تاریخ شفاهی به عنوان روشی نوین در مستندسازی، مستندنگاری و نگهداری اطلاعات فرهنگی و اجتماعی و صنعتی، جایگاه ویژهای در مطالعۀ تاریخ و حافظۀ جمعی دارد. این شیوه، از امکاناتی چون مصاحبه با افرادی که در رویدادهای مهم تاریخی شرکت داشتهاند، بهره میبرد تا کنجکاویهایمان دربارۀ واقعهها را پاسخگو باشد. در عصر حاضر که سرعت انتقال اطلاعات و تغییرات آن از اهمیت بالایی برخوردار است، روایت شفاهی میتواند کمکمان کند تا از تجربهها و خاطرات افرادی که در فرآیندهای تاریخی حضور داشتهاند، بهرهبرداری کنیم. اگر به دنبال راهکاری برای مستندسازی تاریخ و تجارب شخصی خود یا دیگران هستید، این مقاله نهتنها اطلاعات نظری مفیدی ارائه میدهد، بلکه راهکارهای عملی نیز برای تحقق اهداف پژوهشی و مستندسازی فراهم میآورد.
تاریخ شفاهی چیست؟
تاریخ شفاهی به مجموعهای از اطلاعات و روایتهایی اطلاق میشود که از طریق مصاحبه با افراد و گفتگوهای غیررسمی جمعآوری میشود. در این روش، افراد به ایفای نقش راویان تاریخ پرداخته و تجربیات و خاطرات خود را در مورد رویدادهای زندگی و وقایع اجتماعی با دیگران به اشتراک میگذارند. این روایتها معمولاً شامل احساسات، نظرات و تجربیات شخصی افراد است و کمک میکند تا به دیدگاههای جدیدی نسبت به تاریخ یک پدیده برسیم.
تاریخ شفاهی بهویژه در جوامعی که کتابخانههای محدودی دارند یا فاقد منابع مکتوب هستند، نقش بسیار مهمی ایفا میکند. از سوی دیگر خیلی از راویان یا مشارکتکنندگان امکان یا توان نوشتن از پدیدههای تاریخی را ندارند. حتی شاید در لحظه اهمیتی هم به آن موضوع تاریخی ندهند. اینجاست که پژوهشگر شروع به صحبت با این افراد میکند و روایت شفاهی آنها را گردآوری میکند. طبیعتاً با استفاده از این رویکرد میتوان به اطلاعاتی دست یافت که بسیاریشان در اسناد مکتوب وجود ندارد. گردآوری این تجربههای فراموششده به بازسازی و نگهداری تاریخ فرهنگی و اجتماعی و صنعتی کشور کمک خواهد کرد.
روشهای جمعآوری دادهها در تاریخ شفاهی
جمعآوری اطلاعات در تاریخ شفاهی روشهای متنوعی دارد که از میان آنها میتوان به مصاحبه، ضبط صوتی و تصویربرداری اشاره کرد. در روشهای مصاحبه، پژوهشگران سؤالاتی را طراحی میکنند که به راویان کمک کند اطلاعات دقیقتری از تجربیات خود ارائه دهند. سؤالات میتوانند از مسائل عمومی شروع شوند و بسته به اطلاعات موردنیاز و هدف پژوهش، به سوی پرسشهای خاصتر و محدودتر بروند. مثلا پرسشگر بر روی یک پدیدۀ بهخصوص متمرکز میشود و از راوی میخواهد که دیدهها و شنیدههایش از آن را بازگو کند. یکی دیگر از روشهای جمعآوری دادهها، نواربرداری صوتی و تصویری است که به پژوهشگران امکان ضبط زندۀ روایتها و احساسات را میدهد. این اقدامات نهتنها به حفظ داستانها کمک میکند، بلکه ابزاری قدرتمند برای افرادی است که به دلایل مختلف قادر به حفظ اسناد مکتوب نیستند.
در دنیای امروز، متدولوژیهای نوینی در بررسی تاریخ شفاهی معرفی شده است که پژوهشگران را قادر میسازد تا دادهها را به شکل بهتری تجزیه و تحلیل کنند. استفاده از نرمافزارهای مخصوص در کدگذاری و تحلیل دادههای شفاهی از جمله همین متدولوژیها هستند که به دقت و شفافیت تحقیقات کمک میکنند. علاوه بر این، بسیاری از پژوهشگران به جمعآوری دادهها از منابع آنلاین و شبکههای اجتماعی هم پرداختهاند. این شیوۀ مدرن به آنها فرصت داده تا روایتها و تجربیات مختلف را از منظرهای متفاوت مورد بررسی قرار دهند. مثلاً روایت آدمهای بیصدا و بهحاشیهراندهشده حالا با کمک شبکههای اجتماعی و اینترنت بهتر شنیده میشود. پژوهشگر از همین فرصت استفاده میکند تا تحقیقاتش را غنیتر سازد.
کارکرد تاریخ شفاهی در مستندنگاری کار
تاریخ شفاهی حالا ابزاری مؤثر در مستندسازی شناخته میشود و امکان ثبت رویدادهای مخلف را فراهم میآورد تا تصویر بهتری از نهادها، پدیدهها، رویدادها و فرهنگهای مختلف شکل گیرد. مستندسازی تجربیات فردی به ما این فرصت را میدهد که از گذشته بیاموزیم و از این تجربیات در آینده بهرهبرداری کنیم. در این راستا، روایت شفاهی میتواند به بهبود شناخت عمومی از تمام وقایع تاریخی کمک کند و نحوۀ تاثیر آنها بر شکلگیری هویتهای اجتماعی را توضیح دهد. این وقایع صرفاً سیاسی یا اجتماعی یا فرهنگی نیستند، بلکه میتوانند صنعتی و تجاری هم باشند. در حقیقت تاریخ شفاهی میتواند راوی تاریخ یک کسبوکار، سازمان یا حتی صنعت باشد.
از تاریخ شفاهی میتوان برای مستندنگاری فرهنگ سازمانی و تجربیات کارکنان استفاده کرد. این روش با مستند کردن تجارب و نظرات کارمندان و کارگران میتواند به شناخت بهتر آن سازمان یا صنعت کمک کند و تاریخ تکاملی آن را توضیح دهد؛ اینکه از کجا شکل گرفت و چطور پیش رفت و به کجا ختم شد؟ این اطلاعات میتواند به انتخابهای استراتژیک سازمانها و بهبود فرایندهای داخلی هم کمک کند. در واقع تاریخ شفاهی میتواند با یادآوری تجربههای مثبت و منفی میان دو نسل از کارمندان به توسعۀ فرهنگی و ارزشهای مشترک در سازمانها منجر شود.
اما این تمام کارکرد تاریخ شفاهی در حوزۀ مستندنگاری کار نیست؛ در بررسی تاریخی کسبوکارهای ازبینرفته یا صنایع ورشکسته هم میتوان از این رویکرد استفاده کرد. روایت شفاهی کارگران و کارکنان دلایلی فروپاشی سازمان را بهخوبی عیان میکند و ریشههایش را نشان میدهد. چون این افراد کسانی بودند که در لایههای زیرین آن مجموعه حضور داشتند و بیواسطه و عینی همهچیز را لمس کردهاند و دیدهاند. با کمک روایت شفاهی اینان میتوان به دنبال دلایل اتفاقات گشت و مانع وقوع مجدد چنین فجایعی شد.
کتاب خاک کارخانه، یکی از نمونههای برجستۀ مستندنگاری کار در ایران است. شیوا خادمی در این کتاب با کارگران کارخانۀ ورشکستۀ چیت سازی بهشهر صحبت کرده و از دل حرفهای آنان تاریخ شفاهی این کارخانه و حتی صنعت پارچه بافی در کشور را روایت کرده. حرفهای این کارگران وفادار و برداشتهای شخصی آنها نشان میدهد که چرا این کارخانۀ عظیم در طی چند دهه نابود و محو شد.
مزایا و چالشهای تاریخ شفاهی
فرصتهای بسیاری در مسیر گردآوری روایتها وجود دارد که میتواند باعث غنیتر شدن تاریخ شفاهی شود. فراهم کردن بستری برای گفتوگو و حل مسائل بازتابدهندۀ زندگی واقعی و آشنا شدن با برداشتهای افراد از پدیدههای پیرامون به غنای این دانش کمک میکند. البته که این اتفاق نمیتواند به صورت خام بیفتد. تحلیل و بررسی تجارب شخصی جزو مراحل ضروری این نوع مستندنگاری است. این کار به پژوهشگر این فرصت را میدهد تا از تکرار خاطرات و تجارب مشابه جلوگیری کرده و بر عمق دادهها بیفزاید. با دقت در جزئیات روایتها، پژوهشگر میتواند تفاوتها و شباهتها را بررسی نماید و از این طریق تحلیلی جامعتر از یک دورۀ خاص ارائه دهد. این شیوۀ تحلیلی میتواند به برجستهسازی ابعاد مختلف یک پدیده کمک کند و امکان ارائۀ دیدگاههای مختلف را فراهم نماید.
اما باید توجه داشت که با وجود مزایای فراوان روایت شفاهی، این حوزه با چالشهایی هم همراه است. از جمله مشکلاتی که مستندنگار احتمالاً بهکرات با آن برخورد میکند بیاعتمادی افراد به روند مصاحبه و تقاضای محترم شمردن حریم خصوصی است. یا ممکن است صحبت کنند ولی به دلایل سیاسی یا برای حفظ امنیتش اصرار داشته باشند که جایی پخش نشود. همچنین در بسیاری از موارد، روایتگران ممکن است از بازگویی خاطرات تلخ و دردناک خود سرباز زنند. همۀ این موارد باعث ایجاد خلأ و حفره در تاریخ میشود. گو اینکه جایی در این میان خالی است و مخاطب خود باید حدس بزند که چه اتفاقی افتاده. برداشت اشتباه مخاطب و منحرف شدن روایت از جمله پیامدهای این مشکلات خواهد بود.
نقش تاریخ شفاهی در حفظ هویت صنعتی کشور
تاریخ شفاهی را میتوان ابزاری برای حفظ هویت صنعتی کشور دانست. با مستندسازی تجربیات افراد در صنعت، از مدیران بالادستی تا افراد حاشیهای، میتوان به درک بهتری از روندها، تغییرات و چالشهای موجود در صنایع مختلف دست یافت و از این طریق کیفیت محصولات و خدمات را ارتقا داد. ما با گردآوری و ثبت تجربیات کارگران، کارآفرینان و سیاستگذاران، میتوانیم به روایتهای متعدد و غنیای از تحولات صنعتی کشور برسیم که با نشان دادن جزئیات پنهان، به درک بهتر مسیر پیشرفتهای صنعتی میانجامد. شناخت اشتباهات کوچک و بزرگ، درک شکستها، فهم تصمیمات درست و غلط و پیامدها آنها، همگی از نتایج گردآوری روایت های شفاهی است.
در نهایت باید گفت که تاریخ شفاهی، به عنوان روشی قابل اعتماد و مؤثر در پژوهش و مستندسازی تاریخ، به ما این امکان را میدهد تا با نگاهی عمیقتر به واقعیتها و تجربیات انسانی نگاه کنیم. با درک درست از این ابزار، میتوانیم به غنای اطلاعاتی در فرهنگ و تاریخ خود افزود و مسیر یادگیری را هموار نماییم. روایت شفاهی نه تنها به اسناد و مدارک فرهنگی ما افزوده میشود، بلکه به ما اجازه میدهد تا به رویکردی نوین و مستند از تاریخنگاری برسیم.
♦ کتاب خاک کارخانه بخشی از مجموعۀ «مستندنگاری کار در ایران» نشر اطراف است. اطراف قصد دارد مستندنگاری صنایع و کسبوکارهای کشور را به طور جدی پیگیری کند و از این طریق تاریخ و روایت شفاهی جامعی از این حوزه ارائه دهد. در همین راستا نیز بهزودی کتابهای مستند دیگری منتشر خواهد شد.
بدون دیدگاه