شهادت دادن یعنی حضور برای مشاهدۀ رخدادی یا گواهی دادن دربارۀ آن. حضور شاهد بر نوع واکنش سوژهها به تروما تأثیر میگذارد. شاهد ممکن است «شاهد عینی» باشد یا شاهد ثانویه. شاهد عینی ناظری بیواسطه است که روایتش کارکردهایی مختلف دارد، مانند وقایعنگاری، شهادت دادن و بیدار کردن وجدان دیگران. شاهد ثانویه کسی است که درستی شهادت دیگری را تأیید میکند و مسئولیت درستیِ گفتهها را بر عهده میگیرد. کِلی آلیور میگوید «شاهد بودن میتواند هم به معنای شهادت دادن به چیزی که با چشم خود دیدهایم باشد و هم به معنای شهادت دادن به چیزی که نمیتوان آن را با چشم دید.» شاهد عینی با توجه به درستیِ شهادتی که بر اساس اطلاعات بیواسطهاش داده است، قضاوت میشود اما شاهد بودن تلویحاً به معنی موضعگیری دربارۀ «چیزی ناشناختنی که با چشم دیده نمیشود» نیز هست. آلیور تأکید میکند که شهادت دادن کنشی است خطاب به یک دیگریِ واقعی یا خیالی، با احتمال بروز واکنش. هر دو معنای شهادت دادن ناگزیر درگیر تنشی هستند که به نظر آلیور شاید برای رهایی از تکرار تروما و رسیدن به آیندهای انسانیتر و اخلاقمحورتر مفید باشند.
برای شنیده شدن شهادت فرد، وجود فردی شنوا و همدل در نقش تماشاگر ضروری است. این تماشاگر میتواند به جبرانِ انزوای روانیِ حاصل از تجربۀ تروماتیک کمک کند. گروههایی که برای شهادت دادن علیه خشونت تشکیل میشوند، هم به منشأ تروما توجه میکنند و هم به برداشتهایی که از رخدادی تروماتیک شکل گرفته است. شاید شنوندۀ روایتِ خشونت هم تجربهای تروماتیک را از سر بگذراند و انتشار گفتههای شاهدان به طرح مسائلی دربارۀ «شهادت دادن ثانوی» بینجامد. با این که آگاهی از «پیامدهای عجیب و رنجآور تروما» دشوار است، اغلب ضرورتی اخلاقی برای خواندن و انتشار این نوع قصهها احساس میشود.
مصادیق گوناگونِ شهادت دادن مثل شهادتهایی دربارۀ هولوکاست، شهادت در جلسههای استماع کمیتۀ حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی، شهادت کودکسربازها در سیرالئون، شهادت دربارۀ بردگی جنسی در جنگ جهانی دوم و شهادت دربارۀ جدایی اجباری کودکان بومی از خانوادههایشان در استرالیا منشأ انواع مختلفی از روایتهای زندگی شدهاند. در بعضی از روایتهای خودزندگینامهای، شاهد تروما بودن حتی کنشی اجرامحور در بستری شخصی محسوب میشود.
سرعت زیاد تغییر تکنولوژیک و انتقال فضای شهادت دادن به رسانههای دیجیتال موجب طرح پرسشهایی دربارۀ کنشهای شهادت دادن در عصر دیجیتال شده است: چگونه رسانههای تکنولوژیک تعریف و فهم ما از شهادت دادن را تغییر میدهند؟ آیا دوربینهای ویدئوییِ همهجاحاضرْ شاهدان عینی را از دور خارج میکنند؟ آیا پخشهای مستقیم تلویزیونی ما را به شاهدی برای رخدادها تبدیل میکند؟ (ر.ک. به روایت تروما.)
برگرفته از کتاب ادبیات من
نوشتۀ سدونی اسمیت و جولیا واتسون
ترجمۀ رویا پورآذر
بدون دیدگاه