روایت بازماندگان (Survivor narrative)

اصطلاح روایت بازماندگان به روایت‌هایی اشاره می‌کند که توسط بازماندگان تجربه‌ای تروماتیک، آزارنده یا نسل‌کشی نوشته شده‌اند. لیندا مارتین اَلکاف و لورا گِرِی-رُزِندِیل این اصطلاح را مطرح کرده‌اند تا بین کاربرد سیاسی گفتمان ارجاع‌دهنده به خود نویسنده و کاربرد محدودترِ گفتمان اعترافی تمایز قائل شوند. آن‌ها می‌گویند «گفتمان بازماندگان و راهکار اعتراضی‌شان اغلب با گفتار اعترافی سروکار دارد و افشاگری شخصی، روایت خودزندگی‌نامه‌ای و بیان احساسات و عواطف در آن‌ها مشاهده می‌شود»‌ اما بیان مؤثر انواعی خاص از تروما باید از مرحله‌ی اعتراف عبور کند و به شهادت دادن تبدیل شود. به نظر اَلکاف و رزندیل، در سبک اعترافی به‌جای توجه به کنش مجرم تمرکز بر حالت روانیِ قربانی ا‌ست. همچنین روش اعترافیْ اعتراف‌شنو را بر مسند تفسیر و قضاوت می‌نشاند اما اعتبار و عاملیت را از بازمانده سلب می‌کند. قربانی‌ باید زبان به سخن بگشاید و قصه‌هایش را به شکلی بگوید که از تمرکز بر احساسات شخصی عبور کند و به شهادت دادنی برای نقد عوامل فرهنگی بزرگ‌تر تبدیل شود. از این راه، قربانی با این کار بازسازی می‌شود و به بازمانده تبدیل می‌گردد. این پژوهشگران می‌گویند «چیزی که لازم داریم اعتراف نیست، شهادت دادن است.»


برگرفته از کتاب ادبیات من

ادبیات من کتاب نظری روایت خودزندگینامه ادبی اول شخص سدونی اسمیت جولیا واتسون خرید قیمت

نوشتۀ سدونی اسمیت و جولیا واتسون

ترجمۀ رویا پورآذر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *