بسیاری از افراد در ایام محرم با سؤالاتی در مورد معنا و اهمیت این ماه مواجه هستند. محرم صرفاً ماهی برای سوگواری نیست، بلکه فرصتی است برای درک عمیقتر تاریخ و فرهنگ دینی ما. آیا آداب و رسوم محرم میتواند همبستگی اجتماعی را تقویت کند؟ سوگواری این ماه آیا به تزکیۀ نفس و گذر از تجربههای تلخ کمک میکند؟
معنای سوگواری محرم و تاریخچۀ آن
محرم نخستین ماه تقویم قمری است و از این بابت برای مسلمانان اهمیت دارد. اما وقایع تاریخی مهمی که در آن رخ داده باعث شده جایگاهی متمایز و ویژه در فرهنگ اسلامی و خصوصاً شیعی پیدا کند. شیعیان در این ماه به یاد حادثۀ عاشورا و شهادت امام حسین و یارانش در کربلا روزها سوگواری میکنند و در ماتم آنها مینشینند. این واقعه و این ماه برای این دسته از مسلمانان نه فقط رویدادی تاریخی، که نمادی از مقاومت در برابر ظلم و ایثار و فداکاری برای آرمان است.
تاریخچۀ سوگواری محرم به قرنها قبل بازمیگردد و بهتدریج با گسترش آن در جوامع مختلف اسلامی، آداب و رسوم خاصی حول آن شکل گرفت. مراسم محرم در ابتدا محدود به جلسات سوگواری بود اما به مرور زمان این عزاداری با آیینهای بومی و فرهنگی نواحی مختلف ادغام شد و اشکال دیگری مانند تعزیه، علمگردانی و زنجیرزنی هم از دل آن بیرون آمد.
امروزه برای بسیاری از مسلمانان شیعه، محرم به عنوان یک ماه مقدس بستری است برای بازگشت به مبانی دینی و فرهنگ اسلامی. آنها از این فرصتی استفاده میکنند تا ارزشهای انسانی و اخلاقی را مورد تأکید قرار دهند و افراد را به سمت همبستگی و همدلی سوق دهند.
«شب هشتم افسر اسمم را در لوح نگهبانی نوشت و کوتاه هم نيامد. شهرستانیهای يگان رفته بودند مرخصی و به من فقط شب عاشورا و تاسوعا را میتوانست مرخصی بدهد. بعدازظهر فهميدم که شب را بايد در يگان بمانم. کنار پادگان حشمتيه، نزديک سيدخندان. حتی فکرش هم اذيتم نکرد. يعنی از همان اولی که گفتند اسمت در لوح نگهبانی است باور نکردم که شب هشتم محرم میشود آدم در پادگان باشد. راهش را نمیدانستم اما مثل روز برايم روشن بود که شب وقتی در تکیۀ دزاشيب میخوانند «اکبر رود ای اهل حرم جانب ميدان» من آن وسط ايستادهام، سينه میزنم و اشک میريزم. شايد به خاطر اين اطمينان داشتم که دو ماه آخر روزهای آموزشی سربازیام خيلي با خدا گذشته بود. هنوز هم باور دارم اگر کسی خودش را به گوشهای از مجلس عزا میرساند دعوتنامه دارد. اصلاً تو بگو گبرِ گبر، بگو لادين، اگر آمد دعوتنامه دارد. پاس اول به من رسيده بود. يعنی بايد تا ساعت يازده پادگان میماندم. پستم که تمام شد افسر گشت هم از پادگان بيرون زد. جرئتم را جمع کردم، رفتم سراغ دژبان جلوی در که با هم دوست بوديم. التماسش کردم. دژبان توضيح واضحات داد «تو برای الان برگه نداری، من هم مهر خروج برات نمیزنم. فردای عاشورا بدون مهر خروج راهت نمیدن پادگان. به مشکل میخوریها.» هول داشت ولي ديدم بايد بروم. در را که نمیشد باز کرد. خودم را از پنجرۀ دژبانی پرت کردم بيرون و رأس ساعت دوازده، زير پرچم تکيه، نوحه حفظ میکردم و سينه میزدم…»
بخشی از روایت «واحدِ شميرانی…» نوشتۀ مهدی شادمانی، از کتاب کآشوب
آداب و رسوم محرم در ایران
آداب و رسوم محرم در ایران تنوع زیادی دارد. به همان نسبت که فرهنگها و اقوام در این کشور متنوع اند، آداب سوگواری محرم هم متکثر و متفاوت است. برای مثال در برخی از شهرها شیوههای سینهزنی خاصی رایج است یا مراسم عزاداری با سازها و آیینهای ویژهای برگزار میشود. اما رسومی هم هست که تقریباً در همۀ شهرهای کشور به یک شکل انجام میشود. روضهخوانی و مداحی از جمله همین مناسک هستند که با کمی تفاوت در بیشتر نقاط ایران برگزاری آنها را در مراسم محرم میبینیم. به طور کلی آداب این ماه به هر شکل که باشند نمادی از پیوند مردم با اعتقادات دینی و فرهنگیشان به شمار میآید.
نذر و قربانی هم از دیگر آداب مهم این ایام است. بسیاری از خانوادهها با نذرهای خود سعی در برآورده شدن حاجتهای خود دارند. این نذورات ممکن است شامل طبخ غذا برای عزاداران یا قربانی کردن حیوانات باشد. در بیشتر مناطق ایران نذورات را به صورت محلی تهیه و بین عزاداران همان منطقه و محله توزیع میکنند. این عمل احساس همبستگی را در جامعه تقویت میکند و پیوندهای اجتماعی را مستحکمتر میکند.
«یک بار چهار پنج ساله که بودم وسط مجلس، زار زدم و پا کوبیدم که “میخوام علیاصغر رو ببینم.” هر چه کردند آرامم نکرد. عزای زنونۀ خونۀ حاجعبدی یوسفی یکهو وسط کار متوقف شد، انگار فیلم توی دستگاه گیر کند یا برق برود. مامانم و خالههام به نظرم از خجالت مردند و زنده شدند. بالاخره سه تا زن، زیر بار احساس گناه و معصیت، من را که گریهام قطع نمیشد برداشتند با یک شمعِ دستی بردند توی اتاقی و شروع کردند پارچهها را پس زدن. پس زدند، پس زدند… یادم نمیرود. لایۀ آخری که پس رفت اتفاق رخ داد: یک عروسکی کاملاً شبیه آدمیزاد، یا بچهای که از شدت زیبایی شباهت به عروسک میدهد… اصلاً یک لحظهای از روی من عبور کرد که دیگر هیچ وقت نکرد. حسابکتاب چهارسالگی من میگفت این علیاصغر است. و فکر کردم مثل یک فیلم یا سِحر، علیاصغر را میان آن تاریکی و نور باریک شمع آوردهاند پیش من، یا من را بردهاند دورۀ علیاصغر. به پای چپش خلخال بود. زنها که خودشان هم سالهای سال فقط جنبانده بودنش و لالایی خوانده بودند براش و ندیده بودنش، چشمشان که بهش افتاد صلوات فرستادند. بلند و پس و پیش. هول شده بودند…»
بخشی از روایت «پاتیلها را من لت میزنم» نوشتۀ احسان عبدی پور، از کتاب رستخیز
تأثیر سوگواری محرم بر ادبیات و هنر
محرم تأثیر عمیقی بر هنر و موسیقی و ادبیات ایرانی داشته و این تأثیر بهویژه در نوحهخوانی مشهود است.
نوحهخوانی در ایام محرم به عنوان یکی از مهمترین انواع موسیقی مذهبی شناخته میشود. این نوع موسیقی با متنهایی که مرتبط با واقعه عاشورا هستند، فضایی عاطفی و معنوی ایجاد میکند. در بسیاری از شهرهای جنوبی کشور هم این نوحه با همراه با موسیقی اجرا میشود که خود تبدیل به یک سبک موسیقایی شده است. محرم بر روی شعر فارسی هم تأثیر گذاشته و ژانر خاصی را شکل داده که حالا به عنوان شعر عاشورایی شناخته میشود. محتشم کاشانی که در عصر صفویه میزیسته احتمالا معروفترین شعر را در این زمینه سروده است: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
اشعار عاشورایی او در بین اهل ادب و فرهنگ نفوذ عمیقی دارد و همواره به عنوان نمادی از این سبک شناخته میشود.
ادبیات معاصر ایران نیز در چند دهۀ اخیر تحت تأثیر محرم و عاشورا بوده است. نویسندگان و شاعران معاصر در آثار خود به مضامین انسانی و اجتماعی مرتبط با این ماه پرداختهاند. به عنوان مثال، در رمانها و داستانهای معاصر، موضوعاتی از نظیر فداکاری، ظلم و ایستادگی در برابر ناملایمات غالباً به تصویر کشیده میشوند. این آثار به شکلی ارادی یا غیرارادی به وقایع محرم علاقمند هستند و از آنها به عنوان منبع الهام برای خلق هنر و ادبیات استفاده میکنند.
«روز عاشورا من و برادرم همیشه با هم هستیم. بعد از نماز صبح نذر نفت دایی را میبریم. نذر نفت یکی از عجیبترین نذرهاست. دو سه روز قبل از عاشورا مردم میروند هیزم میآورند. هر چند دقیقه یک بار روی هیزمها نفت میریزند. روز عاشورا هیزمها را آتش میزنند تا مردمی که سرتاپایشان گلی است خودشان را خشک کنند. تابستان و زمستان هم ندارد. توی گرما و سرما مردم باید گلشان را خشک کنند. سر خیابان شلوغ است. معلوم نیست مردم از چند ساعت قبل آمدهاند. من و برادرم به رسم همیشه و عهدی نانوشته میرویم پیش محسن پسر همسایهمان که گل بمالد به لباسمان. عاشورا روز دیدن آدمهایی است که در یک سال گذشته هیچ جای خیابانهای شهر ندیدیشان. عاشورا روز ماندن در خانه نیست. تمام کائنات تو را هل میدهند بروی بیرون. همه لباسشان گلی است و از دور به شکل تودهای غیر قابل تفکیک دیده میشوند. با اولین نوحه سینه میزنیم و غبار گل خشک لباسمان به هوا بلند میشود. غبار گل توی هوا معلق میایستد و به انتظاری که در فضاست اضافه میکند. انتظار یک اتفاق. حسین(ع) از برادرش میخواهد به میدان برود «وِری ای عباس همَه کسونم / دلاور مرد و شیر میدونم / بیرق وِردار ابوالفضل برارم / حامی کل دین و دشمن شکارم.» رباب از باران میخواهد ببارد که علیاصغر سیراب شود «دعا بکو بارو بواره / و عشق تو روله دواره / هرو هرو علیاصغرم / هرو هرو گل پرپرم.» وقت خواندن نوحۀ حضرت زینب است «تن بیسر خداحافظ مه هم رتم اسیری.» یکی دو ساعت آنجا میمانیم و من برادرم را با حالش تنها میگذارم و میروم به هیئتی که هیئت خودمان نیست.»
بخشی از روایت «سرپیچی از نظم خانوادگی» نوشتۀ احمد داوری، از کتاب زان تشنگان
محرم و تأثیرات اجتماعی آن بر جامعه
شاید کمتر کسی باشد که نداند محرم در ایجاد همبستگی اجتماعی در جامعه نقش بسزایی دارد. ایام محرم فرصتی است تا افراد به یکدیگر نزدیکتر شوند و احساس یکپارچگی و هماهنگی را در جامعه حس کنند.
محرم به عنوان یک زمان خاص، ساختار اجتماعی جامعه را تقویت و به انسجام آن کمک میکند. تجمع افراد در مراسمهای عزاداری و نوحهخوانی، فرصتی برای ارتباط بهتر و نزدیکتر شدن به یکدیگر است. این همبستگی نهتنها در دایرههای خانوادگی بلکه در محلات و جوامع نیز مشهود است.
تأثیر محرم بر فعالیتهای داوطلبانه و خیریه
در ایام محرم، مراکز خیریه و مؤسسات غیرانتفاعی هم فعالیت بیشتری دارند. از نذرهایی که مردم به عنوان مواد غذایی یا خدمات ارائه میدهند تا جمعآوری کمکها برای نیازمندان، محرم فرصتی را برای فعالیتهای خیریه فراهم میکند که به همیاری اجتماعی کمک میکند. این فعالیتها نهتنها نفع مادی برای جامعه دارند بلکه نقش مهمی در بهبود روحیه و ایجاد امید در بین افراد دارند. به همین دلیل، این ایام به عنوان فرصتی برای خیر عمومی و ارتقاء کیفیت زندگی افراد در جامعه شناخته میشود.
«با دانشآموزان کلاس ششم تعزیۀ عباس و امام کار میکنیم. کار را همان اول مهر شروع کردیم. شعر تعزیه سخت است. کلمه به کلمه برایشان خواندهام و معنی کردهام. حالا تعزیه را حفظ شدهاند. حرکات نمایشی را هم یاد گرفتهاند. گفتهام یکشنبۀ آینده با طبل و سنج و مشک و علم بیایند تا اجرای جدی داشته باشیم. شمشیر و نیزۀ چوبی ساختهاند. اولین باری که با بچهها تعزیه کار کردم سه سال پیش بود. با بچههای راهنمایی. شمشیر واقعی میآوردند. در خانۀ قدیمیهای روستا اینجور چیزها پیدا میشود. البته بچههای بقیۀ پایهها هنوز کوچکاند. با آنها نمایش کار میکنم چون میخواهم خجالتشان بریزد و شعر خواندن یاد بگیرند.» بخشی
از روایت «تکلیف امشبتان تعزیه است» نوشتۀ جواد ماهر، از کتاب رهیده
روایتهایی از محرم و عاشورا
محرم و عاشورا با زندگی بسیاری از مردم ایران آمیخته شده و بخشی جداییناپذیر از زندگی آنهاست. خاطرات و روایت این مردم نشان میدهد که تا چه حد دلبستۀ این مناسک و آییناند و با آن خو گرفتهاند. تا جایی که محرم مبدأ زندگی آنها شده و هر بار با شروع این ماه، گو اینکه از نو زاده میشوند. رستگاری، تزکیه و سبکشدن احساسی است که خیلی از شیعیان ایران در این ماه تجربه میکنند و همین باعث میشود شوق این روزها را داشته باشند.
نشر اطراف در سالهای اخیر چند مجموعه روایت منتشر کرده که در هر یک از آنها چندین نفر تجربۀ شخصی و خاطراتشان از محرم و عاشورا و آیینهای آن را گفته است. راویان الزاماً آدمهایی مذهبی و یکدست نیستند. خواندن روایت آنها بهخوبی نشان میدهد که تا چه میزان از این آیین تأثیر گرفتهاند و از آن رهایی ندارند.
کآشوب | رهیده | رستخیز | مهمانگاه | زان تشنگان |
![]() | ![]() | ![]() | ![]() | ![]() |
بدون دیدگاه