ربکا سولنیت را میتوان کوچنشینی در سرزمین اندیشه نامید که بساطش را از صحراها و کوهستانها و جنگلها تا سرزمینهای هنر و سیاست و تاریخ فرهنگی بر دوش کشیده و عشق به رفتن در نوشتههایش موج میزند. او در کتاب نقشههایی برای گم شدن به سفرهایی پرفرازونشیب در سرزمینهای دور و نزدیک و درون و بیرون میرود. این سفرها بهانههایی برای او هستند تا در مورد لحظهها و ماجراهای معناخیز زندگی فکر کند و تردید، باور، فقدان، خاطره، طلب و مکان را مورد بازخوانی قرار دهد. سولنیت در این جستارها به موضوعهای متعددی پرداخته و آن ها را دستمایه قرار داده تا مضمونهایی همچون فقدان، گم شدن، گم بودن و گم کردن را برجسته سازد؛ موضوعاتی همچون نقاشیهای دورهی رنسانس، سرگیجۀ هیچکاک، مرام نویسندهها و افکار فیلسوفهایی همچون افلاطون و بنیامین، عشق و روابط انسانی، قصۀ مهاجرت اجدادش به آمریکا، دوستانِ ازدسترفته و عشقهای ناکام.
همانطور که از عنوان کتاب نقشه هایی برای گم شدن بر میآید، ربکا سولنیت نه به دنبال جواب است و نه مقصد خاصی. او نقشههایی به دست خواننده میدهد که راهنمای پیدا کردن مسیرها نیستند، بلکه وادارش میکنند نگاهی نو به جهان پیرامون بیندازد تا بتواند با آن در عدم قطعیت زندگی کند. سرعت پیشروی جستارهای این نویسنده مثل راه رفتن است، انگار که تمام اینها را با پرسه زدن در افکار و خاطرات و ایدهها و آرمانهایش نوشته باشد. سولنیت پرسهزن قهاری است و بهرغم وجود گریزهای بیامان و البته استادانهای که در روایتهایش هست، مسیرهایی مشخص و روابطی تثبیتشده با مکانها و آدمها و خاطراتش دارد و نوشتههایش در خدمت یک ایدۀ واحد پیش میروند.
جستارهای سولنیت در کتاب نقشه هایی برای گم شدن که عنوانهای مشابه «آبی دوردست» دارند به ما نشان میدهند که در ناخودآگاه انسان رنگ آبی با مفهوم دوردستها گره خورده است، همان دوردستهایی که وقتی نزدیک میشوند از هم میپاشند. سولنیت با اشاره به زندگی و آثار ایو کِلَن به ما میگوید نتیجۀ «خیز بهسوی خلأ» لزوماً سقوط آزاد نیست، بلکه شاید اولین قدم برای لمس آسمانها باشد. او با گریز به زندگی شخصی و خاطرات کودکیاش و با نگاه به گذشته نشان میدهد که تفسیر رویدادهای زندگی لزوماً یگانه نیست، شاید چندین قصه پسِ هر ماجرایی وجود داشته باشد، قصههایی که تفسیرشان شاید با گذر زمان و تهنشین شدن رویدادها در روانمان قوام پیدا کنند.
کتاب نقشه هایی برای گم شدن را نیما م اشرفی ترجمه کرده است.
در این اثر سولنیت به آثار هنری مختلفی ارجاع میدهد و دربارۀ آنها صحبت میکند. این آثار را میتوانید در بیکاغذ اطراف ببینید. در بیکاغذ دو روایت «خیز ایو کلن به سوی خلأ» و «آبی دوردست» هم منتشر شده که میتوانید متن کاملشان را مطالعهشان کنید.
یکی از نقدهایی که بر این کتاب نوشته شده را هم میتوانید در اینجا مطالعه کنید.
در زیر هم میتوانید بخشهایی از کتاب را با صدای نویسندۀ آن بشنوید:
دربارۀ مجموعۀ جستار روایی
مجموعۀ جستار روایی نشر اطراف، بر روی ژانر ادبی جستار متمرکز میشود و میکوشد ناداستانهایی که شکل و فرم رواییتری دارند را معرفی کند. در این مجموعه، روایتهایی از نویسندگان سرتاسر دنیا -از آمریکای شمالی تا اروپای شرقی- گردآوری شده که به مضامین انسانی مختلفی اشاره میکنند. مضامین و موضوعاتی که ظاهری شخصی دارند ولی ماهیتشان جهانشمول و برای همه قابلفهم است؛ از ادبیات و وطن گرفته تا انزوا و پرسهزنی.
این مجموعه در دو سری منتشر شده: سری اول شامل 8 کتاب این هم مثالی دیگر (دیوید فاستر والاس)، اگر به خودم برگردم (والریا لوئیزلی)، البته که عصبانی هستم (دوبراوکا اوگرشیچ)، درد که کسی را نمیکشد (جاناتان فرنزن)، هیچ چیز آنجا نیست (انی دیلارد)، ماجرا فقط این نبود (زیدی اسمیت)، اگر حافظه یاری کند (جوزف برودسکی) و فقط روزهایی که مینویسم (آرتور کریستال) است.
از سری دوم هم تاکنون مجموعه جستارهای نقشههایی برای گم شدن (ربکا سولنیت)، دیدار اتفاقی با دوست خیالی (آدام گاپنیک)، به خاطره اعتمادی نیست (الیزا گبرت) و آخرین اغواگری زمین (مارینا تسوِتایوا) به انتشار رسیده است.
دربارۀ نویسندۀ کتاب نقشه هایی برای گم شدن
ربکا سولنیت نویسنده، منتقد و فعال اجتماعی در سال 1961 در آمریکا متولد شد. او در رشتۀ روزنامهنگاری تحصیل کرده و سالهاست که برای نشریات معتبری همچون گاردین و هارپرز مینویسد. سولینت فعال حقوق بشر، زنان و محیط زیست هم محسوب میشود. او تا کنون موفق به دریافت جوایز ادبی زیادی شده که جایزهٔ حلقهٔ منتقدان از جملۀ آنهاست. کتاب امید در تاریکی دیگر اثر منتشر شدۀ سولنیت است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.