کتاب آخرین اغواگری زمین مجموعهای است از هفت جستار مارینا تسوتایوا دربارۀ شعر، هنر، پیوندشان با جان و ضمیر انسانی، و جایگاهشان در فراز و فرودِ روزگار که به همت آنجلا لیوینگستون از روسی (و در یک مورد، صربی) به انگلیسی ترجمه و منتشر شدهاند. تسوِتایوا زندگی شخصیِ آسان و بیدردسری نداشت اما در همۀ آثارش، حتی آنهایی که در سختترین و تلخترین دورههای زندگیاش نوشته شدهاند، رگههایی از سرزندگی و شور و شوخطبعی میبینیم؛ رگههایی که در جستارهای این کتاب هم حفظ شدهاند.
اگر هنگام سخن گفتن از شعر معاصر روسیه همزمان از ولادیمیر مایاکوفسکی و بوریس پاسترناک نام میبرم، علتش این است که این دو کنار یکدیگر ایستادهاند. البته که میشود فقط نام یکی از آنها ــ هر کدام ــ را بدون دیگری آورد و دربارۀ شعر معاصر روسیه سخن گفت و چیزی از قلم نینداخت. چنین کاری با کاوش در شعرِ هر شاعر بزرگی ممکن است، چرا که شعر موجودیتی تکهتکه و چندپاره نیست که تکهای از آن را در این شاعر بیابیم و تکۀ دیگرش را در شاعری دیگر. شعر در همۀ تجلیهایش کامل است. در هر شاعر، تمامیت شعر را مییابیم، چرا که اساساً ما با «شاعران» سروکار نداریم؛ با «شاعر» سروکار داریم: شاعری یکه و یکسان از ازل تا ابد. شاعر نیرویی است که رنگ و بوی زمانهای خاص، قومی خاص، کشوری خاص، زبانی خاص یا شخصی خاص را به خود میگیرد، و همچون رودی در بسترش در این یا آن اقلیم، زیر این یا آن آسمان، بر این یا آن خاک جاری میشود. اگر چنین نبود، ما هرگز شعر ویون را نمیفهمیدیم؛ شاعری که شعرش را بهتمامی میفهمیم گرچه بعضی از کلمههایش ظاهراً نامفهوماند. ما راهی به درون ویون مییابیم چنان که گویی در رودِ زادگاهمان تن به آب میزنیم.
بنابراین، اگر پاسترناک و مایاکوفسکی را کنار یکدیگر میبینم (کنار یکدیگر، اما نه گرهخورده به یکدیگر) علتش این نیست که هیچیک از آنها بهتنهایی کافی نیست، یا یکی از آنها محتاج دیگری است، یا یکی از آنها دیگری را کامل میکند. باز هم میگویم ظرف وجودِ هر یک از این دو شاعر لبالب است و هر یک از آنها روسیه را سرشار از خود کرده و به قالب کلام در آورده است؛ نهتنها روسیه را، بلکه گوهر شعر را. من این دو را کنار هم میگذارم تا بار دیگر موهبتی را نشان دهم که گاه در پیشگاه خدا دست به دعا برمیداریم تا هر نیم قرن یک بار به ما عطایش کند اما در زمانۀ ما، ظرف کمتر از پنج سال، دو بار به ما عطا شده است: معجزۀ شاعر تمامعیار. من پاسترناک و مایاکوفسکی را در قلب روزگار، در کُنه روزگار، کنار یکدیگر میگذارم چرا که این دو شانهبهشانۀ هم ایستادهاند و خواهند ایستاد.
صدایی به گوشم میرسد: «شعر معاصر روسیه… بله، شاید پاسترناک جایی در آن داشته باشد. اما مایاکوفسکی چه؟ همان مایاکوفسکی که در سال 1928…»
جستار «پاسترناک بر ما میبارد» تسوتایوا که در ستایش بوریس پاسترناک است را بخوانید.
کتاب آخرین اغواگری زمین متشکل از هفت جستار مارینا تسوِتایوا دربارۀ دغدغههای اصلیاش، یعنی شعر، هنر و هنرمند است. روایتهای او در ستایش هنر، وجدان و ضمیر انسانی، حالوهوای آفرینش هنری و جایگاه هنرمند در جهان است. او همچنین به شعرای بزرگی که تحت تأثیرشان بوده، یعنی راینر ماریا ریلکه، بوریس پاسترناک، آنا آخماتووا و مایاکوفسکی اشاره میکند و نظراتش را در موردشان میگوید.
♦ کتاب آخرین اغواگری زمین را الهام شوشتریزاده برای مجموعۀ «جستار روایی» ترجمه کرده است. این کتاب را از فروشگاه اطراف بخرید.
♦ برای دانلود PDF صفحاتی از کتاب، لطفاً اینجا کلیک کنید.
♦ نسخۀ الکترونیک کتاب آخرین اغواگری زمین را میتوانید از پلتفرمهای طاقچه و فیدیبو دانلود و خرید کنید.
بدون دیدگاه