رمان مصور چیست؟

اصطلاح «رمان مصور/گرافیک ناول» در حال حاضر حداقل به چهار طریق متفاوت و متناقض با هم به کار می‌رود. اول این‌که به‌سادگی به‌جای مترادفی برای کتاب‌های کمیک استفاده می‌شود. مثلاً تازگی درباره‌ی «رمان مصور هشت‌صفحه‌ای»ای خواندم که زمانی خودم آن را کشیدم. دوم، برای طبقه‌بندی فرمت کتاب به کار می‌رود؛ مثلاً کتاب کمیک صحافی‌شده، چه با جلد سخت و چه با جلد نرم، در برابر مجله‌های کمیک منگنه‌شده‌ی قدیمی. سوم، به‌طور خاص به معنی روایتی در قالب کتاب کمیک است که در فرم و ابعاد، معادل رمان منثور است. و در نهایت، آن را برای اشاره به فرمی به کار می‌برند که به لحاظ دامنه‌ی اهدافش، فراتر از کتاب‌های کمیک است؛ در واقع می‌توان گفت که مجموعاً رسانه‌ای جدید است. گفتنی است که اکثر «نویسندگان رمان مصور» بزرگ، این اصطلاح را تحت هیچ شرایطی به کار نمی‌برند.
به عبارت دیگر، سردرگمی حکم‌فرماست. با این حال به‌روشنی می‌توان دید که دستیابی به چهارچوبی برای این رسانه به شیوه‌ی امروز، به معنی ایجاد تغییرات عمده در نگرش زیبایی‌شناختی است. مشخصه‌ی این دیدگاه جدید احترام به صدای نویسندگان است، میل به ایجاد قفسه‌ی کتابخانه‌ای همیشگی از آثار بزرگ در زمینه‌ی هنری عامه‌پسند که پیش از این چیزی جز «دورریز» محسوب نمی‌شدند و همین‌طور معنای عمیق‌تر تاریخچه‌ی این رسانه در مقایسه با قبل.
به عقیده‌ی من مدت‌ها پیش از آن‌که هواداران رمان مصور بحث را میان خودشان تمام کنند، راهبردهایی که برای خوانش تصویری ابداع شده‌ منجر به شکل‌گیری ادبیات جدیدی در عصر ما خواهند شد که در آن واژه، تصویر و خط‌نوشته به شکلی مؤثر با هم در تعامل‌اند، ادبیاتی که با پیچیدگی زندگی مدرن و همهمه‌ی علائم و نشانه‌ها و محرک‌هایش هماهنگ است.

نویسنده: ادی کمپبل

مترجم: سبا هاشمی‌نسب

منبع: مجله‌ی World Literature Today، شماره‌ی ویژه‌ی ادبیات مصور، مارس و آوریل ۲۰۰۷

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *