استانبول آرا گولر و استانبول من | به روایت اورهان پاموک
آرا گولر بزرگترین عکاس استانبول مدرن بود. عکسهای او زندگی ساکنان استانبول را هم در کنار معماری عثمانی شکوهمند شهر، مساجد شاهانه و آبنماهای عظیمش ثبت و روایت میکردند. اورهان پاموک، نویسندهی نامدار ترک و برندهی نوبل ادبیات سال 2006، از دوستان گولر بود و در همان محلهی او بزرگ شد. به تعبیر خود پاموک، «استانبولِ آرا گولر استانبولِ من است». پاموک در این مطلب که پس از مرگ گولر نوشته شده از استانبول میگوید و از اهمیت ثبت قصههای ساکنان شهر.
گِرایوِ دی، گوشهی عکسهای عروسی | خاطرات یک عکاس و فیلمبردار
مغازههای عکاسی و فیلمبرداری سابق اغلبشان دکانهایی بودند با سقفهایی کوتاه و کُنجی که منفذی داشت به آتلیهای تاریک که دهنهی غار نموری را تداعی میکرد. کنار اینها یا از مجالس عروسی فیلم میگرفتند تا کارت پِرس میکردند یا عکس بُرش میدادند و یا در نهایت، آبشار ماتی را میانداختند توی بکگراند عکسها. تا یکیدو دهه قبل، تصویر ما از فیلمبردار مجلسِ عروسی کسی بود که باید دوربین بزرگ و سنگین را میگذاشت روی شانهاش، سه ساعت تمام از جمعیت در حال رقص فیلمبرداری میکرد، و نهایتاً برای تعویض زاویهی دوربین سَر از پشتبام مستراح حیاط درمیآورد یا آویزان عَلَمی گاز و نردههای پنجرهی همسایه میشد. جلال حاجیزاده که حالا یک مدیر هنری باسابقه است، سالهای جوانیاش در مغازهی عکاسی پدرش در یکی از محرومترین مناطق شهر مشهد به عنوان فیلمبردار مشغول کار بوده. این مطلب بیکاغذ اطراف، روایتی است از او دربارهی تجربهی عکاسی و فیلمبرداری مجالس عروسی اواخر دههی 1370 و اوایل دههی 1380.