دانلود کتاب به خاطره اعتمادی نیست

الیزا گبرت، کیوان سررشته، نشر اطراف، خرید کتاب دانلود pdf، نفیسه مرشدزاده، جستار روایی، جستار آمریکایی، آخرالزمان

کتاب به خاطره اعتمادی نیست، اثر الیزا گبرت به موضوع‌های مختلفی می‌پردازد و مخاطب را به تفکر دربارۀ پایان محتمل جهان و، مهم‌تر از آن، این پرسش که چرا ما نمی‌توانیم از خیال‌پردازی دربارۀ پایان جهان دست بکشیم، دعوت می‌کند. گبرت، گاه شاعرانه و گاه فلسفی، دربارۀ فاجعه‌های گوناگون ـــ  از تایتانیک و چرنوبیل و شاتل فضایی چلنجر گرفته تا پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات و پاندمی‌های ویروسی‌ ـــ حرف می‌زند و از همۀ این‌ها به یک پرسش اصلی می‌رسد: چرا و چگونه برخی تهدیدها در ذهن ما پررنگ‌تر از بقیه ثبت و احساس می‌شوند؟

یکی دو سال پیش سر کار می‌خواستم حواسم را پرت چیزی کنم که در توییتر به لینک ویدئویی یوتیوبی رسیدم. انمیشینی بود که غرق شدن تایتانیک را در مدت زمان واقعی‌اش بازسازی می‌کرد، تمام آن دو ساعت و چهل دقیقه را. ویدئو را کامل ندیدم ولی تکه‌تکه جلو رفتم و بخش‌هایی از آن را تماشا کردم. مشخصاً جذب چند نمای انگشت‌شماری شدم که از داخل کشتی نشان می‌داد؛ آن‌جایی که ــــ‌ چون موقع غرق شدن اول دماغۀ کشتی زیر آب رفته‌ــــ می‌شد از زاویه‌ای کج، بالا آمدن سطح آب را ببینی، اول در راهروهای سفیدرنگ طبقه‌های پایین‌تر کشتی و بعد هم در تالار رقص و پلکان باشکوه و بزرگش؛ جایی که چند صندلی‌ حصیری روی آب بالا و پایین می‌رفتند.

در این ویدئو، عجیب‌ترین چیز این است که هیچ آدمی نیست. خبری از مسافران انیمیشنی نیست. نه صدای ویولنی به گوش می‌رسد و نه حتی صدای راوی. کشتی نورانی، در شب، در نوری زرد می‌درخشد. ولی صدایی نیست جز صدای شلیک چند منور اضطراری، انفجارهایی در موتور کشتی، و لمبر خوردن آب درون کشتی و کوبیده شدنش به بدنه. حس ‌و حال کلی، سکوت کم‌وبیش مطلق است؛ سکوتی که شاید آرامش‌بخش به‌نظر برسد.

این وضعیت ادامه دارد تا چند دقیقۀ آخر ویدئو، وقتی که کشتیِ تا نیمه فرورفته به ناله می‌افتد و در نهایت از کمر می‌شکند. فقط در آن لحظه، وقتی چراغ‌ها خاموش می‌شوند و دودکش‌های بخار فرو می‌ریزند، صدای جیغ آدم‌ها را می‌شنوید؛ صدایی که تا سی ثانیه بعد از ناپدید شدن کشتی هم ادامه پیدا می‌کند. نوشته‌ای روی تصویر ظاهر می‌شود: «2:20 تایتانیک از بین رفته. تا یک ساعت و چهل دقیقۀ دیگر، کمکی از راه نخواهد رسید.» بعد،‌ چند قایق نجات (خالی) را شناور روی اقیانوس سیاه و آرام، زیر آسمان پرستاره می‌بینیم. و بعد، نوشته‌ای دیگر: «2:21 صدای در هم شکستن تایتانیک از زیر آب می‌آید. کشتی با سقوط به قعر دریا فرو می‌پاشد.» ویدئو بدون قابی روایی که بخواهد پایانی خوش و ساختگی به ماجرا اضافه کند، با همین یادداشت غم‌انگیز به پایان می‌رسد.

بلافاصله خورۀ داستان تایتانیک به جانم افتاد. دوباره فیلم جیمز کامرون را تماشا کردم. (اولین بار در دبیرستان دیده بودمش. هنوز همان‌قدر مسخره و همان‌قدر گیرا بود.) رمان هر کسی به فکر خودشِ بریل بین‌بریج را خواندم که بر اساس وقایع شب غرق شدن کشتی نوشته شده و با این‌که کمی قبل از فیلم منتشر شده، بیشتر به این می‌مانَد که از روی فیلم کامرون نوشته شده باشد. هزاران کلمه دربارۀ ماجرا خواندم؛ فهرستی از شواهد و نظریه‌های توطئه در ویکی‌پدیا و همچنین در سایت‌هایی که شاید بشود اسم‌شان را گذاشت «پاتوق‌ طرفداران»، البته اگر بشود طرفدار یک فاجعه بود. فیلمی مستند با عنوان آخرین معمای تایتانیک دیدم که نظریه‌ای نامتعارف دربارۀ ریشۀ اصلی فاجعه مطرح می‌کرد: به نظر یکی از دانشمندان، افت ناگهانی و شدید دما باعث شده سرابی در افق پدیدار شود که جلوی دید دیدبان‌ها را گرفته و نگذاشته قبل از آن‌که دیر شود، کوه یخ را ببینند. همین سراب می‌تواند توضیح دهد که چرا کشتی اس‌اس‌کالیفورنین که در همان نزدیکی بوده، متوجه مشکل آشکار تایتانیک نشده است. البته که این فقط یک نظریه است.

نسخۀ هالیوودی روایت، که تقصیر را بر گردن هوبریس یا گردن‌کشی می‌اندازد، جذابیت زیادی دارد. تایتانیک غرق شد چون جرئت کردند آن را «غرق‌ناشدنی» بنامند. این تفسیرِ ایکاروسیِ ماجراست: ما، کور از اعتماد‌به‌نفسی بی‌پروا، آن‌قدر به خورشید نزدیک شدیم که بال‌هایمان آب شدند و باقی داستان. آسان‌ترین توضیح همین است، توضیحی جذاب به‌خاطر سادگی و به خاطر هالۀ اسطوره‌ای‌اش.


کتاب به خاطره اعتمادی نیست دربارۀ واکنش ما به فاجعه‌ها و معنای فاجعه در ذهن ماست. این جستارها بیشتر دربارۀ زندگی در جهانی‌اند که اخبار بدش تمامی ندارند -خبرهایی از آیندۀ محتوم همگانی- و با همۀ این‌ها ما هنوز در این جهان زنده‌ایم و زندگی می‌کنیم. الیزا گبرت این کتاب را بر اساس تحقیقات گسترده‌‌اش نوشته و منتقدان اتکای او به این پژوهش‌های گسترده و اندیشه‌ورزی پیش‌گویانه‌ را مهم‌ترین ویژگی‌ جستارهای کتاب می‌دانند.

نشر اطراف الیزا گبرت کیوان سر رشته جستار روایت روایتگری جستار روایی الهام شوشتری زاده جواد آیت

♦ برای خرید کتاب به خاطره اعتمادی نیست لطفاً به فروشگاه اطراف مراجعه کنید.

♦ برای دانلود pdf صفحاتی از این کتاب هم لطفاً این‌جا کلیک کنید.

♦ شما می‌توانید نسخۀ الکترونیکی کتاب به خاطره اعتمادی نیست را از پلتفرم‌های طاقچه و فیدیبو دانلود کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *