سدونی اسمیت و جولیا واتسون در کتاب ادبیات من پیشینه، تعریفها، کاربردها، نظریهها و نمونههای ژانرهای خودارجاع آشنا مانند خاطرهپردازی و خودزندگینامهنویسی را توصیف کردهاند و مفهوم خودرسانگی و بافتهای کلامی، تصویری و مجازی جدید خودروایتگری مثل چیدمانها، اتوگرافیکها، هنرهای اجرایی و وبلاگها را شرح دادهاند. نویسندگان مهمترین هدف خود از تألیف کتاب حاضر را بحث دربارۀ نکاتی دانستهاند که باید در خوانش روایتهای شخصی و خودارجاع در نظر گرفته شوند.
خودزندگینامه در ابتدا اصطلاحی بود برای فرم خاصی که در عصر روشنگری پدید آمد و سپس در جهان غرب برای همهی متون خودزندگینگار به کار رفت. این اصطلاح هنوز هم به طور گسترده استفاده میشود و بیشتر افراد معنایش را میفهمند. خودزندگینامۀ عصر روشنگری برای فرد خودمختار و قصۀ تعمیمپذیر زندگیاش ارج و اعتبار قائل بود و بازنمایی این فرد و قصۀ زندگیاش را از دستاوردهای مهم و قطعی این ژانر میدانست. انتقادهای پسامدرن و پسااستعماری به تعریف عصر روشنگری از سوژه استفاده از اصطلاح خودزندگینامه را نیز سخت کرد. نظریهپردازانِ اوایل قرن بیستم که اَبَرروایتِ «خودِ مستقل» را در ادبیات و فرهنگ بنیان گذاشتند، نمونههای ممتاز خودزندگینگارهها را نیز بر اساس تعریف خودشان شناسایی کردند. معرفیِ مجموعهآثار معیار تلویحاً به این معنا بود که انواع دیگر خودزندگینگاری (نوشتههایی مثل روایت بردگی، روایت زندگی زنان خانهدار، روایتهای بلوغ، سفر و انواع دیگر روایت) که همزمان پدید آمده بودند، اهمیت کمتری دارند و خودزندگینامۀ «واقعی» قلمداد نمیشوند.
این روزها، اصطلاح دیگری هم در حوزههای عمومی و تخصصی سر زبانها افتاده است. ناشران برای توصیف انواع قالبها، روشها و ژانرهای خودزندگینگاری از واژهی خاطرهپردازی یا مموار استفاده میکنند که پیش از اصطلاح خودزندگینامه وجود داشته است. در گذشته، یادآوری خاطرات یک شخصیت اجتماعی برجسته و ثبت دستاوردهای اجتماعیاش در قالب وقایعنگاری توسط خودش را خاطرهپردازی یا مموار مینامیدند. این خاطرات اغلب به جای آنکه تمام عمر شخص را در بر بگیرند، مقطع یا دورۀ خاصی از تجربه را جدا میکردند، تأملاتی دربارۀ اهمیت و معنای آن تجربه و نقشش در شکلگیری جایگاهِ قبلی نویسنده به دست میدادند یا فهم او از خودش را بازگو میکردند. اما به گفتۀ رَک، اصطلاح خاطرهپردازی مدتها به فرمهای مردمیِ خودزندگینگاری اطلاق میشده و مثل یک نشانِ اسمی برای اشاره به داستانهایی به کار میرفته که اغلب توسط افراد حاشیهایِ اجتماع دربارۀ جنبههای ازیادرفتۀ زندگی شخصیتهای برجسته نوشته میشدند؛ جنبههایی که گاه شرمآور یا تحریکآمیز به نظر میرسیدند. در نوشتههای معاصر، معمولاً واژۀ خاطرهپردازی را برای بعضی از آثار خودزندگینامهای استفاده میکنند که مشخصۀ آنها غنای زبان و ارجاع به خود نویسنده در نوشته است.
در ادامۀ این مطلب میتوانید مقالۀ «شصت ژانر خودروایتگری» را مطالعه کنید که برگرفته از کتاب ادبیات من است.
کتاب ادبیات من با نگاهی نقادانه، رویکردی نظری و انبوهی از مثالهای آشنا از کتابها، فیلمها و انواع گوناگون آثار هنریِ خودارجاع، مباحثی شیرین و فهمیدنی را در اختیار علاقهمندان به خودزندگینامه، خاطرهپردازی و روایت زندگیِ خود در رسانههای گوناگون میگذارد و با ارائۀ بیست و چهار استراتژی مشخص، مخاطبان آثار خودزندگینامهای را با راه و رسم خوانش و نقد این آثار آشنا میکند.
♦ برای مطالعۀ تمام مباحث کتاب ادبیات من، لطفاً به فروشگاه اطراف مراجعه کنید.
♦ شما میتوانید صفحاتی از این کتاب را به صورت pdf دانلود کنید.
♦ نسخۀ الکترونیکی کتاب ادبیات من را میتوانید از پلتفرمهای طاقچه و فیدیبو تهیه نمایید.
بدون دیدگاه