نقل diegesis
نقل الف. به معنای دقیق کلمه همان تعریفکردن قصه است. ریشهی این اصطلاح برمیگردد به تمایزی که افلاطون بین دو نوع ارائهی قصه قائل شد: به صورت محاکات (اجرا) یا به صورت نقل (گفتن)؛ ب. معمولاً نقل به دنیای داستان…
نقل الف. به معنای دقیق کلمه همان تعریفکردن قصه است. ریشهی این اصطلاح برمیگردد به تمایزی که افلاطون بین دو نوع ارائهی قصه قائل شد: به صورت محاکات (اجرا) یا به صورت نقل (گفتن)؛ ب. معمولاً نقل به دنیای داستان…
محاکات تقلیدی است از سیر وقایع که اجرا میشود. بر اساس گفتهی افلاطون، محاکات یکی از دو شیوهی عمدهی بیان روایت است. شیوهی دیگر بیان روایت همان نقل یا بازنمایی سیر وقایع به شیوهی گفتن است. بر اساس این تعریف،…
روایتگری سومشخص معمولاً روایتی است که در آن راوی جزو شخصیتهای داستان نیست و از زبان سومشخص به شخصیتها اشاره میشود (مثلاً «او این کار را کرد»؛ «او این را میگوید»). اغلب به این نوع روایتگری روایتگری دانای کل هم…
ن.ک. به نقل.
ن.ک. به نقل.
ن.ک. به نقل و روایتپریشی.
روایتپریشی برهمزدن ساحتهای روایی است که در آن معمولاً موجود یا موجوداتی از ساحت روایی دیگر یا حتی خارج از روایت به نقل روایت یا دنیای داستان هجوم میآورند. مثلاً وقتی راوی برونگو وارد سیر وقایع میشود، یا یکی از…
روایت انشعابی روایتی است که در آن دو یا چند جهان ناسازگار در یک ساحت نقل حضور دارند. ن.ک. به روایتپریشی.