وقتی بیمار می‌شویم، مثل قلوه‌سنگی که درون آب پرتاب شده، با مجموعه‌ای از تجربه‌های جدید احاطه می‌شویم. بسته به شدت و زمان درگیری با بیماری، ممکن است بخش زیادی از توانمندی‌ها، مسئولیت‌ها و آزادی‌های ما از دست برود و هراس پیش‌رونده‌ای از پیچیده‌تر شدن رنج بیماری یا درمان‌ناپذیری گریبان‌مان را بگیرد. بیماری توان بی‌رحمانه‌ای برای بر هم زدن نظم زندگی روزمره‌ی ما دارد و درست همین جا است که ما برای سر در آوردن از کلاف گره‌خورده‌ای که دورمان پیچیده شده، نیازمند خلق روایت هستیم.