مسئولیت هنرمند در زمانۀ پرآشوب

هنرمند و زمانه، الهام شوشتری زاده، مارینا تسوتایوا، آخرین اغواگری زمین، پاسترناک، انقلاب، ریلکه، سارتر، آدورنو

ما گاهی با آثاری مواجه می‌شویم که هم تحت تأثیر قرارمان می‌دهند و هم موضوعاتی اخلاقی را پیش می‌کشند. مسئولیت هنرمند در مواجهه با واقعیت چیست؟ آیا باید همواره به جامعه متعهد باشد یا دغدغه‌های شخصی خود را دنبال کند؟ تعهد هنرمند و وظیفۀ او در قبال پدیده‌های پیرامونش، سال‌هاست که محل بحث اندیشمندان و روشنفکران است.

مسئولیت هنرمند چیست؟

مسئولیت و تعهد هنرمند مجموعه‌ای از وظایف درونی و بیرونی است که هنر را به سؤالات زمانه، هنجارها و نیازهای جامعه پیوند می‌دهد. این تعهد می‌تواند اخلاقی، اجتماعی یا سیاسی باشد و در سطوح مختلف از انتخاب موضوع تا نحوۀ عرضه آثار ظهور کند. اهمیت این مسئله از چند جهت قابل توضیح است: اول از منظر تأثیرگذاری اجتماعی است؛ آثار هنری متعهد می‌توانند آگاهی عمومی را افزایش داده و مسائل پنهان را برجسته کنند. در وهلۀ بعدی اعتبار حرفه‌ای مطرح است؛ به این معنا که تعهد باعث شکل‌گیری هویت هنری ماندگار و اعتماد مخاطب می‌شود. توسعۀ فرهنگی هم جنبۀ دیگر مسئولیت و تعهد هنری است؛ هنرمندان متعهد با تولید محتوای خلاق و آموزنده زمینه‌ساز گفت‌وگوهای فرهنگی پایدار خواهند شد.

باید به این نکته توجه داشت که از منظر کاربردی، تعهد هنرمند مانع تجاری‌سازی هنر نیست، بلکه بیشتر روبه‌روی منفعت‌طلبی بی‌حد می‌ایستد و تعادلی میان بیان هنری و مسئولیت اجتماعی برقرار می‌کند. توصیه‌های عملی برای هنرمندان شامل تدوین منشور اخلاقی شخصی، تعامل مستمر با مخاطبان و همکاری با نهادهای مدنی برای پروژه‌های مشارکتی است.

تعهد هنرمند و مسئولیت اجتماعی

هنرمندی که خود را به مردم و جامعه متعهد می‌داند، غالباً آثاری تولید می‌کند که دارای لایه‌های مفهومی عمیق‌تر هستند. این آثار معمولاً:

  • موضوعات حاشیه‌ای یا تابو را مطرح می‌کنند؛
  • از فرم و محتوا برای انتقال پیام استفاده هدفمند می‌برند؛
  • در رفتار نمایش، اجرا یا انتشار آثار به مخاطب‌شناسی توجه دارند.

مسئولیت اجتماعی در حقیقت بخشی از تعهد است که هنرمند را به پاسخگویی نسبت به پیامدهای آثارش ملزم می‌کند. این رابطه را می‌توان چندلایه دانست: بخشی از آن مسئولیت اخلاقی است که هدفش اجتناب از تشدید آسیب‌های اجتماعی و بازنمایی منصفانۀ گروه‌های مختلف است. بخشی دیگر آموزشی است، به معنای افزایش سواد فرهنگی و سیاسی از طریق آثار. مسئولیت مشارکتی (مشارکت در پروژه‌های خیریه یا ابتکارات محلی) را هم می توان جزو مسئولیت اجتماعی هنرمند قرار داد.

تعهد هنرمند در بستر تاریخ

در یونان و روم باستان، هنر اغلب در خدمت مذهب، اسطوره و سیاست بود. هنرمندان نقش انتقال‌دهندۀ ارزش‌ها و باورهای جمعی را بر عهده داشتند. در قرون وسطا، آثار هنری بیشتر جنبه مذهبی داشتند و هدف‌شان القای معنویت و انسجام اجتماعی بود. رنسانس اما نقطۀ عطفی در تغییر جایگاه هنرمند بود. هنرمند به عنوان فردی نابغه و مستقل شناخته شد. آثاری مانند نقاشی‌های لئوناردو داوینچی یا میکل‌آنژ، هم زیبایی‌شناسی والایی داشتند و هم پیام‌های انسانی و فلسفی را منتقل می‌کردند.

با گسترش دموکراسی و رسانه‌های جمعی در دوران مدرن، هنرمندان به صحنه‌های اجتماعی و سیاسی وارد شدند. حالا بسیاری از آنان از هنر به عنوان ابزار اعتراض یا آگاهی‌بخشی استفاده می‌کردند. این مسئله مخصوصا در قرن بیستم به یک موضوع مناقشه‌برانگیز تبدیل شد تا جایی که عده‌ای برای هنر نقش انقلابی قائل شدند و اعتقاد داشتند هنر اصیل باید در خدمت آرمان‌های بزرگ باشد.

هنرمند و زمانه، الهام شوشتری زاده، مارینا تسوتایوا، آخرین اغواگری زمین، پاسترناک، انقلاب، ریلکه، سارتر، آدورنو

نقش هنرمند در تغییرات اجتماعی

هنرمند با هنرش می‌تواند عامل تسریع یا تسهیل تغییرات اجتماعی باشد. از پیگیری حقوق مدنی تا تغییر نگرش‌های فرهنگی، هنرِ متعهد ابزارهای ویژه‌ای برای برانگیختن واکنش عمومی دارد. هنر قادر است احساسات را فعال کند، داستان‌ها را انسانی‌سازی و فضایی برای گفت‌وگو ایجاد کند. وقتی فرد با برنامه‌ریزی هدفمند وارد عرصه می‌شود، می‌تواند تغییرات ملموسی را در رفتارها، سیاست‌گذاری‌ها و ارزش‌های عمومی ایجاد کند.

هنرمند با کمک مکانیسم‌های مؤثری می‌تواند این تغییرات را رقم بزند. مثلاً با افزایش آگاهی (نمایش معضلات و ارائه روایت‌های جایگزین)، ایجاد همدلی (قرار دادن مخاطب در موقعیت قربانی یا کنشگر) و فراخوانی اقدام (دعوت به مشارکت یا اقدام جمعی پس از مواجهه با اثر).

استراتژی‌هایی کاربردی نیز برای ارتقای تأثیر وجود دارد، همچون استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای پخش فوری پیام، همکاری با سازمان‌های اجتماعی برای پیگیری محتوایی و طراحی نمایشگاه‌ها یا اجراهای خیابانی که دسترسی عمومی را افزایش می‌دهد.

دیدگاه منتقدان و فیلسوفان دربارۀ تعهد هنرمند

همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، مسئلۀ تعهد و مسئولیت هنرمند دهه‌هاست که محل بحث است و نظرات ضد و نقیضی در موردش مطرح شده. تقریباً همۀ منتقدین قرن بیستمی که به چپ گرایش داشتند، به این موضوع پرداختند و در موردش صحبت کردند. به طور کلی از دید این منتقدین، هنر با مسئولیت اجتماعی گره خورده و از آن گریزی نیست.

این مسئله تا حد زیادی از دیدگاه رسمی حکومت شوروی ناشی می‌شد که رئالیسم سوسیالیستی را ترویج می‌کرد و بقیۀ نگرش‌ها را رد می‌کرد. همین باعث شد خیلی از منقدین رسمی و نزدیک به حکومت سعی در تئوریزه‌کردن این فرم را داشته باشند. گرچه دیدگاه دولتی و تبلیغی واقع‌گرایی اجتماعی به‌مرور کم‌رنگ‌تر شد و خیلی از اندیشمندان در ایده‌هایشان تجدید نظر کردند ولی بحث تعهد هنری به حاشیه رانده نشد.

والتر بنیامین از جمله اولین نفراتی که روی تعهد دست گذاشت و آن را تشریح کرد. او معتقد بود که در عصر بازتولید مکانیکی، هنر باید آگاهانه با سیاست پیوند بخورد تا بتواند پیام خود را به توده‌ها برساند. ژان پل سارتر دیگر نویسنده و روشنفکری بود بحث زیادی در این باره داشت. سارتر در کتاب ادبیات چیست؟ تأکید می‌کند که هنرمند نمی‌تواند از مسئولیت اجتماعی خود فرار کند، زیرا اثر هنری همواره بر جامعه اثر می‌گذارد. تئودور آدورنو هم بر این باور بود که هنر باید فاصلۀ انتقادی خود را با قدرت حفظ کند، اما در عین حال آگاهی‌بخش باشد.

از میان ادبا نیز مارینا تسوتایوا در جستارهایش بحث نقش هنرمند در کشاکش سیاست را مورد بررسی قرار داد. تسوتایوا که در یکی از پرآشوب‌ترین دوره‌های تاریخ زندگی می‌کرد و با جنگ، انقلاب، قحطی و مهاجرت درگیر بود، تلاش کرد رابطۀ هنر و اخلاقیت و انسانیت را تفسیر کند و توضیح دهد که شاعر و نویسنده چطور می‌تواند به اتفاق‌های زمانه‌اش واکنش نشان دهد.

کتاب هنرمند و زمانه را بخوانید.

هنرمند و زمانه، مارینا تسوتایوا، الهام شوشتری زاده، نشر اطراف، نفیسه مرشدزاده، جستار، ادبیات روسیه، شوروی، بوریس پاسترناک، جوزف برودسکی، ریلکه، مایاکوفسکی، آنا آخماتووا، انقلاب اکتبر، تبعید، هنر، آخرین اغواگری زمین

ویژگی‌های هنرمند متعهد

هنرمند برای متعهد بودن فراتر از مهارت فنی، باید واجد صفات شخصی و حرفه‌ای مشخصی باشد که بتواند هنر را به کنشی اجتماعی تبدیل کند. از جملۀ این خصوصیات پایداری فکری، خلاقیت، توانایی تعامل با سازمان‌ها، رسانه‌ها و مخاطبان، و تحمل فشارهای اقتصادی و فرهنگی برای حفظ صداقت هنری است.

اما مهم‌ترین خصوصیات او قطعاً شجاعت است که لازمۀ مواجهه با تابوها و توان پرسشگری است. هنرمند متعهد باید جسورانه روایت‌های مهم را مطرح کند و در عین حال از ابزارهای قانونی و اخلاقی برای حمایت از خود بهره ببرد. شجاعت بدون هدف ممکن است به سرکوب یا حذف اثر منجر شود؛ بنابراین ترکیب شجاعت با برنامه‌ریزی، شبکه‌سازی و آگاهی از فضای قانونی ضروری است.

مدل‌های مختلف تعهد هنری

تعهد هنرمند می‌تواند در قالب‌های مختلف بروز کند و هر مدل روش‌ها و پیامدهای متفاوتی دارد. شناخت این مدل‌ها به هنرمند کمک می‌کند تا استراتژی متناسب با هدف خود انتخاب کند.

  • تعهد اجتماعی

تمرکز بر بهبود شرایط زیستی یا فرهنگی گروه‌های خاص؛ تعهد اجتماعی معمولاً با پروژه‌های مشارکتی، آموزش‌های محلی و برنامه‌های توانمندسازی همراه است. مزایای آن تقویت سرمایه اجتماعی و بازسازی هویت محلی و معایبش نیاز به منابع زمانی و مالی گسترده و امکان مواجهه با مقاومت محلی در کوتاه‌مدت است.

  • تعهد سیاسی

نقد یا تبیین ساختارهای قدرت و سیاست‌گذاری؛ تعهد سیاسی ریسک و پیامدهای بیشتری دارد ولی می‌تواند تغییرات ساختاری ایجاد کند. در این مدل، هنرمند باید با دقت حقوقی و امنیتی عمل کند و در عین حال شبکه‌های حمایتی و اسناد معتبر برای حفاظت از اثر فراهم آورد.

  • تعهد اخلاقی

پایبندی به ارزش‌های انسانی و حرفه‌ای در تولید اثر.

ترکیب این مدل‌ها نیز متداول است؛ برای مثال یک پروژه می‌تواند همگرایی اجتماعی و اخلاقی داشته باشد و به تحول سیاستی منجر شود.

هنرمند و زمانه، الهام شوشتری زاده، مارینا تسوتایوا، آخرین اغواگری زمین، پاسترناک، انقلاب، ریلکه، سارتر، آدورنو

چالش‌ها و موانع پیش روی هنرمند

تعهد هنرمند با موانع ساختاری و محیطی روبه‌روست که باید شناسایی و مدیریت شوند. این موانع می‌توانند ظرفیت تأثیرگذاری را محدود کنند و خطر سانسور یا فشار اقتصادی را افزایش دهند.

  • آزادی بیان در برابر سانسور؛ در بسیاری از کشورها، هنرمندان به دلیل آثار انتقادی با سانسور یا تهدید مواجه می‌شوند.
  • خودسانسوری؛ هنرمند به دلیل نگرانی از پیامدهای صراحتش ممکن است سعی کند نقدهایش را تعدیل نماید.
  • بازار هنر و سرمایه‌داری؛ فشار بازار می‌تواند هنرمند را از رسالت اجتماعی‌اش دور کند و او را صرفاً به تولیدکنندۀ کالا تبدیل نماید.
  • فشارهای اجتماعی و فرهنگی برای رعایت هنجارها
  • دسترسی محدود به رسانه‌ها و شبکه‌های توزیع؛ شبکه‌های اجتماعی فرصت و تهدیدی همزمان هستند؛ هنرمند می‌تواند پیامش را سریع‌تر منتشر کند، اما در عین حال ممکن است در دام فرهنگ زودگذر و مصرفی بیفتد.
  • فشارهای سیاسی که ممکن است دسترسی به مکان‌ها، مجوزها یا رسانه‌ها را محدود کند.

آیا می‌توان تعهد هنری را تقویت کرد؟

تقویت تعهد نیاز به آموزش، ساختارهای حمایتی و فرهنگ‌سازی دارد. مداخلات هدفمند می‌توانند ظرفیت فردی و نهادی را افزایش دهند تا هنر متعهد پایدارتر و اثرگذارتر شود. آموزش باید فراتر از تکنیک‌های فنی رود و حوزۀ جامعه‌شناسی هنر، اخلاق حرفه‌ای و روش‌های ارزیابی تأثیر را در بر بگیرد. کارگاه‌های عملی و پروژه‌های میدانی نیز مهارت‌های لازم برای تعامل با جامعه را فراهم می‌آورند. سیاست‌گذاران و نهادهای فرهنگی هم باید مشوق‌هایی برای مشارکت هنرمندان در پروژه‌های اجتماعی فراهم کنند: مثل اعطای پاداش‌های ویژه، معافیت‌های مالیاتی برای پروژه‌های تأثیرگذار و ایجاد جوایز و نمایشگاه‌های اختصاصی. این مشوق‌ها انگیزه‌های اقتصادی و اجتماعی لازم را فراهم می‌کنند.

آیا هنرمند همیشه باید متعهد باشد؟

پاسخ به این پرسش به دیدگاه فردی و فلسفی بستگی دارد. برخی معتقدند که هنر باید آزاد از هرگونه تعهد ایدئولوژیک باشد تا خلاقیت را محدود نکند. اما گروهی دیگر باور دارند که سکوت فرد در برابر بی‌عدالتی، نوعی همدستی با آن است. در نهایت این‌که مسئولیت و تعهد موضوعی چندوجهی و پیچیده است. تاریخ نشان داده که بسیاری از آثار ماندگار جهان، در کنار سرگرم کننده‌بودن پیام‌های اجتماعی، اخلاقی یا سیاسی عمیقی داشته‌اند. شاید پاسخ نهایی این باشد که تعهد هنرمند، پیش از هر چیز، وفاداری به حقیقت، انسانیت و خلاقیت است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *