یوکو تاوادا در کتاب ارواح ملیت ندارند از تجربۀ زندگی میان دو زبان میگوید؛ از ابهام، رازآلودگی و غریبگی زبان برای کسانی که زبان مادریِ متفاوتی دارند. او گاهی از کلمهها، الفبا و نشانههایی دور از انتظار بهره میبرد تا فهمی نو از زبان و ترجمه عرضه کند. به نظر تاوادا ترجمه صرفاً برگرداندنِ واژهها از زبانی به زبان دیگر نیست، بلکه در وهلۀ نخست، مفاهیم ذهنی و معانی هستند که به کلمهها ترجمه میشوند، یا به تعبیر خودش «زبانهای دیگر توجه ما را به این حقیقت جلب میکنند که زبان، حتی زبان مادری، چیزی جز ترجمه نیست.»
کسانی که در بیش از یک دنیای زبانی زندگی میکنند، گویی میان زبانها، هویتها و فرهنگها شناورند. تجربۀ مواجهه با زبان، حتی وقتی با زبان مادریمان سروکار داریم، تجربهای ساده و سرراست نیست. به همین خاطر است که پژوهشگران برای توصیف آثار نویسندگانی مثل یوکو تاوادا، که به نوشتن به زبانی غیر از زبان مادری اصرار دارند، از کلمۀ برونصدایی استفاده میکنند. این نویسندۀ ژاپنی که بر فرهنگ و زبان آلمانی و ژاپنی تسلط دارد، در جستارهای کتاب ارواح ملیت ندارند به همین دوگانگی میپردازد و میکوشد کلیشههای فرهنگی را زیر سؤال ببرد.
کتاب ارواح ملیت ندارند در قالب مجموعۀ زندگی میان زبانها به چاپ رسیده که بر روی ماهیت زبان و کارکردهای آن متمرکزند. کتابهایی که میکوشند تجربیات، مواجهات و فرصتهای زبانی را نشان دهند. ستاره نوتاج این اثر را برای نشر اطراف ترجمه کرده است.
مصاحبهای از یوکو تاوادا دربارۀ زبان را میتوانید در بیکاغذ اطراف بخوانید. او در گفتوگویی دیگر هم در بارۀ نوشتن بدون مرز صحبت کرده است که از اینجا میتوانید ویدئوی آن را ببینید.
ویم وندرس، کارگردان مشهور آلمانی هم یادداشتی بر این اثر نوشته و نگرش تاوادا را ستوده است. یادداشت وندرس که در مقدمۀ کتاب هم آمده را میتوانید از اینجا دانلود کنید و بخوانید.
دربارۀ مجموعۀ زندگی میان زبانها
نشر اطراف با توجه به اهمیت مواجهۀ آگاهانه با زبان و کارکردهایش، مجموعۀ «زندگی میان زبانها» را با کتاب ارواح ملیت ندارند شروع کرده و با دو کتاب لهجهها اهلی نمیشوند و به زبان مادری گریه میکنیم ادامه داده است. در این مجموعه سراغ نویسندگانی رفته شده که به تجربۀ زندگی در بیش از یک زبان اندیشیدهاند یا روایتشان از تجربۀ زبان و بازیهایش در فرایندهای نوشتن، خواندن، سخن گفتن و شنیدن را با مخاطب در میان گذاشتهاند. این مجموعه تجربۀ رویارویی زبانها و زیستنِ آگاهانه در قلمرو زبان را در قالبهای گوناگونی مثل خاطرهپردازی، یادداشت شخصی، جستار روایی و جستار کوتاه روایت میکند؛ تجربهای آشنا برای همۀ کسانی که ارتباط آگاهانهای با واژهها، آواها، اصطلاحها، ساختارهای دستور زبانی و بسترهای اندیشهورزی بیش از یک زبان دارند. همینطور کسانی که زبانِ مادریشان با زبان رسمی کشورشان متفاوت است، مترجمان، زبانشناسان، مسافران، مهاجران و هر کسی که در معرض شبکههای اجتماعی و رسانههای امروزی است.
دربارۀ نویسندۀ کتاب ارواح ملیت ندارند
یوکو تاوادا، نویسندۀ ژاپنی مقیم آلمان، در سال ۱۹۶۰ در توکیو متولد شد. او در ژاپن ادبیات روسی خواند، بعد به سوئیس و آلمان رفت و در سال 2000 دکتری ادبیات آلمانی گرفت. تاوادا که از همان زمان در برلین ساکن شده، به هر دو زبان ژاپنی و آلمانی، رمان، داستان، جستار و شعر مینویسد و تا کنون برندۀ جوایز معتبری شده؛ از جمله جایزۀ آکوتاگاوا، جایزۀ تانیزاکی و جایزۀ ادبی نوما در ژاپن، جایزۀ کلایست، جایزۀ آدلبرت فون شامیسو و مدال افتخاری مؤسسۀ گوته در آلمان. تاوادا در آغاز به ژاپنی مینوشت و نوشتههایش را به کمک مترجم به آلمانی برمیگرداند ولی بعدتر تصمیم گرفت آثارش را همزمان به هر دو زبانی که میشناسد بنویسد؛ فرایندی که «ترجمۀ مستمر» نامیده میشود. ژانر و زبان نوشتههای تاوادا بهمرور تغییر کرد و این روزها آثار طولانیترش مثل نمایشنامه و رمان را به زبان ژاپنی، و آثار کوتاهتری مثل داستان کوتاه و جستار را به آلمانی مینویسد.
فهرست کتاب
مشاهدات کوچک | 23-26
یادداشت ویم وندرس بر کتاب
از زبان مادری تا مادر زبانی | 27-31
ژاپنیها به مداد فحش نمیدهند
راویان بیروح | 32-44
مردگان جذابترین راویاناند
رُِتنبورگ اُبدِرتاوِبر: معمای آلمانی | 45-54
زبان مخفی نانواهای آلمان
غریبه در قوطی | 55-60
الفبا تنها نظام نوشتاری جهان نیست
«به کسی که نمیشود گفت، اما اروپایی در کار نیست» | 61-66
این عینک خواهینخواهی خیالی است
طلسم | 67-72
دست رد به نیروهای شیطانی
مطالعاتی در قطار شهری | 73-78
جای کسی که کتاب میخواند، تنگ نمیشود
بعد از چهل سالگی همه چیز فقط تکرار است | 79-86
نمیدانم کتاب مقدسم کجا رفت
یادداشتهایی در لوفوتن | 87-90
صخرهها در دریا قدم میزنند
در دل گوتهارت | 91-98
آنجا که سنگها سخن میگفتند
هفت داستانِ هفت مادر | 99-104
حروفی که در نور ناخوانا میشوند
یکشنبه: روز استراحت، روز گاو | 105-108
دیگر فرقی بین خدا و کاغذ نیست
ارواح ملیت ندارند | 109-120
صدای روح
دروازهی مترجم، یا سلان ژاپنی میخواند | 121-132
شکافی که واژگان در آن سقوط میکنند
در باب چوب | 133-138
اسم خدای آنها «هنر» است
روستای فرهنگ واژگان | 139-146
حالا نهنگها در کوهستان زندگی میکنند
ستایشها و افتخارات
«این کتاب بیش از هر چیز دربارۀ “مشاهدات کوچک” است حتی اگر این مشاهدات بهتدریج به تصویری بزرگتر ختم شوند؛ سفری اکتشافی و ماجراجویانه… . این اثر نه کتابی دربارۀ «اروپا» در برابر “آسیا”ست و نه برعکس. بلکه از جایی به ما رسیده که سرزمین هیچکس است؛ جایی که واژهها، اسامی و نشانهها دیگر هیچ معنایی ندارند، جایی که پردهای از تردید روی همهچیز میافتد و جایی که تنها کار مهم در آن ادراک، پذیرش، احساس و نقل تجربۀ همۀ اینهاست. پس این کتاب کوچکْ ناگهان الگویی میشود برای داستانگویی آرمانی، برای سفر آرمانی. در ذهنم، کتابی زیباتر از این کتاب متصور نیست.»
از یادداشت ویم وندرس بر کتاب
«مشاهداتی دقیق و باریکبینانه از زندگی روزمره در اروپا و ژاپن، از زنان و گوشوارهها، مدادها، لوازم تحریر، چوب و غیره. پس از خواندن این کتاب، ناگهان میتوان دوباره صدای واژههایی خاص را شنید و آنچه را که مدتها از چشم پنهان مانده، با چشمی نو تماشا کرد.»
روزنامۀ دی ولت
«باید از یوکو تاوادا تشکر کنیم که به ما نشان داد همهچیز چقدر کنجکاویبرانگیز است؛ که به ما یاد داد با چشمانی کودکانه شگفتزده شویم.»
آدولف موشگ
«تاوادا استاد حسآفرینی است. او به واژهها و لایههای زبان احساس میبخشد.»
روزنامۀ وستدویچه
«در جستارهای تاوادا سفرنامه به بینش سیاسی منجر میشود و بینش سیاسی به استعارهای از همزیستی انسانها.»
روزنامۀ فرانکفورتر آلگماینه
«این کتاب احساس را بر میانگیزد و انسان را به دیدن کوچکترین چیزهایی که کمترین توجه را به آنها داشتیم دعوت میکند. نویسنده این توانایی را دارد که با نشان دادن کوچکترین چیزها به ما بزرگترین درسها را بیاموزد.
این کتاب مخاطب خاص ندارد و باید هرکداممان برای یکبارهم که شده این اثر لذتبخش و آموزنده را بخوانیم»
⭐⭐⭐⭐⭐ حسین گلستانی
«بعضی از کتابها، ظاهر کوچکی دارند اما نباید گول تعداد صفحاتشان را خورد. ارواح ملیت ندارند، از آن دست کتابهاییست که هر کسی واکنش متفاوتی به آن نشان خواهد داد. هر فصل از این کتاب را چندبار خواندم و خودم را با جستارهای یوکو تاوادا به چالش کشیدم. ارواح ملیت ندارند، کتابی درباره زبانها و تفاوتهای زبانیست اما این فقط یکی از جنبههای این کتاب کوچک است.
یوکو تاوادا، مردگان را جذابترین راویان میداند؛ حق با تاواداست. مردم برای خواندن قصهی مردگان سرودست میشکنند، اما نوبت به زندگان که میترسد، اولویتبندیشان شروع میشود. یوکو تاوادا، از چند زبانی میگوید و تفاوتهایی را مطرح میکند که میان زبانهای ژاپنی و آلمانی وجود دارد. از «تاوادا» خواندن، صفحات پایانی «گمشدگان ژاپنی» را مقابل چشمانم باز میکند. دختری را تصویر می کند که پدری آمریکایی و مادری ژاپنی دارد اما فقط بلد است به زبان کرهای آن هم با لهجهی پیونگیانگی حرف بزند. دخترک هیچ چیزی از زبان مادریاش نمیداند و مادر هم پس از سالها به کشورش بازگشته و اصطلاحاتی را به کار میبرد که تاریخ انقضایشان گذشتهاست.
نوشتن از هر جستار کتاب ارواح ملیت ندارند میتواند خود به جستاری شخصی تبدیل شود. شاید عجیبترین قسمت از این کتاب که تا مدتها روانم را بههم ریخت، مربوط به قصه عروسکهای چوبی باشد. روستاییان ژاپنی از فقر زیاد، فرزندانشان را پس از تولد میکشتند و به جای فرزند از دسترفته، عروسکی چوبی درست میکردند. یوکو تاوادا، در کتاب ارواح ملیت ندارند، از عروسکهای زیادی نام برده اما هیچکدامشان دردناکتر از استعاره نوزادان کشتهشده به دست پدر و مادر خود نبودند.»
⭐⭐⭐⭐⭐ Parvaneh Hosseinzadeh
«دوستش داشتم. روح شرقی پررنگی داشت جدی»
⭐⭐⭐⭐ Fatemeh
«جستارهایی برای جستارخوانهای حرفهای و علاقهمندان به زبان. هم جستارها خیلی خوبند و هم ترجمه عالی است.»
⭐⭐⭐⭐ زهرا میکائیلی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.