سیمون وِی، خرید کتاب باختن به بدن - در ستایش شکست (1)، کیوان سررشته، کاستیکا براداتان، رویا پورآدر، نشر اطراف، نفیسه مرشدزاده، Simone Weil

خرید کتاب باختن به بدن

کتاب باختن به بدن، دربارۀ‌ شکست‌ جسمی و پیامد مهمی است که می‌تواند برای انسان داشته باشد. همۀ ما در قالب بیماری، ضعف یا کهنسالی، به سبب ناتوانی‌های بدن‌مان شکست می‌خوریم. این نوع ناکامی‌ها‌ی فیزیکی، شکست ما هستند چون ماییم که آن‌ها را تجربه می‌کنیم اما ربطی هم به ما ندارند چون مسبب‌شان بخشی از بدن‌مان است که موقتاً یا دائمی مهارش در دست ‌ما نیست. کاستیکا براداتان با تأمل بر زندگی و اندیشه‌های سیمون وِی – فیلسوف، عارف و کنشگر سیاسیِ فرانسوی – اولین حلقه از چهار نوع شکست ناگزیر انسان را بررسی می‌کند. برای آشنایی با شیوه‌های خرید کتاب باختن به بدن این مطلب را تا پایان مطالعه کنید.

یکی از همکلاسی‌های سیمون وِی به یاد می آورد که سیمون، حدود ده سالگی‌اش، «از نظر جسمانی به کودک کوچکی می‌مانست که نمی‌تواند از دست‌هایش استفاده
کند.» جز با تقلای زیاد نمی‌توانست بنویسد و پیوسته از دیگر همکلاسی‌هایش عقب می‌ماند. با وجود همۀ توانایی‌های فکری‌اش، مشخصۀ کودکی او تقلایی ناامیدانه بود برای همگام‌شدن با دیگران در همۀ کارهای عملی، از نوشتن و نقاشی گرفته تا ورزش یا حتی قدم‌زدن در خیابان. گویی او را صانعی به همان اندازه ناشی، به عجله سرهم‌بندی کرده باشد.

به نظر یکی دیگر از همکلاسی‌های قدیمی سیمون وی، او گویی و «به مرتبه‌ای دیگر از وجود تعلق داشت، و انگار ذهنش متعلق به عصر یا محیط ما نبود. شبیه روحی بسیار کهن‌سال بود.» دهه‌ها بعد هم برخورد با او تأثیر مشابهی بر فرد می‌گذاشت. سیمون همیشه ناجور و بی‌قواره به نظر می‌رسید، با سری که به شکلی خطرناک در ابرها سیر می‌کرد: «حس می‌کردم با کسی روبه‌رو هستم که از هر نظر با شیوه‌های فکر کردن و احساس من به‌کلی بیگانه است.» به چشم آن دسته از همکلاسی‌های دبیرستانی‌اش که او را خوب نمی‌شناختند، شاید عجیب‌وغریب یا حتی متکبر جلوه می‌کرد. یکی از آن‌ها به یاد می‌آورد «با سیمون وی در مدرسۀ هِنری چهارم آشنا شدم. کاملاً گوشه‌گیر و مردم‌گریز بود.» در خیابان، تنها به لطف معجزه بود که ماشین بهش نمی‌زد.» این بُعد دگرجهانی او گاهی کاملاً خنده‌دار می‌شد. در بیست‌وچندسالگی، این فارغ‌التحصیل مدرسۀ نرمال سوپریور در نامه‌ای به مادرش با نهایت جدیت و صداقت می‌پرسید «بیکن را چطور می‌خورند، خام یا پخته؟ اگر بخواهی با تخم مرغ در بشقاب بخوری، باید
اول بپزی‌اش؟»

در همین راستا، مطلب «میان نظریه و عمل» را بخوانید.


  • کتاب باختن به بدن بخشی از مجموعۀ چهارجلدی «در ستایش شکست» است که براداتان در هر یک از آن‌ها به یکی از انواع شکست (فیزیکی، سیاسی، اجتماعی و وجودی) می‌پردازد. او این شکست‌ها را به صورت دوایری متحدالمرکز می‌بیند و می‌کوشد هر یک را به صورت مصداقی و با مرور زندگی چهره‌ای شاخص تفسیر کند. براداتان این ایده را دنبال می‌کند که در دنیای امروز ظاهراً چیزی بدتر از شکست وجود ندارد. بیماری، بدشانسی، حتی حماقت ذاتی در قیاس با شکست هیچ‌اند. اما به نظر او شکست سزاوار بیش از این‌هاست. در واقع خیلی از جنبه‌های شکست درخور ستایش‌ و برای انسان رهایی‌بخش و راهگشایند.
باختن به بدن - در ستایش شکست (1)، کاستیکا براداتان، رویا پورآذر، کیوان سررشته، نشر اطراف، نفیسه مرشدزاده، پژمان واسعی، الهام شوشتری زاده، زهرا خیریه، جستار فلسفی، گاندی، چوران، میشیما
  • برای دانلود کتاب باختن به بدن این قسمت را مطالعه کنید.
  • برای خرید و دانلود مجموعۀ «در ستایش شکست» کلیک کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *