در دو دههی گذشته رشد چشمگیری در انتشار کتابهای کودک در جهان عرب رخ داده و این حوزه اکنون عرصهی خلاقیت نویسندگان و تصویرگران و آیینهای برای گوناگونی فرهنگی و زبانی این منطقه شده است. این مطلب بیکاغذ اطراف تلاشی است برای آشنایی بیشتر با ادبیات کودک جهان عرب.
پیش از ورود به تاریخچهی انتشار کتاب در حوزهی ادبیات کودک جهان عرب، توصیفی از جهان عرب و زبان عربی به نظر لازم میرسد، چرا که در فهم مخاطب این ادبیات و نیز زبان کتابها مهم است. عبارت جهان عرب در واقع ناظر بر وحدت زبانی سه منطقهی جغرافیایی است: مغرب عربی، مشرق عربی و شبهجزیرهی عربستان. نقطهی اتصال این سه منطقه زبان عربی معیار یا الفصحی است. بنابراین، وقتی از جهان عرب صحبت میکنیم، منظور بیست و دو کشوری است که عضو اتحادیهی عرب هستند، از ده کشور آفریقایی گرفته تا دوازده کشور آسیایی. هر کدام از این کشورها پیشینهی قومیتی، فرهنگی، زبانی، دینی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی متفاوتی دارند. اما ماجرای زبان عربی پیچیدهتر است. یک طرف، زبان عربی معیار است که زبان رسمی این کشورهاست. اما طرف دیگر، لهجههای محلی و منحصربهفردی است که طی سالیانی متمادی براساس فرهنگ و میراث تاریخی در هر کدام از کشورهای عرب شکل گرفته است. این لهجههای متعدد به زبان عربی معیار نزدیک هستند، اما صور زبانی مستقل، دایرهی واژگان و دستور زبان مختص به خود را دارند. در کنار زبان عربی معیار و لهجههای محلی، زبانهای اقلیت از جمله آمازیغ، سریانی، ارمنی، کردی و غیره نیز در برخی از این کشورها رواج دارند. همچنین، زبانهای غربی مثل فرانسوی و انگلیسی نیز کاربرد فراوان دارند و زبان دوم رسمی بخشهایی از جهان عرب است.
اما، در عرصهی ادبیات کودک جهان عرب، این زبان عربی معیار است که کودکان سراسر این منطقهی متنوع را به هم پیوند میدهد، از موریتانی گرفته تا عراق. بنابراین، اغلب کتابها به زبان عربی معیار نوشته میشود، چرا که توزیع و فروش آنها را در سراسر جهان عرب تضمین میکند. البته که سایهی هژمونی زبان معیار نیز در اینجا به چشم میخورد و الفصحی در مقابل زبانها و لهجههای محلی قرار میگیرد.
تاریخچهی ادبیات کودک جهان عرب
حال بازگردیم به تاریخچهی ادبیات کودک و نوجوان این منطقه، البته در دوران مدرن. اولین ناشر ادبیات کودک جهان عرب، به نام الخولی، اواخر قرن نوزدهم میلادی در مصر آغاز به کار کرد. پس از آن ناشران دیگری نیز درسایر کشورها فعالیت خود را کلید زدند. عربستان سعودی و امارات از آخرین کشورهایی بودند که در دههی ۱۹۶۰ وارد این عرصه شدند. در حال حاضر، کانون تولید و نشر ادبیات کودک جهان عرب (و البته ادبیات بزرگسال این منطقه)، لبنان و مصر است. البته در دو دههی گذشته به دلیل برگزاری جوایز بینالمللی کتاب نقش امارات هم بهتدریج پر رنگ شده است.
از همان آغاز فعالیت در این حوزه، جنگ، کشمکشهای داخلی، محرومیت و فقر بر انتشار کتابهای کودک و نوجوان به شدت تأثیرگذار بوده است و این مسئله در مورد عراق همچنان دیده میشود. در دهههای آغازین، علیرغم وجود مخاطب میلیونی عرب زبان، به دلایل فرهنگی، فروش کتاب کودک بالا نبود و طراحی و چاپ کتابهای کودک نیز از کیفیت بالایی برخوردار نبودند.
اما رفتهرفته و با راهاندازی کمپینهای کتابخوانی بهویژه در مصر، مطالعه و فروش کتابهای کودک افزایش پیدا کرد و در نتیجه تولید کتاب هم بیشتر شد. با افزایش کتابخوانی و فروش کتاب، ناشران بزرگ نیز بهتدریج بخشی را به کودکان اختصاص دادند، از جمله مؤسسه عربی نشر و پژوهش در لبنان و دارالشروق و نهضت مصر در مصر. ناشران کوچکتری نیز در لبنان، اردن، امارات و عربستان سعودی وارد این عرصه شدند.
البته مسائلی دیگری نیز وجود داشته و دارد که بر اقبال عمومی به ادبیات کودک جهان عرب تأثیری منفی گذاشته است. اول، اغلب کتابها برای کودکان جذابیتی نداشتند؛ بیشتر محتواها آموزشی بودند؛ زبانی نمادین داشتند؛ به زبان عربی معیار نوشته شده بودند و در آنها اثری از زبانها و لهجههای محلی نبود؛ و تصویرسازیهای جذابی هم برای کودکان نداشتند. به عبارتی، در آن سالها کارکرد اصلی ادبیات کودک جهان عرب، انتقال ارزشهایی مثل ملیگرایی، عشق به دین و همچنین آشنایی با فرهنگ و ميراث و زبان عرب بود و حاصلش کتابهایی خشک و بیروح.
دوم، میتوان به سانسور و ممیزی در کتابهای کودک، البته در برخی کشورها، اشاره کرد. علت اصلی سانسور، بهویژه در عربستان سعودی، مغایرت با ارزشهای دینی و ملّی است. این مسئله توزیع گسترده برخی از کتابها را در جهان عرب محدود کرده و همچنان نیز محدود میکند.
صنعت نشر ادبیات کودک جهان عرب دو مشکل اساسی دیگر هم داشت؛ یکی، اغلب کتابها در سراسر جهان عرب توزیع نمیشدند. دیگر اینکه پایگاه دادهی منسجمی از کتابها و ناشران این حوزه در دسترس نبود.
دلایل و عوامل رونق
همانطور که اشاره شد، در دو دههی گذشته جهش بزرگی در تولید و انتشار کتابهای کودک و نوجوان در جهان عرب اتفاق افتاده است و در ادامه به برخی از علتهای آن اشاره میشود.
اول، در امتداد فعالیتهای کمپینهای کتابخوانی در مصر، کتابخانهها نیز نقش پررنگتری را بر عهده گرفتند و با برگزاری برنامههایی متنوع به تشویق کودکان به خواندن کتاب پرداختند؛ نمونهی آن مؤسسهی تامر است که در سال ۲۰۰۹ جایزهی آسترید لیندگرن را نیز برده است.
دوم، برخی از نویسندگان کودک سراغ موضوعها و قصههای جدیدتری رفتند و از محتواهای آموزشی فاصله گرفتند. گرچه همچنان کتابهای زیادی تولید میشود که براساس قصههای قدیمی مثل کلیله و دمنه و هزار و یک شب یا برگرفته از میراث عربی و دینی است امّا رویکرد نویسندگان و ناشران تغییر کرده و برای بیان ارزشها سراغ قصههایی همچون سرگذشت دانشمندان و سفرنامهنویسان عرب در قرون وسطی رفتهاند یا دربارهی مسائل متأخر جهان عرب از جمله کوچ اجباری، جنگ، مهاجرت و مسئلهی اسرائیل و فلسطين نوشتهاند.
اما تحول مهم و تأثیرگذار این عرصه، در فضای تصویرسازی و طراحی گرافیک ادبیات کودک جهان عرب شکل گرفته است. در چند دههی گذشته، تصویرسازان جوان و نوآور وارد این عرصه شدهاند و تصویرسازی کتابها حرفهایتر و خلاقانهتر شده است. در واقع، در حال حاضر طراحی و تصویرسازی مدیومی است برای هنرمندان عرب که به تعابیری نو از هویت و فرهنگ خود برسند.
البته این دو تحول اساسی حاصل تلاشهای نشر دارالفتی العربی است که از ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۳ در بیروت و قاهره فعالیت میکرد. دارالفتی العربی در آن دوران روند تولید کتاب کودک و نوجوان را از چند منظر تغییر داد. اول، پیشتر ناشران فقط کتاب را بنا بر درخواست نویسنده منتشر میکردند و در تولید کتاب نقشی نداشتند. اما، دارالفتی برای اولین بار به مشارکت فعال در انتخاب موضوع، نویسنده، تصویرگر و دبیری تولید دست زد. مدیر هنری این نشر، محیالدین اللباد، از تأثیرگذارترین چهرههای ادبیات کودک جهان عرب بود که با نویسندگان و تصویرگرانی از سراسر کشورهای عربی همکاری داشت و آثار آنان را منتشر میکرد. برخی از تصویرگرانی که آن زمان با اللباد کار میکردند، هنوز هم در این حوزه فعالیت موثر دارند. در نتیجه، گوناگونی فرهنگی در تصویرگری و تولید هنری، کتابهای کودک را دگرگون کرد و موجب تولید آثاری جذاب و با کیفیت برای کودکان شد. در آن سالها کتابهایی با موضوعهای جدید و خلاقانه برای کودکان منتشر و در سراسر جهان عرب توزیع شد. گفتنی است قطع این کتابها اغلب کوچک بود تا اقشار کمتر برخوردار نیز توان خرید آن را داشته باشند.
چهارم، برخی ناشران به انتشار کتاب به لهجههای محلی و زبانهای اقلیت نیز همت گماشتهاند. از جمله مهمترین ناشران این گروه باز هم میتوان به دارالفتی العربی اشاره کرد که در کنار زبان عربی معیار، کتابهایی نیز به لهجهی مصری منتشر کرد. همچنین، میتوان به دارقنبز لبنان اشاره کرد که از همان آغاز فعالیت تنها به لهجهی لبنانی کتاب منتشر میکند. بهتازگی نیز نشر کلمات مستقر در امارات، پس از شناخته شدن و کسب موفقیت در انتشار کتاب به زبان معیار عربی، دست به انتشار کتابهای کودک به لهجههای کشورهای حاشیه خلیج فارس زده است. بهتازگی کتابهایی به زبانهای اقلیت نیز منتشر میشود، از جمله در مراکش که از سال ۲۰۱۱ کتابهایی به زبان آمازیغ چاپ شدهاند.
پنجم، در مورد مسئله توزیع کتاب در جهان عرب و نیز سراسر جهان، ابوظبی در سالهای اخیر دست به کار شده و مؤسسهای بینالمللی تأسیس کرده که هم پایگاه دادهی منسجمی دارد و هم به توزیع کتاب در کشورهای حاشیه خليج فارس، منطقهی شام و شمال آفریقا میپردازد. البته که مسئلهی سانسور پابرجاست و برخی کتابها توزیع نمیشوند و خیلیها این مؤسسه را به توزیع کتابهای پانعرب و سانسورشده میشناسند.
ششم، از دیگر اتفاقات مهم و تأثیرگذار این حوزه راهاندازی و برگزاری جوایز بینالمللی کتاب در جهان عرب است. گرچه سالهاست که برخی کشورهای جهان عرب جوایز کتاب سال خود را برگزار میکنند، اما دو جایزهی بینالمللی در امارات پا گرفتهاند و رفتهرفته جایگاه مهم و تأثیرگذاری میان نویسندگان و خوانندگان و ناشران پیدا کردهاند. یکی «جایزهی کتاب شیخ زائد» که رقابتهای مربوط به آن از سال ۲۰۰۷ آغاز شدهاند و بخشی هم برای ادبیات کودک جهان عرب دارد. دومی هم رقابت برای «جایزهی کتاب کودک اتصالات» که شعبهی اماراتِ «دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان» از سال ۲۰۱۰ میلادی آن را برگزار میکند. این دو جایزه نقش مهمی در معرفی عمومی کتاب در جهان عرب و نیز در افزایش تولید کتاب داشتهاند.
هفتم، از دیگر عوامل رشد ادبیات کودک جهان عرب میتوان به حضور ناشران عرب در نمایشگاههای کتاب کشورهای عربی و همچنین اروپایی از جمله نمایشگاه کتاب کودک بولونیا اشاره کرد. همچنین، در سالهای اخیر، گروههای سنی دیگری نیز مورد توجه ناشران قرار گرفته و کتابهایی برای نوجوانان و نیز نوباوگان منتشر شده است.
در نگاهی کلی، ادبیات کودک جهان عرب ماجراهای زیادی را از سر گذرانده است و اکنون عرصهای پر رونق و خلاق و نوآور است. نویسندگان و تصویرگران عرب در سطح بینالمللی نیز به تدریج شناخته شدهاند و در جوایز بینالمللی کتاب از جمله هانس کریستین اندرسن، آسترید لیندگرن و جایزهی بولونیا موفقیتهایی کسب کردهاند. از ویژگیهای اصلی این حوزه میتوان به تنوع فرهنگی و زبانی آن اشاره کرد که حاصل حضور نویسندگان و تصویرگران و ناشران کشورهای مختلف جهان عرب است. گفتنی است در سالهای اخیر ورود مهاجران عرب به این عرصه و تولید کتاب به زبانهای مختلف برای کودکان و نوجوانان مهاجر عرب و عرب بر این تنوع فرهنگی افزوده است. اما، در کنار تغییرات ساختاری عمیق و نوآوریهای موضوعی و تصویری و شکلگیری جریانهای جدید، رویکردهای سنتیتر نیز همچنان در ادبیات کودک جهان عرب حضور پررنگی دارند.