خلاصه، دانلود و خرید کتاب نزدیک ایده

نشر اطراف، خرید کتاب، نفیسه مرشدزاده، زیمونه یونگ، یانا مارلنه مادر، ستاره نوتاج، دانلود کتاب pdf

موضوع اصلی کتاب نزدیک ایده، «جا»یی است که افکارمان در آن شکل می‌گیرند. همۀ ما ساعات بسیاری از روز را درگیر افکار مختلفی هستیم، با خود حرف می‌زنیم، سؤال می‌پرسیم و پاسخ می‌دهیم. اصلاً شاید خیلی‌ از ما بیشتر دنبال جایی برای فکر نکردن باشیم تا مکانی برای فکر کردن. هانا آرنت می‌گوید افکار در تنهایی و در گفت‌وگو با خویشتن ظهور پیدا می‌کنند، ولی در ادامه توضیح می‌دهد که در این مکالمۀ درونی، ارتباط ما با جهان بیرون و انسان‌های دیگر قطع نمی‌شود و صدای آن‌ها هم در گفت‌وگوی ذهنی ما با همان خودی که با او سخن می‌گوییم، طنین می‌اندازد. پس افکاری که از ذهن ما می‌گذرند از جهان بیرون جدا نیستند.

وینستون چرچیل در سخنرانیِ‌ اکتبر ۱۹۴۳ تأکید کرد ساختمان جدید مجلسِ عوام درست مانند ساختمان قبلی که دو سال و نیم پیش‌ با بمب‌های آلمانی‌ تخریب شده بود، ساخته شود. چرچیل دستور داد در بازسازیِ مجلس، ساختمان به سبک رایج پارلمانِ کشورهای دیگر، نیم‌دایره‌شکل، طراحی نشود. گفت شکل مرسومِ مستطیل خودمان که در آن محافظه‌کاران و اپوزیسیون رو‌به‌روی یکدیگر می‌نشستند، با نظام دوحزبی سازگارتر است و مجلس جدید اصلاً نباید آن‌قدر بزرگ باشد که تمام اعضا در آن جا بشوند یا همه جایگاه ثابتی داشته باشند. گفت مزیت سخنرانی‌های مجلس عوام «سبکِ گفت‌وگویی آن‌هاست، غیررسمی و سریع بودن، امکان تبادل آرا و قطع کردن حرف دیگری»، و برای این سبک گفت‌وگو فضایی کوچک لازم است. در مناسبت‌های مهم باید نوعی احساس ازدحام و اضطرار حاکم باشد و مردم باید حس کنند که مجلس عوام دارد درباره‌ی مسائلی حیاتی تصمیم می‌گیرد. مشهورترین جمله‌ی سخنرانی چرچیل این بود: «ما ساختمان‌ها را می‌سازیم و ساختمان‌ها هم ما را می‌سازند.»

در درجۀ اول این ایده که مکان، شاید حتی بیشتر از آدم‌های حاضر در آن، در ساخت هویت ما نقش دارد بسیار جذاب است. سخنرانی‌ها و هم‌اندیشی‌ها معمولاً در مکان‌های مزخرفی برگزار می‌شوند. سالن‌های کنفرانس در خیلی از دانشگاه‌های نوساز آلمان پنجره ندارند، شاید برای این‌که نگاهِ آدم‌ها سرگردان و حواس‌شان پرت نشود و همه به درس توجه کنند. شاید هم هدف از نبود پنجره، که مشابهش را در طراحی فروشگاه‌های بزرگ دهه‌ی ۱۹۷۰ هم می‌بینیم، ایجاد تصوری از دانشگاه در حکم جعبه‌ی سیاه باشد.

ادوارد لُوِه، هنرمند فرانسوی که در سال ۲۰۰۷ نابهنگام از دنیا رفت، جایی در کتاب اتوپرتره می‌نویسد: نمی‌روم پیاده‌روی که فکری به ذهنم برسد؛ می‌روم پیاده‌روی که وقتی برگشتم و سر جایم نشستم فکری به ذهنم برسد. من هم وقتی به سخنرانی‌های دانشگاهی گوش می‌کنم حال و روز مشابهی دارم. هر چه سخنرانی ملال‌انگیزتر باشد، فکرهای بهتری به ذهنم می‌رسند. معمولاً فکرها حینِ شنیدنِ سخنرانی سراغم می‌آیند، آن هم در آخرین لحظه‌ها، وقتی از جا برمی‌خیزم، وقتی عصبانیتم فروکش می‌کند.


کتاب نزدیک ایده مجموعه‌ای متشکل از 9 مقاله از اندیشمندان معاصر است که به مسئلۀ ایده‌پردازی و فکر کردن می‌پردازد. زیمونه یونگ و یانا مارلنه مادر گردآورندگان این کتاب، سعی دارند به پاسخ این پرسش برسند که ما در کجا فکر می‌کنیم؟ یا به عبارت بهتر، در کجاها افکار به سراغ‌مان می‌آیند؟ هر یک از نویسندگان این جستارها به مکان فکر خود اشاره می‌کند و در موردش توضیح می‌دهد.

♦ برای خرید کتاب نزدیک ایده، لطفاً به فروشگاه اطراف مراجعه کنید.

♦ برای دانلود pdf بخش‌هایی از این کتاب، این‌جا کلیک کنید.

♦ اگر تمایل دارید نسخۀ الکترونیکی این کتاب را بخوانید، لطفاً از پلتفرم‌های طاقچه و فیدیبو آن را تهیه نمایید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *