قصههایی که بازی میکنیم | بازیهای رومیزی در ایران، هند، مصر و روم باستان
بازیهای رومیزی و آن لحظههای خاطرهانگیز بازیهای جمعیِ مارپله و منچ و شطرنج و حتی لیلی بر حافظهی جمعی همهی ما نقش بسته است. این حافظهی جمعی قدمتی دیرینه دارد، قدمتی نزدیک به پنجهزار سال و در طول این سالهای دور و دراز شکل بازیها، قصهها، مخاطبها و مختصاتش تحولات بسیاری را از سر گذرانده. این مطلب بیکاغذِ اطراف مروری بر تاریخچهی شکلگیری بازیهای رومیزی در جهان است که از مصر شروع شده و کمکم در سراسر جهان از جمله امپراتوری روم باستان، ایران، هند، چین و اروپا گسترش یافته و رفتهرفته متناسب با فرهنگ و قصههای آن جامعه توسعه پیدا کرده است.
استوری برند، چارچوبی برای روایتآفرینی در دنیای کسبوکار
اولین اشتباه برندها این است که بر آن جنبههایی از محصولشان که به مردم برای بقا و رشد کمک میکند، تمرکز نمیکنند. همهی قصههای بزرگ دربارهی بقا هستند؛ بقای فیزیکی، عاطفی، ارتباطی یا معنوی. قصههایی که دربارهی این موضوعها نباشند توجه مخاطب را جلب نمیکنند. کسی به این قصهها علاقه ندارد. این یعنی اگر محصولات و خدمات شما به بقا، بالیدن، پذیرفته شدن، یافتن عشق، کسب هویت آرمانی یا پیوند با اجتماعی که از نظر فیزیکی و اجتماعی از افراد دفاع میکند کمک نکند، بعید است موفق شوید چیزی بفروشید. این چیزهایی است که برای مردم اهمیت دارد.