منتقدانْ جستارهای کتاب به خاطره اعتمادی نیست را به کارت پستالی از آینده تشبیه کردهاند؛ تصویری که انگار به دست ما رسیده تا تناقضهایمان را در زندگی پیشاآخرالزمانی عریان کند. این روایتها از زندگی زیر سایۀ ترسی همیشگی حرف میزنند و از نیاز عجیبمان به بدتر شدن اوضاع. جستارهای الیزا گبرت، نگاهی عمیق و گاه پیشگویانه به زندگی پر اضطراب ما در عصر اخبار بد همیشگی هستند که از جنون جمعی و رازی تاریک پرده بر میدارند: شعف پنهانِ جان به در بردن از فاجعه. گبرت در روایتهایش عوامل اسرارآمیزی که ارتباط روانشناختی ما با فاجعه را رقم میزنند، بررسی میکند. او ترسهای انسان امروزی، تشویشهایش دربارۀ ویرانی و تباهی، و تمنای رمزآلود و شگفتآور او برای هلاکت در زمانۀ آشوب را میکاود.
در کتاب به خاطره اعتمادی نیست که سری دوم مجموعۀ جستار روایی نشر اطراف منتشر شده، الیزا گبرت نقش حافظه و خاطره را در خام کردن ما میکاود، دربارۀ واقعی پنداشتن خاطرههای ساختگی حرف میزند و پاسخهای چند سؤال مهم را جستوجو میکند؛ اینکه چرا و چگونه برخی تهدیدها و فاجعهها در ذهن ما پررنگتر از بقیه ثبت و احساس میشوند؟ همدلی ما با قربانیان مصائب جهانی تا کجا ادامه مییابد؟ چه زمانی خسته میشویم و به شرهای اخلاقی رضایت میدهیم؟ و چرا نمیتوانیم از خیالپردازی دربارۀ پایان جهان دست بکشیم؟ در زمانهای که رسانهها و شبکههای اجتماعی حکمرانی میکنند، واقعیت را به شکلهای مختلف و گاه کاملاً متضاد تعریف میکنند. در این شرایط آیا انسان میتواند روشهایی نو برای بودن در دنیای جدید و کنار آمدن با آن بیابد و در بحبوحۀ فاجعههای عظیم و کمابیش فهمناپذیر به وظیفۀ شناختی، اخلاقی و عملی خود عمل کند؟ گبرت با استادی تمام میکوشد پاسخی به این دست پرسشها بیابد.
خواندن کتاب به خاطره اعتمادی نیست، بیش از آنکه صدای منتقدی سختگیر و پژوهشگری جسور و جدی را به گوش مخاطب برساند، حس گفتوگو با دوستی صمیمی را منتقل میکند؛ گفتوگویی صادقانه و بیتکلف که نگاه خواننده به فاجعههای ریز و درشت را برای همیشه تغییر میدهد و میکوشد نقشۀ راهی برای زندگی در زمانۀ پرفرازونشیب کنونی در اختیار ما بگذارد. منتقدین این کتاب را که شامل جستارهایی تأملانگیز دربارۀ فرهنگ فاجعه، اضطراب ناشی از تغییر اقلیمی، بیماریهای سختدرمان و همهگیر، تروماهای فردی و گروهی است، راهنمایی ادبی برای زندگی در پیشاآخرالزمان نامیدهاند. این کتاب که پیش از پاندمی کرونا به دست مخاطبانِ انگلیسیزبان رسید، با استقبالی گرم روبهرو شد و آن را یکی از ده کتاب برتر سال نامیدند و در فهرست نهایی نامزدهای جایزهی کلرادو در بخش ناداستان خلاقانه قرار گرفت. با تجربۀ کرونا که در آن، ترس مشترک از فاجعهای ناگوارْ مردم جهان را به هم پیوند داد، وجه پیشگویانۀ این مجموعهجستار الزا گبرت توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را جلب کرد و به جذابیت کتاب افزود.
کتاب به خاطره اعتمادی نیست را کیوان سررشته ترجمه کرده است. اگر تمایل دارید میتوانید برشهایی از جستارهای «روایت فاجعه» و «خستگی از همدلی» را در بیکاغذ اطراف بخوانید.
دربارۀ مجموعۀ جستار روایی
مجموعۀ جستار روایی نشر اطراف، بر روی ژانر ادبی جستار متمرکز میشود و میکوشد ناداستانهایی که شکل و فرم رواییتری دارند را معرفی کند. در این مجموعه، روایتهایی از نویسندگان سرتاسر دنیا -از آمریکای شمالی تا اروپای شرقی- گردآوری شده که به مضامین انسانی مختلفی اشاره میکنند. مضامین و موضوعاتی که ظاهری شخصی دارند ولی ماهیتشان جهانشمول و برای همه قابلفهم است؛ از ادبیات و وطن گرفته تا انزوا و پرسهزنی.
این مجموعه در دو سری منتشر شده: سری اول شامل 8 کتاب این هم مثالی دیگر (دیوید فاستر والاس)، اگر به خودم برگردم (والریا لوئیزلی)، البته که عصبانی هستم (دوبراوکا اوگرشیچ)، درد که کسی را نمیکشد (جاناتان فرنزن)، هیچ چیز آنجا نیست (انی دیلارد)، ماجرا فقط این نبود (زیدی اسمیت)، اگر حافظه یاری کند (جوزف برودسکی) و فقط روزهایی که مینویسم (آرتور کریستال) است.
از سری دوم هم تاکنون مجموعه جستارهای نقشههایی برای گم شدن (ربکا سولنیت)، دیدار اتفاقی با دوست خیالی (آدام گاپنیک)، به خاطره اعتمادی نیست (الیزا گبرت) و آخرین اغواگری زمین (مارینا تسوِتایوا) به انتشار رسیده است.
دربارۀ نویسندۀ کتاب به خاطره اعتمادی نیست
الیزا گبرت (Elisa Gabbert) نویسنده، شاعر و جستارنویس آمریکایی است. او در رشتههای زبانشناسی و نویسندگی خلاق درس خوانده و از ستوننویسهای نشریۀ نیویورکتایمز به شمار می رود. از گبرت تا کنون چندین مجموعه شعر و جستار به چاپ رسیده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.