از قصهی من تا قصهی ما | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی
توضیح کنش جمعی از دغدغههای اصلی علوم اجتماعی مدرن است. نظریههای کنش جمعی را میشود در قالب چند مکتب فکری طبقهبندی کرد. هر یک از این مکاتب فکری در فهم ما از شیوههای حل مسائل کنش جمعی و رفع موانعِ آن، سهم بزرگی دارد اما آثار پژوهشی این حوزه، با وجود همهی یافتههایشان، کاملاً رضایتبخش نیستند و از عهدهی توضیح بعضی جنبههای کنش جمعی بر نمیآیند. این کاستیها بستر مناسبی برای طرح نظریهی روایتمحورِ کنش جمعی فراهم میکنند؛ نظریهای که توضیح میدهد روایت و قصه چگونه افراد را به کنش جمعی هدفمند بر میانگیزد. فردریک دبلیو مِیِر در این مطلبِ بیکاغذ اطراف شرح میدهد که قصهها دقیقاً چگونه نیروی پیشرانِ کنش جمعی میشوند و چرا روایت، برای آنهایی که میخواهند دیگران را به کنش جمعی برانگیزند، ابزاری قدرتمند است.
وقتی مفتون قصه میشویم | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی
تجربهی گم شدن در قصه برای همهی ما آشناست. اما وقتی چنین چیزی را تجربه میکنیم دقیقاً چه اتفاقی در مغز ما میافتد؟ چه میشود که غصه و رنجِ قهرمان قصه، دلمان را به درد میآورد و از پیروزیاش به وجد میآییم؛ آن هم وقتی میدانیم که همهی ماجرا فقط زادهی خیال است. فردریک میر در این برش از کتاب روایت و کنش جمعی به همین موضوع میپردازد.
غوطهوری در روایت | برشی از کتاب روایت و کنش جمعی
رهبرانی که میخواهند اجتماع را به کنش جمعی برانگیزند با قدرتِ روایت آشنا هستند و میدانند چگونه با بهرهگیری از این ابزار، مخاطبانشان را با خود همراه کنند و به صحنهی عمل بیاورند. کتاب روایت و کنش جمعیِ نشر اطراف به همین موضوع میپردازد: نقش روایت و قصه در برانگیختن و هدایتِ کنش جمعی.
قصهگویی برای کنش جمعی
اهمیت روایت و قصه در دنیای انسانی بر کسی پوشیده نیست اما گویا صاحبنظران عرصهی سیاست و مخصوصاً دغدغهمندان کنش جمعی از این موضوع غافل ماندهاند. خیلیها نقش قصه و روایت در برانگیختن کنش جمعی، شکلدهی به آن و به سرمنزل مقصود رساندنش را نادیده میگیرند. فردریک دبلیو. مایر اینجا میکوشد با کنکاش در کارکردهای قصه و روایت در این عرصه گامی برای خلق یک روایت کنش جمعی بردارد.