استارتاپ چیست؟ | نگاهی به این مدل کسب‌وکاری نوین

استارت آپ، استارتاپ، خاک کارخانه، میزها و دیوارها، مصائب من در حباب استارت آپ، استیو جابز غلط کرد، اتاق کار، نزدیک ایده، روایت در کسب و کار، تجربه محیط کار

استارتاپ‌ها به عنوان یکی از خلاق‌ترین و البته پرچالش‌ترین مدل‌های کسب‌وکاری دنیای مدرن، به‌سرعت در حال گسترش هستند و بین کارآفرینان پرطرفدار شده‌اند. استارت آپ به شرکت‌های نوپا یا حتی شبه‌شرکت‌هایی اطلاق می‌شود که هدف‌شان نوآوری یا بهبود فرآیندها است. اما چرا این نوع شرکت‌ها به چنین محبوبیتی دست یافته‌اند و چه عواملی در موفقیت یا شکست آن‌ها تأثیر دارد؟ چرا بعضی به سودی هنگفت می‌رسند و تعداد زیادی از آن‌ها فرومی‌پاشند؟

استارتاپ چیست؟

استارتاپ به معنای راه‌اندازی کسب‌وکاری جدید است که عمدتاً بر اساس یک ایده یا نوآوری شکل می‌گیرد. استارتاپ‌ها با چند ویژگی اصلی شناخته می‌شوند: معمولاً در مراحل اولیۀ توسعه قرار دارند، با شرایط عدم قطعیت مواجه‌اند و در نتیجۀ آن بیشتر در معرض آسیب‌ قرار می‌گیرند ولی با این وجود از پتانسیل بالایی برای رشد و گسترش برخوردارند. شرکت‌های نوظهور به دنبال ایجاد محصولات یا خدمات جدیدی هستند که بتوانند بازار را به چالش بکشند و نیازهای خاصی را برآورده کنند. به طور خلاصه این‌که، استارت آپ‌ها دائماً به دنبال رشد، مقیاس‌پذیری و تأثیرگذاری بر بازار هستند.

یک استارتاپ با نوآوری، ریسک‌پذیری و تمرکز بر فناوری شناخته می‌شود. در واقع وجه تمایز این سازمان‌ها با شرکت‌های کلاسیک در همین مشخصه‌هاست. شرکت‌های سنتی به‌ندرت وارد بازارهای پرخطر می‌شوند و ترجیح می‌دهند مارکتی را انتخاب کنند شرایط روشن و قابل پیش‌بینی‌تری دارد. این معیارهای استارت آپی باعث می‌شود احتمال شکست شرکت‌های نوظهور خیلی بالاتر باشد -کما این‌که نرخ موفقیت در این نوع کسب‌وکار خیلی بالا نیست- ولی از طرف دیگر همین معیارها به آن‌ها کمک می‌کند سریع‌تر از کسب‌وکارهای سنتی عمل کنند و در پاسخ به تغییرات بازار انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشند. این گرایش به استارت آپ بی‌دلیل نیست؛ در دنیای امروز با توجه به پیشرفت‌ فناوری آی‌تی، سازمان‌هایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تکنولوژی وفق دهند و از پتانسیل آن به بهترین شکل بهره ببرند. به همین خاطر هم استارتاپ‌ها را نماد کسب‌وکار مدرن می‌دانند.

استارت آپ، استارتاپ، خاک کارخانه، میزها و دیوارها، مصائب من در حباب استارت آپ، استیو جابز غلط کرد، اتاق کار، نزدیک ایده، روایت در کسب و کار، تجربه محیط کارانواع استارتاپ

استارتاپ‌ها مثل کسب‌وکارهای سنتی به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند که هر کدام ویژگی‌ها و اهداف خاص خود را دارند. در این سال‌ها شیوه‌های مختلفی برای دسته‌بندی ارائه شده که یکی از معروف‌ترین و موردپذیرش‌ترین آن‌ها را استیو بلنک مطرح کرده است:

