معیرالممالک، حظ کردیم و افسوس خوردیم، مستوفی الممالک، بخارا، کاتیا سلماسی، دوستمحمدخان، قاجار، ناصرالدین شاه، سفرنامه

معیرالممالک‌ها | دربارۀ خاندان معیرالممالک

خاندان معیرالممالک همواره در جهت پيشبرد فرهنگ و هنر ايران بسیار كوشيده‌ و در شكوفایی هنر ايران در دو قرن اخير تأثيری غیرقابل‌انکار دارد. از‌ جمله اقدامات اين خاندان می‌توان به موارد مهم تأسيس و رياست مجمع‌الصنايع و نقاشی و كتاب‌آرایی كتاب هزار و يک شب اشاره کرد.

اهمیت آشنایی با تاریخ معاصر بر ما پوشیده نیست و می‌دانیم که منابع منتشر‌شده در زمینه‌های تاریخی راهگشای مطالعات و پاسخ‌گوی پرسش‌های امروزی ما در زمینه‌های متفاوت تاریخی است. خوشبختانه از دورۀ قاجار به بعد منابع قابل‌توجه و متنوعی به جا مانده است که می‌توان آن‌ها را به دسته‌بندی‌های زیر تقسیم کرد:

  1. کتاب‌ها و روزنامه‌های چاپ همان دوران، که معمولاً شامل مطالبی دربارۀ اتفاقات جاری آن دوره هستند. هرچند این احتمال وجود دارد که این مطالب دقیقاً منطبق بر واقعیات نباشند و به سبب پاره‌ای ملاحظات یا سلایق شخصی نگارنده به صورتی که می‌بینیم به چاپ رسیده باشند.
  2. تصاویری که به دلیل ورود دوربین عکاسی در ایران، از دورۀ قاجار به بعد به جا مانده‌اند و به عنوان اسناد غیرقابل‌انکار اطلاعات ارزشمندی را در اختیار بیننده می‌گذارند.
  3. متون دست‌نویسی که بیشتر با هدف خاطره‌نویسی یا اسناد خصوصی به نگارش درآمده‌اند. البته به طور حتم تعداد زیادی از این دست‌نوشته‌ها که میان مجموعه‌ها و اسناد خانوادگی در میان بازماندگان دست‌به‌دست شده به‌ دلیل کم‌علاقگی یا بی‌علاقگی و بی‌توجهی از میان رفته‌اند اما خوشبختانه این روزها شاهدیم که تعدادی از این دست‌نوشته‌ها هنوز به جا مانده و به عنوان اسنادی با ارزش از گنجینه‌ها به بیرون درز کرده‌اند و با همت وارثان یا علاقمندان و به کمک ناشران در اختیار عموم قرار گرفته‌اند. این دست‌نوشته‌ها در قالب یادداشت‌های کوتاه و بلند معمولاً ارجاع به تاریخ یا روایت، شئی و یا یک تصویر دارند، و یا در قالب یک مجموعۀ مفصل‌تر، یعنی خاطره‌نویسی یا سفرنامه‌نویسی در دسترس هستند و از آن‌جا که این روزها با عناوین چاپ‌شده‌ای از این دست مطالب بیشتر از قبل روبه‌رو هستیم شاید بتوان امروزه آن‌ها را به عنوان یک دسته یا زمینه (ژانر) در نشر معاصر دنبال کرد.

در میان افرادی که در تاریخ معاصر همواره نامی از آن‌ها به میان آمده است می‌توان از خانوادۀ معیرالممالک نام برد. در تاریخ معاصر دربارۀ پیشینه این خانواده آمده است:

معيرالممالكی یا شغل خزانه‌داری دربار از اواسط دورۀ صفويه در خانوادۀ دوستعلی‌خان نسل‌به‌نسل و از پدر به پسر منتقل شده بود. شخصيت‌های اين خاندان كه متناوباً با سه نام حسينعلی، دوستعلی و دوستمحمد ناميده می‌شدند، در ابتدا با عناوين «معيرباشی» و «معيربيک» خوانده می‌شدند. اما در اوايل سلطنت نادرشاه افشار اين عناوين به لقب «معیرالممالک» تغيير يافت. معیرالممالک‌ها همواره به‌ سبب موقعیت اجتماعی، اقتدار و نفوذ سیاسی و ثروت افسانه‌ای از رجال مطرح دوران خود بودند. علاوه بر این همواره از علاقۀ خاصی به هنر برخوردار بودند و به همین دلایل در اكثر كتاب‌هایی كه درعهد قاجار، یا دربارۀ این دوران به رشتۀ تحریر درآمده، مطلبی هم دربارۀ این خانواده آورده شده است.همچنین فرستادگان و سفرای كشورهای بیگانه که در سفرهای خودبه ایران، با افراد خانوادۀ معیرالممالک به‌عنوان افراد ممتاز و برجستۀ ایرانی ملاقات داشتند در سفرنامه‌های خود مطالبی دربارۀ این خانواده آورده‌اند.

دربارۀ این خاندان می‌توان گفت که معیرالممالک‌ها همواره در جهت پيشبرد فرهنگ و هنر ايران بسیار كوشيده‌اند و در شكوفایی هنر ايران در دو قرن اخير تأثيری غیرقابل‌انکار دارند. از‌ جمله اقدامات اين خاندان می‌توان به موارد مهم تأسيس و رياست مجمع‌الصنايع و نقاشی و كتاب‌آرایی كتاب هزار و يک شب اشاره کرد.

مجمع‌الصنایع يا دارالصنایع را می‌توان نخستین دانشكدۀ هنری ایران به شمار آورد. دارالصنایع به همت حسينعلی خان معيرالممالک، پدر دوستعلی‌خان نظام‌الدوله، در سال 1269 هجری قمری (1232 هجری شمسی/ 1853 میلادی) تأسيس شد و حسينعلی‌خان شخصاً رياست آن را بر عهده داشت. لازم به ذکر است که مدرسۀ دیگری به همین نام یعنی مجمع‌الصنايع چند سال پيش از آن و در زمان صدارت ميرزا تقی‌خان اميركبير تأسيس شده بود که با مرگ اميركبير از فعاليت باز ماند. مجمع‌الصنايع اول به دلیل علاقۀ اميركبير به رشد صنعتی و سازندگی بيشتر یک آموزشگاه فنی و صنعتی به شمار می‌آمد تا يک مدرسۀ هنری اما پس از تأسيس و راه‌اندازی مجمع‌الصنايع توسط حسينعلی‌خان معیرالممالک، در اين مركز بیشتر توجه به مسائل هنرس می‌شد. محمد‌حسن‌خان صنيع‌الدوله اعتمادالسلطنه در كتاب خود، تاريخ منتظم ناصری، دربارۀ مجمع‌الصنايع معیرالممالک اين‌گونه می‌نويسد:

«اين اوقات (سنۀ 1269 هجری قمری) يک روز جناب صدراعظم و… و جمعی از امرا و صاحب‌منصبان بزرگ نظام به مجمع‌الصنايع كه حسب‌االمر حسينعلی‌خان معیرالممالک داير نموده و انواع و اصناف صنعتگران قابل مملكت را در آن‌جا فراهم آورده بود رفته ارباب حرف را تشويق زياد نموده و خواجه احمد ساعت‌ساز يزدی را كه از مشاهير صاحب‌صنعتان ايران است یک‌صد تومان اضافه مواجب دادند.»

محمد‌حسن‌خان اعتمادالسلطنه در كتاب ديگرش المآثر و الآثار نيز ضمن اشاره به تأسيس مجمع‌الصنايع از بعضی از رشته‌ها و فنونی كه در آن‌جا آموزش داده می‌شده نام برده است و از اهمیت آموزش نقاشی در این مدرسه سخن گفته است.

كتاب هزار و يک شب يا الف ليل و ليله مشهورترين اثر ادبيات داستانی قديم، به دستور بهمن‌ميرزا قاجار برادر محمدشاه قاجار به فارسی ترجمه شد و در سال 1261 هجری قمری (1224 هجری شمسی/ 1845 میلادی) در تبريز چاپ سنگی شد. محمد‌شاه قاجار تصمیم داشت تا نسخه‌ای نفیس از این كتاب برای كتابخانۀ سلطنتی تهيه كند اما اين كار در دوران سلطنت وی به انجام نرسيد و پس از وی ناصرالدين‌شاه فراهم آوردن نسخه‌ای درخور و هنری از آن کتاب را به عهدۀ حسينعلی‌خان معیرالممالک گذارد. حسينعلی‌خان نيز انجام این کار را، تحت نظارت خود به دست زبده‌ترين نقاشان و تذهيب‌كاران و صحافان مستقر در دارالصنايع سپرد. در نتیجه با صرف هزينۀ بسیار و زمانی در حدود سه سال اين اثر تبديل به نسخه‌ای بسيار با ارزش شد كه هم‌اكنون در كتابخانۀ كاخ گلستان موجود است.

معیرالممالک، حظ کردیم و افسوس خوردیم، مستوفی الممالک، بخارا، کاتیا سلماسی، دوستمحمدخان، قاجار، ناصرالدین شاه، سفرنامه

حسينعلی‌خان معیرالممالک در زمان حیات خود و در سال 1274 هجری قمری (1236 هجری شمسی/ 1857 میلادی) از ناصرالدین‌شاه تقاضا می‌کند که لقب معیرالممالکی را به فرزندش دوستعلی اعطا کند، ناصرالدین‌شاه با این تقاضا موافقت می‌کند و از آن پس دوستعلی‌خان نظام‌الدوله لقب و منصب معیرالممالکی يا خزانه‌داری که شامل مسئوليت ضرب سكه و كنترل نقدينگی در گردش كشور بود را به عهده می‌گیرد. وی به دلیل لیاقتی که از خود به ناصرالدین‌شاه نشان می‌دهد ادارۀ زنبورکخانه و تخت‌خانه و بيوتات را نيز عهده‌دار می‌گردد.

دوستعلی‌خان نظام‌الدوله به کمک ثروت سرشار خانوادگی، با روشنی دید و به واسطۀ علاقه‌ای که به هنرهای مختلف داشت توانست شرایط مساعدی را به لحاظ فراگیری انواع هنرها برای فرزندانش فراهم آورد (مقایسه کنید با فرزندان سایر رجال در همان محدودۀ زمانی). این شرایط ویژه زمینه‌ساز علاقمندی گرایش فرزندان دوستعلی‌خان نظام‌الدوله به هنرهای مختلف شد، از جمله کارهایی که دوستعلی خان نظام‌الدوله انجام داد سکنی دادن میرزاغلامرضا اصفهانی، خوشنویس به‌نام عصر قاجار، در منزل شخصی خود بود که حکایت مفصل این همجواری را در جایی دیگر آورده‌ام، این امر باعث شد تا فرزندانش هنر خطاطی را از استادی فرا بگیرند که نامش در صدر هنر خوشنویسی ما می‌درخشد و آثار بسیار ارزشمندی از او به جا مانده است.

از دیگر اقدامات دوستعلی‌خان نظام‌الدوله در آموزش انواع هنر به فرزندانش، ساخت عکاسخانه در عمارت اندرونی منزل خود بود تا آن‌ها این رشتۀ جدید‌الورود به ایران را نیز به‌خوبی بیاموزند. دوستعلی‌خان دوستدار شعر و ادب نيز بود و منزل وی محل رفت و آمد بسياری از ادبا و شعرای آن دوران از‌جمله فروغی بسطامی و ميرزا محمد محيط قمی متخلص به «محيط»، بود.

معیرالممالک، حظ کردیم و افسوس خوردیم، مستوفی الممالک، بخارا، کاتیا سلماسی، دوستمحمدخان، قاجار، ناصرالدین شاه، سفرنامه

از اقدامات مهم دوستعلی‌خان بنای كاخ شمس‌العماره است. ناصرالدين‌شاه دستور می‌دهد تا كاخی ساخته شود كه از بالای آن بتواند به تمام پايتخت اشراف داشته باشد. دوستعلی‌خان در سال 1284 هجری قمری (1246 هجری شمسی/ 1867 میلادی) در قسمتی از محوطۀ كاخ گلستان كاخی چند‌طبقه را با معماری داخلی بسيار مجلل بنا كرد، سپس آن را با اثاثيۀ بسيار زیبا و فرش‌های گران‌قيمت تجهیز کرد و به عنوان پيشكش به ناصرالدين‌شاه هديه كرد.

دوستعلی‌خان نظام‌الدوله در سال 1286 هجری قمری (1248هجری شمسی/ 1869 میلادی) از ناصرالدین‌شاه تقاضا کرد تا لقب معیرالممالکی به فرزندش دوستمحمدخان اعطا شود، ناصر الدین‌شاه با این تقاضا نیز موافقت کرد و طی حکمی این لقب را به دوستمحمد نوجوان اعطا کرد.

دوستمحمدخان معیرالممالک فرزند ارشد دوستعلی‌خان بود و از‌جمله نام‌های ماندگار عهد قاجار است. این ماندگاری جدا از پیشینۀ تاریخی خانوادگی در دربار و اقدامات وی، به لحاظ ازدواجش با بانو عصمت‌الدوله، دختر ناصرالدین‌شاه نیز هست. وی از‌جمله افرادی‌ست که با توجه به شخصیت و شرایط ویژه‌ای که از آن برخوردار بود، هم در دوران حیات خود و هم پس از آن، از‌جمله افراد تأثیرگذار شمرده می‌شود و از جایگاه ویژه‌ای در تاریخ معاصر برخوردار است.

دوستمحمدخان که علاقه‌ای به مناصب مشاغل دولتی نداشت عمر خود را به شکار و سفر و زمینه‌های مختلف هنری گذراند. از‌ جملۀ این هنرها که دوستمحمدخان به آن‌ها می‌پرداخت می‌توان به عکاسی، خطاطی، نقاشی، نجاری، باغبانی و گل‌آرایی، موسیقی، شعر و ادبیات اشاره کرد.

معیرالممالک، حظ کردیم و افسوس خوردیم، مستوفی الممالک، بخارا، کاتیا سلماسی، دوستمحمدخان، قاجار، ناصرالدین شاه، سفرنامه

دوستمحمد‌خان در حوالی سال 1300 هجری قمری (1252 هجری شمسی/ 1873 ميلادی) راهی سفری سه‌ساله شد که به اقامت طولانی او در فرانسه انجامید. او در طی این سفر با هنرمندان مطرح دوران آشنا شد که این دورۀ اقامت در بزرگ‌ترین مرکز هنری دنیا و مراوده با بزرگان هنری اروپا باعث شد تا دوستمحمدخان با دیدی کاملاً متفاوت به ایران بازگردد، تأثیر این سفر در روش زندگی، کارها و عمدتاً در عکس‌هایی که از ایشان به جا مانده کاملاً چشمگیر است. زندگی هنری دوستمحمدخان معیرالممالک شاخۀ دیگری از تحقیقات من دربارۀ ایشان است که باید جداگانه و با جزئیات کامل به آن پرداخته شود.

دوستمحمدخان نیز که به پرورش فرزندانش اهمیت بسیار می‌داد در برگشت از پاریس برای همسر و دخترانش پیانو و معلمی فرانسوی به همراه آورد. خانم معلم فرانسوی مسئولیت آموزش پیانو و زبان فرانسه را به فرزندان دوستمحمدخان برعهده داشت.

دوستمحمدخان به باغ‌آرایی و گل‌کاری بسیار علاقمند بود و باغ مهرآباد را که از املاک بانو عصمت‌الدوله بود به زیبایی چشمگیری طراحی و پرورش داده بود، به گونه‌ای که ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه هر کدام در بازدید از مهرآباد زیبایی این باغ را تحسین کردند. در چند متن به جا مانده از آن دوران نیز مطالبی دربارۀ زیبایی و منحصر‌به‌فرد بودن باغ مهرآباد آورده شده است.

دوستمحمدخان به همراه خود تخم انواع گل و گیاه را به ایران آورده بود و در باغ مهرآباد پرورش داد. بسیاری از سبزیجات و گل‌هایی که امروزه برای ما بسیار عادی‌ست حاصل کوشش و پرورش و تکثیر وی است. گوجه‌فرنگی از جملۀ این محصولات است.

دوستمحمدخان با هنرمندان، خوانندگان و نوازندگان دوران ارتباط نزدیکی داشت و به واسطۀ داشتن دستگاه فونوگراف توانست برای نخستین بار صدای این خوانندگان و نوازندگان را ضبط کند و برای ما به یادگار بگذارد. این صدا‌ها به همت دکتر ساسان سپنتا بازیابی شده‌اند.

دوستعلی پسر ارشد دوستمحمدخان نیز از‌جمله افراد مطرح دوران خود بود و به نام‌های دوستعلی معیرالممالک، دوستعلی معیری و اعتصام‌السلطنه از او یاد شده است.

معیرالممالک، حظ کردیم و افسوس خوردیم، مستوفی الممالک، بخارا، کاتیا سلماسی، دوستمحمدخان، قاجار، ناصرالدین شاه، سفرنامه

دوستعلی معیری نیز همانند پدر و عموهایش دستی در خوشنویسی داشت و از کودکی به نقاشی علاقمند بود. وی در مدرسۀ دارالفنون درس خواند و سپس به خدمت نظام در آمد. دوستعلی معیری در سال 1900 و به بهانۀ نمایشگاه بین‌المللی پاریس رهسپار فرانسه شد و در آن‌جا به جستجو دربارۀ نقاشی پرداخت اما اثری از مکتب امپرسیونیسم که در آن سال‌ها در غرب رایج شده بود در کارهای او نمی‌بینیم.

کتاب حظ کردیم و افسوس خوردیم دربردارندۀ دست‌نوشته‌ها و نامه‌ها و سفرنامۀ دوستعلی‌خان معیرالممالک و مستوفی‌الممالک از سفر به پاریس است. پیشنهاد می‌کنیم این کتاب را مطالعه نمایید.

حظ کردیم و افسوس خوردیم، پدرام خسرونژاد، فاطمه معزی، معیرالممالک، مستوفی الممالک، نشر اطراف، خرید کتاب، تاریخ، قاجار، ناصرالدین شاه، پاریس

آثار به جا مانده از دوستعلی معیری واقع‌گرایانه هستند؛ سبکی که از ابتدا نقاشی را با آن و به روش خودآموز آغاز کرده بود. از آن‌جا که دوستعلی معیری نیاز مالی نداشت و نقاشی را به عنوان یک سرگرمی دنبال می‌کرد، آثارش را به فروش نمی‌رساند، به همین دلیل در میان هنرمندان اواخر دورۀ قاجار و اوایل دورۀ پهلوی کمتر نامی از او به میان آمده است. اما آثار به جا مانده از او بیان‌گر تکنیک و تصویر‌پردازی ممتاز او است و از‌جمله آثار کمیاب آن دوره محسوب می‌شود.

از دوستعلی معیری چند کتاب و مجموعه مقالاتی به چاپ رسیده که بی‌شک در آشنا کردن ما با وقایع و شرایط دورۀ قاجار بسیار با ارزش هستند.


نویسنده: کاتیا سلماسی

منبع: بخارا، شمارۀ 170، مهر و آبان 1404

اشتراک‌گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *