کتاب هیچ چیز آن جا نیست دربردارندۀ جستارهایی از انی دیلارد است که سابقۀ بیش از بیست سال تدریس دانشگاهی را دارد و موفق به کسب جوایز معتبر فراوانی مانند جایزۀ پولیتزر شده است. نوشتههای دیلارد با هر مضمونی که باشند فراخوانی برای همراهی با نویسنده در خیالپردازی و تفکرند. در نوشتههای او توصیف و حسآمیزی به خدمت روایت درآمدهاند تا سهم حضور و کنشگری مخاطب در متن را افزایش دهند.
آن زنی که آنجا حواسش به گوسفندان است، آن مردی که در سفالِ سوراخسوراخِ توپیشکلش آتش میبرد، آن مهندس، آن دختر که در حین بالارفتن از کوه، پشمها را میریسد تا کاموا شوند، آن کورهدار، آن نوزادانی که تلاش میکنند تا به زبان خودشان حرف زدن یاد بگیرند، آن مردی که روی کمر پوستکَنشدۀ بردهاش شلاق میزند، آن مرد دنبال ریشههایش میگردد، آن زن دنبال ریشههایش میگردد، آن بچه دنبال ریشههایش میگردد، قرار است به آنها چه بگویید؟ و مردمان آینده، آنها چه کارها خواهند کرد؟ چه اتفاقات هیجانآوری مردم اینجا و آنجا را از زمانی تا زمان دیگر در خواهد نوردید؟ مردم توی رودخانههای گلآلود خواهند رفت، توی سنگرها، توی غارها، روی مینها، توی انبارهای غله، وسط دریاها با قایق. اغلب آدمهایی که روزی زنده بودهاند، در یک فرهنگ بهخصوص زیستهاند که صدها هزار سال تغییری نکرده است. اینجا دیگر باران نمیبارد؛ آنها گرسنهاند. آنجا، گوزنهای شمالی از پا در آمدهاند؛ آنها گرسنهاند. رهبران فاسد ثروت را به چنگ میگیرند. نه فقط آنجا، که اینجا هم. زنگار و دوده چاودار را فاسد میکند. وقتی خوکها و گاوها گرسنه بمانند یا یخ بزنند، مردم هم پشت سر آنها خواهند مرد. بیماری، ناحیهای را برهوت میکند، میلیونها ناحیه را. مردم به آسمان نگاه میکنند و به دیگر حیوانات. چیزهای قشنگ میسازند، صداهای زیبا، وقتی درامز میزنند، با بدنهایشان حرکات زیبا انجام میدهند. نیایش میکنند، آدمها را پرت میکنند توی پودهزار، به بیماران و مجروحان کمک میکنند، لبها، بینیها و گوشهایشان را سوراخ میکنند، علیرغم دین، مکتوبات، فلسفه و علم به اشتباهات مشابه دست میزنند. میسازند، میکُشند، محافظت میکنند، میشمارند، تزیین میکنند، آب جوش میآورند، آتش را روشن نگه میدارند، دور هم حلقه میزنند و داستانهایشان را تعریف میکنند.
آیا آن معرفتی که تجربهاش کردهاید مستقیماً به یک بودایی تبدیلتان خواهد کرد؟ آیا بهخودیخود باید تاوان آن تجربه را بدهید؟ به چه منظور؟
جستارهای انی دیلارد در کتاب هیچ چیز آن جا نیست بیهیاهو و آرام، توفانی از پرسشهایی بنیادین در ذهن خواننده به پا میکنند که بسیاری از دغدغههای روزمرۀ ما را در خود میبلعد: آیا جهل واقعاً موهبتی الهی است؟ آیا ماهیها و پروانهها و قورباغهها که آگاهی انسانی ندارند از ما خوشترند؟ آیا چنان درگیر مستندکردن زندگیمان شدهایم که خود را از تجربۀ واقعی آن محروم کردهایم؟ آیا به رغم ماهیت خشن، بیمعنی و بیرحم طبیعت، مشاهدۀ جدی و تجربۀ بلافصل آن، حقایقی عمیقتر دربارۀ زیبایی، معنویت، مرگ و مفهوم زندگی را برای ما به ارمغان میآورد؟
♦ شما میتوانید کتاب هیچ چیز آن جا نیست را از فروشگاه اطراف بخرید.
♦ برای دانلود pdf صفحاتی از این کتاب، لطفاً اینجا کلیک کنید.
♦ میتوانید نسخۀ الکترونیکی کتاب هیچ چیز آن جا نیست را از پلتفرمهای طاقچه و فیدیبو بخرید و دانلود کنید.
بدون دیدگاه