زندگی خلاف زمان | به‌زودی

زندگی خلاف زمان، الهام شوشتری زاده، نشر اطراف، دیه گو گاروچو، خرید کتاب، نوستالژی، آرمان شهر، خاطره، حافظه

تجربه‌های فراموش‌نشدنی بسیاری در زندگی وجود دارند و در هر سرگذشت، خاطراتی تکرارنشدنی از روزهای خوش و لحظه‌های تابناک می‌یابیم؛ صحنه‌هایی که دل‌مان می‌خواهد به آن‌ها برگردیم. اما گاهی هم حافظه، حافظهٔ خبیث و کاردان ما، تصمیم می‌گیرد آنچه را که رخدادی عادی و ساده بوده بزک کند و بیاراید. تقریباً هیچ‌کس خوش ندارد خاطراتش را کاملاً معمولی و پیش‌پاافتاده فرض کند. همهٔ ما خاطراتی موروثی داریم و شاید در نهایت، این خاطرات تمام داروندارمان باشند. با این حال، ممکن است رخدادی در حافظهٔ ما شکوهمند و ناب ثبت‌ شده باشد اما ما در لحظهٔ وقوعش آن‌گونه تجربه‌اش نکرده باشیم. ممکن است آن رخداد در لحظهٔ وقوعش رخدادی پیش‌پاافتاده بوده باشد، چیزی مثل همهٔ رخدادهای پیش‌پاافتادهٔ دیگر. دیه‌گو گاروچو، استاد فلسفهٔ اخلاقی و سیاسی دانشگاه مادرید، در کتاب زندگی خلاف زمان؛ دربارهٔ نوستالژی، آرمان‌شهر و دیگر وارونگی‌های تاریخی با همین شیوهٔ نوین مواجههٔ ما با گذشته سروکار دارد اما برای مطالعهٔ آن، از روش متفاوتی بهره می‌گیرد؛ از فلسفه و ادبیات کلاسیک.

بخش عمدهٔ هر سرگذشت ــ فردی یا جمعی ــ را خاطرات معمولی و پیش‌پاافتاده تشکیل می‌دهند. و شاید به همین سبب، حافظه که راه و رسم فریب را بلد است برای سرپوش گذاشتن بر پوچی ما دست‌به‌کار می‌شود و از داستان‌پردازی‌ و گاهی حتی از دروغ کمک می‌گیرد؛ ترفندی که هرگز از رونق نمی‌افتد. ما به یاد می‌آوریم اما تمام کار حافظه همین نیست. چیزی مهم‌تر از یادآوری هم رخ می‌دهد: ما خاطرهٔ روزهای خوش را اختراع می‌کنیم و بعد، حسرت‌شان را می‌خوریم. شاید حتی بتوان انسان را این‌گونه تعریف کرد: حیوانی که حسرت می‌خورد. البته احتمالاً حیوانات دیگری هم هستند که درکی از فقدان و غیاب داشته باشند اما حسرت، و گونهٔ مدرنش یعنی «نوستالژی»، تجربه‌ای انسانی است. واژهٔ نسبتاً نوپای نوستالژی در قرن هفدهم میلادی ابداع شده و امروزه بر نوع خاصی از تجربهٔ خاطره، خیال‌پردازی و فراموشی دلالت می‌کند. اما ما انسان‌ها، از روزگار یونان باستان تا قرن بیست‌ویکم، با حس نوستالژی و سودای بازگشت به دیروزِ بهتر از امروز را می‌شناخته‌ایم، گرچه شاید زمانی واژه‌ای برای سخن گفتن از آن نداشته‌ایم. با این همه، نمی‌شود انکار کرد که تجربه‌های عصر مدرن شیوهٔ مواجههٔ ما با گذشته را تغییر داده‌اند. دیه‌گو گاروچو در کتاب زندگی خلاف زمان بحث خود را از مفهوم «حسرت» و شیوهٔ یگانهٔ انسان برای درک «زمان» آغاز می‌کند و از دل متون فلسفی یونان باستان، دریچه‌ای به وجوه عمومی و سیاسی اسطوره، خاطره و فراموشی می‌گشاید. او در ادامهٔ بحث، تاریخچهٔ مفهوم مدرن «نوستالژی» را شرح می‌دهد و در نهایت، سراغ پیوند نوستالژی و مکان می‌رود و نشان می‌دهد که شهر مدرن چگونه به مهم‌ترین عرصهٔ رخ‌نمایی نوستالژی تبدیل شده است.

تک‌جستاری بلند زندگی خلاف زمان را الهام شوشتری‌زاده ترجمه کرده است. نشر اطراف به‌زودی این کتاب را منتشر و عرضه خواهد کرد.


دربارۀ نویسندۀ کتاب زندگی خلاف زمان

دیه گو گاروچو (Diego Garrocho) نویسنده و فیلسوف اسپانیایی استاد دانشگاه مادرید است. تخصص او فلسفۀ اخلاق است و در دانشگاه‌های سوربون، ام‌آی‌تی، بوستون و جانز هاپیکنز حضور داشته و پژوهش کرده. از گارچو مقالات متعددی در ژورنال‌های علمی به انتشار رسیده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *