بی‌کاغذِ اطراف
بلاگ, پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت

سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان


وقتی از «سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان» حرف می‌زنیم، مقصودمان چیست و چنین عبارتی چقدر معنا دارد؟ اسلام قطعاً‌ هسته‌ای سخت و نامنعطف نیست و مفاهیمی چون جنیست و زنانگی هم مفاهیم ثابتی نیستند. به علاوه، مفهوم سفر و سنت سفرنامه‌نویسی هم تعینی تاریخی و فرهنگی دارد. پس چگونه می‌شود از تجربه‌ی سفر در مقام زن مسلمان یا سنت سفرنامه‌نویسیِ زنان مسلمان سخن گفت؟ چگونه می‌توان سفرنامه‌های زنان مسلمان را به شکلی خواند که در مقام نوعی روایتگری زنانه، تصویری تازه از تنوع فرهنگ اسلامی و حتی تنوع ذاتی اسلام به ما بدهد؟ کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان می‌کوشد با در نظر گرفتن ارتباط سفرنامه‌نویسی و زنان و دنبال کردن مشارکت زنان مسلمان در فرهنگ‌های محلیِ سفر به چنین پرسش‌هایی پاسخ دهد. 


کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان به‌ظاهر هدفی روشن و ساده دارد: مطالعه‌ی تطبیقی روایت‌های سفر زنان مسلمان به نقاط مختلف جهان، پیش از آن‌که «عصر جت» شکل جابه‌جاییِ مدرن را دگرگون کند. اما در مقطع کنونی، همین کنار هم گذاشتن کلمات «مسلمان»، «زن»، «سفر» و «جابه‌جایی» بلافاصله پرسش‌هایی برای مخاطبان ایجاد می‌کند. احتمال دارد این پرسش‌ها به خاطر سنت‌هایی مانند حجاب، نیاز به کفالت مردان یا شاید دسترسی محدود به غذای حلال باشد. بسیاری از این پیش‌فرض‌ها در مفاهیمی استعماری یا شرق‌شناسانه درباره‌ی زنان مسلمان و دنیایی که در آن زندگی می‌کنند، ریشه دارند. فارغ از پیشینه‌ی ما، بعید نیست همه‌مان چنین فرض‌هایی داشته باشیم چون اسناد تاریخیِ زندگیِ زنان و جابه‌جایی آن‌ها در چنین بافت‌هایی اگر هم وجود داشته باشند، چندان موثق نیستند. فقط متخصصانِ این حوزه‌ها به مطالبی دسترسی دارند که شاید معنای سفر زنی مسلمان از ایران قرن هفدهم، ترکیه‌ی قرن نوزدهم و هند اوایل قرن بیستم را برای ما روشن کنند. حتی کسانی که در جوامع اسلامی امروزی ــ‌ خواه در لاهور و خواه در لندن ــ  زندگی می‌کنند، ناگزیر درباره‌ی جابه‌جایی جنسیتی در سده‌ها و دهه‌های گذشته حدس‌هایی می‌زنند. فراگیری چنین پیش‌فرض‌هایی در گفت‌وگوی صدیقه‌ دولت‌آبادی، یکی از مسافران این کتاب، و یک پلیس مهاجرت به‌خوبی نمایان است؛ پلیسی که ظاهراً در بدو ورود دولت‌آبادی به فرانسه در سال 1926 به او گفت «باور نمی‌‌کنم زنی ایرانی و مسلمان روبه‌رویم ایستاده. به من بگو این راه دراز را با که آمده‌ای؟ منظورم این است که چه‌کسی تو را به فرانسه آورده؟… زن ایرانی مسلمانی که تنها از تهران به فرانسه آمده! دولت چطور به تو اجازه‌ی ترک کشور را داده؟ گذرنامه از کجا گرفتی؟» خلاصه این‌که در بیشتر موارد، همین سابقه‌ی ناآشنایی با واقعیت زندگی مسافران زن وجود دارد.

کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان، علاوه بر تغییر و گاه تأیید چنین فرض‌هایی، اشتباه بودن بسیاری از آن‌ها را نشان می‌دهد. تاریخِ نوشته‌های این کتاب از قرن هفدهم تا اواسط قرن بیستم است؛ از پیدایش اولین سفرنوشته‌های موجودِ زنان مسلمان تا ظهور تحول‌آفرین هواپیماهای جت در مسیرهای تجاری بین‌قاره‌ای در سال 1958.  متن‌های این کتاب به ده زبان مختلف نوشته شده‌اند. نویسندگان همگی زن هستند اما در گروه‌های اجتماعی متنوعی قرار دارند،‌ ملکه،‌ اصلاح‌طلب، زائر، صوفی، همسر، نوکیش، اسیر، پرسه‌زن،‌ ادیب و آشوب‌طلب. صدای این زنان از آسیا،‌ خاورمیانه،‌ آفریقا و اروپا بلند شده و نقاط شروع و پایان سفرهایشان بسیار متنوع است. این کتاب خواننده را از جاوه به آلاباما و از لندن به مکه می‌برد. بیشتر این مسافران خود را مسلمان می‌دانند و نوشته‌هایشان از منظر دینی یا اجتماعی به موضوع هویت می‌پردازند. این زنان به‌شکلی برجسته دغدغه‌شان برای زنان در وطن و خارج از کشور خودشان را در نوشته‌هایشان بازتاب داده‌اند و اغلب بر اساس بهترین چیزهایی که در سایر کشورها دیده‌اند، نگاهی به بهبود جوامع خود دارند. وجه مشترک دیگر آن‌ها تصمیم‌ آگاهانه‌ و عمدی‌شان به ثبت سفرهای خود و انعکاس تجربه‌هایشان برای استفاده‌ی خوانندگان است. آنچه این نویسندگان را در یک گروه قرار می‌دهد، صرفاً هویت‌شان به عنوان زن مسلمان نیست، بلکه سفردوستی و اشتیاق‌شان به خودکاوی، فعالیتی جمعی یا تغییری اجتماعی و سیاسی است.

طیف وسیع گرایش‌ها، پیشینه‌های فرهنگی و دیدگاه‌های این نویسندگان خواهی نخواهی فهم ما از اسلام و فرهنگ‌های جابه‌جایی را دقیق‌تر می‌کند. کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان دسته‌بندی‌های به‌ظاهر شفاف و محدودِ گرایش‌ها، پیشینه‌های فرهنگی و دیدگاه‌های رایج را به هم می‌زند تا به بینشی عمیق‌تر دست یابد. با مطالعه‌ی هر بخش کتاب، خواننده بارها از خود می‌پرسد معنای صحبت از زن مسلمان چیست و عنوان «زن مسلمان» در کشورها و مناطقی که صدای این زنان از آن‌ها به گوش می‌رسد، چقدر معنا دارد؟ قطعاً‌ اسلام، هسته‌ای سخت و نامنعطف نیست. مفهوم جنیست و زنانگی هم مفاهیم ثابتی نیستند. پس چگونه می‌توان از تجربه‌ی سفر در مقام زن مسلمان به شکلی معنادار و قابل ‌تأمل حرف زد؟ طرح موضوع سفر و پرداختن به آن به اندازه‌ی کافی کار سنگینی است چرا که این موضوع تعینی تاریخی و فرهنگی دارد. کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان می‌کوشد با در نظر گرفتن ارتباط سفرنامه‌نویسی و زنان و دنبال کردن مشارکت زنان مسلمان در فرهنگ‌های محلیِ سفر به این نوع پرسش‌ها پاسخ دهد.

این را هم باید اضافه کنیم که چنین پرسش‌هایی درباره‌ی زنان مسلمان و سفر، مختص دوران ما نیستند و پیش‌تر هم بارها و بارها در مطالعات زنان مطرح شده‌‌اند. همین مسافران نیز در پی کشف روش‌های متعدد و متفاوت زندگی و سفر زنان مسلمان در سراسر جهان و در کشورهای مختلف بوده‌اند. ترک خانه ناگزیر به معنای دیدن زنان دیگر، مسلمان یا غیرمسلمان، با پیشینه‌های فرهنگی گوناگون بود. تجربه‌های نو به واسطه‌ی سفر، خصوصاً برای نویسندگان قرن نوزدهم و قرن بیستم، بستری برای آزمودن نظرات و اندیشه‌های خودشان درباره‌ی زنانگی و سازگار کردن ایده‌ی جامعه‌ی مسلمانِ واحد یا امت اسلامی با تنوع عظیم مسلمانان بود. تمرکز ما بر این رویارویی‌ها و تأملات خواهد بود تا میان نویسندگان متن‌های این کتاب در سفرهای فیزیکی و فکری‌شان پیوندی برقرار کنیم. ما نیز مانند آن‌ها به این نکته پی برده‌ایم که زنان مسلمانْ نقطه‌نظر یا تجربه‌‌ی ذاتی واحدی ندارند. جایگاه یا موقعیت هر فرد فقط با جنسیت و اعتقاداتش تعیین نمی‌‌شود بلکه اساساً بیشتر اوقات عوامل دیگری مثل پیشینه‌ی فرهنگی، نژاد، طبقه‌ی اجتماعی، موضع سیاسی و البته فردیت او جایگاه هویتی‌اش در جامعه را رقم می‌زند.

