خاطره‌نگاری چیست؟ | انواع شیوه‌های خاطره‌نویسی و خودروایتگری

خاطره نگاری، خاطره نویسی، مموار، ادبیات من، اتوبیوگرافی، بیوگرافی، خود زندگی نامه، زندگی نامه، جولیا واتسون، سدونی اسمیت، رویا پورآذر

در گذشته، خاطره‌ نگاری (مموار) را نوعی روایت زندگی‌ می‌دانستند که سوژه‌ را در نقش مشاهده‌گر یا شرکت‌کننده‌ای در محیط اجتماعی‌اش به تصویر می‌کشد و توجه مخاطب را بیشتر به زندگی‌ و اعمال دیگران جلب می‌کند تا به راوی. خاطرات سکولاری که شخصیت‌های اجتماعی مثل سیاستمدارها و سربازان می‌نوشتند، به جنبه‌های عمومی زندگی توجه داشتند و اغلب دربارۀ مشاغل تخصصی و فعالیت‌های دارای اهمیت تاریخی وقایع‌نگاری می‌کردند. اما خاطره نویسی مدرن بیش از گذشته معطوف به من است و از خودِ درونی می‌گوید.

خاطره نگاری چیست؟

این روزها گاهی از اصطلاح‌های خاطره نویسی و خودزندگی نامه (اتوبیوگرافی) به‌جای هم استفاده می‌شود. اما تفاوت این دو مهم است. به گفتۀ لی کویین‌بی «خودزندگی نامه “من” را به دیگران می‌شناساند و با گفتمانی اعترافی بایدونبایدهای اخلاقی و حال‌وهوای درونیِ آن “من” را با دیگران به اشتراک می‌گذارد تا همان حال‌وهوای درونی را بررسی کند. اما “منِ” معرفی‌شده در خاطره‌ نگاری آشکارا در گزارش سخنان و دعاوی دیگران شکل می‌گیرد. به عبارتی، “من” یا سوبژکتیویته‌ای که در خاطره پردازی شکل می‌گیرد، منِ بیرونی‌شده و گفت‌وگویی ا‌ست.»

این روزها خاطره نگاری به خودزندگی‌نگاره‌‌ای گفته می‌شود که بخشی از زندگی، نه کل آن، را انتخاب می‌کند و بر ارتباط‌های درونی تجربه‌های آن بخش تمرکز می‌کند. خاطره نویسی‌ها در بسترهایی متفاوت منتشر می‌شوند. مثلاً خاطره پردازی‌های خانگیْ روایت‌هایی شخصی‌اند که به زندگی خانوادگی می‌پردازند، مانند نوشتۀ جاناتان فِرَنزِن از ابتلای پدرش به بیماری آلزایمر و سلامتی رو به افول او.

جولی رَک در بررسی انواع مواجهه‌ با فرم خاطره نگاری در تاریخ نقد خودزندگی نامه، گوشزد می‌کند که در بیان دریدایی، خاطره نویسی مکمل اتوبیوگرافی دانسته شده است: «ارتباط خاطره پردازی و خودزندگی نامه شبیه ارتباط  “نوشتن” با پُربودگی در زبان گفتار است. در نقد خودزندگی نامه،‌ خاطره نگاری را تهدیدی برای اتوبیوگرافی می‌دانند چون، در وهلۀ نخست، به کمبودی در ژانر خودزندگی نامه اشاره می‌کند [که نیازمند مکمل و متمم است]. خاطره‌ پردازی نیز خود را مثل نوشتن به عنوان جایگزین یا شکل پالودۀ چیزی عرضه می‌کند که باید بدون آن هم کامل باشد اما نیست.»

تا کنون تلاش‌ها برای قرار دادن ژانر خاطره نگاری در جایگاهی پایین‌تر از خواهر باشکوهش (خودزندگی‌نامه) شکست خورده‌اند. به گفتۀ رَک، محبوبیت و جذابیت فعلی این ژانر برای «خوانندگان معمولی» نشان می‌دهد فعالیت اجتماعی نوشتن و خواندن خاطرات «می‌تواند فهم ارتباط متغیری را که بین تعریف‌های خود بودن و نقش حوزه‌های عمومی و خصوصی در دورۀ سرمایه‌داری متأخر وجود دارد، آسان کند.» به نظر نانسی کی. میلر «خاطره نویسی ژانر رایج دورۀ پسامدرن است چون تمایلی به تعیین مرز میان عرصۀ خصوصی و عرصۀ عمومی، و همچنین مرز میان سوژه و ابژه ندارد.» بحث میلر متکی به ریشۀ واج‌شناختیِ کلمه‌ی خاطره نویسی به معنای کنشی دوگانه است که به‌‌خاطرآوری و ثبتِ خاطره را در خود جای می‌دهد. او می‌گوید «معنای ظاهری این کلمه (to record) به خاطر آوردن و از بَر گفتن است و همزمان معنای ثبت‌ کردن و رسمیت بخشیدن را هم منتقل می‌کند. به عبارتی، آنچه در اقلیم جان جای دارد، در فضای عمومی جهان هم به نمایش گذاشته می‌شود.»

«خاطره نگاریْ عروسک باربی ژانرهای ادبی است. ویژگی‌های نویسنده را با اغراق نمایش می‌دهد و خواننده را به دنیای شخصی و خودمانیِ متفاوتی دعوت می‌کند که گاهی با خانه‌‌ا‌ی رؤیایی کامل می‌شود. ما حتی وقتی از کتاب خاطرات ابراز انزجار می‌کنیم، باز هم با ولع آن‌ها را می‌خریم و می‌خوانیم. خاطره نویسی‌ها اعترافی و ویرانگرند. از آدم‌های معروف حرف می‌زنند. رازهای مگو را با فونت 24 روی جلدشان چاپ می‌کنند.» سوزان چیوِر

انواع خاطره نگاری

در دو دهۀ گذشته‌ خاطره نویسی، چه به شکل چاپی و چه آنلاین، به کالایی قیمتی تبدیل شده. ناشران دنبال موضوع داغ بعدی هستند و برای پیدا کردن مخاطبان جدید، انواع خاصی از خاطره پردازی را برای مخاطبان به بازار عرضه می‌کنند. تا جایی که امروزه ده‌ها نوع خاطره نگاری شکل گرفته که طیف وسیعی از موضوعات را شامل می‌شوند. منتقدین و کارشناسان این حوزه، خاطره نگاری‌های مدرن را به چند گروه کلی تقسیم می‌کنند؛ مثل روایت‌های مرتبط با بدن، روایت بیماری، رنج و کوچ تا خودقوم‌نگاری و خودبوم‌نگاری.

در ادامه به تعدادی از معروف‌ترین و پررونق‌ترین انواع خاطره نویسی اشاره می‌شود:

خاطره نگاری در مورد رنج، سوگواری و التیام

در زمانۀ ارتباطات فراگیر و گردش آنلاین احساسات شخصی، سبک‌‌‌های نو و معاصر به شکل‌هایی عمومی‌تر از آلبوم عکس خانوادگی سنتی به گرامیداشت درگذشتگان و ثبت فرم‌های جدیدِ ضعف و آسیب‌پذ‌یری در برابر فقدان، اندوه و زودگذریِ عمر می‌پردازند. خاطره نویسی‌های اندوه اغلب در نقش ‌راهنماهای «چگونه از رنج عبور کنیم» و کتاب‌های دلداری و تسلای معاصر دست‌به‌دست می‌شوند. شاید سوگواران، هنگامی که خاطرۀ کسانی را که از دست داده‌اند به فرم اثری با مضمون ماتم در می‌آورند، به دنبال التیام یا جبران عاطفی رنج‌شان باشند. گاهی هم کسی که مرگش نزدیک است با جاودان کردن روایت خود در رسانه‌ا‌ی دیگر یا ثبت کوتاهیِ زندگی زودگذرش به دنبال تسلای خاطر است.

بعضی از جنبه‌های ماتم و سوگواری به مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کلان‌تری مربوط می‌شوند. از دهۀ 1980، آنچه تکنولوژیِ خودمرگ‌نویسی نامیده شده در خدمت بیان اندوه و خشم قربانیان اچ.‌آی.وی/ایدز قرار گرفته است. در خودزندگی‌ نگاریِ پل مونِت، قصۀ آشکار کردن گرایش جنسیِ کسی که «همیشه و از گذشته» همجنس‌گرا بوده به برقراری رابطه‌ای عاشقانه، ماجرای مبارزه در برابر تبعیض اجتماعی و رکود اقتصادی، و وقایع‌نگاریِ روزانه‌‌ از وضعیت روبه‌افول دلداده‌اش پیوند خورده است. خاطرات مونِت مانند بسیاری از آثار دیگر درباره‌ی برنتابیدن همجنس‌گرایان توسط جامعه و گره‌ زدن گرایش جنسی آن‌ها به فرهنگ اعتیاد، مواد مخدر و انحراف جنسی بحث می‌کند و با این نگاه به مخالفت برمی‌خیزد. در این نمونه‌ها، خاطره نویسی نوعی سوگواریِ همزمان برای فقدان شخصی، آسیب‌پذیریِ جمعی و فقدان مشترک است.

خاطره نگاری، خاطره نویسی، مموار، ادبیات من، اتوبیوگرافی، بیوگرافی، خود زندگی نامه، زندگی نامه، جولیا واتسون، سدونی اسمیت، رویا پورآذر خاطره نگاری دربارۀ بیماری و معلولیت

حواس و مادیت بدن از دیرباز آن را به پایگاه اصلی به‌خاطر‌‌آوری گذشته و تصور آینده تبدیل کرده است. نویسندگانی که در مقاطع تاریخی مختلف به حاشیه‌های گفتمان رانده شده‌اند (زنان، بردگان و سوژه‌های استعمار‌شده، بی‌جاشدگان و معلولان) تجربه‌های جسمی‌شان را روایت کرده‌اند تا همزمان با تلاش برای بهبود شرایط خود، ترتیبات اجتماعی را بر هم بزنند. هر روز افراد بیشتری ماجراهای بیماری، تشخیص، درمان و زنده‌ماندن‌شان را در قالب قصه‌های بازآفرینیِ خود ثبت می‌کنند. 

جی. توماس کاوزر می‌گوید خودزندگی‌ نگاری‌های پرطرفدار دربارۀ بیماری و معلولیت، اغلب جسم بیماران را به چشم بدنی شفایافته و ارج‌یافته می‌نگرند حتی اگر معلولیت و بیماری برطرف نشده باشد. روایت‌های بیماری و معلولیت، همزمان با ارائۀ قصه‌های فقدان و بهبودی، فراخوانی برای سرمایه‌گذاری بیشتر در زمینۀ تحقیقات علمی و یافتن روش‌های جدید درمان‌اند. این روایت‌ها می‌خواهند کسانی که در جایگاه فرهنگیِ گروتسک، ناقص و غیرعادی نشانده شده‌اند، بیشتر دیده شوند.

خاطره نگاری بدن‌مند

منتقدین خاطره نویسی‌های اصطلاحاً بدن مند را در سه دستۀ خوراک نگاری، سن آگاهی و جنسیت محور قرار می‌دهند.

علاقه به چگونگی تجسم مادیت در خودزندگی‌نگاری موجب شکل‌گیری سوژه‌ها و خاطره‌پردازی‌هایی جدید شده و سوژه‌های پیش‌تر به‌حاشیه‌رانده‌شده را برجسته کرده است. مثلاً‌ محبوبیت خاطره نگاری‌های غذامحور را در نظر بگیرید که این روزها به روشی برای گفتن قصه‌های خانواده و ملت، میراث قومی و آمیختن جوامع مهاجر با جوامع میزبان تبدیل شده‌اند. از زمانی که کتاب‌های آشپزی و خاطرات روزنوشت‌ دربارۀ خوردوخوراک وجود داشته‌اند، غذا موضوع روایت بوده اما این روزها در بسیاری از حوزه‌های خودزندگی‌نگاری، خاطره پردازی‌های ‌غذامحور‌ مخاطبان فراوانی پیدا کرده و امکان اندیشیدن به تعامل تولید و مصرف را فراهم آورده‌اند. «خوراک‌‌نگاری» نوواژۀ پیشنهادی روسالیا بائینا برای ژانری است که به خوانندگان لذت‌های خوشمزه و «غذا» تعارف می‌کند تا ‌به بازنگری «خود» بپردازند.

بعضی خاطره‌پردازی‌ها قصۀ تهیه‌ی غذا و خوردنش را با کشف نوعی استعداد ترکیب می‌کنند. مثلاً روث رایشِل در سه کتاب خاطراتش از تسکین آلام بزرگ‌ شدن در خانه‌‌ای نابسامان در دهۀ 1950 با کمک لذت پخت‌وپز، غذا خوردن و تبدیل شدن به آشپزی ماهر می‌گوید. رایشل برای بهبود رژیم غذایی مخاطبانش دستور‌ پخت‌ بعضی از غذاها را هم به قصۀ خود اضافه می‌کند. خاطره نویسی‌های غذا برای ارضای میل خوانندگان به تعریف مجدد خودشان، خاطرات مزین به غذاها را در متن جا می‌دهند تا مخاطب با تصور لذت‌های مزبور و پختن آن خوردنی‌های لذیذ، وقایعِ ارائه‌شده در متن را زندگی کند.

از طرف دیگر روایت‌های خودزندگی‌ نامه‌ای اغلب در میانه یا انتهای زندگی نوشته می‌شوند و خطی داستانی‌‌ می‌سازند که از کودکی تا اکنونِ روایت کشیده می‌شود. مثلاً روایت‌ انسان‌های خودساخته فرایند سالخوردگی را از دیدگاهی فرجام‌شناسانه عرضه می‌کنند؛ این روایت‌ها انسانی را مجسم می‌کنند که از نردبانی بالا رفته، به قلۀ کامیابی رسیده و از آن بالا می‌تواند سرخوش از موفقیتش، دربارۀ بقیۀ زندگی تأمل کند. منتقدین این دسته از خاطرات را با عنوان سن آگاهی متمایز می کنند. اما همۀ خاطراتی که دربارۀ بدن، فرایند سالخوردگی و مراحل پایانی زندگی نوشته‌ شده‌اند پیری را به چشم فقدانی مطلق نگاه نمی‌کنند. گاهی به آن دیدگاهی پویاتر دارند.

امروزه خاطرات جنسیت‌محور دربارۀ هویت‌های جنسی، تغییر جنسیت و خشونت‌های جنسی از ژانرهای فرعی شناخته‌شدۀ اتوبیوگرافی محسوب می‌شوند. روایت‌های اعلانِ عمومیِ گرایش جنسی یا جنسیت و روایت‌های دگرباشان، سوژه‌های پیش‌تر ناپیدا را پیش چشم می‌آورند. این سوژه‌ها در قصه‌هایشان از هزینۀ جا زدن خود به جای سوژه‌ای دگرجنس‌گرا می‌گویند و همچنین فرصت‌های رهایی‌‌بخشی را توصیف می‌کنند که به رسمیت شناختنِ هویت جنسیِ منتخب‌شان در اختیار آن‌ها گذاشته است.

پیشنهاد می‌کنیم در همین زمینه مقالۀ «شصت ژانر خوردروایتگری» را بخوانید.

خاطره نگاری‌های مرتبط با خانواده و مهاجرت

بعضی فکر می‌کنند جوامع مهاجر، خانواده‌هایی کوچک‌تر از گذشته، جابه‌جایی‌های بیشتر و مشارکت روزافزون زنان در دنیای کار و زندگی عمومیْ تهدیدی برای نهاد خانواده در جهان غرب هستند و احتمالاً فوران خاطره نویسی دربارۀ خانواده و روابط خانوادگی برای رضایت مخاطبانِ حامیِ انسجامِ خانواده و جامعه واکنشی به همین حس و دریافت فرهنگی است. در فرهنگ معاصرِ خاطره پردازی‌های اعترافی، خوانندگانْ فضای خصوصی و صمیمی زندگی خانوادگی را نیز دوست دارند و از کشف رازهایش لذت می‌برند. روایت‌های خانواده و روابط خانوادگی اغلب خاطره پردازی‌هایخاطرات پسر یا دختری هستند ــ معمولاً دربارۀ پدر و گاهی دربارۀ مادر ــ که والدینش سرد و بی‌اعتنا، دور از دسترس، آزارگر یا غایب بوده‌اند. گاهی روایت‌های والدوفرزندی نوعی قصۀ اکتشافی‌اند که در آن‌ها پسر یا دختری سفری را آغاز می‌کند تا ماجرای والدینی را که رهایش کرده‌اند یا گم‌‌ شده‌اند، کشف کند.

زندگی چهره‌های سرشناس

سالانه ده‌ها کتاب خاطره از چهره‌های سرشناسی مثل ‌قهرمان‌های ورزشی، اهالی دنیای موسیقی، ستاره‌های سینما، قهرمان‌های نظامی و شخصیت‌های اجتماعی دیگر منتشر می‌شوند. این کتاب‌ها اغلب با کمک سایه‌نویسانی نوشته می‌شوند که شناخته‌شده یا ناشناس‌اند. در سال 2007 سیل روایت‌های واقعیِ اهالی دنیای موسیقی که در دهه‌‌های 1960 و 1970 به شهرت رسیده بودند به کتاب‌فروشی‌ها سرازیر شد؛ درست وقتی که مردم برای تعطیلات‌شان کتاب می‌خریدند. باب دیلن یکی از ستارگان درخشانی‌ بود که قصۀ خودزندگی‌نامه‌ای‌اش کتابی‌ پرفروش شد. در دوران معاصر که زمانۀ کالاسازی فرهنگ است، صنعت روبه‌‌رشدِ خودتبلیغی، پول‌ درآوردنِ چهره‌های سرشناس از شکوفایی ژانر خاطره‌پردازی را تضمین می‌کند. بعضی از این آثار عطش خوانندگان به شایعه و غرق شدنِ نیابتی در دنیای خیالی مواد مخدر، روابط جنسی و شهرت فراوان را ارضا می‌کنند. بسیاری هم فقط نوشته‌ شده‌اند تا شهرتی زودگذر را به سرمایه تبدیل کنند و احتمالاً آن را زنده نگه دارند. بعضی دیگر، به‌‌ویژه در اتوبیوگرافی قهرمان‌‌های ورزشی، به دنبال پروژۀ ارائۀ سرمشق مثبت برای جوانان مخصوصاً دختران و پسران رنگین‌پوست هستند.

 

در نهایت باید گفت که بررسی روش‌های معاصر خاطره‌ نویسی نشان می‌دهد که خلق آثارِ خودزندگی‌ نامه‌ای در کانون‌‌های فرهنگی خاصی رخ می‌دهد که در آن‌ها راویان در فرایند پیچیده و تناقض‌آمیز یافتن جایی برای خود از راه ارتباط گفت‌وگوییِ اجرامحور دست و پا می‌زنند و گفتمان‌ها با یکدیگر مواجه می‌شوند و به مخالفت و رقابت با هم می‌پردازند. نویسندگان و شرکت‌کنندگان در این کنش‌ها به منظور شنیده ‌شدنِ صدایشان به منزلۀ سوژه‌هایی متفاوت و مخالف، فرم‌های بلاغی جدیدی برای ساخت و ارائۀ هویت و استراتژی‌های جدیدی برای بازنماییِ خود می‌سازند و در خلال همین کنش‌ها رابطۀ راوی با مخاطب و شرایط آن بازنگری می‌شود. در واقع، خودزندگی نگاری معاصر به خزانه‌ای از گفتمان‌ها و کاربست‌های بسیار منعطف برای اتخاذ صداهای گوناگون، تقاضای اعطای شهروندی، تردد در فضا و مکان، شهادت ‌دادن دربارۀ خشونت، رویارویی با اندوه، تعیین جایگاهی جدید برای بدن‌مندی و جنسیت، وقایع‌نگاری اعتیاد و ترک آن، سیر کردن گرسنگان، تصور طبیعت و صحبت دربارۀ چهره‌های سرشناس تبدیل شده است. با این‌که شکوفایی خاطره نگاری به دلیل اتهام‌های کلاهبرداری با پیچیدگی‌هایی مواجه شده است، هنوز افولی برایش متصور نیست. به ‌علاوه، سبک‌‌های ژانری خاطره پردازی به شدت چنداسلوب شده‌اند و به شکل فرم‌های تجسمی، عکاسانه، مصور، فیلمی و رسانه‌های مجازی‌ درآمده‌اند.


♦ این مقاله برگرفته از کتاب ادبیات من نوشتۀ سدونی اسمیت و جولیا واتسون بود.

ادبیات من کتاب نظری روایت خودزندگینامه ادبی اول شخص سدونی اسمیت جولیا واتسون خرید قیمتاین کتاب به جنبه‌های مختلف خاطره نویسی و خودروایتگری پرداخته و اسلوب آن را می‌آموزد.

نشر اطراف در مجموعۀ خاطره نگاری‌های خود کتاب قصه ها از کجا می آیند از اصغر عبدالهی را به انتشار رسانده که نمونۀ خوبی از خاطره نویسی حرفه‌ای است:

قصه ها از کجا می آیند راهنمای آموزش نویسندگی اصغر عبداللهی نشر اطراف تجربه نوشتن کارآگاه نویسندگی خلاق

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *