
جستارسازی همهچیز | در باب جستار و تقابلش با جزماندیشی و تعصب
جستارگرایی عبارت است از یک ذهن خودخواه که به دنبال زندگی میگردد. همان کاری را میکند که تئودور آدورنو آن را «تمایل جستار به کورمالکورمال گشتن» نامیده است. به همهچیز با تردید و کمتوجهی نزدیک میشود. جزئیات و کلیات را با هم مقایسه میکند. اتفاقات پیشپاافتادۀ روزمره: آنچه میخوریم، چیزهایی که با آنها روبهرو میشویم، چیزهایی که شش دانگ توجهمان را جلب میکنند، به طور ضمنی با پرسشهای بزرگی مرتبطاند: پیامدهای تجربۀ انسانی چیست؟ معنای زندگی چیست؟ چرا چیزی بودن بهتر از هیچ بودن است؟ مثل پدر جستار (مونتنی) ما هم اجازه میدهیم که ذهن و جسم ما از این شاخه به آن شاخه بپرد؛ دنبال اطلاعات از یک اَبَرپیوند ذهنی به اَبَرپیوند ذهنی دیگر برویم. اگر مونتنی امروز زنده بود احتمالاً دربارۀ او هم تشخیص اختلال کمتوجهی-بیشفعالی میدادند.