کتاب فقط روزهایی که می نویسم نوشتۀ آرتور کریستال است؛ جستارنویس، سردبیر و فیلمنامهنویس آمریکایی معاصر که او را یکی از خدایگانهای جستار روایی نامیدهاند. دایرۀ واژگان وسیع، اطلاعات ادبی و اجتماعی فراوان و استدلالهای محکم او را در کمتر جستارنویسی میتوان پیدا کرد. این کتاب متشکل از جستارهایی است که دغدغههای کریستال دربارۀ نویسندگی را منعکس میکنند.
پدرم میگفت تو نویسنده شدهای که مجبور نباشی کار کنی. بیشتر نویسندهها در برابر این اتهام با بدخلقی خواهند گفت «مگر نوشتن کار نیست؟» اما حرفش پُر بیراه نبود. حتی فکرِ محدودشدن و تعریفشدن با کاری که باب میلم نباشد رعشه به اندامم میانداخت. راهحلش زنجیرهای از کارهای پارهوقت بود (که هر وقت دلم میخواست میتوانستم رهایشان کنم) تا زمانی که رسماً نویسنده بشوم. در فاصلۀ سالهای 1971 تا 1981، مسافرکشی کردم، در انبار خوراکِ دام گونی غلّه به کول کشیدم، در یک هتل فکسنی نگهبانی دادم، روی نوار نقاله جعبه گذاشتم و برداشتم، فلسفه درس دادم، کارگر ساختمان شدم، برای شرکت پستی یوپیاس کامیون پر و خالی کردم و روی مثلث لوییزویل – سینسیناتی – لکزینگتون بار جابهجا کردم. هیچکدام از این کارها بیشتر از چهار دلار در ساعت، درآمد نداشت و من هم تا 1992، یعنی همین هفت سال پیش، حساب بانکی نداشتم. نه دستهچکی و نه پساندازی. همینطور نه ماشینی، نه کارت اعتباریای و نه جوراب کشمیر گرانقیمتی. بعضی وقتها از شهری به شهر دیگر میرفتم فقط برای این که بتوانم کار موقتی مثل خانهپایی پیدا کنم یا پیش دوستی بمانم. من نه مدافع این سبک زندگی هستم و نه آن را به کسی توصیه میکنم. با رسم و رسوم و قیمتهای امروز، اصلاً بعید میدانم ممکن باشد. اواسط دهۀ هفتاد، یک لیتر شیر در بوستون سی سنت بود؛ یک جعبه سیگار در کارولینای جنوبی دو دلار؛ یک پوند فیلۀ گوشت گوساله در کنتاکی چهار دلار و یکی از بهترین نوشیدنیهای عمرم در نیوجرسی هفده دلار.
حالا که به گذشته نگاه میکنم این زندگی گنجشکروزی و زاهدانه بیشتر از آن که باعث شرمندگی باشد، عجیب و سؤالبرانگیز است. چرا به چندرغاز راضی میشدم وقتی خیلی بیشتر میخواستم؟ و تازه به نظرم میآمد که باید همین راه را ادامه بدهم. آن هم نه به خاطر اینکه میخواستم نویسنده بشوم (آوای «برای هنر میزیام» سرم را پر نکرده بود) بلکه چون خودم را (اینجایش کمی خجالتآور است) در پرتو کتابهایی که در نوجوانی خوانده بودم میدیدم. شعرا و شعر خوراکم بودند و همینطور هر آنچه در کتابها رنگ و بوی خیالی، عاشقانه و تراژیک داشت. اینطور نبود که خودم را جای مالرو، کولریج، بایرون، کیتس، پو، بودلر، رمبو و پوشکین ببینم ولی سرمشقشان باعث میشد احساس کنم پیروی از الگوی عادی و آدموار زندگی، خیانت به رؤیاهای سوزان آنهاست.
کتاب فقط روزهایی که می نویسم متشکل از پنج جستار روایی از آرتور کریستال است که موضوع مشترک همۀ آنها نوشتن و نویسندگی است. این جستارها را کریستال پیشتر در نشریات معتبر آمریکایی به چاپ رسانده بود.
♦ شما میتوانید کتاب فقط روزهایی که می نویسم را از فروشگاه اطراف بخرید.
♦ برای دانلود pdf صفحاتی از این کتاب، لطفاً اینجا کلیک کنید.
♦ میتوانید نسخۀ الکترونیکی کتاب فقط روزهایی که می نویسم را از پلتفرمهای طاقچه و فیدیبو بخرید و دانلود کنید.
بدون دیدگاه