مقصود از اعترافْ روایتی شفاهی یا مکتوب است، خطاب به همصحبتی که اعتراف را میشنود، دربارۀ فرد معترف قضاوت میکند و قدرت تبرئه و عفو او را دارد. اعترافها ابتدا خطاب به خداوند و یک اعترافشنو بودند. پس از کتاب اعترافات آگوستین، یا خداوندْ مخاطب روایتهای اعترافی است یا خوانندگانی که در پی روایتی برای شرح گناهکاری و رستگاری دیگراناند. به گفتۀ استفان اسپندر هدف فرد معترف «گفتن حقیقت محض دربارۀ کسی است که بهتر از هر کسی میشناسد، یعنی خودش. تنها معیار او حقیقت عریان است و معمولاً آنچه میگوید عریان است اما حقیقت محض نیست.» اسپندر به این نکته هم اشاره میکند که «همۀ اعترافها از زبان سوژه خطاب به ابژه و از زبان فرد خطاب به جامعه (یا کیش و آیین) هستند. حتی بیباکترین زندگیهای خصوصی افشاشده اعترافی در برابر نظام اخلاقی یک زندگیِ عینیِ بیرونی است.» شاید روایتِ اعترافی ثبت نوعی خطای اصلاحشده، تلاش راوی برای تثبیت مجدد ارزشهای جمعی یا توجیه فقدانِ آن ارزشها باشد.
دنیل بی. شِی کاربردهای اعتراف در روایتهای پیوریتن، مخصوصاً تجربۀ تغییر دین، را بررسی کرده و نشان داده است که روایتِ اعترافی از گفتمانهای بنیادینِ فرهنگ عمومی آمریکا محسوب میشود. به نظر ریتا فِلسکی، اعترافِ زنانه روشی برای ارائۀ علنی خود است که به جامعۀ زنان شکل میدهد و پاددانشی مبتنی بر اعتبار تجربه میسازد. فوکو نیز دربارۀ این موضوع بسیار نوشته که چگونه اعتراف در دنیای غرب از راه مهار خواستههای نامشروع و تولید دانش دربارۀ میل جنسی، در خدمت تأدیب سوژهها بوده است. تحلیل فوکو برای بررسی سبکهای اعترافی معاصر سودمند است، مثلاً برای بررسی میزگردهای رادیویی و تلویزیونی که در آنها اعترافهای بیپروا و اغراقآمیز افراد، هم امیال و رفتارهای مخل اجتماع را به شکلی پرآبوتاب نمایش میدهد و هم با کمک قاب میزگرد تلویزیونی مهارشان میکند. توجه پژوهشگران رشتههای مختلف مانند ارتباطات، مطالعات رسانه، مطالعات فرهنگی و همچنین مطالعات ادبی در چند سال گذشته به شبکههای اجتماعی و وبلاگها (که فرمهای جدید اعتراف دیجیتال هستند) و به طور کلی به اینترنت (که دستگاه اعتراف جهانی محسوب میشود) جلب شده است.
برگرفته از کتاب ادبیات من
نوشتۀ سدونی اسمیت و جولیا واتسون
ترجمۀ رویا پورآذر
بدون دیدگاه