  • استارت‌های سبک زندگی؛ در این نوع، افراد سبک زندگی‌شان را تبدیل به شغل می‌کنند و از تبلیغ و انجام آن پول درمی‌آورند. مثل بلاگرها یا اساتید موسیقی.
  •  کسب‌وکارهای کوچک؛ به شغل‌های کوچکی گفته می‌شود که افراد با سرمایۀ خیلی کم به راه می‌اندازند و بیشتر متکی به خودشان است. مثل تأسیس فروشگاه‌های کوچک یا تدریس خصوصی.
  • قابل گسترش؛ در این مدل، ایده حرف اول را می‌زند و تمام ماهیت کسب‌وکار را تعیین می‌کند. نکتۀ مهم این‌جاست که این ایده‌های منحصربه‌فرد، بسیار گسترش‌پذیر هستند و می‌توانند خیلی سریع رشد کنند؛ چیزهایی مثل تاکسی اینترنتی یا شبکه‌های اجتماعی. هدف این استارتاپ‌ها جذب سرمایه و رسیدن به سود حداکثری است. استارتاپ‌های یونیکورن نمونۀ همین گسترش‌پذیری هستند.
  • قابل خرید؛ هدف این استارت آپ‌ها رشد کردن و خریده شدن توسط شرکت‌های بزرگ‌تر است.
  • کمپانی‌های بزرگ؛ وجه مشخصۀ این استارتاپ‌ها این است که با یک محصول محدود شروع می‌کنند ولی به‌مرور محصولات و خدمات جدیدتری به مشتری ارائه می‌کنند. در واقع به جای این‌که سازمان جدیدی تأسیس کنند، شرکت قبلی را بسط می‌دهند. اپل نمونۀ همین شرکت است؛ با کامپیوتر شروع کرد و بعدتر انواع گوشی و تبلت را ارائه داد.
  • استارتاپ‌های اجتماعی: این نوع استارتاپ‌ها تمرکز بیشتری بر مسائل اجتماعی و محیط زیست دارند و به دنبال حل مسائل اجتماعی به شکل پایدار هستند. این مدل استارت آپ‌ها بیشتر از این‌که دنبال منفعت مادی و سود مالی باشند، به دنبال تغییر وضعیت اجتماعی هستند.

مدل دیگری هم برای دسته‌بندی استارت آپ  هست که به چهار نوع شرکت نوظهور ارجاع می‌دهد:

  • استارتاپ‌های تکنولوژیک؛ این نوع استارتاپ‌ها تمرکز اصلی خود را بر روی فناوری و نوآوری‌های مربوط به آن قرار می‌دهند و معمولاً به دنبال یافتن راه‌حل‌های دیجیتالی برای مسائل مختلف هستند.
  • استارتاپ‌های اجتماعی؛
  • استارتاپ‌های B2C؛ این شرکت‌های نوظهور به صورت مستقیم با مشتریان نهایی سر و کار دارند و به دنبال جذب و حفظ این مشتریان هستند.
  • استارتاپ‌های B2B؛ بر عکس دستۀ پیشین، این استارت آپ‌ها خدمات و محصولات خود را به دیگر شرکت‌ها ارائه می‌دهند، نه به مشتریان نهایی.

البته این دسته‌بندی‌ها نهایی و قطعی نیست؛ برخی از استارتاپ‌ها ممکن است ترکیبی از این دسته‌ها باشند یا حتی در مسیر رشدشان تغییر جهت دهند و از یک دسته به دستۀ دیگر بروند. ماهیت این دسته‌بندی‌ها در این است که بازارهای متفاوت و پتانسیل هر یک مشخص شود تا استارتاپ‌ها بتوانند از فرصت‌های گوناگونی که در مقابل‌شان هست، به بهترین وجه بهره‌برداری کنند.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «دفتر کار ایده‌آل» را مطالعه کنید.

شیوۀ راه‌اندازی استارتاپ‌ها

راه‌اندازی یک استارتاپ نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و آگاهی از فرایندها و ریسک‌هاست. در ابتدا، کارآفرین باید یک ایدۀ خلاقانه و نوآورانه را شناسایی کند. پس از شناسایی ایده، مرحلۀ بعدی بررسی بازار و رقبا و شناسایی نیازهای مشتریان است. این عوامل به کارآفرین کمک می‌کند تا محصول یا خدمات خود را به بهترین شکل ممکن عرضه کند. پس از مرحلۀ تحقیقات، نوبت به ایجاد طرح تجاری یا بیزینس پلن می‌رسد. در این طرح شما اهداف، استراتژی‌ها، منابع مالی و برنامه‌های بازاریابی را مشخص می‌کنید. این طرح نه تنها نقشۀ راه می‌شود و به کارآفرین کمک می‌کند مسیرش را مشخص کند، از سوی دیگر می‌تواند سرمایه‌گذاران و شرکای تجاری را هم مجاب به سرمایه‌گذاری کند. در نهایت، پس از تأمین بودجه و منابع مورد نیاز، کارآفرین می‌تواند به مرحلۀ اجرای ایده‌ها بپردازد و استارتاپش را کلید بزند.

گرچه در استارت آپ ایده نقش محوری را دارد ولی همه‌چیز نیست. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های کارآفرین‌های نوظهور تأمین مالی است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد استارتاپ‌ها در مراحل اولیه به دنبال جذب سرمایه‌گذاران هستند، و این کاری بسیار دشوار است و ریسک‌های زیادی دارد. عدم تأمین مالی حتی می‌تواند به شکست پروژه و ازدست‌رفتن ایده منتهی شود. اتفاقی که به‌کرات افتاده و خیلی از استارتاپ‌ها با وجود ایده‌های جدید و خوب‎شان شکست خوردند.

چالش دیگری که ممکن است در مسیر راه‌اندازی پیش بیاید، مربوط به نیروی انسانی و مدیریت است. جذب افراد متخصص و توانمند برای کار در استارت آپ حساس و حیاتی است. علاوه بر این، حفظ انگیزه و ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت در تیم کارآفرینی هم بسیار اهمیت دارد. سازمان‌های نوظهور گاهی در این زمینه هم با مشکلاتی مواجه می‌شوند که می‌تواند تأثیر منفی روی عملکرد کلی شرکت بگذارد.

کتاب‌هایی برای آشنایی بیشتر با استارتاپ

برای افرادی که کارآفرین‌ها و کسانی که به استارتاپ علاقه‌مند هستند، مطالعۀ کتاب‌های مرتبط خیلی کارساز است؛ هم ایده‌های جدیدی برای راه‌اندازی و رهبری سازمان و مدیریت تیم می‌دهد و هم تجربه‌هایی در اختیارشان می‌گذارد که کمک می‌کند کمتر مرتکب اشتباه شوند. چند کتاب معروف در این زمینه عبارت‌اند از:

  • کتاب استارتاپ ناب نوشتۀ اریک رایس: این کتاب به ارائۀ مدل کسب‌وکار و مراحل راه‌اندازی استارتاپ‌ها می‌پردازد.
  • کتاب هنر جذب سرمایه در استارت آپ‌ها نوشتۀ  آلخاندرو کرمدس: که موضوع حساس و مهم جذب سرمایه‌گذار را آموزش می‌دهد.

  • کتاب خلق مدل کسب‌وکار نوشتۀ الکساندر استروالدر و ایو پیگنیور: این اثر نحوۀ تدوین بیزنس پلن یا طرح توجیهی را می‌آموزد.

نشر اطراف هم چن کتاب مهم در حوزۀ کسب‌وکار استارتاپی منتشر کرده که ایده‌های جدیدی را مطرح می‌کنند:

مجموعۀ «روایت در کسب‌وکار»

هر برند یک قصه استبهترین قصه‌گو برنده استروزی روزگاری سازمانی
هر برند یک قصه است دانلد میلر دونالد میلر رسول بابایی نشر اطراف بازاریابی برندسازی برندنامه قصه‌ی برند روایت برند استوری برندبهترین قصه گو برنده است، آنت سیمونز، زهرا باختری، نشر اطراف، خرید کتابروزی روزگاری سازمانی روایت در کسب و کار نشر اطراف پرهام طباطبایی کار گروهی ژاک کوپچیک کیریستین ارلاخ کتاب نظری

مجموعۀ «تجربۀ محیط کار»

خاک کارخانهمیزها و دیوارهانزدیک ایده
شیوا خادمی مستند نگاری تاریخ شفاهی روایت مستند نشر اطراف روایت گری رویا پور آذر الهام شوشتری زاده نفیسه مرشد زادهآفیس، شیلا لایمینگ، مریم پوراسماعیل، پوراسمعیل، کسب و کار، مدمن، جانشین هادساکر، زندگی پنهان چیزهای معمولی، نفیسه مرشدزاده، نشر اطرافنزدیک ایده نشر اطراف ستاره نوتاج نفیسه مرشدزاده رویا پورآذر زیمونه یونگ، یانا مارلنه مادر
اتاق کارمصائب من در حباب استارت آپاستیو جابز غلط کرد با تو
اتاق کار، اسلون کراسلی، کیوان سررشته، جویس کارول اوتس، والریا لوئیزلیمصائب من در حباب استارتاپ، نشر اطراف، دنیل لاینز، خرید کتاب، سعید قدوسی نژاد، سیلیکون ولی، هاب اسپاتاستیو جابز غلط کرد با تو استارتاپ استارت‌آپ خاطره زندگینامه

خواندن این کتاب‌ها نه تنها به ایجاد آگاهی در مورد استارتاپ‌ها کمک می‌کند بلکه می‌تواند راهنما و مشوقی برای کارآفرینان هم باشد. این آثار به مدیران این امکان را می‌دهد که برای کارکنان فضای بهتری فراهم آورند تا تجربیات مثبتی را تجربه کنند.

در همین زمینه پیشنهاد می‌کنیم مطلب «تجربه کارکنان چیست؟» را بخوانید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *