پرسه زنی در شهر؛ پرسه زن به مثابۀ شاهد

پرسه زنی، پرسه زن، فلانور، بودلر، شایگان، والتر بنیامین، شهرگردی، کامران سپهران، اگر به خودم برگردم، دیدار اتفاقی با دوست خیالی، نقشه هایی برای گم شدن

جمعیت برای فلانور (پرسه زن حرفه‌ای) حکم هوا برای پرندگان و آب برای ماهی‌ها را دارد. عشق او و شغلش یکی‌شدن با جمعیت است. برای فلانور سکونت در قلب ازدحام جمعیت لذتی سرشار است. دور بودن از خانه و درعین‌حال همه‌جا را خانۀ خود حس‌کردن؛ بودن در مرکز جهان و درعین‌حال پنهان‌ماندن از چشم جهان.

شارل بودلر احتمالاً اولین نفری بود که به مفهوم پرسه زنی هویت داد. واژۀ فلانور که در قرن نوزدهم رایج شده بود، به مردانی و گاهی زنانی اطلاق می‌شد که بی‌هدف در خیابان‌ها پرسه می‌زدند. این واژه از زبان‌های نوردیک وام گرفته شده بود (در اصل به معنای علافی و تلف کردن وقت) و به نظر می‌رسد ریشه‌هایش به قرن 16 و 17 بازمی‌گردد. بعد از حدود دو قرن هم به زبان فرانسوی وارد شد تا برای توصیف آدم‌های خیابان‌گرد به کار رود. فلانورها که عموماً از اقشار مرفه بودند، مشغله‌ای نداشتند و همین به آن‌ها اجازه می‌داد ساعت‌ها در خیابان‌های پاریس و پاساژها و فروشگاه‌هایش بچرخند. بودلر که خود جزو همین دسته بود، با شعرهایش به این واژه اهمیتی ادبی بخشید و آن را واژگان عمومی کرد. با این همه برای بسیاری از همعصران او، پرسه زنی واجد ارزش فرهنگی و اجتماعی نبود و چندان جدی گرفته نمی‌شد.

والتر بنیامینِ منتقد، در قرن بیستم نگاه متفاوتی به این سبک زندگی انداخت. از دید او فلانور شاهدی بود بر تأثیرات مخرب مدرنیته و کاپیتالیسم؛ نمونۀ اعلای تماشاگر شهرهای مدرن؛ کارآگاه و محققی که شهر موضوع تحقیق اوست. ویژگی مشترک پرسه زن‌ ها این است که مدام در حرکت‌اند. مدام در حال تماشای بیرون از خود هستند و درعین‌حال هیچ‌وقت بی‌خود نیستند. جهانی درونی و منزوی دارند که درعین‌حال همیشه ارتباطش را با جهان بیرون حفظ می‌کند.

پرسه زنی، پرسه زن، فلانور، بودلر، شایگان، والتر بنیامین، شهرگردی، کامران سپهران، اگر به خودم برگردم، دیدار اتفاقی با دوست خیالی، نقشه هایی برای گم شدن

پرسه زنی در ادبیات و هنر

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، بودلر از اولین هنرمندانی بود که به پرسه گردی اهمیت داد و آن را وارد اشعارش کرد. پس از او بود که فلانور وجهی ادبی پیدا کرد و ردپای آن در خیلی از آثار مدرن دیده شد. اولیس جیمز جویس جزو مشهورترین داستان‌هایی است که شخصیت اصلی‌اش، لئوپولد بلوم، در شهر می‌چرخد و حالتی مشاهده‌گر دارد. در داستان‌های ویرجینیا وولف و ادگار آلن پو هم می توان روحیه پرسی کاراکترها را حس کرد و دید.

تأثیر پرسه زنی فقط محدود به ادبیات نبود، بلکه در هنرهای دیگری مثل نقاشی و بعدتر سینما هم رخنه کرد. در نقاشی و به خصوص در سبک امپرسونیسم، تأثیر فلانوریسم بسیاری قوی تر است و وضوح بیشتری دارد. برای مثال خیلی از کارهای دگا و مانه این حس و حال دارند. نقاشی معروف روز بارانیِ گوستاو کایبوت نمونۀ بارز فلانوریسم است.

سینما دیرتر به این موضوع واکنش نشان داد و آن را منعکس کرد. سه‌گانۀ پیش از طلوع، پیش از غروب و پیش از نیمه‌شب ریچارد لینکلیتر را می‌توان در دستۀ فیلم‌های پرسه زن گنجاند؛ فیلم داستان زن و مردی است که طی چند ساعت فقط در شهر پرسه می‌زنند و با هم صحبت می‌کنند.

پرسه زنی، پرسه زن، فلانور، بودلر، شایگان، والتر بنیامین، شهرگردی، کامران سپهران، اگر به خودم برگردم، دیدار اتفاقی با دوست خیالی، نقشه هایی برای گم شدن

انتقاداتی به فلانوریسم

بنیامین پرسه زنی را محصول مدرنیسم دانست و مدعی بود واکنشی است به تبعات تغییر شهرها. گرچه او تلاش کرده به جنبه‌های مختلف این مفهوم بپردازد و در آن‌ها کندوکاو کند، اما نکته‌ای که در کار او و بسیاری دیگر از منتقدین مغفول مانده بود، حضور زن‌ها است. به نظر می‌رسد مفهوم فلانور با مردانگی گره خورده بود و زن‌ها کمتر در جمع‌های پرسه گرد جای داشتند. یا اگر بودند، چندان جدی گرفته نمی‌شدند و در حاشیه قرار می‌گرفتند. این موضوع در ادبیات و هنر فلانوری هم دیده می‌شود؛ شخصیت اصلی خیلی از این آثار مردان هستند. همین مسئله انتقاد فمینیست‌ها را برانگیخت و باعث شد واژۀ فلانوز (پرسه گرد زن) را بسازند و وارد گفتمان عمومی کنند. این اصطلاح دلالت برای زنانی داشت که در شهرها و مکان‌های عمومی می‌چرخیدند و جمع‌های مردانه را به چالش می‌کشیدند.

نقد دیگری که به پرسه زنی وارد شده، این است که بیشتر به طبقات مرفه و بالای جامعه اختصاص دارد. خصوصیات فلانورها یعنی بی‌کاری و بی‌هدف چرخیدن، به گروهی اختصاص دارد که دغدغۀ مالی و اقتصادی ندارند و نقشی در تولید ایفا نمی‌کنند. منتقدین اعتقاد دارند فلانوریسم به نوعی بازتولید شکاف و اختلاف طبقاتی است و به آن دامن می‌زند. از طرف دیگر، این مردان و زنان مرفه، حامل نگاه طبقۀ خود هستند. یعنی از جایگاه فردی بالادست به شهرها و تغییراتش نگاه می‌کنند. این نگاهی از بالا به پایین خواهد بود، بنابراین نمی‌تواند قضاوتی بی‌طرف داشته باشد و همیشه سوگیری درش هست.

با پایان مدرنیسم، پرسه زنی هم به پایان رسیده؟

به نظر می‌رسد پرسه گردی همچنان زنده است و به شکل و سیاق‌های مختلف خود را نشان می‌دهد. ما فلانوریسم را به شکل قرن نوزدهمی‌اش نداریم ولی خود مفهوم پرسه زنی هرگز از بین نرفته؛ قدم زدن در پیاده‌روها، فصاهای عمومی شهری و خیابان‌ها همگی شکلی از فلانوری هستند. پرسه زن‌های امروزی دیگر مثل اخلاف و اسلاف‌شان بیکار نیستند، بلکه ممکن است روزها کار کنند و عصرها به پیاده‌روی و پرسه‌زنی روی آورند. یا آخر هفته‌ها و تعطیلات را به این کار اختصاص دهند. انبوه پست‌های شبکه‌های اجتماعی دربارۀ خاطرات گردش‌های روزانه و عکس‌های خیابانی گواه همین موضوع است.

از سوی دیگر ما شکل‌های دیگری از پرسه زنی را هم می‌بینیم. بی‌هدف گشتن در سایت‌ها، بلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی و پرسه زدن میان ویدئوها و پست های یوتیوب و اینستاگرام را می‌توان نوعی از فلانوریسم در عصر دیجیتال دانست.

کتاب‌هایی در مورد پرسه زنی

کتاب‌های داستانی و غیرداستانی زیادی دربارۀ پرسه زنی در شهرها و سبک زندگی فلانور منتشر شده است. در ادامه چند مجموعه‌جستار و ناداستانی که به همین موضوع پرداخته‌اند را معرفی می‌کنیم:

جنون هشیاری

داریوش شایگان در این کتاب، شارل بودلر، یکی از بزرگ‌ترین شاعران اروپا و از چهره‌های پیشرو قرن نوزدهم را معرفی می‌کند و می‌کوشد با تشریح زندگی این هنرمند، به دلایل تأثیر و نفوذ او در ادبیات و فرهنگ پی ببرد. شایگان در این میان به روحیۀ فلانور بودلر هم اشاره می‌کند و اعتقادات، رفتارها و آداب پرسه زنی او را توضیح می‌دهد.

پروژۀ پاساژها

این کتاب ناتمام، مجموعه‌ای از یادداشت‌های انتقادی والتر بنیامین در مورد زندگی شهری پاریس در قرن نوزدهم و تکامل پاساژهای سرپوشیدۀ آن‌جاست؛ پاساژهایی با سقف‌های شیشه‌ای که به‌زعم او اولین مراکز مصرف‌گرایی بودند. بنیامین در این یادداشت‌ها به موضوعاتی مثل «فشن»، «تبلیغات»، «بودلر و پرسه زنی» و «خستگی» پرداخته است. تا به حال فقط بخش‌هایی از این اثر هزار صفحه‌ای به فارسی ترجمه شده و در کتابی با عنوان خرده‌شیشه‌های اندیشه به انتشار رسیده است

اگر به خودم برگردم

والریا لوئیزلی در ده روایت کوتاه این کتاب، به جای‌جای شهرها قدم می‌گذارد و به خواننده این امکان را می‌دهد تا با چشمان آدمی دیگر به خیابان‌ها، کوچه‌پس‌کوچه‌ها و فضاهای متروک دنیا بنگرد و طعم زندگی‌هایی که در آن‌ها جریان دارد را بچشد. این کتاب ما را در شهرها گم می‌کند تا دوباره خودمان را پیدا کنیم.

پرسه‌زنی و زندگی روزمرۀ ایرانی

عباس کاظمی وریج، جامعه‌شناس معاصر، دربارۀ کتابش نوشته: «پرسه زن را ناظر مناظر شهر، خوانندۀ متون شهری و عاشق جماعت می‌دانند. مُد لباس‌ها، وسایل تزئینی، عمارت‌ها و ساختمان‌ها، فروشگاه‌ها کتاب‌ها و هر چیز جدیدی که در شهر پدید می‌آید، از نگاه کنجکاو او دور نمی‌ماند. او نوعی شهوت نگاه کنجکاوانه برای دیدن مناظر شهری دارد. کسی است که از پاساژ، مصرف خاص خود را دارد. پرسه زنی ضد استراتژی است، و پرسه زن، هنر همزیستی و به‌اصطلاح دوسرتو “هنر بودن در بین” خریداران و فروشندگان است.»

نقشه‌هایی برای گم‌شدن

ربکا سولنیت در این مجموعه‌جستار به مفاهیمی مثل سفر، پرسه زنی و گشت‌وگذار در سکوت و افکار می‌پردازد و به خواننده نشان می‌دهد که چطور می‌توان با گم شدن، در این دنیای پرآشوب دوام آورد. او که خود مسافری همیشگی است و در پرسه زدن مهارت دارد، موضوعات مختلف و متفاوتی را دست‌مایه قرار می‌دهد تا به ما یاد بدهد چطور می‌توان در هر چیزی خود را گم کرد و از نو ساخت.

گذرهای جستاری موجود پیاده‌رونده

«پیاده‌روی می‌کنم چون پیاده‌روی را دوست دارم. پیاده‌روی در طبیعت را هم دوست دارم. اصلاً شاید قدم‌زدنم در شهر به پیاده‌روی در طبیعت نزدیک‌تر باشد تا این پرسه زنی کذایی در شهر. می‌روم بیرون راه بروم یعنی می‌روم برای سلامت جسمم فعالیتی بکنم. بدین‌ترتیب آسوده‌ام که کارم اخلاقی است. عجیب آن‌که در راه این فریضۀ اخلاقی تنهایم. این‌قدر تنها که حتی زبان مادری‌ام هم به دشواری نامی بر کارم می‌گذارد. پرسه‌زن و یا ولگرد که نباشم پس چه هستم؟ تنها چیزی که راحت روی زبان می‌چرخد “اهل پیاده‌روی” است.» این توصیفی است که کامران سپهران در مقدمۀ کتابش نوشته و دلایل پرسه زنی خود را توضیح داده است.

دیدار اتفاقی با دوست خیالی

این کتاب دربردارندۀ نه جستار است که موضوع محوری همۀ آن‌ها زندگی روزمره و کشمکش‌ها و تناقضات درون است. آدام گاپنیک، نویسندۀ این کتاب، در یکی از جستارها، «چرا راه می‌رویم؟»، به پرسه زنی و پیاده‌روی می‌پردازد و با لحنی صمیمانه و شوخ در مورد آن حرف می‌‌زند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *