در این گفتوگوی مختصر ضیاءالدین سردار، استاد مطالعات پسااستعماری در دانشگاه سیتیِ لندن از بهترین سفرنامههای جهان اسلام برایمان میگوید. ضیاءالدین سردار شرح میدهد که سفر چطور باید ممارستی جسمی و ذهنی باشد و شخص را در فرهنگ بومی غرق کند.
۱. سفرنامهی ابن بطوطه
نویسنده: ابن بطوطه
برای شما سفر چه معنایی دارد؟
سفر ممارستی جسمی و ذهنی است؛ سفر به این معنا است که خودتان را در دل فرهنگی دیگر غرق کنید. سفر سیر رهاسازی خود و غوطهور شدن در شیوههای دیگری از دیدن و دانستن است. اگر نتوانید چنین کاری بکنید، سفر هم نکردهاید. بدون تردید سفر با تعطیلات و خوشگذرانی تفاوت دارد؛ سفر این نیست که در هتلی پنج ستاره اقامت کنید.
از نخستین پیشنهادتان از بین بهترین سفرنامههای جهان اسلام، سفرنامهی ابن بطوطه، بگویید.
ابن بطوطه که میشود نامش را پسر مرغابی ترجمه کرد، قهرمان من است و با لقب «مسافر اسلام» شناخته میشود. ابن بطوطه سال ۱۳۲۵، زمانی که بیستویکساله بود، زادگاهش طنجه [تنگه] را ترک کرد تا به زیارت مکه برود. ولی سفر او از زیارت مکه فراتر رفت. ابن بطوطه با اسب و قاطر و ارابه و قایق چینی و کشتی تکدکلهی عربی و پای پیاده سفر کرد و ۱۲۰ هزار کیلومتر راه پیمود و بیش از چهل کشور را دید. هر کجا که رفت بهآسانی توانست به عنوان حقوقدان یا ملازم دربار یا سفیر استخدام شود. سفرهای او پر از ماجراجوییهای پرهیاهو بود. نوشتههای ابن بطوطه بسیار جذاب است و از بهترین سفرنامههای جهان اسلام به شمار میآید. نکتهی جالب دربارهی ابن بطوطه این است که برای او سفر صرفاً این نبود که از جایی به جای دیگر برود؛ سفر برای او زندگی در سرزمینی دیگر بود. ابن بطوطه هر کجا که رفت آنجا زندگی کرد. در آنجا خانه داشت، ازدواج کرد و شغلی در پیش گرفت. این کار به ابن بطوطه اجازه داد که به عنوان جزئی از آن مکان زندگی کند و دربارهی آنجا بیاموزد. سپس آنجا را ترک میگفت. همهی ماجراجوییهایش را هم پس از بازگشتش به مراکش و در سالهای پیری و جاافتادگی نوشت. عنوان اصلی کتاب او هم بسیار خیالانگیز است: تحفهای برای جویندگان غرایب شهرها و عجایب سفرها [تحفة النظار فى غرائب الامصار و العجايب الاسفار].
ابن بطوطه در سفرهایش به چه چیزی رسید؟
باید ابن بطوطه را بخوانید تا به پاسخ این سؤال پی ببرید. اما مهم این است که هر جا رفت، گرچه نتوانست با فرهنگهایی که مواجه میشد بهطور کامل جوش بخورد، زمان بسیار زیادی صرف درک اهالی آن فرهنگ کرد. ابن بطوطه با هر فرهنگی بر مبنای شرایط همان فرهنگ رفتار کرد و در این مواجههها ارزشهای خودش را دخیل نکرد. فکر میکنم این مسئله برای همهی مسافران بسیار پراهمیت است؛ اگر میخواهید از فرهنگی دیگر چیزی یاد بگیرید، باید از جایگاهی برابر و محترمانه با آن برخورد کنید. فقط در چنین شرایطی است که آن فرهنگ خودش را در اختیار شما میگذارد. اگر با پیشفرضهای متعدد خودتان سراغ فرهنگی دیگر بروید، آن وقت تجربهی خودتان را محدود کردهاید.
آیا پذیرفتنی است که هنگام سفر، در باورهای فرهنگی دیگران تردید کنیم یا اینکه همیشه باید به افرادی که رفتار متفاوتی دارند، احترام بگذاریم؟
روشن است که گفتوگو اهمیت بسیاری دارد، ولی گفتوگو باید بر مبنای دانش باشد، نه از روی ناآگاهی. تنها راه کسب دانش دربارهی فرهنگ دیگر هم این است که برای مدتی قابل توجه در آن فرهنگ زندگی کنید. نمیتوانید همین طوری به شهری کاملاً متفاوت با فرهنگی متفاوت وارد شوید و گفتوگویی قابل قبول آغاز کنید. میزان یادگیری از کتابها محدود است؛ برای اینکه فرهنگی را عمیقاً بفهمید، باید جهان را از زاویهی دید آن فرهنگ ببینید و زندگی کنید. اگر چنین کاری کردید، آن وقت حق دارید دربارهی شیوهی رفتار دیگران تردید کنید و سؤال بپرسید.
۲. سفربا مردی از طنجه
نویسنده: تیم مکینتاش اسمیت
دربارهی پیشنهاد بعدیتان، سفر با مردی از طنجه، بگویید.
تیم مکینتاش اسمیت جا پای ابن بطوطه گذاشته و مسیر سفر او را دنبال کرده و در این کتاب شرحش را نوشته است. مکینتاش اسمیت سفرش را در چند مرحله انجام داده و این مراحل را در سه کتاب شرح داده؛ سفر با مردی از طنجه نخستین کتاب از این مجموعه است (دومین کتاب شبستان هزارستوناست و سومین کتاب آن سوی باد نام دارد که قرار است امسال منتشر شوند). اگر میخواهید نگاهی معاصر به ابن بطوطه داشته باشید، تیم مکینتاش اسمیت راهنمای بسیار خوبی خواهد بود. او در نخستین کتاب از این مجموعه، مسیر سفر ابن بطوطه را از مراکش تا مصر، از سوریه تا عمان و از آناتولی تا قسطنطنیه پی میگیرد. مکینتاش اسمیت با کشتی تکدکلهی عربی از دریای عرب عبور میکند و به دهلی میرسد و از آنجا به مالدیو و «قلهی آدم» افسانهای در سریلانکا میرود. مکینتاش اسمیت تجربهی شخصیاش را بهزیبایی توصیف کرده و خلاصههایی از نوشتههای ابن بطوطه را هم آورده است. ثمرهاش این شده که شما هند را از منظر ماجراجوییهای قرن چهاردهم ابن بطوطه میبینید که شرح و گزارش یک نویسندهی بزرگ و نوظهورِ قرن بیستویکمی روی آن نشسته. همجواری خیرهکنندهای است. مشابهتهای این دو دوره اغلب بسیار چشمگیر است.
خودتان هم دوست داشتید چنین کاری میکردید؟
بله، باید بگویم بسیار حسادت میکنم؛ من همیشه دوست داشتم مسیر سفرهای ابن بطوطه را شخصاً دنبال کنم. راستش برنامههای دور و درازی هم ریختم و حتی در شمال آفریقا و بخشهایی از خاورمیانه چنین سفری را آغاز کردم. کاری که میخواستم انجام بدهم این بود که مانند ابن بطوطه زندگی کنم. اما این سفر بیستونه سال از وقت ابن بطوطه را گرفت و من نمیتوانستم چنان زمانی صرف کنم.
۳. ملاقات با مسلمانان استثنایی
نویسنده: بارنابی راجرسون و رز برینگ
کتاب پیشنهادی بعدیتان هم دربارهی سفر به جهان اسلام است. از ملاقات با مسلمانان استثنایی برایمان بگویید.
این کتاب گلچینی است از نوشتههای کسانی که به کشورهای مسلمان سفر کردهاند و در سفرشان با مردمی جالب مواجه شدهاند. بیشتر مسلمانانی که در این کتاب شرحشان رفته فقط به این دلیل جذابیت دارند که انسانهایی بسیار معمولیاند. آدمهایی که کشاورز، رانندهی تاکسی، پناهجو، نظافتچی، نوازنده، مادر یا معلماند. با این حال زندگی فوقالعادهای دارند. مثلاً قصهی زندگی «آقای ف» را در نظر بگیرید که در افغانستان از دست طالبان نجات پیدا کرد اما در انگلیس خفت و خواری بیامانی را به عنوان پناهجو تجربه کرد. یا مثلاً یوسو اندور که در زادگاهش سنگال بر فقر غلبه کرد و به فرانسه رفت تا با ترانههای اسلامیاش قلبها را تسخیر کند.
۴. پناهنده
نویسنده: پرامودیا آناتا تور
کتاب بعدی از میان بهترین سفرنامههای جهان اسلام، یعنی کتاب پناهنده، ظاهراً ارتباط کمتری با سفر دارد. چرا این کتاب را انتخاب کردهاید؟
یکی از دلایلی که این کتاب را انتخاب کردم این بود که پرامودیا آناتا تور احتمالاً یکی از مهمترین نویسندگان معاصر است (هرچند هنوز چنین درجهای برای او قائل نیستیم) و بهترین راه برای کشف نبوغ او این است که پناهنده را بخوانیم. قصه دربارهی سفر در سرزمین آبا و اجدادی خود فرد است. قهرمان و شخصیت اصلی قصه، هاردو، با اینکه در زادگاه خودش، اندونزی، زندگی میکند، آواره و بیخانمان است، چون تحت سلطهی استعمار قرار دارد (کتاب در دورهی اشغال ژاپنیها نوشته شده)؛ استعمارگران فضای مادی و ذهنی هاردو را اشغال کردهاند. هاردو در جستوجوی خانه، کشور خودش را در مینوردد. سفر هاردو سفری درونی است و در عین حال سفری است که به سوی یک کشف میرود.
چه اتفاقی در این کتاب میافتد؟
هاردو دارد از دست ژاپنیها میگریزد. طغیان هاردو علیه اشغالگری ژاپنیها با شکستی ناگهانی تمام میشود و پس از آنکه چند ماهی در غار مخفی میشود، هوای خانه به سرش میزند. هاردو میکوشد مخفیانه برگردد و این قصه خیانتها و ناامیدیها و مشکلاتی را شرح میدهد که هاردو در این طی طریق از سر میگذراند. ساختار این رمان مانند «وایانگ» (سایهبازی سنتی اندونزی) است که معمولاً چند پردهی ابتدایی آن بهکُندی میگذرد، اما در پایان سیر رویدادها سرعت میگیرد و به پایانبندی نسبتاً خشونتآمیزی منتهی میشود. این همان قصهی تجربهی استعمار در جنوب شرقی آسیا است.
۵. جادهای از دمشق
نویسنده: رابین یاسین کساب
آخرین پیشنهادتان از بین بهترین سفرنامههای جهان اسلام هم سفرنامهای داستانی است. دربارهی جادهای از دمشق بیشتر بگویید.
این کتاب سیر و سلوکی را شرح میدهد که برای بسیاری از مسلمانان آشنا است. بسیاری از مسلمانانِ انگلیسی به جایی برمیگرددند که فکر میکنند خانهی اصلیشان است (بنگلادش، پاکستان، سوریه یا هر جا که وطن خانوادهشان بوده) تا ریشههاشان را از نو کشف کنند. شخصیت اصلی داستان، سامی، از انگلیس به سوریه سفر میکند تا بفهمد که اصل قضیهی اسلام و خانوادهاش چیست. سامی با اینکه مسلمان است، اما اسلام را خیلی جدی نمیگیرد و در مدتی که همراه همسرش در دمشق به سر میبرد، از اینکه میبیند همسر بسیار آزاداندیشاش حجاب میپوشد، برآشفته میشود. همزمان برادرش دارد به یک بنیادگرای سنخنما و بیفکر بدل میشود. نکتهی جالب دربارهی شخصیت همسر سامی این است که تصمیم میگیرد حجاب بپوشد، اما همچنان دیدگاههای آزاداندیشانهای را حفظ میکند. او در قرآن یک جور صلح و آرامش معنوی مییابد و حجاب برای او صرفاً تجلی این آرامش است. اما سامی نمیتواند این نکته را درک کند.
چرا این کتاب را انتخاب کردید؟
وجه بسیار تأثیرگذار کتاب این است که مسلمانان را به شکل جامعهای انسانی نمایش میدهد که نه فقط تقلا میکنند معنای ایمانشان را درک کنند و رفتهرفته با ارزشهای غربی کنار بیایند، بلکه با مشکلات خانوادگی و جدایی، بیکاری و مشکلات دیگر دست به گریباناند. سفر در این کتاب نقش بسیار پیچیدهای دارد؛ در این کتاب رابین یاسین کساب سفر درونی شخصیتها بین روایتهای مختلف از اسلام، سفر واقعی به دمشق و نیز سفرهای معنوی شخصیتها را شرح میدهد، شخصیتهایی که میبینند تجربههای آنها به غنای معنویشان افزوده است.
این همه دربارهی سفر گفتیم… خودتان سفری در پیش ندارید؟
قرار است به مکه برگردم، شهری که در دههی ۱۹۷۰ مدتی در آن زندگی میکردم. به آنجا برمیگردم تا برای کتابم مقداری پژوهش کنم؛ این سفر ممارستی برای آغاز یک کار فکری و نیز [رسیدگی به] وجه معنوی زندگی خصوصیام است. از آن دست سفرهای اصیل!
ضیاءالدین سردار روزنامهنگار، مؤلف، مستندساز، منتقد فرهنگی، پژوهشگر و سفرنامهنویس است. سردار دربارهی علم، سیاست، اسلام، فلسفه، سفر و هنر مینویسد و در حال حاضر سردبیر ماهنامهای در حوزهی سیاستگذاری، برنامهریزی و آیندهپژوهی به نام فیوچرز است. او همچنین در کمیسیون برابری و حقوق بشر انگلیس عضویت دارد و در رشتهی مطالعات پسااستعماری دانشگاه سیتیِ لندن به عنوان استاد مدعو تدریس میکند. گشتوگذارهای او در جهان اسلام در یکی از کتابهایش به نام به دنبال بهشت در بیقراری مستند شده است.
مترجم: حسین رحمانی
منبع: Fivebooks
بدون دیدگاه