دریدا اصطلاح گوشزندگینگاری را در بحث نیچه و سیاستهای اسامی خاص مطرح کرد. او با احیای اصطلاح «امضا» در گفتمان هگل (که ظاهراً به امضا اهمیتی نمیدهد) و با تأکید بر تعویق مفهوم امضا در مباحث نیچه (که نگاهی مبالغهآمیز به امضا دارد)، «مسائل مربوط به امر زندگینامهای در دل فلسفه» را به کمک اصطلاح گوشنگاری واسازی کرد. دریدا میگوید «وقتی نیچه دربارۀ خودش خطاب به خود مینویسد، در واقع، خود را برای شخص دیگری مینویسد که بینهایت دور است و انتظار میرود امضایش را به او بازگرداند. ضرورت این عبور از مسیر انحرافیِ شخص دیگر، به شکل بازگشتی ابدی» ارتباطِ نیچه با خود را ناگزیر به تعویق میاندازد. در نهایت، امر خودزندگینامهای فورتدای ارتباط با خود است؛ خودزندگینامه «حاصل تصاحبی پیشینی است که فقط چشماندازهای گوناگون، خوانشهای عاری از حقیقت، تفاوتها، نقاط تلاقی احساسات و عواطف، و “تاریخچۀ کاملی” را تولید میکند که تا آنچه قبلاً نوشتهشده، زدوده و بازنویسی نشود، امکانِ وجود ندارد.»
برگرفته از کتاب ادبیات من
نوشتۀ سدونی اسمیت و جولیا واتسون
ترجمۀ رویا پورآذر
بدون دیدگاه