اقتصاددان‌ها عموماً به دانش ریاضیاتی و نظری خود متکی‌اند و از دیگر رشته‌ها، مخصوصاً حوزۀ علوم انسانی، به‌ندرت کمک می‌گیرند. این انحصار و تک‌روی بارها به خطاهای بزرگ و پیش‌بینی‌های اشتباه منجر شده ولی هنوز هم رویکرد نظریه‌پردازان اقتصادی تغییر نکرده است. اما چه می‌شد اگر این کارشناسان از حوزه‌ای مثل ادبیات کمک می‌گرفتند و با خواندن رمان و داستان، درک‌شان از واقعیت‌های زندگی و رفتارهای انسانی را افزایش می‌دادند؟ گری سُل مورسون (منتقد ادبی) و مورتون شَپیرو (اقتصاددان) در کتاب Cents and Sensibility همین ایده را مطرح می‌کنند و می‌گویند می‌توان بهترین جنبه‌های اقتصاد را نگه داشت و با کمک ادبیات آن را کمی از انزوا درآورد و متواضع‌تر و مفیدتر کرد. در این مطلب بی‌کاغذ اطراف که ترجمۀ مقدمۀ همین کتاب است، آن‌ها دربارۀ کارکردهای علوم انسانی در حوزۀ اقتصاد صحبت می‌کنند و اهمیت حیاتی‌اش را برای شناخت انسان متذکر می‌شوند.