سفر به گذشته‌ی جابه‌جایی‌های مسلمانان از دل مسیری کاملاً نو می‌گذرد. متأسفانه تعداد کمی از مسافران زن مسلمان تحصیلات دانشگاهی یا تحصیلات عمومی داشتند. در واقع، نبودِ دانش و اطلاعات درباره‌ی تجربه‌های سفر زنان از بیشتر نقاطی که این روزها جنوب جهانی نامیده می‌شود، چشمگیر است. بسیاری از متون این کتاب برای نخستین بار به زبان انگلیسی ترجمه شده‌اند و بسیاری از آن‌ها حتی در سنت‌های ادبی بستر آفرینش‌‌شان از دست رفته‌اند. در موارد اندکی فقط یک نسخه از متن باقی مانده که گاهی از جایی غریب و دور از ذهن و پس از سال‌ها تحقیق به دست آمده است. آثاری که در این کتاب بازگویی، تلخیص، ترجمه و بررسی شده‌اند، مجموعه‌ای از نوشته‌های تازه‌کشف‌شده درباره‌ی تعاملات اجتماعی میان زنانِ قلمروهای فرهنگی و زبان‌شناختی مختلف را ارائه می‌دهند. ناشناسی این آثار به سبب کیفیت نازل یا نامربوطی‌شان به موضوع نیست. این منابع جدید درباره‌ی مواجهه و مفهوم‌آفرینیِ مجددِ تاریخچه‌های جنسیتیِ جابه‌جایی و حرکت در جوامع مسلمانْ محققان، دانشجویان یا دیگر خوانندگان علاقه‌مند به این نوع مباحث مبسوط‌تر را‌ با بینشی نو آشنا می‌کند.

سفرنامه را می‌توان با روش‌هایی متفاوت خواند. بسیاری از مسافران کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان می‌خواستند توصیفی دقیق از مقصد سفر و مکان‌های سر راه‌شان به خوانندگان‌ ارائه کنند. همین هدفْ نوشته‌های آن‌ها را منبعی باارزش برای تاریخ‌پژوهان می‌کند؛ خصوصاً برای گروهی که به مکان‌ها و مقاطع زمانی خاصی در گذشته علاقه‌مندند. اما هدف ما از معرفی این سفرنامه‌‌ها فراتر از این‌هاست. امید ما رسیدن به بینشی درباره‌ی خود این نویسندگان است؛ افکار و نظرات‌شان درباره‌ی «خود»، جامعه،‌ فرهنگ، خدمت، غریبگی و آشنایی. متون هر فصل ضرورتاً نوعی خودزندگی‌نامه‌اند چون نویسندگان‌شان، خواسته یا ناخواسته، تصویری از خود ساخته‌اند؛ تصویری که پس‌زمینه‌اش اغلب مکانی ناآشناست. به همین دلیل، کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان بیش از هر چیز، مطالعه‌ی «خود» است. و البته همزمان بررسی تعامل، جامعه، تعلق و دیگربود. به طور کلی،‌ گزارش‌های موجود در کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان بیشتر به انسان علاقه‌مندند تا به جغرافیای فیزیکی.

این نویسندگان بیش از قلمرو و منطقه‌ی جغرافیایی، مشاهدات‌شان از دیگران هنگام سفر را ثبت کرده‌اند و برای ما فرصتی فراهم آورده‌‌اند تا به ماهیت تصادفی و تاریخیِ اجتماعی بودن بیاندیشیم. این مسافران مدام با طیفی از طبقات اجتماعی و افرادی با مذاهب و پیشینه‌های فرهنگی متعدد تعامل داشتند. برخی، حتی زمانی که به نظر می‌رسید دیگران کاملاً در محدوده‌ی متعارفات حاکم بر زندگی‌های روزمره‌شان مانده‌اند،‌ شرایط جدید را به معنای تغییر قوانین اجتماعی‌ بودن یا الغای این قوانین می‌دیدند. بعضی زنان حس می‌کردند افکارشان درباره‌ی اجتماع و احکام دین‌شان با چالش مواجه شده است. برای بعضی دیگر، سفر قوانین را تثبیت می‌کرد، نه فسخ. پس در نهایت این مطالعه تأملی بر تنوع ذاتی اسلام است. در این نوشته‌ها تجربه‌های بسیار زیادی وجود دارند که تعداد بسیار کمی از آن‌ها با هم تداخل پیدا می‌کنند و صرف کنار هم گذاشتن‌شان، این نکته را به ما یادآوری می‌کند که دسته‌بندی «زن مسلمان» به همان اندازه که راه‌گشاست، موجب محدودیت می‌شود.


نویسندگان: شیوان لامبرت‌هِرلی، دنیل مایکروویچ

مترجم: رویا پورآذر

منبع: این مطلب از مقدمه‌ی کتاب سه قرن سفرنامه‌نویسی زنان مسلمان برگرفته شده است که نشر اطراف ترجمه‌ی آن را در آینده منتشر خواهد کرد.


*. نشر اطراف پیش از این سه نمونه از سفرنامه‌های قدیمی زنان ایرانی را در مجموعه‌‌ای منتشر کرده است: چادر کردیم رفتیم تماشا، سه روز به آخر دریا، و خانم فردا کوچ است. با کلیک روی عنوان هر کتاب، می‌توانید آن را به صورت آنلاین خریداری کنید.

مطالب مرتبط

درست مثل رعد و برق | گذشته و آینده‌ی جستار برق‌آسا

نیما م. اشرفی
3 سال قبل

خود‌مردم‌‌نگاری، تلفیقی از خودزندگی‌نامه‌نویسی و مردم‌‌نگاری

عاطفه احمدی
3 سال قبل

پاتیل‌ها را لت می‌زنم | روایت احسان عبدی‌پور از مناسک عاشورا در بوشهر

احسان عبدی‌پور
3 سال قبل
خروج از نسخه موبایل